دغدغه‌های "فعالان دانش‌بنیان ایران" چیست؟/ خداحافظی با "کارخانه‌داری" با ورود موضوع "دانش‌بنیانی"

دغدغه‌های "فعالان دانش‌بنیان ایران" چیست؟/ خداحافظی با "کارخانه‌داری" با ورود موضوع "دانش‌بنیانی"

متأسفانه تولید در ایران محدود به موضوع کارخانه‌داری است و در یک بن‌بست تاریخی قرار دارد؛ با دانش‌بنیانی، اصل فناوری به دست می‌‌آید و دیگر مهم نیست که اصل کارخانه در کجای دنیا است؛ دغدغه‌های فعالان دانش‌بنیان ایران چیست؟

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ رهبر معظم جمهوری اسلامی در عمل به رسم نام‌گذاری هر سال، امسال را "سال تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرینی" نام‌گذاری کردند. این حرکت باعث شده است که عنوان سال، نقطه تمرکز و کانون توجه تصمیم‌گیران سازمان‌ها و نهاد‌ها برای سیاست‌گذاری باشد همچنین سیاست‌گذاری جامع یک‌ساله کشور از خط‌مشی معرفی‌شده توسط‌ ایشان پیروی می‌کند.

اما چرا امسال به‌عنوان دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرینی نام‌گذاری شد؟

مسئله دانش‌بنیانی، اهمیت و تفاوت آن

لازم است اشاره شود که چرا بحث دانش‌بنیانی به‌جای واژه تولید جایگزین شده و چرا اشتغال‌آفرینی پس از دانش‌بنیان عنوان شده است؛ نخست اینکه در بحث دانش‌بنیانی شما تکنولوژی و فناوری محصول را به‌طور کامل در اختیار دارید و به آن مسلط هستید.

در این حالت، فعال اقتصادی ایرانی دیگر مونتاژکار نیست و مواد اولیه، تکه‌های قطعات و دفترچه راهنما محصول، دانش فنی و... از خارج کشور وارد نمی‌شود که به‌محض تحریم شدن عملاً کارخانه‌داری شما دچار تشنج تولید شود؛ متأسفانه تولید در ایران محدود به موضوع کارخانه‌داری است و در یک بن‌بست تاریخی قرار دارد.

کارخانه‌داری یعنی ما سوله‌ای را با تسهیلات ارزان‌قیمت ایجاد کنیم، دستگاه خریداری و وارد شود، فناوری و مواد اولیه هم به همین صورت، و در نهایت محصول نهایی را مونتاژ و به اسم تولید داخل به بازار کشور روانه کنیم!

در واقع، این فرآیند یک‌ ایستگاه ابتدایی برای تولید محسوب می‌شود و اشاره بالا، به‌معنای بد بودن یا نفی آن نیست؛ به‌عبارت دیگر، این کار را اکثر کشور‌ها برای شروع رشد صنعتی و تولید انجام داده‌اند اما پس از مدت زمان کوتاهی به پله‌های بعدی و به‌سمت کاهش وابستگی حرکت کرده‌اند اما متأسفانه در ایران سال‌ها است که در پله اول باقی مانده‌ایم و تنها تسهیلات، شعار‌ها و حمایت‌های بی‌حدوحصر کارخانه‌ها را سرپا نگاه می‌داشت.

در این شرایط واحد‌های فعال، کمتر به‌دنبال تعمیق تولید پیش می‌رفتند و مشوق‌های خاصی هم وجود نداشت؛ به‌علاوه تحریم‌های اقتصادی مانع این بود که به مقوله توسعه بازار، صادرات و... فکر کنند، به این معضلات، مشکلات بسیار زیادی را که در حوزه منابع انسانی، آموزش، مدیریت تولید و فرآیند‌ها وجود دارد بیفزایید که مانع از فکر کردن به پله‌های بعدی می‌شد.

کارخانه‌داری ما یک نوع تولید کالای بازرگانی شده است و تولید در داخل کشور کاملاً به بازرگانی و واردات وابسته است! آن‌هم نه صرفاً مواد اولیه بلکه از فناوری، تجهیزات، دانش فنی تا حتی طرح کسب‌وکار هم وارداتی هست، در این حالت با کوچکترین تحریمی به‌ویژه از سوی کشور‌های برتر کارخانه فرو می‌پاشد! به‌خصوص در سال‌های اخیر بروز این مورد را بسیار شاهد بودیم که کارخانه‌های متعدد تعدیل نیرو انجام داده یا به‌طور کلی تعطیل شده‌اند یعنی این کارخانه‌ها یا مواد اولیه نداشتند و یا فقر فناوری وجود داشته است و به هر شکل نتوانستند واردات انجام دهند. وقتی فناوری به‌طور کامل در اختیار دیگر کشور‌ها باشد به‌راحتی هم می‌توانند تحریم کنند.

این در حالی است که با دانش‌بنیانی یعنی اصل فناوری به دست آید و در آن حالت، اگر روش کشور‌های صنعتی پیشرفته همچون آمریکا و اروپا را الگو قرار دهیم در نهایت دیگر حتی مهم نیست که اصل کارخانه در کجای دنیا است یعنی ما می‌توانیم به‌خاطر قیمت تمام‌شده با برند خودمان در چین تولید کنیم و آنگاه محصول با قیمت پایین‌تری در سراسر دنیا به فروش رود و اصل سود به داخل کشور بازگردد.

با این حال، وقتی در یک کشور، فناوری با تولید آمیخته شده باشند و به کار آیند، اشتغال مستقیم ایجاد می‌شود؛ این اشتغال متفاوت از هر نوع اشتغال‌آفرینی دیگری است یعنی اگر تولید و محصولات ما به‌صورت دانش‌بنیان باشند یعنی فناوری داخلی و عمق تولید در دسترس باشد کشور را عملاً از فناوری وارداتی بی‌نیاز می‌کند؛ در این حالت اشتغال‌آفرینی پایدار خواهیم داشت و دانش‌بنیان‌ها سبب اشتغال‌زایی در ایران خواهند شد.

باید اشاره کرد که هم‌اکنون نیز نیرو‌های متخصص فراوان داریم و تعداد زیادی از کارخانه‌های ما تغییر رویه داده و با نسل‌های جدید، شیوه متفاوتی در پیش گرفته‌اند؛ امروز در بسیاری از شرکت‌های دانش‌بنیان تولیدی همان سیستم‌های انبارداری هم توسط یک دکترای صنایع مدیریت می‌شود و البته متأسفانه بیشترین میزان بیکاری هم میان افراد باسواد، متخصص و تحصیلکرده ایران وجود دارد.

بیشترین میزان مهاجرت میان افراد متخصص و باسواد همین بخش هم وجود دارد؛ این در حالی است که چنانچه تولید باعث اشتغال‌زایی پایدار شود، شرکت‌های دانش‌بنیان‌ می‌توانند به عاملی برای ماندگاری جوانان در داخل کشور بدل شوند.

چند پیشنهاد برای ارتقاء عملکرد معاونت علمی ریاست‌جمهوری

هرچند در سه چهار سال گذشته دست‌کم در ظاهر تحرکات مثبتی در وزارت علوم هم انجام شد و البته در این یک سال گذشته که دولت تشکیل شد فعالیت معاونت علمی در لایه‌ای از ابهام بود و حتی ابقاء یا خروج آقای ستاری هم مشخص نبود.

مخالفت‌های خیلی زیادی در چند سال گذشته با تجاری شدن دانشگاه‌ها و ورود شرکت‌های دانشگاهی به این حوزه وجود داشت؛ پروژه‌هایی که با حضور اساتید دانشگاهی جمع نمی‌شد و و محصولات دانش‌بنیانی که در دانشگاه‌ها تولید می‌شدند هیچ‌گاه به بازار راه پیدا نمی‌کردند همچنین خارج شدن دانشگاه‌ها از رسالت اصلی خودشان که همانا توسعه نیروی انسانی کارآمد، مهارت‌محور، متخصص و کارآفرین بود که آفات زیادی به‌همراه داشت.

این چالش‌ها در سالیان گذشته بخشی از دغدغه‌های فعالان دانش‌بنیان ایران بوده است و سؤالاتی وجود داشت.

و اینک طرح چند مسئله با آقایان ستاری، اسدی و... به‌عنوان سکان‌داران این بخش در معاونت علمی!

نخست اینکه، چارت سازمانی موجود در معاونت علمی را بازارزیابی و طراحی کنند؛ این نیاز ضروری است و معاونت علمی همچون دیگر ساختار‌های دولتی مشکلاتی دارد اما به‌خاطر جوان بودن بیشتر مدیران آن و جذب افرادی از بیرون دولت تجربه‌های کمتری داشتند؛ با این حال، نقطه منفی در این بخش وجود قدرت پایین کارشناسی به‌خصوص در انتهای چارت سازمانی است؛ تا آنجا که معاونت علمی را فاقد امکان چالاکی کرده است و فرآیند‌ها با ضرب‌آهنگ کندی مدیریت می‌شوند؛ در واقع، لایه کارشناسی مقاومت می‌کند و تلاش دارد با همان تفکر زیربنایی که خود ایجاد کرده است پیش برود!

مشتری‌مداری، پاسخگویی به ارباب‌رجوع، سیستم دبیرخانه ضعیف که از مشخصه‌های نیازمند اصلاح در معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری است همچنین تیم اجرایی باید بر اساس توانمندی مدیران شکل گیرد و کار به‌جای در اختیار افراد بودن باید در دست سیستم باشد تا با آمدن و رفتن افراد فرآیند امور از حرکت باز نایستد.

باید اشاره کرد که در سیستم کنونی معاونت علمی شرایط به‌گونه‌ای است که اگر معاون رئیس‌جمهوری دستوری دهد اما کارشناسی نخواهد کار انجام شود، اتفاقی نمی‌افتد! سیستم اتوماسیون هم به‌صورت قوی و کارآمد در دبیرخانه معاونت علمی و فناوری ایجاد نشده است.

نکته بعدی در انجام برخی وظایفی است که معاونت علمی نسبت به وزارتخانه‌های دیگر دارد؛ به هر حال معاونت ریاست‌جمهوری به‌واسطه قواعد سیاسی از جایگاه بالایی برای خود برخوردار است اما به‌دلیل وجود تعداد نیروی انسانی کم، عمدتاً ساختار کندی دارد. بیشتر سر و کار این بخش با دانش و فناوری است و وقتی از این موضوع حرف می‌زنیم طولانی شدن مسیر و فرآیند‌ها مغایرت شدیدی با حوزه کاری مخاطبان این بخش دارد و زمان، مهم‌ترین مسئله است، با این حال، معاونت علمی برای رفع این موضوع و اجتناب از بزرگ شدن بدنه خود شرکت‌های ارزیاب را به کار وارد کرده است.

در ورود شرکت‌های ارزیاب یک مشکلی وجود دارد و آن هم نبود فرآیند شفاف برای ورود این گروه‌ها است و از همه مهم‌تر، خود معاونت علمی و فناوری هم ارزیابی مشخصی از این شرکت‌ها ندارد، بنابراین شرکت‌های دانش‌بنیان خود باید به گود وارد شوند و شرکت‌های ارزیاب را مورد بررسی قرار دهند؛‌ با این فرآیند شاید بتوان افراد و شرکت‌هایی را که با سواد کم، تخصص ناکافی و رویه‌های نادرست در فرآیند امور خلال ایجاد می‌کنند از چرخه خارج کرد.

