«آفتابگردان‌ها» و رابطه «فرافراخوانی» با ادبیات

«آفتابگردان‌ها» و رابطه «فرافراخوانی» با ادبیات

دهمین دوره اردوی آموزشی «آفتابگردان‌ها» که مؤسسه شهرستان ادب آن را هرسال برگزار می‌کند، در روزهای پایانی هفته گذشته بعد از چهار روز برگزاری، در شهر قم پایان یافت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ در این دوره، هنرجویان پسر و دختر از سراسر کشور، از دورافتاده ترین و محروم‌ترین مناطق ایران تا پایتخت، در کنار هم به درس‌ها و صحبت‌های استادانی از چهره‌های سرشناس شعر معاصر گوش دادند، شعرخواندند و شعرهایشان نقد شد. این هنرجویان که براساس فراخوان و مصاحبه‌های تلفنی انتخاب شده‌اند، در طول دوره عضویت در دوره‌های آموزشی شهرستان ادب، به صورت مرتب امکان نقد و بررسی آثار خود و استفاده از تجربه استادان را خواهند داشت.

«آفتابگردان‌ها» بعد از گذشت ده دوره، به یک نام قابل احترام و آشنا در فضای ادبیات کشور تبدیل شده است. برآمدن چند شاعر دارای تألیفات و قابل از دل این اردوها نشان داده است، سرمایه‌گذاری در این مسیر چقدر مهم و دارای بازده فرهنگی و ادبی است و اگر قرار است برای آینده شعر کشور سرمایه گذاری شود، راه همین است. مسیری که من آن را ارتباط «فرافراخوانی» با ادبیات می‌نامم. واقعیت این است که رابطه میان بسیاری از نهادها و مراکز فرهنگی کشور با شعر از مسیری مشخص، بی‌خطر و البته بی‌فایده به نام «فراخوان» می‌گذرد.

ساده ترین راه همیشه بهترین راه نیست

یک نهاد یا سازمان دولتی یا حتی غیردولتی تصمیم می‌گیرد، کار فرهنگی کند. به دلایل مختلف، یا واقعاً مدیری سرکار آمده است که به فعالیت ادبی و هنری علاقه‌مند است، یا اینکه بودجه‌ای زیادی آمده است و باید فکری برایش کرد یا اینکه از بالا تذکر داده اند که چرا کار فرهنگی نمی‌کنید! ساده ترین راه برای خرج کردن این بودجه چیست؟ یک فراخوان در یک موضوع خاص ( از ضرورت آموزش بیمه همگانی گرفته تا موضوعات دینی و ارزشی) اعلام کنید، آثار را دریافت و داوری کنید، اختتامیه‌ای بگیرید و برگزیدگان در مراسمی ‌باشکوه جایزه خود را از دست مدیریت محترم دریافت دارند. رابطه فراخوانی با ادبیات، از ادبیات استفاده می‌کند ولی چیزی (جز همان مبلغ جوایز و هزینه داوری!) به ادبیات اضافه نمی‌کند، ضمن اینکه با دخالت در روند عادی و طبیعی ادبیات، در مقاطعی جریان سازی‌هایی می‌کند که چون خارج از جریان طبیعی حرکت ادبیات است، از آسیب تهی نیست.

واقعیت این است که اتفاقاً بودجه‌ای که از طریق همین فراخوان‌های پراکنده و بعضاً بی‌فایده در کشور خرج می‌شود، چندین برابر نهادها و مؤسساتی است که به کار پیگیر، آموزشی و استعدادیابی در ادبیات مشغولند و رابطه‌ای «فرافراخوانی» با شعر و شاعران دارند. همین امروز شهرستان ادب که حمایت و تأیید رهبر انقلاب را دارد، دچار مشکلات بودجه‌ای است. دیگر نهادها، مؤسسات  وسازمان‌هایی هم که به کار زمان بر فرهنگی و آموزشی برای ادبیات اهتمام داشته‌اند، مانند دفتر شعر جوان دچار همین معضل هستند به گونه‌ای که این مرکز نتوانست امسال جایزه کتاب سال قیصر امین پور را به دلیل مشکلات مالی اجرا کند.

کار فرهنگی، نیازمند سرمایه‌گذاری بلندمدت است

اگر واقعاً به شعارهایی که درباره اهمیت فرهنگ و اولویت کار فرهنگی می‌دهیم، اعتقاد داریم باید بدانیم کار فرهنگی،کاری زمان‌بر، بدون شتاب زدگی در نتیجه و نیازمند سرمایه‌گذاری بلندمدت است. مانند تولید محصولات اقتصادی زودبازده نیست و برای به بارنشستن آن باید سالها هزینه کرد، آموزش داد، اجازه تجربه داد تا سرانجام خروجی فعالیت یک نهاد یا سازمان ادبی وفرهنگی، چند شاعر، ترانه سرا، نویسنده، منتقد و حتی کتابخوان حرفه‌ای و آگاه باشد. به این دلیل است که ادبیات به رابطه «فرافراخوانی» نیاز دارد و به همین دلیل است که اغلب فعالیت‌های نهادهای رسمی ‌ادبی و فرهنگی کشور مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ‌و حوزه هنری، در بلند مدت فایده ای برای ادبیات ندارد، کافی است وقت بگذارید و ببینید این سازمان‌ها و نهادهای رسمی‌ و مسؤول در سال چند بار «فراخوان» منتشر می‌کنند!

آرش شفاعی

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران