اهداف پنهان سفر رئیس اسرائیل به بحرین و امارات
هرتزوگ در سفر خود به بحرین و امارات قصد دارد این پیام را مخابره کند که قرار نیست با تغییر کابینه در سرزمینهای اشغالی و روی کار آمدن احزاب راستگرا و نژادپرست متحد نتانیاهو تحولی در روند عادیسازی روابط میان اسرائیل و این کشورها رقم بخورد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، پس از برگزاری انتخابات اخیر پارلمانی در سرزمینهای اشغالی که با صعود احزاب راستگرای افراطی به قدرت همراه شد، نگرانیها میان مقامهای ارشد کشورهای عربی از نحوه تعاملات آتی خود با رژیم صهیونیستی افزایش یافته است. از نگاه آنها قدرتیابی احزابی مانند «صهیونیسم مذهبی» و «قدرت یهودی» با مولفههایی برآمده از تفکر راست افراطی، افراط گرایی مذهبی یهودی و ایدئولوژیهای سیاسی شدیدا ملیگرایانه صهیونیستی نشانگر تفوق یهودیان و نژادپرستان علیه عربتباران در عرصه سیاسی اسرائیل است.
این هراس در سخنرانیهای اخیر «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی و بنیامین نتانیاهو رهبر حزب لیکود و نامزد تشکیل کابینه جدید که از «نگرانی تمامی جهان» از صعود یهودیان افراطی به قدرت سخن گفته بودند نیز انعکاس یافته است. این مسئله به ویژه به سبب نقش رهبران احزاب نژادپرست یهودی در حمله، یورش و سرکوب عربتباران ساکن در سرزمینهای اشغالی به ویژه در جریان تخریب منازل فلسطینیان در محله «الشیخ جراح» شهر قدس بازتاب فراوانی یافت.
سفر هفته جاری اسحاق هرتزوگ رئیس رژیم اسرائیل به کشورهای عربی خلیجفارس از جمله امارات متحده عربی و بحرین را میبایست به معنای آخرین تلاش یک مقام عالیرتبه رژیم صهیونیستی به منظور نشاندادن عزم تلآویو برای بهبود روابط با همتایان اماراتی و بحرینی دانست. هرتزوگ احتمالا در پشت درهای بسته به «حمد بن عیسی» پادشاه بحرین و «محمد بن زاید» رئیس امارات اطمینان خواهد داد که قرار نیست با تغییر کابینه در سرزمینهای اشغالی و روی کار آمدن احزاب راست گرا و نژادپرست متحد نتانیاهو تحولی در روند شتابان عادیسازی روابط میان اسرائیل و این کشورها رقم بخورد.
سفر هرتزوگ به منامه و ابوظبی در حالی است که افزایش موج ضد اسرائیلی در میان افکار عمومی جهان عرب سبب شده تا رژیمهای عربی با وضع قوانینی جدید تلاش کنند تا از شدت احساسات ضد اسرائیلی در جوامع خویش بکاهند. اکنون دیگر کمتر تردیدی وجود دارد که توافق ابراهیم در میان جوامع عربی جایگاهی ندارد؛ چراکه جوامع عربی هرگونه ترویج ایده صلح بدون حل مسئله فلسطین را امری خلاف واقع میدانند. از نگاه مردم کشورهای عربی این توافق با فشار مقامات آمریکایی و تحت عنوان تحقق توسعه اقتصادی در سطح منطقه به جای تشکیل دولت فلسطینی به امضا رسیده است و قضیه فلسطین همچنان به عنوان معضلی حلنشده پیش روی سران اسرائیل و جهان عربی قرار دارد.
نگاه شهروندان جهان عرب به روند عادی سازی با رژیم صهیونیستی
سیاستگذاران آمریکایی غالبا فکر میکنند که نظامهای سیاسی عربی به ویژه در خلیجفارس حلقه اتصالی قوی با شهروندان خود دارند و بنابراین زمانی که رهبران سیاسی به تصمیمگیری در مورد امور سیاسی دست میزنند، جوامع و شهروندان وفادار و تابع خلیجفارس تنها بر نظر رهبر خود مهر تایید میزنند.
با این حال واقعیت نشانگر امر دیگری است. ظهور خیزشهای مردمی در سرتاسر منطقه به ویژه در کشورهای عربی خلیجفارس همچون بحرین نشان میدهد که شهروندان عرب تابع محض نظام سیاسی حاکم بر کشورشان نبوده و مخالفتهای خود را نسبت به سیاست های رژیمهای فاسد و خودکامه خود ابراز میکنند. این حقیقت به ویژه در نحوه تعامل مردم کشورهای عربی با خبرنگاران رژیم صهیونیستی در زمان برگزاری رقابت های جام جهانی فوتبال در قطر نمایان شد. مردم کشورهای عربی علاوه بر تحریم رسانههای صهیونیستی از خبرنگاران این رژیم می خواستند تا هرچه سریعتر خاک قطر را ترک کنند، امری که به کرات در گزارشهای خبرنگاران اسرائیلی حاضر در قطر نیز به نمایش درآمد.
نظرسنجیهای اخیر انجام شده در کشورهای عربی نشان میدهد که عادیسازی روابط دولتهای عربی با رژیم صهیونیستی، راهبرد و سیاستی به شدت نامحبوب است. برطبق نتایج حاصل از این نظرسنجیها بیش از 88 درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی که در 13 کشور عربی صورت گرفته است مخالف شناسایی سیاسی اسرائیل توسط رهبرانشان هستند. همچنین 79 درصد از پرسش شوندگان حاضر در این نظرسنجیها مسئله فلسطین را مهمترین قضیه عربی دانستهاند. حتی در نظرسنجیهای انجام شده توسط اندیشکدهها و بنگاههای افکارسنجی آمریکایی حامی عادیسازی مناسبات جهان عرب با رژیم صهیونیستی نیز تنها قشر کوچکی از مخاطبین در بحرین و امارات از ایده صلح کشورهایشان با رژیم صهیونیستی حمایت کردهاند.
از نگاه شهروندان جهان عرب حتی شناسایی و به رسمیتشناختن رژیم صهیونیستی توسط دولتهای عربی نمیتواند تضمینبخش خواسته فلسطینیان برای تعیین سرنوشت خود و تشکیل دولت مستقل فلسطینی باشد. در نتیجه ایده توافق صلح با اسرائیل نه تنها به حل مسئله فلسطینی نمیانجامد بلکه شرایط اشغال، سرکوب و آوارهساختن فلسطینیان را که برای دهههای متمادی به عنوان ویژگی حقیقی سیاستهای اسرائیل در جهان عرب شناخته شده بوده را در میان عامه مردم جوامع عربی برجستهتر میکند.
تنها با گذشت 2 سال از امضای توافق ابراهیم و سفرهای متقابل پرشمار مسئولان بحرینی، اماراتی و رژیم صهیونیستی، آگاهی مقامات سیاسی کشورهای عربی خلیجفارس از احساسات ضد صهیونیستی در میان جوامع خود سبب شده تا حتی آنها نیز برای مخالفت با عادیسازی روابط با تل آویو و یا مجازات حامیان آرمان فلسطین مجازاتهایی را وضع کنند.
برای مثال در بحرین نظام دست به قلعوقمع راهپیمایی معترضین، ممنوعیت فعالیت سازمانهای مردمنهاد مخالف توافق ابراهیم و حامیان آرمان فلسطین میکند. از سوی دیگر مقامات دولت امارات نیز هرگونه انتقاد از توافق ابراهیم را نشانه عدم روحیه تساهل و رواداری و وجود احساسات ضدیهودی دانسته و از شهروندان خود خواستهاند تا در صورت مشاهده هرگونه انتقاد از این توافق مراتب را به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی امارات گزارش کنند.
