چهارشنبههای امامرضایی؛ ای قرار لحظههای بیقراری! بهتو از دور سلام...
گروه استانها ـ مولای رئوف! دوریات قلب مرا سخت به درد آورده است؛ التیام این دل تنگ و عاشق، فقط پابوس است و بس...
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، چهارشنبه است و باز دلم به درد آمده؛ آنقدر که جز پابوست التیامی بر قلب شکستهام نیست، جز تو کسی نمیتواند مرهم دلم شود و زخمهای دلم را التیام ببخشد.
یا باب الحوائج، یا ضامن آهو، یا غریب الغربا! دلم آنقدر هوایت را کرده که هیچکس و هیچ چیزی نمیتواند مانع شود تا چهارشنبهام را جز با یاد شما سپری نکنم...
از بینالطلوعین چهارشنبه عاشقی رو به گنبدت و در کنار پنجره فولادت، درمیان گلهای قالی و صدای کبوتران، همراه با نسیم صبحگاهی که بوی عطر و گلاب و اسپند با خود به همراه دارد، دلم را دخیل بستهام تا شما مرهمش باشی و آرامش را میهمانش کنی ...
یا امام رضا؛ میدانم که هر جای دنیا که باشم چهارشنبه دلم را به ضریح نورانیات وصل میکنی، همچون امروز که در اولین چهارشنبه اسفندماه و در آخرین ماه سال و آخرین ماه زمستان دلم را به بودنت گرم کردهای و آرام جانم شدی؛ ای تمام آرامشم...
یا امام رضا جان! چه عشقی بالاتر از تو در این دنیای فانی میتواند مرا شیفته خود کند؛ آنچنان که هر چهارشنبه بینالطلوعین را در انتظار خورشید و نور و روشنی بنشینم؛ چه عشقی بالاتر از این، کیلومترها هم که فاصله داشته باشم نه نگاهت به من عاشق سرد میشود و نه کلامت و انتظاری که برای در آغوش کشیدن ضریح و گنبد طلاییات دارم ...
یا باب الحوائج، یا ضامن آهو، یا غریب الغربا! دلم را تا ابد و یک روز، دخیل پنجره فولادت بستهام؛ آنجا که هیچکس یاریام نکرد تو یاریرسانم بودی و دست نوازشگرت همیشه التیامبخش و آرام جانم است...
هرچند دوریات قلب مرا سخت به درد آورده است، التیام این دل تنگ و عاشق، فقط پابوس است و بس؛ اما من به نگاه تو در همین چهارشنبههای عاشقی محتاجم...
انتهای پیام/281/س/؛