جشنواره "سینما حقیقت" و فیلمهای پر زحمتی که نادیده گرفته شدند
سینما حقیقت امسال، آثار رنگارنگی داشت، اما باید پرسید چرا برخی فیلمهای پرزحمت و پرمخاطب جشنواره امسال از سوی هیئت داوران به صورت کلی نادیده گرفته شدند؟
خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی
طبیعی است که بعد از پایان هر جشنوارهای عدهای خوشحال باشند و عدهای ناراحت؛ افرادی احساس کنند حق به حقدار رسیده و افرادی دیگر بگویند که حقشان خورده شده است. از سوی مقابل، این جمله کلیشهای هم همواره از سوی جشنوارهها مطرح شده که «فلان فیلمها سلیقه هیئت داوران نبوده و علیرغم شایستگی جایزه نگرفته است!»
اگر از این حرفها بگذریم، باید به یک نکته مهم دقت کنیم و آنهم این است که جشنوارههای سینمایی بهترین محل برای شنیدن حرفهای جدید، تماشای تکنیکهای نو سینمایی و دمیدن روح تازه در سینمای کشور است. پس باید از فیلمهایی که این مؤلفهها را در بطن خود دارند حمایت کرد تا نسیمهای تازه دمیده شده، ادامه پیدا کند و روح تازهای به گفتمان سینمایی حاکم بر کشور بدمد.
اگر غیر از این باشد، کارگردانهای این آثار به مرور دلزده شده و ممکن است مسیر خود را به سمت جاده «فیلمهای جشنوارهپسند خارجی» منحرف کنند. این بزرگترین آسیبی است که یک فیلمساز میتواند دچارش شود؛ تکرار در فرم، ایده و محتوا برای جشنوارهپسند شدن!
جشنواره سینما حقیقت در شرایطی شب گذشته برگزیدگانش را شناخت که برخلاف پیشبینیها برخی فیلمها دستشان از جایزه کوتاه ماند و حتی در هیچ بخشی کاندید هم نشدند. این اتفاق در حالی رخ داد که در طول اکرانها بسیاری از مخاطبان این آثار، راضی از سینما بیرون میآمدند و آن فیلمها را دوست داشتند. این همه اختلاف بین داور و بیننده کمی غیر طبیعی است!
اکران شلوغ مستندهایی نظیر «برزخیها»، «آقا نعمت» و حتی «ماراتن به سوی خط باریک قرمز» به خوبی گواه این ماجراست که مخاطبان، این مستندها را دوست داشتند اما عجیب است که هیئت داوران برخلاف نظر مخاطبان، این فیلمها را خیلی دوست نداشتند. در اتفاقی تعجببرانگیز، مستندهای «برزخیها» و «آقا نعمت» در هیچ بخشی حتی کاندید هم نشدند و مستند «ماراتن به سوی خط باریک قرمز» تنها در بخش کارگردانی نامزد شده بود.
نگاهی به مستند «برزخیها» نشان میدهد که کارگردان جوان این فیلم به خوبی توانسته سوژهای حساس و مهم را از لابهلای سطور تاریخی بیرون کشیده و روایتی شُسته رفته به مخاطبش برساند. تحقیق و پژوهش بسیار خوب افشار در کنار جمعآوری تصاویر آرشیوی غنی که بسیاری از آنها دیده نشده بودند، فیلم قابل احترامی را روانه سینما حقیقت کرده بود، اما عجیب است که این مقدار تلاش و پشتکارش از دید هیئت داوران دور مانده است.
درست است که مستند «برزخیها» از جایی به بعد به سمت فردین، بازیگر سالهای پیش از انقلاب منحرف شده و از هدف اصلی خود کمی باز میماند، اما این موضوع به قدری بزرگ و تأثیرگذار نیست که برهمین اساس، بتوان بر همه ویژگیهای مثبتش چشم بست. فراموش نکنید افرادی که عارف افشار جلوی دوربین خود آورده تا درباره برزخیها صحبت کنند، افراد دمدستی نیستند، همگی از چهرههای مطلع و از صاحبنامهای سینمای ایران بوده و به خوبی درباره ریز و بم اتفاقاتی که منجر به توقیف این فیلم و حواشی بعد از آن شد، صحبت میکنند.
