روایت تسنیم از دلدادگی زائران پیاده امام رضا(ع)؛ یک روز با زائران در مسیر ملکآباد + تصاویر
هرچه به مشهد نزدیکتر میشویم بیتابی زائران هم بیشتر میشود؛ فقط هدف یک نقطه است "حرم"، جایی که دلها آرام میگیرد و عاشق به وصال خود میرسد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، این روزها عاشقان حضرت امام علیبن موسی الرضا(ع) از هر مسیری خود را به مشهد میرسانند تا در سالروز شهادت عزادار امام رئوف در حرم باشند. جادههای ورودی به مشهد شاهد خیل عظیمی از زائرانی است که از استانهای مختلف با پای پیاده رهسپار دیار عاشقی شدهاند.
برای گزارش عازم مسیر ملکآباد به مشهد میشویم، جادهای قدیمی که این روزها مسیر تردد هزاران زائر پیادهای است که رضا رضا گویان خود را به حرم مطهر میرسانند تا عرض ارادتی به ضامن آهو داشته باشند و روزی یکساله خود را از امامشان بگیرند.
خانم میانسالی که با پای برهنه در این مسیر قدم برمیدارد با چشمانی اشکبار میگوید: 10 سال است که مسیر سبزوار به مشهد را پیاده با کاروان طی کردهام و هرسال برای آمدن به حرم مشتاقتر از سال دیگر میشوم.
وی ادامه میدهد: امام رضا(ع) چیزی به من هدیه داد که هیچ دکتر و دارویی نتوانست کمکم کند، پس از گذشت 5 سال از ازدواجم بچهدار نمیشدیم و دکترها هم تقریباً ما را ناامید کرده بودند؛ از مطب دکتر به حرم آمدم و از امام رضا(ع) خواستم تا گره این مشکل را در زندگیام باز کند.
از حرم بهسمت سبزوار که حرکت میکردم حس عجیبی داشتم در حالی که پزشکان جوابم کرده بودند اما حال خوشی داشتم تا این که بعد از گذشت چند ماه خداوند فرزندی به من داد و از همان سال قصد کردمپیاده به زیارتش بیایم.
پسربچه کوچکی که با پاهای کوچکش بهسختی قدم برمیداشت نیز به خبرنگار تسنیم گفت: درست است که خسته شدهام و پاهایم درد میکند ولی همه اینها لحظه روبهرو شدن با حرم از بین میرود و شیرینی خوبی دارد.
یکی از موکبداران مستقر در این مسیر نیز اظهار داشت: قبل از دهه آخر صفر دغدغه امسال را داشتم که با افزایش قیمتها برای موکب چطور کمک جمع کنم. از امام رضا(ع) کمک خواستم و گفتم "خودت میدانی که این کار فقط خدمت به زائران است" و باور کنید؛ هنوز نمیدانم پول موکب از کجا تأمین شده است.
این موکبدار مسیر عاشقی افزود: در این سالها کرامات زیادی از امام رئوف در این مسیر دیدهایم و حسی که خدمت به زائر دارد در هیچ چیز دیگری نیست.
حدود 20 کیلومتری که از ملکآباد پیاده طی مسیر میکنیم به تپه سلام رسیدیم جایی که کمتر عاشقی پیدا میشود که اشک از چشمانش جاری نشود، زائران رو به مشهد الرضا میکنند و سلام میدهند.
از اینجا قدمهایی که تا یک ساعت پیش بهکندی برداشته میشد سرعت بیشتری میگیرد، بیتابی شروع میشود، فقط هدف یک نقطه است "حرم" جایی که دلها آرام میگیرد و عاشق به وصال خود میرسد.
مردم مشهد رسم میزبانی را بهجا میآورند، ماشینها و مردم به استقبال زائران میآیند، یکی التماس میکند تا از او آب معدنی بگیری، خانمی گریه میکند تا یک ساندویج از دستش بگیری، همه در تلاش هستند به زائران خدمت کنند و بهراستی که اینجا دیار عاشقان و دلدادگان است.
تپش قلب بیشتر میشود، جوری در سینه میتپد که گویا میخواهد از آن بیرون بزند، وارد خیابان امام رضا(ع) میشویم، گریه زائران دیگر تاب نمیآورد و اشکها از گونهها جاری میشود، چشم به گنبد زرد طلا افتاده، قدم که برمیداری گویا زیر پاها چیزی نیست نه در زمین هستی و نه در آسمان، حس عجیبی است که توصیف آن در کلمات نمیگنجد به میدان که میرسیم هوا عوض میشود آرامش عجیبی پیدا میکنی و وارد حرم میشوی دیگر از آن خودت نیستی بهطور یقین امام تو را در آغوش میگیرد جوری که هیچ چیز نمیشنوی و فقط این تو هستی و امام رضا(ع)... .
انتهای پیام/282/+