حفاظت از رژیمهای مستبد جهان عرب؛ ماهیت راستین توافق ابراهیم
با نگاهی به ماهیت حقیقی و ابعاد پشتپرده توافق ابراهیم میتوان این نکته را فهمید که در شرایطی که رژیمهای عربی خلیجفارس به مردمان خود وعده توسعه، سعادت و بهبود وضعیت اقتصادی را داده بودند، آنچه در عمل شاهد آن هستیم این است که تحولات اقتصادی از زمان امضای توافق ابراهیم صرفا به معنای افزایش سرمایهگذاریهای رژیم صهیونیستی در بخش نهادهای اطلاعاتی و تامین فناوریهای نظارت و کنترل بر شهروندان برای کشورهای عربی خلیج فارس است. در حقیقت تمامی مزیتهای اقتصادی حاصل از تعامل با اسرائیل برای کشورهای عربی تنها در جهت تثبیت قدرت حاکمان خودکامه است و برخلاف ادعاهای پیشین شهروندان کشورهای عربی خلیجفارس در آن هیچگونه منافعی ندارند.
برای مثال مبادلات تجاری میان بحرین و رژیم صهیونیستی تنها 7.5 میلیون دلار بوده است و این در شرایطی است که اسرائیل از توافقاتی بالغ بر 220 میلیون دلار با منامه سخن میگوید. با بررسی ابعاد پشتپرده این توافقات پنهان میتوان دریافت که بخش قابل توجهی از این قراردادها به خرید انواع تسلیحات نظامی و ابزارهای کنترل و نظارت با هدف جاسوسی و سرکوب مخالفان نظام سیاسی در کشورهایی مانند امارات، بحرین و عربستان اختصاص یافته است.
پیوند عمیق میان توافق ابراهیم و سطح جدیدی از سرکوب علیه شهروندان عرب به شکل آشکاری در حال افزایش است. حتی زمانی که «شورای جامعه یهودیان خلیج فارس»، ارگان جدیدالتاسیسی که میزبان مقامات اسرائیلی در امارات است در یکی از تبلیغات خود از خواندن دعایی ویژه برای طول عمر و سلامت رهبران کشورهای عربی خلیج فارس به زبان عبری خبر داد، یکی از چهرههای برجسته علمی جهان عرب از آن با عنوان «عبرانیشدن سنتهای خودکامگی» در کشورش یاد کرد.
این احساسات ضداسرائیلی به وضوح نشانگر آن است که توافق ابراهیم از نگاه بخش عمدهای از شهروندان و نخبگان کشورهای عربی خلیج فارس نیز امری نامشروع است که در ذات خود تنها توانایی مدیریت بحرانها در این جوامع را برای رهبران مستبد بهبود بخشیده است. در حقیقت به باور شهروندان عرب این توافق تنها باعث شده تا رژیمهای عربی با بهرهگیری از تکنولوژی و فناوریهای اسرائیلی قدرت سرکوب بیشتری بر ضد جوامع خویش کسب کنند.
در مجموع میتوان گفت که توافق نامحبوب ابراهیم سبب شده تا شهروندان جهان عرب که پیش از این سیاستمداران خود را به اهمال و سستی در قضیه فلسطین متهم میکردند اکنون از حکومتهای خود به عنوان دشمن آرمان فلسطین و فلسطینیان یاد کنند. این تحولی بسیار خطرناک در نحوه مناسبات دولت و جامعه در جهان عرب به ویژه در کشورهایی است که به موج عادیسازی با رژیم صهیونیستی ملحق شدهاند.
رشد احساسات ضدصهیونیستی در میان شهروندان کشورهای عربی خلیج فارس میتواند خشم اجتماعی را علیه نظام سیاسی تحریک کند. در کشورهایی با چنین ساختار سیاسی مستبد، ممکن است واکنشها به سرعت شکل نگیرند اما میتوان انتظار داشت که احساس نارضایتی در بطن جامعه ریشه بدواند. نارضایتی روزافزون در صورت فراهمشدن فرصتی مناسب میتواند به بیثباتی در کشورهای مزبور منجر شود. این مسئله در سایه به قدرت رسیدن احزاب راستگرای افراطی ضد عرب در سرزمینهای اشغالی که قرار است به متحدین جدید نظامهای مستبد در جهان عرب تبدیل شوند، میتواند به عامل جدیدی برای «مشروعیتزدایی» از رژیمهای کنونی جهان عرب مبدل شود.
انتهای پیام/