سؤال مهم اینجاست که آیا «برزخیها» روح تازهای در سینمای مستند نیست؟ چرا این فیلم به راحتی نادیده گرفته میشود؟ به این دلیل که یادی از فردین کرده است؟ اگر میگوییم سینمای مستند پیشرو است، پس نباید به بهانه یکی دو اسم و برخی اختلاف نظرها، جلوی پیشرو بودن آن را گرفت.
از سویی دیگر، نگاهی به فیلم «آقا نعمت» نشان میدهد که مستندساز سوژهای بکر را پیدا کرده و همین موضوع آن را به اثری قابل تحسین تبدیل کرده است. «آقا نعمت» نه مستندی اجتماعی است و نه ورزشی، بلکه تلفیقی از این دو است و تکروستا سوژهای اجتماعی را به شیوهای متفاوت و در قالب یک رقابت ورزشی به نمایش گذاشته است.
اگر مستندهایی نظیر "A157"، "متهمین دایره بیستم"، "خط باریک قرمز" و ... را به دلیل انتخاب سوژهای جدید و بکر تحسین میکنیم، پس نباید به راحتی از سوژه مستند "آقا نعمت" و تلاشهای کارگردانش برای پیدا کردن آن بگذریم. فردی که به شیوهای اعجابانگیز کوه دماوند را فتح میکند و رکوردی تکرارنشدنی از خود به یادگار میگذارد.
علاوه براین، نباید فراموش کنیم که مستندساز برای همراهی با این سوژه چه زحمات زیادی را متحمل شده است. تکروستا کوهنورد نبوده و نیست و برای همراهی با آقا نعمت تصمیم میگیرد سبک زندگیاش را به کل تغییر بدهد. پیادهرویهای طولانی، صعود به قلل مختلف و تجربه یک ماه زندگی در دامنه کوه با دمای منفی 25 درجه، بخشی از زحماتی است که او برای ساخت فیلمش متحمل شده است. این اتفاق در حالی است که او میتوانست سوژهای آسانتر و آپارتمانی پیدا کرده و مستندی به مراتب سادهتر بسازد که شاید جشنوارهپسندتر نیز باشد. کافی است نگاهی به رقبای او در بخش بلند ملی و فیلم هایی که جایزه گرفتند، بیندازید تا بهتر متوجه شوید که این مستند خوشساخت نیز نادیده گرفته شدهاست.
آیا این انتخاب سوژه، آنهمه زحمت و مرارت برای همراهی با او و در نهایت روایت امید که در زیرمتن فیلم گنجانده شده است، حتی ارزش نامزدی در یک بخش را نداشت؟
مستند «ماراتن به سوی خط باریک قرمز» کتایون جهانگیری نیز از آثار قابل احترام جشنواره امسال سینما حقیقت بود. مستندی محیطزیستی و مطالبهگر که نسبت به وقوع یک اتفاق تلخ هشدار میداد. این فیلم نیز مورد بیمهری قرار گرفت.
جشنواره امسال سینما حقیقت، آثار خوبی داشت، اما فیلمهایی که جایزه نگرفتند و ازشان نام بردیم، حتماً آثار ارزشمندی بودند که مورد بیمهری قرار گرفتند. این فیلمها نماینده آثاری بودند که روح تازهای در جشنواره امسال دمیدند و بیمهری به آنها میتواند کارگردانان آنها را دلسرد کند. شاید بهتر بود هیئت محترم داوران کمی از رویکردهای سلیقهای فاصله میگرفت.
انتهای پیام/