معمای جانشینی محمود عباس در آستانه انتفاضه سوم فلسطینیان - بخش دوم و پایانی
ظهور گروه «بیشه شیران» (عرین الأسود) در کرانه باختری همزمان با تلاشهای مشترک اسرائیل و محمود عباس به منظور برقراری مجدد امنیت در کرانه باختری شایعاتی را حول ماهیت و چهره پیشران این گروه مقاومت فلسطینی بر سر زبانها انداخته است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم در بخش نخست این گزارش به تفصیل به بررسی ریشههای جدال بر سر جانشینی محمود عباس ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین و روند تسویه حسابهای شخصی ابومازن با مدعیان جانشینی وی در درون کمیته مرکزی جنبش فتح پرداختیم.
اما در هفتههای اخیر گزارشهای متعددی درباره فعالیتهای گروه مقاومت فلسطینی موسوم به «بیشه شیران» (عرین الاسود) منتشر شده که با انجام عملیاتهای متعدد مسلحانه اقدام به حمله به نظامیان و شهرکنشینان صهیونیست در کرانه باختری به ویژه نابلس میکند.
عدم پیوند این گروه با ساختارهای رسمی پیشین مقاومت فلسطینی همچون حماس و یا جهاد اسلامی از یک سو و جنبش فتح از سوی دیگر بر وجه معماگونه ماهیت این گردان افزوده است. خاستگاه اجتماعی گردان بیشه شیران را عمدتا اردوگاههای آوارگان فلسطینی در نابلس و جنین تشکیل میدهد.
رعایت بالاترین درجه ترتیبات حفاظتی و اطلاعاتی در نزد اعضای این گروه و ناتوانی دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان در شناسایی و دستگیری اعضای آن سبب شده تا بسیاری از ظهور ساختاری جدید از گروههای مقاومت فلسطینی در کرانه باختری سخن به میان آورند که تا پیش از این عمدتا تحت الشعاع جنبشهای مقاومت فلسطینی در نوار غزه به ویژه حماس و جهاد اسلامی قرار داشتند.
نکته قابل توجه آنکه بسیاری از اعضای این گردان را فرزندان نیروهای امنیتی و اطلاعاتی تشکیلات خودگردان فلسطین تشکیل میدهند. برای مثال «عزت علاء نابلسی» پدر شهید «ابراهیم نابلسی» (از فرماندهان گردانهای شهدای الاقصی که پس از شهادتش مشخص شد با گردان بیشه شیرها نیز همکاری داشته است) علاوه بر سالها اسارت در زندانهای رژیم صهیونیستی در زمره نیروهای واکنش سریع دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان قرار داشته است.
بیشه شیران در تازهترین عملیات خود در 8 اکتبر 2020 به یک پست ایست بازرسی نظامیان صهیونیست در ورودی اردوگاه «شعفاط» یورش برد که در جریان این عملیات یک نظامی صهیونیست کشته شد. پس از این واقعه و ناکامی دستگاههای اطلاعاتی رژیمصهیونیستی در شناسایی و دستگیری مجری این عملیات، ارتش اسرائیل با بسیج نیمی از نیروهای احتیاط خود در کرانه باختری به محاصره تماموقت اردوگاه شعفاط و شهرک «عناتا» -در مجاورت این اردوگاه- دست زد. همین امر سبب شد تا گردانهای بیشه شیران با هدف اعلان همبستگی با فلسطینیان تحت محاصره در شعفاط و عناتا دست به اعتصاب عمومی با همراهی فلسطینیان ساکن کرانه باختری بزنند.
همزمان با قدرتنمایی گردان بیشه شیران در برابر اشغالگران صهیونیست، «ابراهیم رمضان» فرماندار نابلس مدعی شد که با برخی از اعضای این گردان سری دیدار داشته و از آنها خواسته است تا با زمین گذاشتن سلاح خود، به عضویت نهادهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین درآیند. وی مدعی شد که میکوشد تا با جلب رضایت نهادهای امنیتی اسرائیل، آنها را از فهرست افراد تحت تعقیب دستگاه های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی خارج سازد.