سوم اینکه فرآیند تأیید دانش‌بنیان شدن شرکت‌ها باید شفاف شود. به‌طورکلی گفته شده است که محصولات باید دارای فناوری، مبتنی بر فناوری پیشرفته باشند و تسلط لازم بر آن در شرکت‌ها وجود داشته باشد، با این همه، واقعیت این است که وقتی در شرکت‌های صنایع مختلفی بررسی می‌کنیم، می‌بینیم به‌عنوان مثال در صنعت هوا ـ فضا که بسیار پیشرفته و حساس است اگر شرکتی فناوری توانایی برای باز کردن پیچ و مهره هم داشته باشد، دانش‌بنیان محسوب می‌شود، در حالی که از یک سو شاهد هستیم که گروهی سازنده دزدگیر با یک برد ساده و تعدادی قطعه که روی آن سوار شده است هم دانش‌بنیان شده است!

بنابراین میان شرکت‌هایی که عنوان دانش‌بنیان را دریافت کرده‌اند، نمونه‌هایی بدین‌صورت زیاد دیده می‌شود. مسئله هم صرفاً محدود به دریافت تسهیلات ارزان‌قیمت نیست چرا که بسیاری از شرکت‌ها امکان دریافت آن را با توجه به ضمانت‌نامه‌ها و مدارک بی‌شمار موردنیاز پیدا نکردند بلکه هویتی که این عنوان به شرکت و کسب‌وکار یک گروه می‌دهد از اهمیت فراوانی برخوردار است به‌ویژه که در سال جاری شعار اصلی مطابق با مأموریت آن‌ها تنظیم شده است، بنابراین وجود فرآیند کارشناسی قوی، شناسایی موضوعی دقیق و شفاف از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

در پایان، لزوم وجود فناوری و اهمیت وارد کردن آن با کمک نهاد‌های تصمیم‌گیرنده و مسئول بسیار اساسی است، به‌عبارت دیگر، صرف واردات فناوری مسئله‌ای مذمت‌شده نیست و چنانچه برنامه داشته باشیم می‌توان از ورود آن به کشور مزیت‌های فراوانی دریافت کرد و برای تولید بابرنامه و دستیابی به عمق دانش فنی در آینده تجهیز شد.

همچنین ذکر این نکته ضروری است که شرکت‌های فنی ـ مهندسی باید بتوانند خدمات خود را دانش‌بنیان کنند یعنی آن‌ها که فناوری را ایجاد می‌کنند و به فروش می‌رسانند نیز باید به‌عنوان دانش‌بنیان شناخته شوند. ما در پله اول می‌توانیم مهندسی معکوس را به‌عنوان دانش‌بنیان شناسایی کنیم چون این روش در واقع مسیر رسیدن به فناوری است و ایجاد محصول فناورانه با این امر آغاز می‌شود.

البته تولید فناوری بیشترین اهمیت را دارد؛ این‌که صرفاً از در اختیار داشتن آن صحبت شود و خروجی نهایی قابلیت تولید انبوه و تبدیل شدن به محصول کاربردی نداشته باشد فاقد ارکان اجرایی لازم است. مسئله دیگر این‌که باید روی موضوع تسهیلات و درصد مربوط به آن تمرکز و بازنگری بیشتری صورت گیرد، این خواست جمعی زیست‌بوم کسب‌وکار‌های دانش‌بنیان ایران است. وجود یک سامانه شفافیت می‌تواند راهکار مؤثری برای این باشد تا شرکت‌های دریافت‌کننده تسهیلات، فرآیند پرداخت آن‌ها، میزان سود، زمان تنفس و... به‌صورت عمومی مشخص شوند و راه هرگونه اشتباه یا مشکلات آتی مسدود شود.

"نسیم توکل؛ فعال حوزه دانش‌بنیان"

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon