آقای امیرعبداللهیان؛ راهبرد «نگاه به شرق» این نیست
"سیاست نگاه به شرق، موازنهی مثبت میان شرق و غرب نیست، بلکه ایجاد یک ارتباط راهبردی در جهت منافع مشترک میان ایران با روسیه و چین و دیگر کشورهای قدرتمند شرقی است."
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیمـ آقای امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان اخیراً در مدت حضور خود در قطر با شبکه الجزیره گفتگویی انجام داده است که متن آن در رسانههای دنیا از جمله رسانههای داخلی کشور نیز منتشر شده است.
ایشان در این گفتگو درباره مسائلی مانند مذاکرات جاری وین، نقض تعهدات طرف غربی 1+5 در برجام، مباحث منطقهای، موضوع فلسطین و صهیونیستها و... مباحث خوبی را مطرح کرده است، با این حال در پاسخ به پرسشی درباره «قصد ایران و روسیه مبنی بر امضای یک توافق راهبردی بلندمدت» میگوید که "ما در سیاست خارجی متوازن رابطه با غرب و شرق را همزمان دیدهایم، اینکه برخی ما را متهم میکنند که «شما فقط بهدنبال رابطه با روسیه و چین هستید و رابطه با غرب را نمیخواهید»، یک اتهام و حرف نادرستی است، ما سیاست خارجی متوازن با همه بخشهای جهان و شرق و غرب عالم را میخواهیم".
این سخن جناب وزیر امور خارجه هم بهلحاظ «محتوا» و هم بهلحاظ «کارکرد» میتواند دارای اشکالاتی باشد که برخی از آن را میتوان بهشرح ذیل فهرست کرد:
1 ـ جملات جناب وزیر محترم امور خارجه بیش از هر چیز احتمالاً نشانه عدم دقت نظر کافی در معنای کامل سیاست راهبردی نگاه به شرق است، چند سالی است که پس از مطرح شدن جدیتر راهبرد نگاه به شرق، فضاسازی سنگینی بهخصوص از ناحیه رسانههای غربی و همچنین رسانهها و شخصیتهای مایل به غرب علیه این سیاست صورت گرفته است. آنها که اساساً نه امام خمینی(ره) را قبول دارند و نه انقلاب او را برمیتابند و نه اساساً ملتی را که انقلاب کردهاند شایسته بخشش میشناسند، حالا ضمن سفسطه در معنای نگاه به شرق، خود را وارثان و پاسداران و مفسّران اصلی سیاست «نه شرقی، نه غربی» انقلاب اسلامی معرفی میکنند و برای آن کفنپوش شدهاند!
محتوای سفسطه آنان چیز پیچیدهای نیست؛ آنها بهجای آنکه شرق و غرب را «معنایی» و محتوایی تعریف کنند، به آن معنای صرفاً «جغرافیایی» حمل میکنند! حال آنکه اولاً: مراد از این سخن که سیاست قاطع جمهوری اسلامی است، در حقیقت «نه به پذیرش سلطه» است؛ چه این سلطه و استثمار غربی و لیبرالی باشد و چه کمونیستی و شرقی؛ یعنی از جنس همان ایدئولوژی ضدانسانی که روزگاری در شوروی سابق حکمفرما بود.
ثانیاً: اگر غرب و شرق را آنطور که اینان بهصورت صرفاً جغرافیایی در نظر میگیرند، محسوب کنیم، هرآنچه در غرب و شرق جغرافیایی عالم قرار میگیرند باید در سیاست خارجی و مراودات بینالمللی ایران مستثنی تلقی شوند؛ که غیرعقلانی بودن این سیاست نیاز به تحلیل هم ندارد!
ثالثاً: آنها که خوشبختانه(!) کفنپوش «نه شرقی و نه غربی» شدهاند متأسفانه در همین کفنپوشی هم صادق نیستند و ریاکارانه عمل میکنند، چه آنکه از این محمل، بیش از هرچیز ضرورت رفتن زیر سلطه غرب را فریاد میزنند و تجویز میکنند، لذا اگر میگویند «نگاه به شرق را کنار بگذارید!»، بهمعنای رفتن زیر بار تسلط و هژمونی غربیهاست والّا آنان نه مشکل خاصی با استعمار دارند و نه میانه چندانی با این کفنپوشیها دارند!
رابعاً: اگرچه امروز غرب بهسردمداری آمریکا و ایدئولوژی ضدانسانی لیبرالی تقریباً به همان شکل سابق پابرجاست، اما اثری از شرق کمونیستی سابق نیست؛ نه روسیه امروز همان شوروی است و نه ایدئولوژی حاکم بر او کمونیسم است؛ کمونیسم به تاریخ پیوسته است و روسیه و واضحتر از آن چین هم مدعای شرق سابق را ندارند که اگر داشتند و یا در آینده به همان ایدهها برگردند، قاعدتاً سیاست ایران نیز نسبت به آنها بدون هیچ تردیدی تغییر میکند.
بههرحال احتمالاً جناب وزیر امور خارجه برای آنکه از دام این سخنان مغرضانه و نقدهای سوفسطائیان سیاست بگریزد، اعلام کرده است که ایران سیاست روابط با شرق و غرب را بهصورت متوازن دنبال میکند(!) تا از این رهگذر گزکی به دست غربگرایان مغرض و منتقدان سیاست نگاه به شرق هم نداده باشد، حال آنکه چنین تفسیری از معنای رابطه با شرق و غرب، دقیق نیست.
2ـ «ارتباط متوازن با غرب و شرق» در کانتکست و بستری که جناب وزیر مطرح کرده است میتواند یادآور سیاستهای موازنه مثبت یا موازنه منفیای باشد که بهویژه در ایران پیش از انقلاب برخی نسبت به قدرتهای مسلط در دنیا توصیه میکردند؛ موازنه مثبت به این صورت است که مثلاً اگر قراردادی با یکی از این قدرتها و قطبها وضع شد، قرارداد مثبت دیگری هم با قطب دیگر امضا شود تا هر دو احساس انتفاع کنند. موازنه منفی عکس این حالت و بدان معناست که اگر قراردادی یا تفاهمی با یکی از این قطبها فسخ شد، نسبت به دیگری هم همین اقدام مشابه صورت گیرد تا تزاحم میان آن قطبها، قمر مستأصلی مثل ایران را درگیر خود نکند!
لذا اینکه آقای وزیر در پاسخ به سؤالی راجع به رابطه با روسیه میفرمایند "میخواهیم با غرب و شرق سیاست متوازن داشته باشیم" و با این جمله میخواهند دهان کفنپوشان ریاکار نهشرقی نه غربی را ببندند، در کنه ماجرا میتواند چنین معنای ناصحیحی را متبادر کند که ما اگر آن موازنه منفی نهشرقی نهغربی را کنار گذاشتیم (نه این و نه آن)، بهعوض و بهجای آن موازنه مثبت را پیش گرفتهایم (هم این و هم آن)! حال آنکه این پیشفرض از اساس نادرست است. سیاست نگاه به شرق، موازنه مثبت میان شرق و غرب نیست، بلکه ایجاد یک ارتباط راهبردی در جهت منافع مشترک میان ایران با روسیه و چین و دیگر کشورهای قدرتمند شرقی است و اساساً هیچ ارتباطی با نهشرقی نهغربی ندارد که حال با آن پیشفرض نادقیق بخواهیم به توجیه اینچنینی نیز اتکا کنیم.
3ـ این سخنان وزیر محترم امور خارجه غیر از «محتوا»ی نادقیق، ناخواسته میتواند «کارکرد» نامناسبی هم داشته باشد. روسها و چینیها بعد از سالها از طرح این بحث و پیگیری آن در عالیترین سطوح جمهوری اسلامی میدانند که سیاست نگاه به شرق یک موضع راهبردی جدّی برای جمهوری اسلامی ـ در جهت منافع مشترک، حفظ استقلال و احترام متقابل ـ است و ایران برای عملیاتی کردن آن مصمم است. سفر مهم قریبالوقوع آیتالله رئیسی رئیسجمهور به روسیه و برنامه ویژهای که برای این ملاقات تدارک دیده شده نیز نشانه مهمی بر همین عزم است، امّا چنین جملاتی میتواند برای برخی این شبهه را تولید کند و یا چنین دستمایهای را برای تبلیغ بسازد که ادبیات تولیدشده در ایران مبنی بر نگاه به شرق، یک ایده و سیاست تاکتیکی و صرفاً برای امتیازگیری از غرب است و در صورتی که ایران از این نمد بتواند کلاهی برای خود در تفاهم و رابطه با غرب ببافد، احتمالاً موضوع نگاه به شرق را هم سالبه بهانتفاع موضوع خواهد یافت و از آن دست خواهد کشید! چنین برداشتهای اشتباهی میتواند مانع پیگیری جامعتر و با اعتماد متقابل کاملتر درباره نگاه به شرق باشد.
انتهای پیام/+