خوانساری: بحران اوکراین یک بازنده بزرگ بهنام «سازمان ملل» دارد/بازیگری حاشیهای در نظم بینالملل برای پوتین قابلقبول نیست
کارشناس مسائل اروپا معتقد است بحران اوکراین یک بازنده بزرگ به نام سازمان ملل دارد که بدون انگیزه و ابتکار عمل فقط نظارهگر این بحران است.
بهگزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، مدتی است که بحران اوکراین به مهمترین موضوع رسانههای جهان تبدیل شده و در این راستا بیشتر رسانههای غربی، مخاطب خود را برای رسیدن به ساعت صفر آماده میکنند. «زمان حمله روسیه به اوکراین»، یک کلیدواژه تکرارشده در تمام تحلیلها و اظهارات مقامهای آمریکایی و انگلیسی است. در حال حاضر دامنه تحریکها برای شروع جنگی تازه افزایش یافته و بهنظر میرسد که روسیه در 2 جبهه رسانه و سرزمینهای مرزی، بایستی به مقابله با کشورهای غربی بپردازد. در این رابطه، مرتضی خوانساری، کارشناس مسائل اروپا، در گفتوگو با خبرنگار بینالملل خبرگزاری تسنیم به تشریح یکی از ابعاد و دلایل بحران کنونی پرداخت.
وی در ابتدا بیان میکند: در حال حاضر اوکراین مهمترین موضوع ژئوپلیتیک برای غرب و پوتین محسوب میشود. از دست دادن اوکراین برای روسیه از یک سو به منزله گسترش ناتو و از سوی دیگر از دست دادن عمق استراتژیک خود است که بازپسگیری آن یک ضرورت امنیتی برای مسکو در مجاورت اروپا و ناتو محسوب می شود.
خط قرمز امنیتی روسیه!
خوانساری اضافه میکند: بعد از آنکه غرب پیشنهاد روسیه در مورد تضمین امنیتی را نپذیرفت، پوتین با آرایش سنگین نظامی در مجاورت مرزهای اوکراین و رزمایش هوایی و دریایی هستهای از مدیترانه تا دریای سیاه، این پیام را به ناتو ، آمریکا و اروپا می دهد که اگر قرار باشد روسیهای نباشد، ضرورتی ندارد که اروپا و آمریکا هم باشند. از نگاه کرملین طرح توسعه نظامی اوکراین از سوی ناتو تهدیدی بلند مدت برای روسیه است و پوتین آن را «خط قرمز امنیتی» توصیف کرده است.
کارشناس مسائل اروپا، معتقد است: بنابرابن برای اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم، روسیه با چنین آرایش نظامی گستردهای در مقابل غرب و ناتو ایستاده؛ که البته میتوان از آن بهعنوان یک اشتباه محاسبه هم یاد کرد. کرملین با تجربه الحاق کریمه و سرنگونی جنگندهاش از سوی ترکیه که 2 کشور را در آستانه رویارویی نظامی قرار داد، متوجه شد که ناتو به دلیل ضعفهای هماهنگی و عملیاتی بیطرف باقی میماند.
پوتین را در محاصره جنگ رسانهای قرار دادهاند
وی ادامه میدهد: اما در تنش اخیر اوکراین، ناتو و غرب تمام قد به حمایت از کییف برخاستهاند و با جریانسازی رسانهای که مدیریت آن را بایدن، رئیسجمهور آمریکا و استولتنبرگ، دبیر کل ناتو بهعهده دارد، مرتباً با تغییر تاریخ جنگِ روسیه علیه اوکراین، شرایط یک جنگ واقعی را برای روسیه رقم زدهاند و پوتین را در محاصره جنگ رسانهای قرار دادهاند، تا وی را مجبور به عقبنشینی کنند و بازی دو سر باخت را برای مسکو رقم بزنند. آنچه که مسلم است روسیه با بکارگیری سلاحهای متعارف شانسی برای فتح اکراین ندارد و شرایط هم به میزانی تهدیدآمیز نیست که روسیه اقدام به بکارگیری سلاحهای نامتعارف کند.
