جای خالی سریالهای جدید در کنداکتور دفاع مقدسی صدا و سیما
پرونده چهل و دومین سالگرد دفاع مقدس از نظر پخش برنامهها، سریالها و سینماییهای صدا و سیما بسته شد و در این دوره چندساعت برخی تولیدات روی آنتن رفت اما واقعیت امر این است که خبری از سریالهای جدید با مضمون جنگ دیده نشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رسانه ملی هر سال با فرا رسیدن هفته دفاعمقدس برنامهها، فیلمها، نمایش ها، گفتوگو، میزگرد و ... را تدارک میبیند و امسال هم در این مدت مسئولان صدا و سیما آنتن را در اختیار این مناسبت قرار دادند و شاهد مثال غیرقابل انکار اهمیت ماجرا در رسانه ملی اینطور بود که محسن برمهانی معاون سیما نهم شهریورماه گذشته در نشستی با سردار بهمن کارگر، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس از پخش 70 برنامه به مناسبت هفته دفاع مقدس در سال 1401 خبر داد.
این شاهد مثال اگرچه در نگاه اول خبر از تدارک آتش تهیه مناسب از سوی رسانه ملی برای پخش برنامههای مختلف در این دوره زمانی مشخص میداد اما واقعیت امر اینجا بود که وقتی با نگاهی کارشناسانهتر به موضوع برنامههای منتخب هفته دفاع مقدس امسال در رسانه ملی دقت میکردیم جای خالی سریالهای جدید با مضمون دفاع مقدس را کاملاً واضح میدیدیم و بیشتر نامهای نوستالژیک در میان کنداکتور ارائه شده خودنمایی میکرد.
این اتفاق درحالی افتاد که اگر به کنداکتورهای بسته شده برای مناسبتهای مختلف در رسانه ملی بیشتر دقت کنیم میبینیم در کنداکتورهای خاص ماه مبارک رمضان و نوروز 1402 نوید اتفاقهای خوب داده شده و جریانهای مناسبی هم شکل گرفته بود و به قول معروف افقها همه در این دو موضوع روشن بود و تولیدکنندگان تکلیف کارشان را مشخص کردهاند.
البته قبل از هرگونه نتیجهگیری در این زمینه با درنظر گرفتن موارد مطرح شده نکته اینجاست که باید درنظر داشته باشیم با گذشت بیش از 4 دهه از دوران دفاع مقدس امروز دور از واقعیت نیست اگر بگوییم نسل جوان و به قول معروف دهه نودیها تشنه یافتن واقعیت هشتسال دفاع مقدس با استفاده از تولیدات فاخر رسانه ملی هستند، درحالی که حداقل امسال دیدیم که خبری از تولید جدید در کنداکتور نبود و اغلب موارد نوستالژی بازی با خاطرات دهه 60 و هفتاد بود.البته بعد از محرم و صفر و اعلامِ کنداکتور جدید سریالِ چند وقتِ گذشته پرویز شیخطادی تحت عنوان «آتش در گلستان» را این شبها در شبکه پنج سیما بازپخش میکند.
بههرحال این روزها بسیاری حرف از سریال «عاشورا» میزنند که نسخه سینماییاش «موقعیت مهدی» بود؛ تولیدی که اغلب منتقدان و فعالان عرصه براین باورند که جای خالی آن کاملاً مشهود است و هرچه زودتر پخش شود میتواند دستاوردهای قابل توجهتری داشته باشد درحالی که پیگیریها نشان میدهد که هنوز مراحل پستولید ادامه دارد و نمیتوان زمان دقیقی برای پخشِ آن اعلام کرد.
هرچند نباید از حق گذشت که ساخت چند برنامه روتینِ جذاب مثل «جان و تَن» که شبکه سه سیما روی آنتن برد و فضایِ قهرمانان معمولی را به رخِ مخاطب کشاند، در نوعِ خودش جذاب بود و قبلاً اشاره شد که تلویزیون در موضوع دفاعمقدس نیاز به کارهای مناسبتی بیشتری دارد تا بتوان براساس دادهها و اطلاعات مناسب به جهاد تبیین مورد تأکید مقام معظم رهبری پرداخت نه اینکه در خلاء فعلی ببینیم برخی شیطنتهای رسانهای از خارج از مرزها مدیریت شده و میتواند افکار عمومی کشورمان را تحت تأثیر قرار دهد.
از سوی دیگر آنقدر ضعف در پرداختن به جبهه و جنگ در تولیدهای جدید محسوس بوده که چندی پیش عبدالعلی علی عسکری رئیس وقت رسانه ملّی به کمکاریها در این عرصه اعتراف کرد. اما چقدر این اشارهها و اعترافها کارساز است هنوز پاسخ مشخصی برای آن نیست و واقعیت اینجاست که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است، چون در سال 1401 همچنان "حمله به اچ 3" به عنوان یکی از نوستالژیهای موفق گذشته از جعبه جادو پخش شد و هنوز دلِ مخاطب به "عقابها"، "دکل"، "سجاده آتش"، "دیدهبان" و از طرفی دیگر برخی از آثار تلویزیونی، خوش است. آثاری که بعد از گذشت سالها همچنان برای مردم نوستالژی دارند؛ از "گل پامچال"، "سفر به چذابه" و "بهترین تابستان من" تا "بازگشت پرستوها"، "خاک سرخ"، "سیمرغ" و "در چشم باد". البته کارهایی هم در این سالها ساخته شدند که گوشهای هرچند گذرا از آن واقعیت بزرگ را به نمایش گذاشتند.
اتفاقی که نمیتوان به آن خرده گرفت به این دلیل که چرا این نامها اما میتواند انتقاد کرد که چرا نامی جدید در کنداکتور نیست؟ هرچند اعلام شدکه کارهای جدیدی مثل "شهید باکری" ساخته شده که نسخهسریالی داشت و یا مواردی از این دست، اما باز باید به این پاسخ دهیم چرا اینقدر تعداد این آثار کم و ناچیزند؟
موانع موجود چیست؟
فیلمسازانی همچون پرویز شیخطادی در گفتوگویی با خبرنگار تسنیم به موانعِ این عرصه اشاره میکند. او امثالِ انجمن سینمایی انقلاب و دفاعمقدس را مقصر میداند آنطور که باید و شاید تجهیزات و امکانات در اختیار عوامل کارها قرار نمیدهند.
البته شیخطادی درباره محیط تولید این فیلمها که کاملاً باید متناسب با موضع و نیازها باشند نیز اشاره کرد و گفت: یکی از مشکلهای اصلی برای سریالهایی با موضوع دفاع مقدس شهرک سینمایی دفاع مقدس است که شرایط قابل قبولی ندارد و حتی بعضا ایمنی کاملی برای حضور عوامل تولید را نمیتواند تایید کرد که امیدوارم برایش کاری کنند. امیدوارم تلویزیون هرچه زودتر فکری برای این موضوع بکند یا خودش بتواند در شهرک غزالی یا جایی دیگر فضایی فراهم کند تا فیلمسازان بتوانند به راحتی وارد موضوعات دفاعمقدس یا روایتِ قهرمانان ملی بشوند.
این فیلمساز برجسته همچنین اعتقاد دارد: شرایط پردازش و سریالسازی در کشور برای قهرمانان ما خیلی منطقی نیست چون فضایی داریم که قهرمانان را میخواهند تصاحب کنند. متأسفانه به عنوان قهرمان ملی به آن نگاه نمیکنند بلکه بعضا نگاه جناحی و سیاسی در این زمینه وجود دارد. ما قهرمانان ملی را به صورت جدّی باور نداریم و فکر میکنیم برخورد جناحی مهمتر است. برای قهرمان کار کردن واقعاً سخت است چون بخشی از رفتار یک کاراکتر به ذائقه بخشی از جناحها خوش میآید و به ذائقه بخشی دیگر خوش نمیآید.
البته شیخطادی به چالش گرانی هم اشاره میکند که بودجه لازم در اختیار تولیدکنندگان قرار نمیگیرد؛ گرانی بیداد میکند گرانیهای لحظهای که هزینهها را بالا میبرد.
هادی حجازیفر و نمایی از «موقعیت مهدی»
این عدمِ فراهم کردن شرایط مناسب برای ساختِ فیلم در عرصه دفاعمقدس همان انتقادی بود که هادی حجازیفر هم به این ماجرا داشت. او با صراحت اعلام کرد: دیگر از 10 کیلومتری آثار دفاعمقدس هم رد نمیشوم. عاشورا آخرین کار من به عنوان کارگردان و بازیگر در حوزه دفاع مقدس است.
این صحبتها در حالی اتفاق افتاد که هنوز به خاطر داریم بارها کارِ "موقعیت مهدی" یا سریالِ "عاشورا" به خاطر لوکیشن و خیلی از امکانات و مشکلاتِ دیگر، متوقف شد و یا روندِ فیلمبرداری کُند پیش رفت که همه این موارد نهایتاً به صورتحساب نهایی کار افزود و دودوتا چهارتای اقتصاد تولید اینگونه اثرها را به جمع بندی نمیرساند.
به هرحال پروژههایی مثل شهید صیاد شیرازی هم بعد از گذشتِ 10 سال هنوز به مرحله تولید نرسیده، هرچند تهیهکننده توانمند و قدیمی مثلِ حبیب والینژاد جایگزین شده اما هنوز خبری از نامِ کارگردان و حتی شروعِ پیشتولید هم نشده است. برخی از کارهای دیگر هم سرزبانها آمد مثل شهید باقری، شهید تهرانیمقدم و حتی شهید قاسم سلیمانی، اما هنوز آنها هم به سرانجامی نرسیده! شاید مثلِ خیلی از پروژههای تلویزیونی، بیشتر برای ارائه عملکرد صرفاً رسانهای میشوند.
البته محسن برمهانی معاون سیما در سفر چندی پیشش به کرمان، خبر داد که ساخت مجموعههای نمایشی با محوریت حاج قاسم به زودی به مجموعه آثار رسانه ملی افزوده خواهد شد که یکی از این آثار هماکنون در مرحله تصویب و نگارش است و به زودی کار ساخت آن آغاز خواهد شد.
این خبررسانیها بارها اتفاق افتاده و گفته میشود برخی از این کارها هنوز در تحقیق و نگارشاند و نباید فراموش کنیم که خارجیها از کوچکترین داشته خود در مواردی همچون تمامیت ارضی و امنیت ملی استفاده میکنند تا ابرقهرمانی به جامعه بینالمللی معرفی کنند که فقط و فقط محصول جلوههای ویژه هالیوودی است نه واقعیت زندگی در واقعیت اجتماع. از سوی دیگر وقتی به روند تولید سریالها یا تولیدات تلویزیونی با موضوع تاریخی نگاه میکنیم میبینیم روندی وجود دارد که تولید اثر برای دوره قاجاریه را در اولویت دارد تا واقعیت دفاع مقدس یا مواردی مشابه.
در این زمینه البته نباید فراموش کنیم فیلمسازان جنگی برای ساختن اثرشان بارها به سختی کار را به سرانجام رساندهاند که گهگاه ترجیح میدهند یا کار نکنند و یا به سراغ این کارها نروند. اتفاقی که برای یدالله صمدی در جریان ساخت سریال "شوق پرواز" افتاد و یا فیلمسازانی مثل "احمد مرادپور" که در خیبر، حصر آبادان و عملیات رمضان و والفجر و خیلی از اتفاقات دیگر جنگ را فیلمبرداری و عکاسی کردهاند، اما این روزها نمیخواهند حتی گفتوگو کنند.
هرچند غریبواقع شدنِ عرصه دفاعمقدس با آن همه شاخصه ارزشمند در تلویزیون و سینما به ضررِ نسل جدید تمام میشود اما آن رشادتهای بزرگمردان تاریخ که جان بر کف گذاشتند و نامشان را در تاریخ ثبت کردند، کم نمیکند. اما این واقعه بزرگ تاریخی به تکرار و یادآوری نیاز دارد. تکراری که نسل جوان هم بدانند در آن مقطع تاریخی چه اتفاقاتی در جبهه میافتاد.
رسانهملی وظیفه فرهنگسازیهای باشکوه و مؤثر در جلوگیری از اتفاقات ضدفرهنگی غربیها را برعهده دارد. به تعبیرِ بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران حوزه دفاعمقدس، هنوز در سریال یا فیلمی آنقدر مؤثر و عمیق نپرداختیم و نگفتیم و نشان ندادیم که جوان امروز متوجه شود که چرا به دفاع ما میگویند "مقدس"؟
فیلمسازان گرانسنگی در این حوزه کارهایی را ساختهاند که هنوز ماندگارند اما چرا به جای تکرار مکررات دوباره دست به کار نمیشویم کاری جدید و اتفاقی جدید را خلق کنیم؟ هنوز فیلمسازانی در خانه نشستهاند و منتظرند سوژه و طرح خوب و اندیشمندانهای تصویب شود، شرایط آن را فراهم کنند و دوباره پشت دوربین قرار بگیرند. اگر نگاهی به دوروبرمان کنیم این سؤال برایمان بهوجود میآید چرا کارهای فاخر تعدادشان به انگشتانِ دست رسیده؟ در صورتی که دفاعمقدس و خیلی از اتفاقات دیگر مذهبی و دینی ما هزاران درس و آموزه ناب در دورنشان نهفته است. استفاده فرهنگی و هنری از این دریای بیکران معرفت حتماً برای اصلاح سبک زندگی جامعه نیازمند این آموزههاییم.
رسانه ملی وظیفه دارد مرز میان این دو را برای نسلجدیدی که با شائبهافکنی رسانههای معاند و گستردگی فضای مجازی هزاران ابهام بیپاسخ برایش بوجود میآید که اصلاً چرا جنگیدیم و چرا 8 سال جنگ ادامه پیدا کرد و اصلاً چرا آنقدر به این دفاع بها میدهیم و میگوییم دفاعمان مقدس بوده است؟ البته فیلمسازان گرانسنگی همچون مرحوم "رسول ملاقلیپور" و "ابراهیم حاتمیکیا" کارهای هنری درخشانی را به یادگار گذاشتهاند اما تلویزیون همچون مناسبتهای دیگر برای هفته دفاع مقدس امسال هم دوباره ترجیح داده کارهای گذشته را تکرار کند.
انتهای پیام/