«سایه» در هندسه‌‌ زمان-۵| شعر ابتهاج در نقطه‌ اعتدال میان سنت و نوآوری قرار دارد

«سایه» در هندسه‌‌ زمان-5| شعر ابتهاج در نقطه‌ اعتدال میان سنت و نوآوری قرار دارد

سایه با قرار گرفتن در جایگاه یک غزل‌سرای نوکلاسیک، پاسدار سنت غزل کلاسیک فارسی است، به نحوی که هم رایحه‌ غزل کهن از غزل‌های او به مشام می‌رسد و هم در حال و هوای شعر امروز شناور است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ هوشنگ ابتهاج پس از تحمل یک دوره بیماری سرانجام دیروز (19 مردادماه 1401) در سن 94 سالگی درگذشت‌،‌ با رفتن ابتهاج آخرین برگ از دفتر پرحادثه‌ غزل معاصر ورق خورد و شعر پارسی واپسین بازمانده سترگ خودش را از دست داد.

«سایه در هندسه زمان» بر آن است که با گشودن پنجره‌ای به جهان شعری و هنری هوشنگ ابتهاج، پرتوی روشنگر بر برخی زوایای مغفول مانده شعر و هنر او بتاباند و این کار را از رهگذر گفت‌وگو با کارشناسان و درج و بازتاب وفادارانه آرا و نظریات آن‌ها پی می‌گیرد.

محمدرضا روزبه، منتقد ادبی و دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم،‌ قرار داده است‌، نقش و تاثیر «سایه» را در پاسداری از سنت غزل کلاسیک ستوده و بر زبان و بیان سالم او تاکید کرده است.

متن کامل این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

محبوبیت شعر و شخصیت سایه دلایل متعددی دارد. سایه، از بازماندگان نسل اول پیروان نیما یوشیج است؛ نسلی که موجب پیشرفت و گسترش شعرِ نو و مولفه‌های معناشناسی و زیباشناسی آن شدند و این شاید بتواند نخستین دلیل محبوبیت سایه  و شعرش بین نسل‌های مختلف باشد.

او همچنین یادگاری دوست‌داشتنی از یک نسل آرمان‌گراست و انگار سایه برای نسل‌های بعدی خودش، یادآور هیجان‌های سیاسی مبارزان روزگاران رفته است. تبلور و تموج بسیاری از آن تپش‌های سیاسی دهه‌های 20 و 30 در شعرهای او دیده می‌شود. شعر ابتهاج در حافظه‌ جمعی شعرخوانان، جایگاه  ویژه‌ای دارد چون منعکس کننده‌ مبارزات آرمان‌خواهانه‌ آن نسل‌هاست و این جنبه‌ نوستالژیک برای مخاطبان شعر فارسی همیشه جذاب بوده است. 

سایه با قرار گرفتن در جایگاه یک غزل‌سرای نوکلاسیک، پاسدار سنت غزل کلاسیک فارسی است، به نحوی که هم رایحه‌ غزل کهن از غزل‌های او به مشام می‌رسد و هم در حال و هوای شعر امروز شناور است. این‌که سایه توانسته بین اسلوب غزل کلاسیک و حال و هوای شعر امروز پیوند نسبی برقرار کند، بی‌شک یکی از مهم‌ترین زمینه‌سازان شهرت امروز اوست. همچنان که پیش‌تر در کتاب "سیر تحول غزل فارسی از مشروطه تا انقلاب"  نوشته‌ام، او نقطه‌ اتصال غزل سنتی و غزل نو معاصر است و می‌دانیم که غزل، در طی ادوار متمادی، تبلور ذوق جمعی و شعری ما ایرانی‌ها بوده است.

دلیل سوم را من شخصیت بی‌حاشیه‌ ابتهاج می‌دانم. شعر و شخصیت سایه، همسانی خیره‌کننده‌ای دارند.  او نه اهل جار و جنجال‌های رسانه‌ای بوده است نه به دنبال حاشیه‌ها. هرچند که در چندسال اخیر و به دنبال توسعه رسانه‌های دیداری ما بیش از پیش از احوالات این شاعر خبردار می‌شویم و یا گاه فیلم کوتاهی از شعرخوانی او می‌بینیم اما در مجموع، می‌توان گفت با شاعری بی‌حاشیه مواجه‌ایم که شخصیت‌اش در شعرهایش تبلور یافته است نه در نقدها، تئوری‌ها و گفت‌وگوهایش.

تا قبل از انتشار کتاب "پیر پرنیان اندیش" ، ابتهاج در رسانه‌ها کمتر دیده می‌شد، حضور تئوریک نداشت و همواره بُعد شاعری او از دیگر  ابعاد وجودی‌اش پررنگ‌تر به نظر می‌آمد و همین، منجر به محبوبیت برای او بین همه نسل‌ها شد.

 شعر و شخصیت سایه در نقطه‌ اعتدال قرار دارد. او از نمایندگان برجسته‌ شعر میانه‌رو معاصر است و این نکته برای او هم در ساحت غزل صدق می‌کند و هم در ساحت شعر نو نیمایی. نه کهنه‌گراست به معنای عرفی این واژه. نه شاعری پیشرو و رادیکال به شمار می‌رود. پس بیراه نگفته‌ایم اگر بگوییم جهان شعری او در نقطه‌ اعتدال بین سنت و نوآوری قرار گرفته است و این حالت با ذائقه و هاضمه‌ اکثریت خوانندگان شعر فارسی که علاقه‌مند به شعر میانه‌رو هستند، همخوانی بیشتری دارد و همین موضوع، یکی دیگر از دلایل قابل توجهی است که طیف گسترده‌ای از مخاطبان را برایش به ارمغان آورده است. 

شعر سایه، رام، آرام و نجیب و محافظه‌کارانه است به گونه‌ای که مخاطب ِ خسته از قیل و قال‌های آوانگاردنماها می‌تواند به آن پناه بیاورد و به آرامش برسد.

شعر ابتهاج و امثال او، همچنین در مواجهه با اعوجاجات رایج در فضاهای شعری مدرن و پسامدرن، به پاسداشت اسلوب زبان فارسی یاری بسیار رسانده است. شعر ابتهاج معرف زبان و بیان سالم اما کم حادثه در شعر دوران ماست.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران