نحسی این روزهای فوتبال ایران به «امید» رسید/ مرثیهای برای فوتبالمان که انگار امید ندارد
تیم فوتبال امید ایران این روزها وضعیت بغرنجی را سپری میکند، وضعیتی که ما را کم کم به یاد حسرت همیشگی حضور در المپیک میاندازد.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، «با این وضعیت تا فرودگاه مهرآباد هم نمیتوانیم برویم چه برسد به پاریس» این اظهارنظر عجیب سرمربی تیم فوتبال امید ایران بعد از شکست 4 بر 2 مقابل پرسپولیس در دیداری دوستانه است. تیمی که خود را برای راهیابی به المپیک 2024 پاریس آماده میکند، اما حالا توان حضور در بازیهای کشورهای اسلامی در ترکیه را هم ندارد. دلیل؛ عدم همکاری باشگاهها و نبود بازیکنان کافی عنوان شده است.
در روزهایی که فوتبال ایران با بلاتکلیفی فدراسیون، برنامههایش برای تیم ملی بزرگسالان، VAR، مجوز حرفهای و خیلی از مسائل مهم دیگر، روی زمین مانده است، تیم امید آن نیز با تمام مصائبش روی مشکلات قبلی تلنبار شده است. نحسی این روزهای فوتبال ایران به اردوگاه تیم مهدی مهدویکیا نیز رسیده است، بعد از حذف از مسابقات قهرمانی زیر 23 سال آسیا با یک تدارک نهچندان مناسب، حالا انصراف از مسابقاتی که میتوانست حکم بازیهای دوستانه بینالمللی خوبی را برای ما داشته باشد، ناکامی دیگری را برای یکی از مهمترین ردههای پایه فوتبال ایران رقم زده است. امروز نیز بازی دوستانه با تیم پیکان به همان دلیل در اختیار نداشتن بازیکنان لغو شده است.
از سویی دیگر جان لامرز دستیار هلندی مهدویکیا تیم را رها و به فیفا شکایت کرده است. باشگاهها در فصل بدنسازی به تیم امید بازیکن نمیدهند و خبری هم از فدراسیون نیست. تیم امید، بدون یار و یاور، بیپشت و پناه و مغموم تنها مانده و شاید در این وضعیت نباید از باز شدن چمدانهای سفر به ترکیه خیلی تعجب کرد. روز و روزگار برای تیمی که باید امیدِ فوتبال ایران باشد و روزهای روشنی را در آینده رقم بزند، سراسر سیاه است. البته این داستان امروز و دیروز نیست، سالهاست که تیم امید با هزار امید و آرزو تشکیل میشود، ولی در نهایت همان غصهِ درد بیدرمان همیشگیاش، افسوس میشود و جای خالیمان را در المپیکها پر میکند.
در همه جای دنیا از این تیم با عنوان «تیم زیر 23 سال» و یا «تیم المپیک» یاد میشود. در ایران اما ما آن را «امید» صدا میزنیم. نامی که در محتوا و در عمل هیچ سنخیتی با وضع کنونی این تیم ندارد. نمیدانیم در شرایط بغرنجی که فوتبال ایران با آن دست و پنجه نرم میکند، سروسامان گرفتن تیم امید میتواند جزو اولویتها باشد یا خیر. اصلاً چه معنی دارد در داغی تنور انتخابات فدراسیون فوتبال، کسی حواسش به سردی تیم امید باشد؟ یا چرا در کوران نقلوانتقالات باید دردِ بیبازیکنی تیم امید را بکشیم؟ وقتی باشگاهها در این دوره حساس با صرف هزینههای چند 10 میلیاردی بازیکنانشان را خارج از فیفادی راهی اردوی تیم امید نمیکنند، آیا باید یقهشان را گرفت و یا اینکه اساساً با وضعیتی که موجود است ما توقع بیجا داریم؟
با همه وجود اما فراموش نکنیم، «امید»؛ رؤیای انسان بیدار است، انسان با «امید» زنده است و اگر این روحیه بمیرد، «مرگ» دیر یا زود سهم فوتبال ایران خواهد بود. تیم فوتبال امید ایران امروز یک بار دیگر در آستانه فروپاشی قرار دارد، شاید باید منتظر باشیم، بعد از سر و سامان گرفتن فدراسیون فوتبال، این تیم یکی از اولویتهای رئیس بعدی باشد اما آیا در این صورت همه چیز درست میشود و ما با شکست طلسم 48 ساله در المپیک حاضر میشویم؟ سالهاست که برای صعود به المپیک به در بسته میخوریم، برای برآورده کردن این هدف، به ارادهای قویتر از اینها نیاز است. تیمی شانس المپیکی شدن دارد که از هر حاشیه و چالشی به دور باشد و با یک برنامهریزی و سازماندهی همهجانبه قدم به قدم به هدفش نزدیکتر شود.
انتهای پیام/