موسیقی به ناجی نیاز ندارد / همه چیز درباره شباهتهای "تار و تاریخ" و "تار ایرانی"
میدیا فرجنژاد معتقد است که موسیقی ایرانی در طول سالهای دراز، فراز و نشیبهای زیادی را پشت سرگذاشته و همواره هم از پیچهای تاریخی سربلند بیرون آمده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آلبوم موسیقی «عصیان» به آهنگسازیِ میدیا فرجنژاد، روز گذشته جمعه 3 تیر 1401 در موزه ملی ارتباطات ایران رونمایی شد.
همچنین پیش از برگزاریِ مراسم رونمایی، میدیا فرجنژاد در نشستی خبری با حضور خبرنگارانِ رسانههای مختلف حاضر شد و درباره روند تولیدِ آلبوم «عصیان» توضیحاتی را ارائه داد.
در ادامه متن صحبتهای میدیا فرجنژاد را در این نشست خبری میخوانید:
نسبت به دیگر آهنگسازان، خواننده بهتری هستم
میدیا فرجنژاد: دوازده سال پیش آلبوم «طغیان» را منتشر کردم. «عصیان» هم نزدیک به چهارسال پیش و در ادامهی همان آلبومِ «طغیان» شکل گرفت. در این آلبوم تلاش کردم که روایتهای مختلفی از زندگی خودم را در قالب اثری بداهه پیش روی مخاطبان قرار دهم. «عصیان» چند سالی است که آماده انتشار است، اما هر بار اتفاقی رخ میداد و این مراسم رونمایی را به تعویق میانداخت.
آلبوم «عصیان» دوازده قطعه دارد که به جز قطعهی «اسیر» دیگر قطعات بیکلام هستند. قطعهی «اسیر» را خودِ فرجنژاد روی شعری از علیرضا کلیایی خوانده است.
میدیا فرجنژاد: من سالهاست که در عرصه خوانندگی تمرین میکنم. البته که هیچ وقت دوست نداشتم بهعنوان خواننده برای مخاطبانم معرفی شوم. برای من تالیف مهمتر از خوانندگی است و بیشک تالیف شانِ مهمتری برایم دارد. نسبت به آهنگسازان دیگری که وارد عرصه خوانندگی شدهاند، خوانندهی بهتری هستم(میخندد).
قطعهی اسیر را به خوانندگان دیگری دادم و خواندند. خودم هم روی این قطعه اتود زدم. در نهایت علیرضا کلیایی شاعر این آهنگ هم نظرش این بود که قطعه با صدای خودم منتشر شود.
تمام احساسات در عاشقی خلاصه نمیشود
ما به عنوان آهنگساز به جز احساساتِ عاشقی، احساسات دیگری هم مانند خشم و نفرت و اعتراض داریم. اما این احساسات کمتر در آثار موسیقی نمود دارد. به همین دلیل من در دو آلبوم «طغیان» و «عصیان» تلاش کردم به این احساسات هم بپردازم.
متاسفانه طی دو دهه اخیر شرایط برای کشور ما چندان خوب نبوده است. تا همین چند سال پیش شاهد بودیم که تقریبا هر سال با اتفاقی ناگوار مواجه میشدیم. فاصلهی این اتفاقات ناگوار امروز به جایی رسیده که تقریبا هر روز خبری بد برایمان مخابره میشود. این اتفاقاتِ بد در من در قالب «طغیان» و «عصیان» حلول کرد.
هر شهروند نسبت به جامعهاش وظایفی دارد. هنرمند هم به مانند یک شهروند است. همراه بودن با دغدغهها و حرفهای مردم یکی از وظایف هنرمند است. ما باید بتوانیم کنار این مردم شریف باشیم؛ مردمی که هر گرایشها و تفکری داشته باشند.
دو نوع ممیزی داریم
میدیا فرجنژاد: معتقدم در حوزه موسیقی دو نوع ممیزی وجود دارد، اولین ممیزی، همان چیزی است که در وزارت ارشاد وجود دارد. ممیزی دوم هم مربوط به خود هنرمندان در مواجهه با مخاطب است. در این زمینه آواز برایم مهمترین اولویت است.
اصلا به همین دلیل بود که پروژهی «آواز معاصر» را راهاندازی کردیم و به استعدادیابی در عرصه آواز پرداختیم. در پروژه «آواز معاصر» شاهد حضور بیش از 700 خواننده از مناطق مختلف کشور بودیم.
موسیقی به ناجی نیاز ندارد
میدیا فرجنژاد: حال موسیقی ایران خوب نیست، چون تمام اتفاقات موجود در کشور حال خوبی ندارد. موسیقی هم جزئی از این جامعه است. در عین حال موسیقی ما نیازی به ناجی ندارد. ما فقط سعی میکنیم با زبان خودمان تربیتکننده نسلی باشیم که بتوانیم نسل بعدی را در موسیقی ایرانی شکوفا کنیم. من انتهایی برای این رودخانه موسیقی نمیبینم. موسیقی ایرانی خیلی بزرگتر از آن است که نگران تخریبش باشیم. پس من نگران موسیقی نیستم من نگران موزیسینهایی هستم که به آنها توجهی نمیشود. لطفاً دنبال ناجی و منجی موسیقی نگردیم. ما باید بسیار بزرگتر از اینها فکر کنیم. موسیقی ایران دوران و شرایطِ بسیار بدتر از امروز را از سرگذرانده است.
میدیا فرجنژاد از سال 1400 مشغول تولید پروژهای با عنوان «تار و تاریخ» شد. پروژهای که در نقاط مختلف ایران و در بناهای تاریخی ضبط میشود و هر بار اثری موسیقایی را در مقابل مخاطبان قرار میدهد. این پروژه از نظر ظاهری شباهتهایی به پروژهی «تار ایرانی» اثری از علی قمصری دارد.
همه چیز درباره شباهتهای «تار و تاریخ» و «تار ایرانی»
میدیا فرجنژاد: اردیبهشت سال 1399 پروژهای به نام «صدای تاریخ» به همت سیفالله شکری و با حمایت میراث فرهنگی شکل گرفت.
این پروژه تلاش داشت تا آثاری مبتنی بر موسیقی باستانی مناطق مختلف کشور ارائه دهد. به هر حال ذات موسیقی پژوهشی این گونه است که از هیاهوی رسانهای به دور است اما من به شدت این پروژه را رصد میکردم و حتی در این زمینه کارهایی را انجام دادم. بعد از این ماجرا بود که دوستان دیگری در قالب دیگری پروژه را ادامه دادند و بعد در اوایل سال 1400 بود که علی قمصری دوست عزیزم پروژه تار ایرانی را آغاز کرد.
من به این فکر کردم که میشود این کار را با شیوهای دیگر انجام داد و نگاهی بلند مدت به آن داشت.
تلاش کردم تا طرحی را عملی کنم که استانداردهای ضبطِ صدا و تصویر را داشته باشد. تلاش کردم اثری را پیش روی مخاطب بگذارم که در شانِ اماکنِ تاریخی و البته در شانِ مخاطب باشد.
از طرفی برایم ناراحت کننده بود که برخی از دوستان دائم میخواستند چنین القا کنند که چنین کاری از آنها شروع شده و اساسا هر کسی به اماکن تاریخی برود، دنبالهروی آنهاست.
به هر حال آنهایی که باید بدانند میدانند که این پروژه در همین قالب مربوط به سیف الله شکری است که اولین بار چنین ساختاری را در موسیقی کشورمان پیاده سازی کرد. هدف ما روایت گری بخشی از تاریخ سرزمین ایران با موسیقی است. اینکه هر بنای تاریخی دارای قصههای فراوانی است که میتواند مورد توجه مسئولان میراث فرهنگی کشور قرار گیرد تا از تخریب آن جلوگیری شود. شما مطمئن باشید چنین پروژههایی ارث پدر ما نیست اما هرچه هست بنده در خدمتم تا هر تجربهای را که میتوانم در اختیار مخاطبان قرار دهم.
انتهای پیام/