خوانساری، عنوان میکند: در مجموع پیشرانهای استراتژیک حضور تهاجمی روسیه در مرزهای اوکراین و دریای سیاه به نوعی تأثیرگذاری و تهدیدی بر آینده امنیت غرب بهویژه اروپا است. بنابراین سطح تنش نظامی و احتمال افزایش آن میان روسیه و ناتو حتی تا آنجا میتواند پیش برود که غرب به دلیل پرهیز از بروز جنگ جهانی سوم، از عضویت اوکراین در ناتو حداقل برای چند سال آینده منصرف شود، به شرطی که مسکو از اتصال سرزمینی به کریمه از طریق دونباس که شامل لوهانسک و دونتسک است، دست بردارد.
ضعف روسیه در دیپلماسی!
کارشناس مسائل اروپا، در رابطه با نحوه واکنش روسیه به هجمهها و تحریکهای رسانهای غرب، تشریح میکند: پوتین اقدامات خوبی برای اداره روسیه داشته است. او تنها کسی است که بعد از فروپاشی شوروی توانست روسیه را به روسیه بازگرداند و اقتدار این کشور را حفظ کند. در حال حاضر نیز حیاتیترین هدف روسیه راه اندازی نورد استریم 2 و تأمین امنیت خطوط انرژی برای صادرات گاز به اروپا، چین و سایر کشورهای حوزه نفوذ خود است. اما سیاست خارجی کرملین با ضعف دیپلماسی در همکاری و هماهنگی با سایر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای روبرو است. بنابراین کرملین بازیگری نظامی در حاشیههای مدیترانه، دریای سیاه و اوکراین را محل مناسبی برای «بازی بزرگ» خود با قدرتهای منطقهای و جهانی برای کنشگری انتخاب کرده و تلاش میکند تا با بکارگیری الگوها و ابزارهای قدرت در این مناطق، نقش سیاسی و امنیتی خود را با تهدیدات پیش رو در قبال آمریکا و اروپا تعریف کند.
وی میافزاید: پیچیدگیهای اهداف و منافع متعارض آمریکا و روسیه در اوراسیا و حتی اروپا، منجر به ظهور رویکرد نظامی موازنهگرانه مسکو شده و در حال حاضر کرملین با رویکرد تهاجمی بین تلاش آمریکا و ناتو برای ورود به حوزه نفوذ روسیه، به دنبال توازنسازی قدرت است. برای پوتین قابل پذیرش نیست که در نظم بینالملل مبتنی بر رقابت آمریکا با چین و اروپا، جهانی شکل بگیرد که روسیه به بازیگر حاشیهای و یا دست دوم بدل شود.
به اعتقاد کارشناس مسائل اروپا، پوتین تصور میکند که تهدید به جنگ در مقیاس بزرگ، میتواند نقش روسیه را در تضمین امنیت خویش به آمریکا و اروپا تحمیل کند، تا از این طریق خود را از تنگناهای ژئوپلیتیک که غرب برای روسیه ایجاد کرده، رها سازد. قصد پوتین با فهم دقیق از شرایط تغییرات ژئوپلیتیک در روند رقابت میان آمریکا و چین، بهدست آوردن سهم جهانی خود است. بنابراین روسیه تهدید پیشدستانه برای پیشگیری از تغییر موازنه قدرت جهانی علیه خود را آغاز کرده است.
خوانساری افزود: پوتین تلاش میکند تا از همگرایی و همکاری بیشتر اوکراین با اروپا، آمریکا و حتی چین جلوگیری کند.
وی تأکید میکند: هدف روسیه ایجاد یک نظم امنیتی است که در آن روسیه و غرب در مورد ایجاد ساختار امنیتی در اروپا، در سطحی عادلانه و برابر مذاکره کنند.
بحران اوکراین یک بازنده بزرگ بهنام «سازمان ملل» دارد
خوانساری در پایان این گفتوگو، بیان میکند: راهبرد پوتین طی دو دهه اخیر بهویژه در گفتگوها با سازمان امنیت و همکاری اروپا استفاده از فرمت مذاکرات بوده و در مورد اکراین نیز قصد مسکو جنگ به قصد فتح اوکراین نخواهد بود. اما باید گفت در مجموع بحران اوکراین یک بازنده بزرگ به نام سازمان ملل دارد که بدون انگیزه و ابتکار عمل فقط نظارهگر این بحران است.
انتهای پیام/