معرفی کتاب|ابتکار مولوی برای حل یک معمای قدیمی
کتاب «مولانا در برابر معمای جبر و اختیار» تلاش دارد به واکاوی اندیشهها و آرای مولانا برای حل یکی از معماهای قدیمی کلامی بپردازد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مسئله جبر و اختیار از موضوعات مهم و دامنهدار کلامی - فلسفی در سدههای مختلف بوده است. گروههای متعددی در جامعه اسلامی بر اساس پذیرش هر کدام از این دو موضوع شکل گرفتند و مسائل کلامی متعددی میان علمای طرفدار هر کدام از این موضوعات شکل گرفت. واقعیت این است که موضوع جبر و اختیار به دلیل پیچیدگیاش، معماها و سؤالات متعددی را در اذهان اهل اهل ایجاد کرده است.
اصغر دادبه، پژوهشگر، در اینباره مینویسد: با پذیرش جبر, معمای مسئولیت انسان و معمای خلق گناه از سوی خدا مطرح می شود و با قبول اختیار (تفویض) معمای محدود شدن قدرت خدا و استثناپذیری, قانون استثناناپذیر علیت چهره مینماید. متکلمان, فلاسفه و عرفا, هر یک با معیارهای خود کوشیدهاند به حل معماها نایل آیند.
تاکنون آثار متعددی درباره موضوع جبر و اختیار و دیدگاه اندیشمندان مختلف در جامعه اسلامی به این موضوع کلامی منتشر شده است. بیراه نیست اگر بگوییم بخش قابل توجهی از این آثار، به واکاوی اندیشه مولانا در پذیرش جبر یا اختیار اختصاص دارد. نویسندگان و پژوهشگران متعدد کوشیدهاند با واکاوی آثار او از جمله اثر سترگ مثنوی معنوی، به هزارتوی ذهن مولانا در این رابطه راه یابند و پاسخی برای پرسشهای ذهنی خود بیابند.
برخی چون غلامحسین ابراهیمی دینانی معتقدند که مولانا بهتر از هر متکلم و اندیشمندی از پس حل این مشکل غامض برآمده؛ و برخی دیگر نیز چون دادبه اعتقاد دارند که مولانا براساس نوع نگاه در موقعیتهای مختلف، به هرکدام از دو سوی این موضوع اعتبار بخشیدهاند: (مولانا) اولاً بیان میکند که جبر و اختیار چونان هر مسئله فلسفی دیگر جدلی الطرفین و بحث درباره آن پایانناپذیر است؛ ثانیاً نشان میدهد که به لحاظ عملی, هر دو مسئله مورد نیاز انسان است و انسان برحسب نیاز خود گاهی بدین و گاهی بدان روی میآورد؛ ثالثاً چون مسئله را از منظر کثرتگرایی یا دوگرایی مینگرد, چونان یک فیلسوف خردگرای آزاداندیش به تبیین و توجیه اختیار میپردازد و چون از منظر یکگرایی (وحدتگرایی) به موضوع میپردازد, همانند هر عارف وحدتگرا در برابر خود جبری میبیند که عین اختیار و برتر از اختیار است و بر آن نام «جبر چو جان» مینهد.
کتاب «مولانا در برابر معمای جبر و اختیار»، نوشته احمد کتابی، از جمله تازهترین کوششها در این زمینه است که از سوی انتشارات مروارید در دسترس علاقهمندان به مباحث کلامی و ادبیات کلاسیک قرار گرفته است.
نویسنده در این کتاب معتقد است جلالالدین محمد بلخی با همۀ نبوغ و عظمت اندیشه و والایی منزلتش، از دستیابی به راهبردی قطعی و قانعکننده برای برونرفت از این بنبست یا دوراهی مسدود بازمانده و این واقعیتی است که در این کتاب بدان پرداخته شده است.
کتابی در «مولانا در برابر معمای جبر و اختیار» ابتدا ردپای جبرگرایی و تقدیرگرایی را در آثار مولانا مانند مثنوی، فیه ما فیه و دیوان کبیر مورد بررسی قرار داده و در ادامه، به بررسی آرای او در زمینه اختیارگرایی در همین آثار پرداخته است. در ادامه نویسنده مناظرههای مولانا دربارۀ جبر و اختیار را در فصل چهارم کتاب مطرح میکند و در نهایت، به موضوع «رویکرد بینالامرین» پرداخته است. پایان کتاب نیز به نقد آرا اختصاص یافته است.
به اعتقاد نویسنده: از نظر مولانا «جبر» اگرنه در همۀ موارد که در اکثریت غالب آنها، همان «قضا و قدر الهی» یا به تعبیر دیگر گونهای تقدیرگرایی است و بنابراین از «جبر فلسفی» و بهویژه از «جبر علمی» کموبیش متمایز است. این نوع جبر بالطبع با مفهومهایی نظیر توکل، تسلیم، رضا و امثال آن ارتباطی وثیق و تنگاتنگ دارد. بنابراین در این کتاب به جای واژۀ جبر، از قضاوقدر الهی یا تقدیرگرایی تعبیر شده است. تقدیرگرایی حاوی دو عنصر اصلی است: اعتقاد به قطعیت و حتمیت مشیت الهی، عقیده به تغییرناپذیری آن. در آثار منثور و منظوم مولانا، شواهد مثال متعددی چه در قالب حکایت و تمثیل و چه به صورت گزارۀ مستقل، حاکی از گرایش به قضا و قدر الهی مشاهده میشود که در بخش نخست موارد برجستۀ آنها به تفکیک یاد شده است.
بین آثار مولانا اعم از مثنوی معنوی، فیهمافیه و دیوان کبیر شواهد متعددی حاکی از تأیید اختیارگرایی مشاهده میشود. قضاوت دربارۀ اینکه شواهد مزبور از نظر کمیت و کیفیت چه نسبتی با شواهد دال بر جبرباوری و تقدیرگرایی دارد، آسان نیست. در بخش دوم کتاب شواهد مربوط به این موضوع یعنی رویکرد اختیارگرایانه در آثار مولوی بررسی شده است.
باورداشتن به جبر مطلق یا اختیار مطلق متضمن عواقبی ناپذیرفتنی و بنبستهای ناگشودنی است. مولانا نیز در مواجهه با این بنبست، چارهای جز تندادن به راه میانه ـ امر بینالامرین ـ نیافته است؛ هرچند در بین اظهارنظرهای منثور و منظوم او موارد متعددی از تأیید تقدیرگرایی مطلق و اختیارگرایی مطلق هم مشاهده میشود. در بخش سوم کتاب به عرضۀ شواهدی از آثار مولانا پرداخته شده که در آنها اندیشۀ «امر بینالامرین» به گونهای ملحوظ شده است.
نگاهی گذرا به رویکردهای سهگانۀ مولانا به مسئلۀ جبر و اختیار، بهروشنی حاکی از وجود مغایرتها و مباینتهایی کلی و اساسی در آرای نامبرده دربارۀ این موضوع است. وی در موارد متعددی و آشکارا، جبراندیش و تقدیرگراست و در مواضع متعدد دیگری نیز به گونهای مشهود اختیارگرا و قائل به تفویض و در موارد معدودی هم از رویکرد میانه (الامر بینالامرین» دفاع میکند. در بخش پایانی کتاب به مهمترین انتقادها و اشکالهایی پرداخته شده که بر آرای او دربارۀ جبر و اختیار وارد به نظر میرسد.
کتاب «مولانا در برابر معمای جبر و اختیار» از سوی نشر مروارید در 330 نسخه و در 268 صفحه منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
انتهای پیام/