چه کسی در پشت پرده گردان های بیشه شیران پنهان شده است؟
بهرغم دستاوردهای چشمگیر نظامی این گردان فلسطینی در همین مدت کوتاه، برخی از تحلیلگران برجسته مسائل فلسطین بر این باورند که ظهور چنین گروهی در این مقطع زمانی و با چنین توانمندی و قابلیت بالای امنیتی و نظامی نمیتواند بدون هیچ پشتوانه سیاسی رقم خورده باشد؛ به ویژه که در وضعیت ناآرام کنونی کرانه باختری، اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین بر افزایش سطح همکاریهای خود با هدف مهار اعتراضات و ظهور سومین انتفاضه فلسطینیان از این ناحیه تاکید دارند و انجام عملیات های ایذایی در چنین فضای امنیتی بسیار سخت و دشوار است.
در مجموع به نظر میرسد دسترسی آسان به سلاح در نزد اعضای این گروه، رعایت ترتیبات بالای امنیتی، فرارهای موفق مکرر اعضای این گردان از تورها و تلههای نهادهای امنیتی اسرائیل و مقبولیت بالای اعضای آن به ویژه در میان آوارگان ساکن در اردوگاهها سبب تقویت این گمانهزنی شده است که احتمالا چهرههای متنفذی همچون «محمد دحلان» (ابوفادی) و یا دیگر جناحهای رقیب و مخالف ابومازن در جنبش فتح میکوشند تا با سازماندهی مخالفین وی در میان نسل جوان در قالب گروههای مسلح و مستقل، اقتدار امنیتی او را در کرانه باختری به چالش بکشند، تا از این طریق بتوانند بار دیگر بخت خود را برای بازگشت به صحنه تحولات سیاسی فلسطین به ویژه تکیه بر کرسی ریاست تشکیلات خودگردان تقویت کنند.
در مجموع قدرتنمایی بیشه شیران در نابلس و جنین به ویژه در داخل اردوگاههای آوارگان فلسطینی سبب شده تا برخی مدعی شوند این گروه نوظهور فلسطینی احتمالا از حمایت پشتپرده برخی چهرههای سیاسی به حاشیه رانده شده فلسطینی همچون «محمد دحلان» برخوردار است.
دحلان که در دهه 2000 مسئولیت مشاور امنیت ملی ابومازن را عهدهدار بود پس از افشای تلاشش برای کودتا علیه دولت «سلام فیاض» نخستوزیر وقت تشکیلات خودگردان در سال 2007 و تلاش برای سرنگونی ابومازن از قدرت و به دست گرفتن رهبری تشکیلات خودگردان فلسطین، با طرح ادعاهایی مبنی بر فساد مالیاش، توسط ابومازن از کمیته مرکزی فتح اخراج و راهی امارات متحده عربی شد. دستگاه قضایی تشکیلات خودگردان بعدها به صورت غیابی احکامی را مبنی بر حبس و پرداخت جرایم مالی برای دحلان تعیین کرد.
دحلان که از وی با عنوان مغز متفکر پیشبرد پروژه عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با جهان عرب به ویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس همچون امارات متحده و بحرین یاد میشود در تلاش است تا با کمک سرمایههای مالی تزریق شده از سوی «محمد بن زاید» رئیس دولت امارات بار دیگر به بازیگری قابل اعتنا در صحنه معادلات سیاسی فلسطین مبدل شود و با تکیه بر کرسی ریاست تشکیلات خودگردان در آینده به دغدغههای امنیتی اسرائیل در مواجهه با گروههای مقاومت فلسطینی خاتمه دهد.
دحلان در سالهای اخیر نیز تلاشهایی را نیز در زادگاهش یعنی نوار غزه برای تحکیم پایگاه قدرت خود در میان فلسطینیان آغاز کرده است. ابوفادی پیش از تعویق انتخابات سال گذشته ریاست تشکیلات خودگردان نیز با همکاری همسرش «جلیله» اقدام به تاسیس کارزاری تبلیغاتی با عنوان مرکز «فتا» در غزه کرده بود. این مرکز با سرمایه مالی اعطایی ابوظبی به محمد دحلان به امور خیریهای مانند حمایت از خانوادههای شهدای غزه، ایتام و تسهیل ازدواج جوانان اهتمام داشت و در همین راستا اقدام به برگزاری مراسم های پر زرق و برق ازدواج دانشجویی در غزه می نمود.
در مجموع به نظر میرسد دامنه چالشهای پیشروی محمود عباس به منظور تعیین جانشین خود هر روز دشوارتر میشود. ظهور مدعیان جدید رهبری تشکیلات خودگردان و جدال بر سر قدرت احتمالا یکی از دلایل مهم و کلیدی در تشدید ناآرامیها و اعتراضات عمومی در کرانه باختری علیه تشکیلات خودگردان و رهبر آن محمود عباس است. ظهور گروههایی مستقل همچون گردان بیشه شیرها با گرایشات ناسیونالیستی-اسلامگرایانه در کرانه باختری به ویژه در مناطق شمالی آن همچون نابلس و جنین که به صورت سنتی از پذیرش اقتدار رامالله و تشکیلات خودگردان رویگردان هستند نیز در همین چارچوب قابل بررسی است.
در این بین ابومازن میکوشد تا با بهرهگیری از کارت امواج اعتراضات و نارضایتیهای مردمی در کرانه باختری مسئولان امنیتی رژیم صهیونیستی را به همکاری بیشتر با خود به منظور مهار امواج اعتراضات وادار نماید. محمود عباس همچنین میکوشد تا با همکاری تلآویو مهره همسو با خویش همچون حسین الشیخ را به عنوان جانشیناش در راس تشکیلات خودگردان فلسطین معین سازد.
روشن است در وضعیت به حاشیه راندهشدن سازوکارهای دموکراتیک همچون برگزاری انتخابات در میان فلسطینیان، جانشین مدنظر محمود عباس نیز قادر خواهد بود تا مانند عرفات و عباس برای سالهای متمادی سکان رهبری فتح و تشکیلات خودگردان را در دست داشته باشد، به ویژه که الشیخ 61 ساله به سبب سالها همکاریاش با نهادهای امنیتی تشکیلات خودگردان و اسرائیل میتواند با آرامش بیشتری به سرکوب مخالفین خود دست بزند.در نتیجه میتوان گفت انتصاب و نه انتخاب الشیخ در راس تشکیلات خودگردان بدون شک به معنای ادامه مسیر سازشکارانه عباس با رژیم صهیونیستی در دوران پس از مرگ و یا کنارهگیری وی از قدرت خواهد بود.
در این میان کنفرانس مردمی فلسطین که قرار است در تاریخ 5 نوامبر 2022 و با حضور نمایندگانی از انگلیس، استرالیا و سرزمینهای اشغالی 1948، به طور همزمان در نوار غزه و رامالله برگزار شود احتمالا نخستین فرصت مخالفان ابومازن خواهد بود تا اعتراضات خود علیه خودکامگی ابومازن را به صورتی سازماندهی شده در داخل و خارج فلسطین به نمایش بگذارند.
اگر محمود عباس بخواهد واکنشی منفی به خواستههای دمکراتیک این کنفرانس که خود را نماینده اراده واقعی 14 میلیون فلسطینی در سرتاسر جهان میداند، نشان دهد احتمالا بر دامنه انزوای خود و جانشین موردنظرش در افکار عمومی فلسطینیان دامن خواهد زد، به ویژه در شرایطی که نظرسنجیها نشان می دهد تنها یک درصد فلسطینیان ساکن در کرانه باختری اعلان کردهاند که حاضرند به سود نامزد موردنظر ابومازن برای ریاست تشکیلات خودگردان رای بدهند.
انتهای پیام/