چرا «فارسی» باید زبان رسمی کشور باشد؟/ تفرقه میان اقوام ایرانی؛ هدف هجمههای اخیر علیه زبان فارسی
حسن ذوالفقاری، استاد دانشگاه، معتقد است که هدف هجمههای اخیر رسانههای معاند به زبان فارسی هدفی جز تجزیهطلبی و تفرقهافکنی میان اقوام و گویشهای ایرانی نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زبان فارسی با سابقه هزار ساله خود که تمدنی باشکوه را پشت سر داشته و به لحاظ جغرافیایی نیز منطقه وسیعی از ماوراءالنهر را در بر میگرفته است، بهعنوان یک تهدید برای بیگانگان و استعمارگران همواره مطرح بوده است، اگر زمانی انگلیس در هند به تلاش برای محدود کردن زبان فارسی پرداخت و زبانی فراگیر در این کشور را به ورطه نابودی کشید، قدرتهایی که برای هویت ملتها برنامه میریزند این روزها با همان سیاست این خط را در شبکههای اجتماعی و رسانههای معاند دنبال میکنند.
این روزها رسانههای معاندی چون «بیبیسی»، «ایراناینترنشنال»، «العربیه» تلاشی مشترکی را علیه زبان فارسی و با هدف کاشتن بذر نفاق و تفرقه اینبار در پوشش مخالفت با زبان فارسی و به بهانه حمایت از زبان مادری به راه انداختهاند.
اما چرا زبان فارسی دوباره هدف هجمه رسانههای غربی قرار گرفته و هدف دستهای پشت پرده از طرح این موضوعات تکراری چیست؟ پرسشی بود که خبرگزاری تسنیم با حسن ذوالفقاری، استاد دانشگاه تربیت مدرس، مطرح کرد و به گفتوگو نشست. ذوالفقاری هدف این هجمهها علیه زبان فارسی را تجزیهطلبی میداند و از ضعف رسانههای داخلی به خصوص رسانه ملی در آگاهی دادن به نسلهای جدید درباره هویت و ریشه زبان فارسی گلایه میکند. مشروح این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
* تسنیم: آقای ذوالفقاری اینبار رسانههای غربی رسمی بودن فارسی در کشور و تدریس آن در مدارس را هدف گرفتهاند، درباره چرایی رسمی بودن فارسی در کشور و دلیل این هجمهها بفرمایید؟
این بحث تازگی ندارد، هرازچندگاهی رسانههای خارجی آن را دنبال میکنند در داخل هم عدهای هستند که بدون اینکه فهم درستی داشته باشند درباره موضوع زبان فارسی و گویشها و زبانهای وابسته به این زبان مسائلی را مطرح میکنند که ناشی از عدم آگاهی به تاریخ زبان فارسی، فرهنگ ایرانی و بسیاری از مسائل ادبی و فرهنگی است.
زبان فارسی یک زبان گسترده است که چندین نقش در حال و گذشته داشته و دارد. در گذشته فارسی در برخی مناطق دنیا زبان میانجی بوده است، برای نمونه برای 800 سال فارسی در شبه قاره هند که بیش از 300 گویش و زبان دارد و مردم نمیتوانستند با هم ارتباط برقرار کنند، زبان رایح و میانجی میان تمام ایالتها و فرهنگها بوده است، زبان فاخری هم بوده و مردم به آن افتخار میکردند.
امروز هم چند صد میلیون نفر در هند، پاکستان، و بسیاری از مراکز دیگر به اردو که بیش از از 50درصد واژگانش فارسی است، صحبت میکنند و هنوز فرهنگ، زبان و ادبیات فارسی و ایرانی در شریانهای فرهنگ هندی جریان دارد. در خیلی از مناطق دیگر هم این زبان وجود داشته است.
فارسی زبان رسمی و رابط میان اقوام ایرانی با گویشهای مختلف است
در ایران هم امروز زبان فارسی که زبان رسمی کشور است، رابط و زبان میانجی اقوام ایرانی با گویشهای مختلف است. اگر یک کُرد در آذربایجان یا یک آذریزبان در خوزستان یا یک عربزبان در بلوچستان بخواهد با افراد ارتباط برقرار کند، باید با چه زبانی جز فارسی حرف بزند؟
زبانی که زبان ملی ما، زبان فرهنگی و رابط ما است، زبان فارسی است. در کنار زبان فارسی ما گنجینههای بزرگی هم از گویشها و زبانهای اقوام ایرانی داریم. ما فرهنگ و زبان کُردی، فرهنگ و زبان آذری، بلوچی، گیلکی، مازندرانی، بختیاری و... را در ایران داریم. اینها همه گُلهای یک باغ بهنام ایران هستند که هر یک با یک رنگ و بو و مزیتی و کارکردی وجود دارد. همه اینها موجب زیبایی و تعادل این باغ شدهاند، اگر یکی را بگیریم از زیبایی و تعادل این باغ کسر میشود.
فرهنگ و گویشهای ایرانی و زبان فارسی مکمل هم هستند
نسبت فرهنگ و گویشهای ایرانی و فارسی با زبان فارسی چنین نسبتی است، مکمل همدیگر هستند. نمیشود زبان یا فرهنگی را از این فرهنگ جدا کرد، بنابراین اینکه گفته شود زبان فارسی ستم میکند، حرف دشمنان زبان فارسی است، زبان فارسی اتفاقاً بسیار هم کمک کرده است.
افتخار پژوهشگران بزرگ آذری، بلوچ، کرد و لر به زبان فارسی
پژوهشگران بزرگ آذری زبان، بلوچ، ترک، کرد و... آگاه هستند، افرادی چنین مطلبی را بیان میکنند که آگاهی کامل و دقیقی از این مسائل و روابط ندارند. آگاهی سطحی و قشری دارند که آمیخته با برخی غرایض سیاسی شده است. کسانی که آگاهی دقیق دارند اگر نگاهی به آثار پژوهشگران بزرگ این فرهنگ بیاندازیم، میبینیم که همگی اذعان دارند گه گویشهای و زبانهای ایرانی رودخانههایی هستند که به یک دریا میریزند و آن هم دریای زبان فارسی است.
لزوم حفظ و پاسداری از گویشها و زبانهای مختلف ایرانی
برای ما هم حفظ و پاسداری از این گویشها و زبانها بسیار مهم است، برای نمونه وقتی میخواهیم در مقابل واژگان بیگانه واژهسازی کنیم، میتوانیم از همین گویشها واژههایی را قرض بگیریم. ما باید با گسترش فرهنگ زبان و ادبیات محلی در هر منطقه ای به اهل آن زبان کمک کنیم و به دیگران نشان دهیم که آن فرهنگ چقدر قوت دارد، چقدر ریشه دارد تا مردم ما بدانند منشأ و ریشههای فرهنگی هویت و زبانشان تا کجاست تا به خطا نروند. اگر نکنیم دشمنان این زبان، فرهنگ و ملت راه غلط را نشان خواهند داد.
باید نسل امروز را نسبت به خطراتی که فارسی را تهدید میکند آگاه کرد
از این جهت وظیفه بزرگی امروز بر دوش رسانه است، چه رسانههای مکتوب چه رسانههای غیر تصویری و چه رسانه ملی. صدا و سیما با برنامهسازی باید وارد صحنه شده و نشان دهد موضوع چیست و نسل امروز را نسبت به خطراتی که فارسی را تهدید میکند، آگاه کند تا فریب فتنههای دشمن را نخورند.
*تسنیم: هجمه علیه زبان فارسی سابقهای دیرینه دارد، اینبار هم این سؤال مطرح شده که چرا فارسی باید به عنوان زبان رسمی در همه نقاط کشور که گویشهای مختلف دارند، تدریس شود، پاسخ شما به این سوال چیست؟
طبیعتاً وقتی من فارسی زبان بخواهم در کشور دیگری زندگی کنم، مجبور به فراگیری زبان آن کشور خواهم بود تا بتوانم امور روزمره خود را اداره کنم. طبیعتاً کسانی هم که زبان مادریشان غیر از زبان فارسی است که البته این زبانها هم گونههایی از زبان فارسی هستند و از آن جدا نیستند. وقتی میخواهند در جامعهای زندگی کنند که زبان رسمی فارسی است، باید فارسی را یاد بگیریند که بتوانند راحتتر زندگی کنند.
زبان مادری نیاز به آموزش در مدرسه ندارد
ما چهار زبان داریم؛ زبان مادری که زبانی است که ما از مادر یاد میگیریم و نیازی به آموزش در مدرسه ندارد، بر خلاف آنچه که برخی میگویند باید گویشها را در مدرسه آموزش دهیم. آن چیزی که در قانون اساسی آمده است، فراگیری ادبیات و فرهنگ است، باید تلاش کنیم فرهنگ و ادبیات خودمان را فرابگیریم؛ وگرنه کدام آذری زبان است که بلد نباشد آذری صحبت کند، آیا نیاز است در مدرسه آن را یاد بگیرد؟
پس، یک زبان مادری داریم که نیاز به مدرسه ندارد و از مادر فرا میگیریم، زبان مادری دوم زبان ملی و رسمی است که همان فارسی است. در نقاطی از کشور هم این زبان همان زبان مادری است، اما در عین حال زبان ملی است و لازم است در مدرسه آن را تقویت کرد و به همه یاد دهیم؛ چون زبان کاربردی و اداری و آموزشی است، زبانی است که کتابها به آن زبان نوشته میشوند، رسانهها با آن تکلم میکنند و ... .
در قانون اساسی هر کشوری یک زبان را به عنوان زبان رسمی قید میکنند. زبان فارسی زبان رسمی ماست. بگذریم از اینکه این زبان یک زبان تاریخی هم برای محسوب میشود و میراثهای غنی نیز از این زبان باقی مانده است. سومین زبانی که در همه جا وجود دارد زبان بینالمللی است. زبان چهارم هم زبان دینی است هر دینی برای خود یک زبان را رسمیت میدهد ما مسلمانان ایرانی هستیم و زبانمان فارسی است، اما زبان دینی ما عربی است. اینها منافاتی با هم ندارند.
* تسنیم: زبان فارسی همانطور که گفتید موجب همبستگی ملی و منطقهای ما است، چرا هجمه علیه زبان فارسی در سالهای اخیر بسیار شده و آن را به وسیلهای برای تفرقهاندازی بین اقوام ایرانی و کشورهای منطقه تبدیل میکنند؟
این ماجراها همه سیاسی است، در گذشته اینگونه نبوده، هر ملتی زبان و فرهنگ خود را داشته است، هر ملتی که فرهنگ غنیتر داشت زبانش هم غنیتر بود و گسترش پیدا میکرد و به مناطق دیگر می رفت. مثلا زبان فارسی به چین رفته و سالیان دراز در آنجا تدریس میشد.
شعر سعدی را 100 سال بعد از مرگش در چین میخواندند
از طریق جاده ابریشم زبان فارسی تا اقصی نقاط دنیا رفته است، شعر سعدی را کمتر از صد سال بعد از مرگ او در چین میخواندند. پس زبان فارسی یک زبان فرهنگی بوده که نه بهزور شمشسر و تصاحب نظامی بلکه به واسطه لطافت و زیبایی در اقصی نقاط جهان رفته و ماندگار شده است.
هجمهها علیه زبان فارسی هدفی جز تجزیه اقوام ایرانی ندارد
اما امروز به دلایل سیاسی با آن مخالفت میکنند ما کشوری هستیم که از فرهنگهای متعدد تشکیل شده است، یکی از مزیتهای فرهنگی ما همین است، برای اینکه این فرهنگها را از هم جدا و تجزیه کنند، زبان فارسی را هدف قرار میدهند، هدف همه این رسانهها این بحثها تجزیه است، همه باید آگاه باشند ما در واقع ما یک آبشخور فرهنگی داریم و یک ملت هستیم، اول ما همه ایرانی هستیم بعد یک عده فارسزبان، یک عده ترکزبان، یک عده کردزبان، هستند.
قصور رسانهها در آگاهی دادن به نسلهای تازه از هویت و ریشه فارسی
به جز کسانی که این زبان را دستاویزی برای اهداف شوم خود قرار دادند، بسیاری از بزرگان فرهنگی این اقوام به ایرانی بودن خود افتخار میکنند و این حرفها را حرفهای پوچ میدانند. البته اینگونه هجمهها علیه فارسی بیشتر رسانهای است و بنیادی هم ندارد. اگر مردم ما آگاهی نسبت به هویت و ریشه زبان خود داشته باشند، دیگران جزئت نمیکنند، در این زمینه وارد شوند، این قصور بر عهده رسانههای ماست، به خصوص رسانه ملی که این موضوعات را برجسته نمیکند تا نلهای جدید نیز نسبت به هویت فرهنگی و زبانی خود آگاهی لازم را به دست آورند.
ما نباید در مورد این هجمهها موضع انفعالی داشته باشیم و اگر کسی حرفی را مطرح کرد، بخواهیم در جوابش حرفی بزنیم، ما باید حرف اول را بزنیم. ما باید هویت و ریشه فارسی را بشناسانیم. متاسفانه سیاستهای ما عکس این موضوع را نشان میدهد.
انتهای پیام/