چگونه سایه شوم صهیونیسم بر سر فلسطینیان آوار شد؟
سازمان ملل در سال ۱۹۴۷ رای مثبت به تقسیم فلسطین داد که براساس آن ۵۶ درصد این سرزمین به یهودیان و۴۲ درصد آن به اعراب تعلق گرفت. ۲ درصد دیگر (قدس) به منطقه بینالمللی فلسطین اختصاص یافت.
روز قدس یا روز جهانی قدس آخرین جمعه ماه رمضان است که امام خمینی در سال 1358ش (رمضان 1399ق) آن را روزی رسمی برای حمایت از مردم فلسطین دانست و از مسلمانان جهان خواست که برای کوتاه کردن دست رژیم صهیونیستی و پشتیبانان آن به هم بپیوندند. نامگذاری آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان روز قدس، با حمایت بسیاری از روشنفکران و هنرمندان مواجه شد و امروزه علاوه بر ایران، در کشورهای مختلفی از جهان، راهپیمایی و مراسم روز قدس برگزار میشود که بنابر گزارش منابع خبری، این تعداد به 80 کشور در قارههای مختلف جهان میرسد.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در خطبههای نماز جمعه دهم دیماه 1378 فرمودند: «اصل ماجرای فلسطین چیست؟ اصل ماجرا این است که یک عده از یهودیان متنفّذ در دنیا به فکر ایجاد یک کشور مستقل برای یهودیها افتادند. از فکر اینها دولت انگلیس استفاده کرد و خواست مشکل خود را حل کند. بنابر این، در درجه اوّل کمک کشور انگلیس و بعضی کشورهای غربی دیگر بود. بعد اینها به تدریج از انگلیس جدا و به آمریکا متّصل شدند. آمریکا هم اینها را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. اینها به این معنا کشوری به وجود آوردند و آمدند کشور فلسطین را تصرّف کردند.»
شرح بخشی از آنچه زمینه ساز اشغال فلسطین شد در آستانه روز قدس امسال به روایت « این نقشه جعلی است» در ادامه میآید:
نزاع بر سر دیوار ندبه
به موازات گسترش موج مهاجرت یهودیان به فلسطین از سال 1923، مبارزات فلسطینیان نیز به شکلهای پراکنده ادامه داشت.در سال 1929 قیام بزرگی که به قیام براق معروف است، به وقوع پیوست. این قیام، همچنان که از اسم آن پیداست، در اثر نزاع بر سر دیوار غربی مسجدالاقصی ایجاد شد، این دیوار، ارج و منزلت فراوانی نزد مسلمانان دارد و نام آن به اسب براق که پیامبر اکرم(ص) سوار بر آن در شب معراج به آسمان عروج فرمود، بازمیگردد. یهودیان این دیوار را به نام «دیوار ندبه» میشناسند و طبق روش سنتی خود در کنار دیوار براق تجمع کرده و به عزاداری میپردازند.
پس از این قیام، فلسطینیها تصمیم گرفتند که یهودیان را بایکوت کرده و به طور کلی با آنها قطع رابطه کنند. حکومت انگلیس به شدت با این تصمیم به مقابله پرداخت. در سال 1931 اولین کنگره بزرگ اسلامی در شهر بیت المقدس با شرکت نمایندگان کشورهای عربی و اسلامی تشکیل شد و شرکت کنندگان اجلاس، تعهد کردند که از اماکن مقدسه دفاع کنند.
در مقابل، حکومت انگلیس گمرکهای سنگینی برای واردات فلسطینیها میبست تا کشورهای عربی موفق به کمک نشوند و از طرف دیگر، عوارض گمرکی ناچیزی که به مواد کارخانههای یهودیان تعلق میگرفت، روز به روز، یهودیان را ثروتمندتر کرده و به فقر فلسطینیها دامن میزد.
ماجرای رهبری شیخ عزالدین قسام
سالهای 1929 تا 1936 اوج مبارزات تشکیلاتی فلسطینیان بود که آنها را تا مرز پیروزی کشاند. ولی در نهایت به دلیل خیانت کشورهای عربی، به پیروزی نهایی منجر نشد. تشکیل جبهه ملی، حاصل شدت گرفتن قیامهای مردمی در سالهای 1936 و 1935 بود. همچنین با گسترش یافتن اعتصابها و قیامهای مردمی در سوریه در حمایت از مردم فلسطین، روحیه ملی مردم فلسطین تقویت شد.
در همین سالها (1935-1934) شیخ عزالدین قسام، اقدام به تشکیل سازمان سری با مشی مسلحانه علیه استعمارگران انگلیس و سازمانهای نظامی و اطلاعاتی صهیونیسم کرد. در آوریل 1936 تظاهرات مردمی ابعاد گستردهای به خود گرفت، اما شیخ عزالدین قسام به شهادت رسید. نقش رهبری عزالدین قسام و تشکیلات او از نقاط برجسته و فراموش نشدنی تاریخ فلسطین است. شهادت او فلسطین را تکان داد و مردم را به شدت تهییج کرد.
در 20 آوریل 1936 کمیته ملی فلسطین در نابلس تشکیل شد و به تمام مردم فلسطین توصیه کرد که دست به اعتصاب بزنند و تمام کارهای تجاری، صنعتی، فرهنگی، حمل و نقل و ... تعطیل شد. در 25 آوریل 1936 تمام انجمنها برای تمرکز دادن به مبارزات خود یک کمیته عالی برای رهبری قیام به ریاست حاج محمد امین حسینی رئیس شورای عالی اسلامی فلسطین تشکیل دادند و خواستههای خود را که در قیام 1931.33 بر آنها اصرار داشتند مجددا اعلام کردند:
1.مهاجرت یهودیان به فلسطین به کلی پایان پذیرد.
2.اراضی و املاک اعراب به هیچ وجه به یهود منتقل نشود.
3.یک دولت پارلمانی مستقل ملی در فلسطین بوجود آید.
واژه جدیدی به نام اسرائیل
سازمان ملل در سال 1947 رای مثبت به تقسیم فلسطین داد که براساس آن 56 درصد این سرزمین به یهودیان و42 درصد آن به اعراب تعلق گرفت. 2 درصد دیگر (قدس) به منطقه بینالمللی فلسطین اختصاص یافت. در رای صادره سازمان ملل اعلام شد که استقلال حکومتهای یهود و عرب دو ماه پس از خروج کامل نیروهای انگلیس از فلسطین یعنی در 15 ژوئیه 1948 اعلام خواهد شد. اما در همان نخستین روزها که نیروهای انگلیس خاک فلسطین را ترک کرد (14 مه 1948) «دیوید بن گورین» در تل آویو تشکیل دولت یهود را اعلام کرد و واژه اسرائیل به طور رسمی به عنوان نام کشور جدید تعیین شد.
پس از آنکه با تلاش گسترده آمریکا برای خرید آرا کشورهای کوچک، همکاری کشورهای غربی و رضایت شوروی سابق، سازمان ملل رأی به تقسیم فلسطین داد، علما، روحانیون و اندیشمندان جهان اسلام یکصدا موضعگیری کردند. به طوری که افکار عمومی جهان اسلام، دولتهای عربی را برای اعزام نیرو و نجات فلسطین، سخت در فشار گذاشت. از آن سو صهیونیستها با حمله به روستاهای دیریاسین و یافا و ... این مناطق را با خاک یکسان کردند و گورهای دسته جمعی ایجاد کردند. شیوه کار به شکلی بود که فقط راندن مردم از سرزمین مطرح نبود، بلکه اعمال خشونت به شدیدترین وضع، الگوی کار بود. دیگر هیچ فلسطینی در کشور خود امنیت نداشت. ملتهای مسلمان خواستار اعزام نیرو شدند، ولی دولت انگلیس اعلام کرد اعزام نیرو به فلسطین را از سوی هرکشوری تجاوز و تعدی به خاک انگلیس تلقی و با قدرت آن را سرکوب خواهد کرد.
دولتهای عربی نیز با استناد به اولتیماتوم انگلیس مانع از اعزام نیرو شدند و حتی بعضی به سرکوب ملت خود مبادرت کردند. قبل از طرح تقسیم سازمان ملل، یهودیان فقط 11 درصد از خاک فلسطین را در اختیار داشتند، ولی در پایان 1948 صهیونیستها بر 78 درصد از کل سرزمین فلسطین تسلط یافتند و فلسطینیها تنها 27 درصد از سرزمین خود را در اختیار داشتند که شامل نوار غزه، کرانه رود اردن و بیت المقدس شرقی بود.
فلسطین در تهاجم دوست و دشمن
موافقت نامههای صلح در سال 1949 که میان رژیم صهیونیستی و کشورهای مصر، اردن و لبنان منعقد شده بود، نوار غزه و کرانه باختری رود اردن را در موقعیت نامشخصی قرار داده بود. نوار غزه تحت کنترل مصر و کرانه باختری رود اردن، تحت حاکمیت اردن قرار داشت.
در سال 1950 پارلمان اردن، کرانه غربی رود اردن را بخشی از این کشور خواند ولی حق تعیین سرنوشت اعراب فلسطین را به رسمیت شناخت. کشورهای عرب و فلسطینیها با ادغام کرانه غربی در کشور اردن مخالفت ورزیدند. ولی انگلیس آن را به رسمیت شناخت. فلسطین در موقعیتی قرار گرفته بود که دوست و دشمن بیرحمانه به آن حمله میکردند. حتی حکومتی نظیر اردن به جای مقابله با صهیونیستها که در قلب جهان اسلام بخش اعظم خاک فلسطین را به اشغال خود درآورده بودند، در اندیشه ضمیمه ساختن بخشهای باقی مانده از سرزمین فلسطین به خاک خود بود.
انتهای پیام/