نگاهی به مرکز «سیمرغ» صداوسیما؛ آیا پای موازی‌کاری در میان است؟

نگاهی به مرکز «سیمرغ» صدا و سیما؛ آیا پایِ موازی‌کاری در میان است؟

بسیاری از افراد با افتتاح مرکز «سیمرغ» شائبه موازی‌کاری را ایجاد کردند اما پیگیری‌ها حکایت از اتفاق دیگری دارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چند روز گذشته، مرکزی تازه‌وارد در صداوسیما رسماً کار خود را آغاز کرد. پیمان جبلی زنگ آغاز مرکز «سیمرغ» را با حضور هنرمندان به صدا درآورد تا مغفول‌مانده‌ها نابه‌سامان به کار خود ادامه ندهند. بسیاری از گونه‌های نمایشی و غیرنمایشی وجود دارند که نیاز به احیاء و تقویت دارند.

در چند سال اخیر، آنتن تلویزیون خالی از تله‌تئاتر، کارهای کوتاه نمایشی و غیرنمایشی بوده و فقط سیمافیلم توانسته است چند سریالِ فاخر، الف‌ویژه و سریال‌های هرشبی مناسبتی و غیرمناسبتی را با کمک گروه‌های فیلم و سریال شبکه‌های تلویزیونی پیش ببرد، اما خبری از تنوع ژانر نیست؛ بسیاری از مخاطبین در مناسبت‌ها، انتظار کارهای مناسبتی همچون دهه‌های گذشته دارند یا سریال‌هایی که معمایی، رمزآلود و پلیسی باشند.

شرح وظایف و چرایی تشکیل «سیمرغ»

رئیس صداوسیما با صحبت‌های روز افتتاحیه‌اش، شرح وظایف «سیمرغ» را مشخص کرده است. او حتی متناسب با نقدهای بسیاری از تئاتری‌ها و سازندگان تله‌تئاتر رسماً اعلام کرد که یکی از کارکردهای این مرکز، احیای تله‌تئاتر خواهد بود.

او همچنین تأکید کرده است که داکیو درام یا مستند داستانی در دستور این مرکز خواهد بود، به‌عبارتی تأسیس این مرکز، ظرفیت‌های مغفول‌مانده هنری را فعال‌تر خواهد کرد، احیای تله‌تئاتر را یکی از بخش‌های مرکز سیمرغ معرفی کرد و تأسیس این مرکز ظرفیت‌های مغفول‌مانده هنری را فعال‌تر خواهد کرد.

کارکردهای مرکز تازه‌وارد صداوسیما

با توجه به این صحبت‌ها، می‌توانیم سیمرغ را سرآغاز تفکیک نظام‌های تولید و پخش بدانیم، همان عبارتی که معاون سیما از آن استفاده کرد و قرار است نظام تولید از نظام پخش تفکیک شود و بنابر سند تحول رسانه ملّی، مرکز سیمرغ کنار مراکز سیمافیلم و صبا قرار خواهد گرفت تا کنار دو مرکز جدید التأسیس مرکز تولید آثار کوتاه و دفتر فیلمنامه به این تفکیک کمک می‌کند.

مجید اکبرشاهی که پیش از آن مدیر گروه فیلم و سریال سیمافیلم بود و چندصباحی مدیرعامل مؤسسه تصویر شهر بود مسئولیت این مرکز را به‌عهده دارد. او خیلی اهل مصاحبه نیست اما خیلی کوتاه وظایف سیمرغ را افزایش ظرفیت رسانه ملّی در ژانرهای مغفول‌مانده عنوان کرد و گفت: "این مرکز با ساخت مجموعه‌های سیدکام (مجموعه‌های نمایشی با دکور ساده)، سرعت تولید آثار نمایشی را بالا خواهد برد و آثار متنوع و متکثری به وجود می‌آید."

پیگیری یک شائبه؛ موازی‌کاری یا تفکیک‌سازی!

پیگیری‌ها نشان می‌دهد که یکی از وظایف این مرکز، طراحی ایده‌ها و فکرها در حوزه‌های مختلف مسابقه، مستند و... خواهد بود، همچنین شناسایی و تعامل هم‌افزا با مجموعه‌های فعال در کشور را نیز در دستور کار دارد. اما برخی این شائبه را مطرح می‌کنند؛ آیا پای موازی‌کاری با سیمافیلم در میان است؟

یکی از مسئولین در مرکز سیمرغ چنین می‌گوید: هنوز شرح وظایف «مرکز سیمرغ» تکمیل نشده است اما ساختاری که به‌عنوان رویکرد اصلی پیش‌روی دست‌اندرکاران این مرکز تازه‌وارد قرار خواهد داشت، اصل احیای ژانرهای مغفول است، یعنی در واقع مرکز سیمرغ به‌عنوان یک ظرفیت تولیدی به سازمان صداوسیما اضافه شده است و به کمک سیمافیلم، گروه‌های فیلم و سریال شبکه‌ها می‌آید، بنابراین موازی‌کاری در میان نیست و تداخل کاری به وجود نمی‌آید.

به‌تعبیر این مسئول، امکان دارد مرکز سیمرغ به حوزه سریال‌سازی کمک کند اما تداخل یا موازی‌کاری ایجاد نخواهد کرد.

رسمیت‌پیداکردن خانه تولیدات جوان

تمرکز این مرکز تازه‌وارد در صداوسیما روی گونه‌های مغفول‌مانده‌ای همچون تله‌تئاتر، سیت‌کام، داکیو درام یا مستند داستانی و کارهای عروسکی خواهد بود، البته کارکرد این مرکز فقط نمایشی نخواهد بود و وارد آثار غیرنمایشی هم می‌شود؛ یعنی در واقع ساخت و تولید و حمایت از مسابقه‌سازی، برنامه‌سازی، رئالیتی‌شو و مستندهای تلویزیونی را در دستور کار خواهد داشت.

همچنین خانه تولیدات جوان که پیش از این به‌عنوان بازوی شبکه سه سیما فعالیت داشت از این پس در مرکز سیمرغ فعالیت خود را ادامه می‌دهد، البته در این مرکز، صاحب ساختار مصوب سازمانی و بودجه می‌شود؛ در واقعیت از این پس این ظرفیت بالقوه در رسانه ملّی به‌رسمیت شناخته می‌شود.

قابل توجه مسئولین «سیمرغ»؛ ضعف جدّی در اپیزودسازی و کار پلیسی!

کنار توجه مرکز سیمرغ به سیت‌کام، مستند داستانی و تله‌تئاتر، رونق کارهای مناسبتی و پلیسی و اکشن، حائز اهمیت است. تله‌تئاتر از گونه‌های فراموش‌شده و مهجورمانده در دهه‌های اخیر رسانه ملی است که برای سال‌های متمادی در دهه‌های 60 و 70 مخاطبان آثار شاخص و خاطرات برجسته‌ای را از هنرمندان صاحب‌نام در این زمینه به‌یادگار دارند. تلویزیون برای سال‌های طولانی با بهره‌گیری درست از این گونه که دارای مزیّت‌های رقابتی مهم در عرصه هنر است، بهره خوبی برد اما در سال‌های اخیر به دست فراموشی سپرده شد.

از سویی تله‌تئاتر به‌دلیل خاستگاه صحنه و نمایش آن مدیومی برای پرورش و بروز استعدادهای تازه در عرصه تصویر است و در دورانی که هنرمندان مطرح از ایفای نقش در تلویزیون اجتناب می‌کنند، راهکاری درست برای پرورش چهره‌های تازه است. در حوزه مضمون نیز تله‌تئاتر ظرفیت‌های بالایی برای پرداخت به مضامین مهم و به‌خصوص آیینی را برای تلویزیون فراهم می‌کند که در قالب فیلم یا سریال به‌سادگی میسر نیست.

این‌ها و بسیاری دیگر موجب شد سرانجام رسانه ملی نیز در دوره مدیران تازه خود به فکر احیای این قالب مهم بیفتد و با راه‌اندازی «مرکز سیمرغ» به فکر افزایش توان تولیدی رسانه ملی در گونه‌های (ژانرهای) متنوع و مغفول نمایشی از جمله مجموعه‌های تله‌تئاتر بیفتد.

