«شیطان بزرگ» پشت مرزهای شرقی ـ ۱/ افزایش کشت مواد مخدر در افغانستان و کارشکنی در مبارزه با سوداگران مرگ
خبرگزاری تسنیم در آستانه خروج خفتبار نیروهای آمریکایی از افغانستان، ابعاد و پیامدهای حضور نیروهای «شیطان بزرگ» را برای ایران اسلامی در مرزهای شرقی بررسی کرده است.
دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم؛ یکسال از خروج آخرین نظامی آمریکایی از افغانستان میگذرد؛ بیست سال حضور نیروهای نظامی و امنیتی «شیطان بزرگ» پشت مرزهای شرقی ایران، زمینه اقدامات استخباراتی، تقویت تروریستهای اجارهای، نا امنیهای اجتماعی و... را علیه نظام و ملت مسلمان ایران مهیا ساخته بود تا اینکه مقاومت مردم افغانستان آنان را مجبور به ترک خاک این کشور نمود.
خبرگزاری تسنیم در آستانه خروج خفتبار نیروهای آمریکایی از افغانستان ابعاد حضور نیروهای «شیطان بزرگ» را برای ایران اسلامی در مرزهای شرقی بررسی کرده است.
ورود نیروهای خارجی به افغانستان که توسط آمریکاییها رهبری میشد، در واقع اشغال همسایه شرقی جمهوری اسلامی ایران به شمار میرفت که در ورای ادعای مبارزه با القاعده و تلافی حمله به ساختمان سازمان تجارت جهانی(برجهای دو قلو) در منهتن، بستر رویارویی نزدیک آمریکا و ایران را نیز فراهم میساخت.
در واقع میتوان گفت نیروهای متجاوز آمریکایی بیش از آنکه به دنبال انتقام از تروریستهای القاعده و براندازی حکومت طالبان در افغانستان باشند که هدف کوتاه مدت آنها به شمار میرفت، آمده بودند تا در هدفی اصلی و دراز مدرت از نزدیک و رو در رو، به مقابله با جمهوری اسلامی ایران بپردزاند.
این هدف اما از چه راههایی دنبال شد و دستاوردهای آمریکا در این مسیر پس از بیست سال حضور در مرزهای شرقی ایران چه بود؟
پرونده ویژه تسنیم با عنوان «کمین «شیطان بزرگ»، پشت مرزهای شرقی» به این سؤالات پاسخ خواهد داد.
در اولین بخش از این پرونده، موضوع افزایش سطح کشت مواد مخدر در افغانستان در سایه حضور نیروهای آمریکایی و متحدان غربی آن بررسی میشود.
درحالیکه شهادت سه هزار و 815 نفر در طول چهل سال، تنها بخشی از هزینههای جبرانناپذیر جمهوری اسلامی ایران برای مبارزه با پدیده شوم مبارزه با موادمخدر به شمار میآید، اما نظام اسلامی هیچ گاه دست از مبارزهای که در خط مقدم آن قرار دارد و مانع ترانزیت مواد افیونی به دیگر کشورها میشود، دست نکشیده است. با این حال، بررسیها و آمارهایی که بعضاً منابع آن، کشورهای غربی هستند، نشان میدهد که حضور نیروهای آمریکایی و متحدان غربی آن، نه تنها تأثیری در کاهش تولید مواد مخدر در افغانستان نداشته است، بلکه آمارها با ورود نیروهای اشغالگر افزایشی شده است.
در یک گزارش که «نیویورک تایمز» آن را در دوران حکومت کرزی منتشر کرده است به نقل از توماس سووایخ، کارشناس سابق وزارت خارجه آمریکا که در بخش مبارزه با خرید و فروش هروئین در افغانستان خدمت میکرد، مدعی شد شخص رئیس جمهور افغانستان به دلایل سیاسی از سرکردگان گروههای موادمخدر حفاظت میکند و فساد در زمینه مواد مخدر به سطوح بالای دولت افغانستان(حداقل 20نفر) میرسد.
سووایخ در ادامه از بیتفاوتی انگلیس و آمریکا از افزایش کاشت مواد مخدر در افغانستان پرده برداشته و تأکید کرده است: پنتاگون و ارتش بریتانیا پس از شکست طالبان، رسیدگی به مسئله ریشه کنی خشخاش را به مراحل بعد واگذار کردند.
وی در بخش دیگری از مقاله جنجالی خود افزود: فرماندهان ناتو و ارتش آمریکا برای ورود به عملیات مبارزه با موادمخدر اشتیاقی نداشتهاند زیرا میترسیدند که تخریب مزارع، قبایل را برنجاند و باعث افزایش حمایت از جریان افراط شود.
نکته مدنظر در این گزارش که از نقش آمریکا و همپیمانان غربی آن در افزایش تولید مواد مخدر در افغانستان پرده بر میدارد اینکه سووایخ در گزارش خود وزارت دفاع آمریکا و فرماندهان نظامی انگلیس را متهم به مانع تراشی در مسیر تلاشها برای ریشهکنی خشخاش کرد.
وی در این گزارش فاش کرده است که برخی از متحدان آمریکا در ناتو و همین طور وزارت دفاع آمریکا در برابر عملیات تهاجمی برای مقابله با تریاک مقاومت کردهاند و بیشتر ترجیح میدهند این اقدام پس از پایان جنگ انجام شود.
هماهنگکننده سابق وزارت خارجه آمریکا در مبارزه با موادمخدر و اصلاحات قضائی افغانستان در ادامه مقاله خود در نیویورک تایمز صراحتا دولت انگلیس را بخشی از جریان افزایش کشت خشخاش در افغانستان معرفی کرده و تاکید میکند: انگلیس کرزی را ترغیب کرده بود طرح وزارت خارجه آمریکا برای مبارزه با کشت خشخاش را رد کند و هرچند وزارت خارجه بریتانیا از تلاشهای مبارزه با موادمخدر به استثنای ریشه کنی هوایی حمایت میکرد، اما ارتش انگلیس بهشدت از طرح مبارزه با موادمخدر ابا داشت.
وی تاکید میکند: نیروهای انگلیسی مستقر در هلمند عملا با چاپ اطلاعیه و پخش آگهی رادیویی اعلام میکردند که ارتش انگلیس نقشی در تلاشهای مبارزه با خشخاش ندارد.
این رویکرد نیروهای آمریکایی و غربی در افغانستان نتیجهای جز افزایش تولید مواد مخدر نداشت؛ دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل در گزارش سالانه خود در مورد کشت خشخاش(کوکنار) در افغانستان آورده است در سال 2019 میلادی، 253 هزار هکتار در این کشور زیر کشت گیاه خشخاش(تریاک) بوده است.
این آمارها در حالی ارائه میشود که مقابله با مواد مخدر از جمله شعارهای آمریکا در بدو اشغال افغانستان در کنار مبارزه با تروریسم و افراطگرایی در این کشور در سال 2001 بود.
گزارشهای منتشر شده درباره موضوع مواد مخدر در افغانستان نشان میدهد آمریکا نه تنها در عرصه مبارزه با مواد مخدر در آن کشور برنامهای نداشته است، بلکه باندهای سازمان یافتهای تحت حمایت نیروهای خارجی در امر انتقال و ترانزیت انواع مواد مخدر از افغانستان به دیگر کشورها در سالهای اخیر فعالیتهای گستردهای نیز داشتهاند.
آمارهای منتشر شده همچنین نشان میدهند که کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در افغانستان پس از اشغال این کشور توسط آمریکا و ناتو از سال 2001 تاکنون دستکم چهار برابر افزایش یافته است.
درخصوص علل بیمیلی آمریکا درمبارزه با کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در افغانستان، میتوان گفت مهمترین دلیل آن درآمد قابل توجه آن کشور از قاچاق مواد مخدر است.
پایگاه اینترنتی «گلوبال ریسرچ» کانادا در سال (2017) درگزارشی درآمد سالانه آمریکا از قاچاق مواد مخدر درافغانستان را بالغ بر پنجاه میلیارد دلار اعلام کرد.
نقش آمریکا و کشورهای غربی در تداوم روند افزایشی کشت خشخاش و تولید مواد مخدر در افغانستان که از طریق ترانزیت آن به دیگر کشورها بخشی عمدهای از هزینههای نظامی خود در این کشور را تأمین میکند، در چارچوب راهبرد منفعت طلبانهای است که کاخ سفید درعرصه منطقهای آن را دنبال میکند.
جدای از آنچه به عنوان درآمدزایی نیروهایی آمریکایی از سهمگیری در ایجاد زمینه افزایش کشت مواد مخدر و یا حضور در معاملات آن یاد میشود که شواهدی نیز برای آن اقامه شده است، در این معادله چند هدف به ظاهر پنهان نیز در تقابل با جمهوری اسلامی ایران دیده میشود.
به اعتراف بسیاری از نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد، ایران جلودار مبارزه با تجارت مواد مخدر در یکی از اصلیترین مسیرهای ترانزیت جهانی آن است؛ مسئلهای که با افزایش تولید مواد مخدر در افغانستان، کفه هزینهها را برای جمهوری اسلامی سنگین میکرد که نمونه بارز آن در از دست دادن نیروی انسانی انتظامی دیده میشود.
در قدم دیگر، ورود حجم بیشتر مواد مخدر از طریق گروههای قاچاقچی، زمینه دسترسی افراد را به مواد مخدر تسهیل میکند که به تبع ناهنجاریهای اجتماعی را افزایش میدهد.
به دنبال این مسئله، آنچه پیداست اینکه جمعی از نیروی مولّد جامعه نیز از چرخه کار و تولید خارج شده و به مصرفکنندههای مواد مخدر اضافه میشوند و هزینههای پنهان بسیاری را از سرانه رفاهی کشور را به خود اختصاص داده و در واقع آن را هدر میدهند.
از سوی دیگر، تحریمهای متعددی که نظام سلطه و در رأس آن آمریکا به جمهوری اسلامی تحمیل کرده است، حتی در عرصه مبارزه با مواد مخدر که به نوعی حافظ منافع جوامع غربی نیز به شمار میرود، هم مشکلساز شده و مانع رسیدن تجهیزات پیشرفته در این امر شده است.
مجموعه این اهداف و پیامدهای پیدا و پنهان در حوزه مرتبط با مواد مخدر، ابعاد و پیامدهای حضور 20 ساله نیروهای آمریکایی پشت مرزهای شرقی ایران اسلامی است که با خروج نیروهای اشغالگر از افغانستان، میرود که آثار آن رو به کاهش بگذارد، به ویژه اینکه حاکمیت جدید در آن سوی مرز، فرمان ممنوعیت کشت مواد مخدر را صادر کرده است.
ادامه دارد...
انتهای پیام/.