رژیم موقت|۱۶- شاخصهای نابودی اسرائیل در کمتر از ۲۵ سال آینده- بخش اول
با شکلگیری مقاومت همه جانبه در منطقه به رهبری ایران ضد پروژه صهیونیستی و نیز در سایه چالشهای داخلی که رژیم اشغالگر همواره با آن دست و پنجه نرم میکند شاخصهای نابودی اسرائیل تا ۲۵ سال آینده مورد بررسی قرار گرفته است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، کتاب «رژیم موقت مفهوم و پژوهشهای تخصصی» که توسط مرکز مطالعات و پژوهشهای الاتحاد تالیف و منتشر شده، در مباحثی تخصصی به بررسی پدیده فروپاشی رژیم موقت صهیونیستی پرداخت است. این کتاب در فصل اول مفهوم رژیم موقت و اذعان شخصیتهای مختلف بینالمللی و صهیونیستی، این موضوع را مورد اشاره قرار داده و در فصلهای بعدی به بررسی ساختارهای امنیتی و تشکیلاتی سرویسهای جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته و در ادامه بحرانهای فراروی اسرائیل که منجر به این فروپاشی میشود را برشمرده است.
بخش شانزدهم
در این بخش قصد داریم بحرانهایی که رژیم موقت صهیونیستی در 25 سال آینده با آن مواجه خواهد بود را مورد بررسی قرار دهیم؛ بحران هایی که میتواند به موجودیت این رژیم پایان دهد. شرایط حاکم بر فضای فلسطین اشغالی در سطوح داخلی و منطقهای و بینالمللی میتواند اوضاع را به سمت و سویی ببرد که با نابودی موجودیت صهیونیستی همراه شود. برای فهم این مطلب بهتر است نگاهی به چالشها و بحرانهایی که این رژیم با آن مواجه است بیاندازیم.
نتایج مطالعات مربوط به آمار صهیونیستها در فلسطین اشغالی نشان میدهد یکی از مهمترین بحرانهایی که رژیم صهیونیستی در 25 سال آینده در سطح داخلی با آن مواجه خواهد بود، عدم وجود امنیت داخلی و تشدید شکافهای اجتماعی و تاثیر آن بر «همبستگی» داخلی صهیونیستهاست. اما در سطح منطقهای بزرگترین بحران و چالش اسرائیل مربوط به افزایش قدرت مقاومت و جنبشهای اسلامی و به طور کلی تقویت بیداری اسلامی است. عمدهترین چالش و بحران رژیم صهیونیستی در سطح بینالمللی نیز به گسترش جبهه ضد صهیونیستی و واکنش سازمانهای بینالمللی و حقوقی به جنایتهای این رژیم برمیگردد.
نتایج مطالعات مراکز اسرائیلی نشان میدهد که منبع اصلی بحران در جامعه یهودی فلسطین اشغالی مربوط به کاهش آمار جمعیتی صهیونیستهاست؛ آن هم در زمانی که این رژیم به سمت نابودی در 25 سال آینده حرکت میکند.
رژیم صهیونیستی با حمایت مستمر غرب و تلاشهای فراوان انگلیس بعد از سرنگونی خلافت عثمانی به وجود آمده و شرایط اشغالگری آن در فلسطین با انتقال حاکمیت این کشور به انگلیس در سال 1923 فراهم شد. در آن زمان جنبش صهیونیسم با فریبکاری یهودیان اروپا را به فلسطین منتقل کرد و به این ترتیب راه مهاجرت تدریجی یهودیان به فلسطین اشغالی باز شد تا اینکه در سال 1948 رژیم اسرائیل با حمایت آمریکا موجودیت جعلی خود را در منطقه اعلام کرد. با تشکیل رژیم غیرقانونی صهیونیستی در منطقه ابتدا کشورهای عربی شروع به جنگ با اشغالگران صهیونیست کرده و حضور این رژیم را رد کردند. اما در خلال چهار جنگ ابتدایی که میان اعراب و صهیونیستها اتفاق افتاد، با حمایتهای غرب از اسرائیل، اعراب شکست خوردند.
بعد از این شکستها وتحت تاثیر قدرتهای جهانی، کشورهای عربی به سمت سازش با اشغالگران صهیونیست حرکت کردند و مصر که به عنوان اولین کشور عربی در صف مبارزه با رژیم اشغالگر قرار گرفته بود، تبدیل به نخستین کشور عربی شد که سوار قطار خیانت به فلسطین و عادیسازی با رژیم صهیونیستی گشت. از آن زمان کشورهای عربی درباره سازش با رژیم صهیونیستی دچار اختلاف شدند. سپس برخی یگانهای نظامی در داخل و خارج فلسطین اشغالی ضد رژیم صهیونیستی تشکیل و یک رویکرد مقاومتی ایجاد شد که برگرفته از انقلاب اسلامی ایران و تشکیل محور مقاومت بود. بعد از این مرحله یک جنبش اسلامی در برابر صهیونیستها به وجود آمده و مسئله فلسطین تبدیل به مهمترین مسئله امت اسلامی شد.
اما سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در سپتامبر 2015 درباره نابودی اسرائیل طی 25 سال آینده موجب شده تا مسئله نابودی اسرائیل و حل این معضل در جهان اسلام به ویژه در منطقه غرب آسیا در کانون توجهات قرار بگیرد.
اوضاع فلسطین اشغالی
شرایط فلسطین اشغالی را میتوان در 3 سطح داخلی و منطقهای و بینالمللی مورد بررسی قرار داد:
در سطح داخلی، تاریخ و جغرافیای فلسطین اشغالی بر امنیت این سرزمین تاثیر گذاشته؛ جایی که فلسطین اساسا عمق استراتژیک ندارد و محلههای مسکونی زیادی با تراکم بالا کنار هم ساخته شدهاند. از آن گذشته اردوگاهها و پایگاههای نظامی نیز نمیتواند در مناطق دور و خاص ساخته شود و همه آنها از شمال تا جنوب در تیررس کشورهای عربی قرار دارند. اما بزرگترین خطر در این زمینه برای اسرائیل، از ناحیه ارتفاعات جولان سوریه و جنوب لبنان است.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی از زمان آغاز اشغالگری خود در فلسطین با حمایت قدرتهای استعماری مانند انگلیس و آمریکا، از بدترین روشهای غیر انسانی علیه فلسطینیان استفاده کرده و همواره در درگیری نظامی با ساکنان عرب مناطق اشغال شده به ویژه کرانه باختری و ارتفاعات جولان و نوار غزه بوده و تحریمهای اقتصادی و سیاسی فراوانی ضد آنها تحمیل کرده تا شعار «زمین بدون ملت و ملت بدون زمین» را برای فلسطینیان اجرایی کند.
در سطح منطقهای رژیم صهیونیستی به دلیل واکنشهای اعراب و مسلمانان به ادامه اشغالگری این رژیم با مشکلات خطرناکی مواجه است و طی همه این سالها همواره درگیر جنگ با فلسطینیان بوده است. رژیم صهیونیستی همچنین طی 3 جنگی که بعد از اشغال فلسطین با اعراب در سالهای 1956 و 1967 و 1973 داشت با معضلات زیادی روبرو بود که این جنگها در نهایت منجر به ظهور انتفاضه فلسطین شد.
از طرف دیگر افزایش واکنشهای جمهوری اسلامی ایران به تحرکات خودسرانه رژیم اشغالگر و جنایتهای ضد بشری آن در حق ملت فلسطین در اراضی اشغالی منجر به ایجاد موج بزرگی از واکنشها علیه حکام صهیونیستی در فلسطین اشغالی شده و در نهایت با ظهور محور جبهه مقاومت در منطقه همراه شد که تبدیل به بزرگترین دغدغه رژیم موقت شده است.
در سطح بینالمللی بزرگترین بحران اسرائیل مربوط به واکنشهای موسسات و سازمانهای بینالمللی علیه جنایتهای غیر انسانی رژیم موقت است به ویژه در رابطه با روند توسعه شهرکسازیهای صهیونیستی در مناطق مختلف فلسطین. همچنین سازمان ملل در سال 2016 چندین بار به اقدامات توسعهطلبانه و ضد بشری اسرائیل در فلسطین واکنش نشان داده است.
اختلافات داخلی میان صهیونیستها
اختلافات از حیث افکار صهیونیستی و غیر صهیونیستی در داخل جامعه اسرائیلی از مهمترین عوامل فروپاشی صهیونیسم است. بعد از تاسیس رژیم جعلی صهیونیستی در سال 1948، اختلافات ایدئولوژیک در داخل جامعه صهیونیستی خود را به وضوح نشان داد. صهیونیسم اساسا جنبشی با ساختار غربی، استعماری، خارجی و سیاسی است. روش این جنبش مبتنی بر افکار راستافراطی است که بر پایه استراتژی توسعه شهرکسازی و الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی بوده و در حال حاضر «بنیامین نتانیاهو» رئیس حزب لیکود و نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی از مروجان اصلی این ایدئولوژی صهیونیسم است.
طرفداران افکار افراطی صهیونیسم طی دوره اخیر، در تلاش برای ترویج پروژهای تحت عنوان «صهیونیسم جدید» هستند که طبق آن هرگونه عقبنشینی صهیونیستها از اراضی 1967 ممنوع است. آنها خواستار الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی هستند و هیچ اعتقادی به انجام مذاکرات جدید یا تعهد به توافقهای قبلی ندارند و همچنین قطعنامههای سازمان ملل متحد درباره آوارگان فلسطینی را نیز رد میکنند. حامیان پروژه صهیونیسم جدید تلاش دارند تا شهرکسازیهای صهیونیستی در اراضی فلسطین را به ویژه در قدس گسترش دهند و اعراب فلسطینی را از اراضی 1948 بیرون کنند. از نظر آنها هیچگونه حزب عربی نباید در کنست یا دیگر امور سیاسی حضور داشته باشد.
در مقابل این طرز تفکر، جریان دیگری موسوم به «ما بعد صهیونیسم» در میان اسرائیلیها شکل گرفته که ایدئولوژی آن مبتنی بر رویای «اسرائیل مدرن» است؛ به طوری که این رژیم را تبدیل به «دولتی ملی و مدنی» با افکار چپ کند. بنیانگذاران این جریان چپگرایانی هستند که معتقدند اسرائیلیها باید از فردمحوری به سمت اتحاد حرکت کنند.
از مهمترین مظاهر اجتماعی و سیاسی «صهیونیسم جدید» میتوان به ترویج سیاست یهودیسازی قدس، جلوگیری از اجرای قانون بازگشت فلسطینیان، گسترش شهرکسازیها، مقابله با طرح تشکیل دولت مستقل فلسطین و ... اشاره کرد. این جریان به طور عمده در آمریکا فعالیت دارد و مرکز آن توسط لابی صهیونیستی در ایالات متحده که تاثیر زیادی بر سیاستهای دولتهای آمریکا دارد تشکیل شد.
جریان صهیونیسم جدید و مابعد از صهیونیسم همواره درگیر اختلافات گسترده در سیاست و ایدئولوژی هستند.
ادامه دارد...