چهارشنبههای امامرضایی؛ اینجا برای «عشق» شروعی دوباره است...
گروه استانها ــ چقدر سبک بال میشوی وقتی گلدستههای حرم و گنبدطلاییاش را روبهروی خود میبینی، انگار چون کبوتری در صحن و سرای حرم به پرواز درآمدهای؛ همانقدر سبک و آزاد و رها ...
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، دلم پر میکشد برای بوی اسپند و عطر حرم از همانهایی که از کودکی هنوز بویش ثابت مانده از همانهایی که اینقدر خاص است که اگر تمام عطرهای دنیا را هم بیاوری نمیتوان جایگزینش کرد.
وارد حرم که میشوی کبوتران دسته به دسته در آسمان نیلگون حرم چنان میچرخند که گویی دارند گنبد و ضریح را طواف میکنند. از صدای نقارهزنی و صلوات خاصه امام رضا(ع) که نگویم دیگر چه حس و حالی دارد در صحن و سرای حرم امام رضا(ع) باشی و صلوات خاصهاش را زیر لب با صدای مرحوم انصاریان زمزمه کنی.
چقدر سبک بال میشوی وقتی گلدستههای حرم و گنبدطلاییاش را روبهروی خود میبینی، انگار چون کبوتری در صحن و سرای حرم به پرواز درآمدهای؛ همانقدر سبک و آزاد و رها ...
اصلا وارد حرم امام رضا(ع) که میشوی همانطور که لوازمت را به بخش نگهداری اشیا میسپاری تمام غصهها، دلتنگیها، مشکلات را نیز باید قبل از قرائت اذن دخول به باد بسپاری و رها شوی ...
به پنجره فولاد که میرسی دستانت گره میخورد به پنجره فولادینی که لمس آن آرامشی است بر دلهای خسته زائران و مجاوران، وارد صحن و سرا و رواقها که میشوی چادرت چنان به رجهای قالی گره میخورد که وقت رفتن دل کندن سخت میشود آنقدر سخت که گویی میخواهد بند دلت پاره شود.
زائران و مجاوران زیادی از جای جای کشور چهارشنبه به چهارشنبه که نه طول هفته؛ ساعتها، دقایق و ثانیههای زندگیشان را به گنبدطلا و پنجره فولادت گره زدهاند.
یا امام رضا(ع) یا غریب الغربا یا شمس الشموس شما تنها نقطه وصال و آرامش دلهای ما زمینیانی تا شاید بتوانیم به ضمانت تو روزی پرواز کنیم و آسمانی شویم ...
انتهای پیام/281/ ع