مراسم تشییعِ پراندوه دوبلورها برای رفتنِ جلال مقامی + عکس
مراسم تشییع پیکر زنده یاد جلال مقامی دوبلور، مجری و گوینده پیشکسوت امروز از مقابل خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، فرزاد حسنی مجری مراسم تشییعِ پیکر زندهیاد جلال مقامی دوبلور، مجری و گوینده پیشکسوت بود. او در ابتدا به گویندگی همسر جلال مقامی در فیلم «محمد رسول الله (ص)» اشاره کرد و گفت: اینها همه بزرگانیاند که از طریق گویندگی و صدایِ دلنشینشان به قلبها نفوذ میکردند؛ استاد جلال مقامی در این مسیر بالاترین جایگاه را به خودش اختصاص میدهد. مردم واقعاً او را دوست داشتند و از هنرنماییاش لذت میبردند.
در ادامه ابوالحسن تهامینژاد درد و دلی با پیکرِ جلال مقامی انجام داد و گفت: این پیکر جلال مقامی است، پایان یک سفر 69 ساله در جاده پرپیچ و خم هنر. کاش آن شعر رسول نجفیان را به خاطر داشتم و برایت می خواندم که می گفت عجب رسمی است... جلال یادت می آید 1338 یکدیگر را دیدیم. تو جوان موبوری بودی. من 21 سالم بود و تو 18 سالت. با کار کردن کنار هم رفقای نزدیک شدیم تا حتی در اولین ازدواجم شاهد عقدم بودی. تو یکی از ستارههای دوبله شدی، در «شکوه علفزار» حرف زدی. ازت خواستند برای فیلم صامت لورل و هاردی دیالوگ اختراع کنی ...
تهامینژاد همچنین اشاره کرد: «شرلوک هلمز» را دوبله کردی. جای رابین ویلیامز حرف زدی. تو به حق دبیر انجمن گویندگان شدی و من معاونت تو را با افتخار پذیرفتم. تو لیاقت داشتی که ازت ده ها فیلم بسازند. چند سال در خدمت هنر بودی؟ بیش از 60 سال! و حالا تصمیم گرفتی بروی پیش دوستان، پیش همسر نابغه هنرمندت.
سپس محمود قنبری به جایگاه آمد و گفت: استاد جلال مقامی گوینده، مدیر دوبلاژ و مجری محبوب و خوشصدا هم پر کشید. داس مرگ مزرعه پیشکسوتان ما را به راستی درو کرد. از 10 سال پیش از صلابت صدایش کاسته شد و کمتر حرف می زد و سه سال پیش هم دچار سکته شد و به نوعی انزوا پیشه کرد.
در ادامه ناصر ممدوح یادآور شد: زنده یاد جلال مقامی مظلوم زیست و مظلوم رفت. من خیلی از رفتنش متأثر شدم، می خواستم مطالبی را بیان کنم که آقای تهامینژاد و آقای قنبری گفتند. دیر یا زود همه خواهیم رفت.
منوچهر والیزاده با بغض و اندوه بیان کرد: من دلم برای یک خاطره از جلال مقامی تنگ میشود؛ وقتی که کمی دیر میکردم برای دوبله او به من می گفت «پسرم بیا» و حالا پدرم رفته است. چقدر زود دوبلورها میروند. من هنرنمایی او را در فیلم های «دکتر ژیواگو» و «طلای مکنا» از یاد نمیبرم و اگر این 2 فیلم را دیده اید دوباره ببینید.
او تأکید کرد: آنها که تازه به این کار و رشته آمدهاند میگویند ما آمدهایم که کنار بزرگان باشیم اما متأسفانه نشد. عدهای از دنیا رفتند و بعد هم کرونا آمد و فاصله در کار انداخت. همه جوانان دوست داشتند در کنار او بنشینند و دوبله کنند و یاد بگیرند. بیش از این نمیتوانم حرف بزنم و اگر حرف بزنم گریهام میگیرد. با جلال عزیز خداحافظی نمیکنم چون همیشه صدایش هست، روحش شاد باشد.
در ادامه محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل خانه هنرمندان پشت تریبون قرار گرفت و عنوان کرد: خواستم بگویم ستاره درخشانی از آسمان هنر رفت و بعد فکر کردم کجا رفت؟ او به گواه آثاری که دوستان اشاره کردند همواره هست و چند نسل را با آثارش آشنا کرده است. فکر می کردم غیر از آنچه که از او باقی مانده است مثل صدای گرمش، اخلاق نیکوی اوست. من گفتوگویی از او در رادیو شنیدم که نشان داد او چگونه قدر کلمات و واژگان را میداند و چقدر بیتوقع نسبت به سازمانها، دوستان و ... است و این چیزی است که او را مانا میکند.
در بخش پایانی شراره حضرتی خواهرزاده جلال مقامی عنوان کرد: بگذارید من از نسل خودم حرف بزنم. ما به عشق صداهای شما وارد کار دوبله شدیم و خوش به حالمان که در کنار شما بودیم و بدا به حالمان که شاهد از دست دادن عزیزان دلمان بودیم. آنقدر ذهنم درگیر خاطرات با دایی جلال بود که نتوانستم متنی بنویسم. من و خواهر و برادرم در کودکی پدر و مادر خود را از دست دادیم. دایی جلال فقط برای ما دایی نبود و اجازه نداد خلائی را حس کنیم. از طرف دختر او مرجان نیز از همه شما تشکر میکنم چون متأسفانه نتوانست سفر کند و به ایران بیاید.
در پایان، پیکرِ جلال مقامی با اقامه نماز راهی قطعه هنرمندان بهشت زهرا شد.
در این مراسم بسیاری از هنرمندان همچون رضا بنفشهخواه، ابوالحسن تهامینژاد، محمدرضا رضاپور مدیر شبکه نمایش، محسن سوهانی مدیر رادیو نمایش، جلیل فرجاد، بهرام افشاری، مجتبی نقیئی، سعید شیخزاده، شهزاد بانکی، اردشیر منظم، تورج نصر از جمله چهره های حاضر در مراسم بودند.
انتهای پیام/