احداث سازههای خاکی، مانع ورود آب هیرمند به ایران
مقامات ایران طی سالهای گذشته با توجیه جلوگیری از قاچاق سوخت در امتداد مرز مشترک با افغانستان، اقدام به ایجاد خاکریز بزرگی در داخل تالاب هامون سابوری کرده بودند که این خاکریزها مانع اصلی رسیدن آب فراهرود به تالابهای سابوری و هیرمند در ایران میشود.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، رودخانه هیرمند بهعنوان منبع اصلی تأمین آب تالابهای بینالمللی هامون و حوضه سیستان از رشتهکوههای بابا افغانستان سرچشمه گرفته و پس از عبور از افغانستان و تشکیل مرز مشترک دو کشور ایران و افغانستان وارد تالابهای بینالمللی هامون میشود.
تالابهای بینالمللی هامون از سه تالاب 1 -هامون پوزک (تقریباً واقع در افغانستان) 2 -هامون سابوری/صابری (مشترک بین دو کشور ایران و افغانستان) و 3 -هامون هیرمند (واقع در ایران) تشکیل شده است. سیستم طبیعی این سه تالاب به این شکل است که به ترتیب آب پس از ورود به هامون پوزک و تغذیه آن، به سمت تالاب سابوری جریان پیدا میکند و پس از تکمیل آبگیری این تالاب، آب از هامون سابوری وارد دریاچه هامون هیرمند در ایران میشود.
به جز رودخانه هیرمند، رودخانههای خاشرود، هاروترود، فراهرود، شور رود، حسینآباد و نهبندان، سایر رودخانههای تأمینکننده منابع آبی و نیازی ست محیطیِ تالابهای بینالمللی هامون هستند که در این بین، رودخانه فراهرود، پس از رودخانه هیرمند، دومین سرشاخه مهم و پرآب حوضه آبریز هیرمند است که آب آن به سوی تالاب سابوری (مشترک بین دو کشور ایران و افغانستان) جریان دارد.
در سالهای گذشته، دولتمردان ایران با توجیه جلوگیری از قاچاق سوخت در امتداد مرز مشترک دو کشور، اقدام به ایجاد یک خاکریز بزرگ در داخل تالاب هامون سابوری کردهاند. این خاکریزهای دستساز که با توجیه مقابله با ناامنی و مبارزه با قاچاق ایجاد شدهاند، درست روی خط مرزی و در وسط تالاب هامون سابوری احداث شدهاند.
این موانع دستساز احداث شده توسط ایران، مانع و سد بسیار جدی برای ورود آب از افغانستان به ایران است. یکی از منابع اصلی تغذیهکننده و تأمینکننده آب در تالاب سابوری، رودخانه فراهرود-دومین سرشاخه پرآب حوضه آبریز هیرمند- است. در سالهای گذشته بهویژه در مواقع سیلابی به کرات آب وارد هامون سابوری شده و با برخورد به خاکریز ساخت ایران، به داخل خاک افغانستان برمیگشت و مانع رسیدن آب به داخل ایران و همچنین تالاب هامون هیرمند میشد.
به بیان ساده، ایران با احداث خاکریزهایی که خودش ایجاد کرده است مانع اصلی رسیدن آب فراهرود به تالابهای سابوری و هیرمند واقع در ایران میشود. بهدلیل جلوگیری و کاهش تبخیر بهشدت زیاد در منطقه، ایران در قبل و پس از انقلاب اقدام به بهرهبرداری از گودالهای طبیعی به نام چاهنیمهها کرد که «حقابه قانونی شرب و کشاورزی» خود از رودخانه هیرمند را در آنجا ذخیره کند.
در صورت تکمیل ظرفیت این چاهنیمهها، آب موجود میتواند نیازهای شرب و کشاورزی منطقه را طبق معاهده تأمین کند. مقایسه حجم و میزان آب برگشتخورده در پشت خط مرزی و خاکریزها، با میزان آب ذخیره شده در چاهنیمهها (مخازن طبیعی نگهداری آب شرب و کشاورزی منطقه سیستان) به خوبی گواه این مطلب است که بهدلیل احداث خاکریز توسط ایران، چه میزان از حجم آب قابل استفاده و بهرهبرداری ورودی از افغانستان وارد کشور نشده و به افغانستان بر میگردد.
اگر این آب، بهطور طبیعی وارد ایران شود، پس از سیراب کردن بخش ایرانی تالاب هامون سابوری میتواند هامون هیرمند ایران را نیز تغذیه و سیراب کند.
همچنین با تکمیل آبگیری هامون سابوری و هیرمند در ایران و با توجه به شرایط طبیعی منطقه، علاوه بر کاهش کانونهای گردوغبار در منطقه سیستان، به سرعت شاهد رشد نیزارهای طبیعی در تالاب خواهیم بود که این نیزارها همزمان میتوانند برای خوراک دام اهالی سیستان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین استفاده از این نیزارها برای مشاغل و معیشتهای موازی در منطقه بسیار مهم هستند.
از طرفی این نیزارها، خود یک عامل کاهش تبخیر آب و در نتیجه ماندگاری معیشتی و اقتصادی و همچنین کاهش گردوغبار خواهند بود.
از سوی دیگر، با تکمیل و بهرهبرداری از سدکمال خان، دولت افغانستان اقدام به انحراف و تغییر مسیر طبیعی و قانونی رودخانه هیرمند به سمت بیابانهای گودزره کرده است که این اقدام، هم از نظر حقوقی و هم از نظر عرفی و بینالمللی نقض صریح اصول و قواعد عرفی بینالمللی است.
بیان آنچه در بالا به آن اشاره شد و نجات سیستان در آن نهفته است، نافی پیگیری دیپلماسی آبی مبتنی بر پایبندی افغانستان به رهاسازی حقابه قانونی ایران نیست و این مسیری است که لاجرم باید از سوی مقامات مربوطه پیگیری شود.
باتوجه به شرایط پیشرو و امتناع افغانستان از رهاسازی حقابه قانونی ایران، بهتر است که ایران راهحلهای جایگزین را بهصورت جدی پیگیری کند. بدون شک، راهکارهای متعددی وجود دارند که بتوان همزمان با تأمین امنیت منطقه، بدون احداث موانع جدی، مانع رسیدن جریان طبیعی و حقوقی آب از حوضه هیرمند به داخل ایران نشد.
در حال حاضر بزرگترین دغدغه و در عین حال خطرآفرین در منطقه سیستان، مسأله گردوغبار، آب و معیشت است که سبب مهاجرت گسترده مردم محلی شده که امنیت مرزهای شرقی را برای ایران به ارمغان میآورند و اگر به فوریت به آن رسیدگی نشود میتواند زیان غیرقابل برگشتی را برای امنیت کشور به دنبال داشته باشد.
حجت میان آبادی؛ عضو هیأت علمی گروه مهندسی و مدیریت آب دانشگاه تربیت مدرس
انتهای پیام/