اما ساخت سریال‌های اپیزودیک و پلیسی همیشه تنور کارهای نمایشی در تلویزیون را داغ کرده است. در هفته پلیس و کارهای مناسبتی دیگر، شاهد این نکته بوده‌ایم که بسیار در این حوزه ضعف و خلأ وجود دارد. وقتی تلویزیون در شبکه آی‌فیلم برخی از این سریال‌های پلیسی همچون «کلانتر» را روی آنتن برد، استقبال از این دست مجموعه‌ها نشان می‌دهد هنوز مخاطب علاقه‌مند این نوع کارهاست.

اما با کنار رفتن این سریال‌سازان گویا قالب جذاب و لازم "اپیزودیک" به ورطه فراموشی سپرده شده است و از این نوع سریال‌سازی مخاطب‌پسند هم فاصله گرفتیم، البته کنار رفتن سریال‌سازان کاربلد و حرفه‌ای هم مزید بر علت شده است چون تازه‌واردها گویا به ساخت سریال خطّی، سوژه‌های تکراری و صرفاً جذابیت‌های بصری، بیشتر علاقه‌مندند.

ساخت سریال‌های اپیزودیک هم از جایی در تلویزیون رونق پیدا کرد که مخاطب پای «کلید اسرار» نشست و البته کنار بازپخش بسیاری از آثار دیگر تلویزیون، این فقره تکرار نشد(!) سریالی که در دو سری پخش از آنتن رسانه ملی (شبکه سه) ـ سال‌های 86 و 87 ـ توانست در هر قسمت قصه‌هایی عبرت‌آموز و پندآموز با محوریت اخلاقی مطرح کند.

فارغ از محتوای جذاب و دلچسب، مخاطب سریال‌های اپیزودیک پیگیر سریال‌ هم نباشند می‌توانند حداقل از یک اپیزود و چند قسمت این سریال بهره ببرند. چون مزیّت قالب سریال‌سازی اپیزودیک همین است که این فرصت را به بیننده می‌دهد تا از هر زمانی به گروه مخاطبان ثابت یا اتفاقی و گذرای این اثر بپیوندد.

این اتفاق در «کلید اسرار» هم افتاد و البته آغاز یک ماجرا و ایده‌پردازی ساخت قصه‌های مجزا در دل یک مجموعه بود، جایی که با توفیق و اقبال بینندگان سیما مواجه شد؛ از جمله‌ سریال‌هایی که یک یا دو سالی بعد از پخش «کلید اسرار» در تلویزیون در قالب اپیزودیک روایت شدند می‌توان به سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» اشاره کرد.

امروز تلویزیون با یک مخاطبی مواجه است که علاوه بر درگیری‌ها و مشغله‌های روزمره خود، پیوسته خودش را در معرض استفاده از رسانه‌های مختلف خصوصاً شبکه‌های اجتماعی و موبایلی نوظهور قرار می‌دهد و کمتر زمانی را صرف دنبال کردن سریال‌ هر شبی می‌کند. به‌نظر می‌رسد در این موقعیت و شرایط بهترین قالب، همان قالب سریال‌سازی اپیزودیک است؛
سریال‌هایی که در هر قسمت‌ داستان‌های مستقل دارند و می‌توانند خوراک بصری مناسب و نمایشی را برای بیننده همراه کنند، از سوی دیگر این نوع سریال‌ها مثل «بدون شرح» که یک خط داستانی واحد و روایت‌های مستقل و مجزای هر اپیزود کنار هم قرار گرفتند و نوعی تلفیق ایجاد شد که به کشش و جذابیت داستانی اثر و منطق روایی سریال کمک می‌کند.

برخی از نظرسنجی‌ها هم حکایت از این موضوع دارد که تلویزیون از سریال‌های خطی و محوری کلیشه‌ای، تکراری و صرفاً متکی بر یک‌سری دیالوگ‌های شعاری و حتی چهره‌های سینمایی، خسته شده است و با راه‌اندازی مرکز سیمرغ می‌توانیم شاهد رونق چنین در پر کردن خلأها و جبران ضعف‌هایی در سیما باشیم.

انتهای پیام/+
 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران