استراتژی آمریکا برای انتقام از پیروزیهای سوریه و راههای مقابله با آن
آمریکا که نتوانست اهداف خود را به روش نظامی و در پروژه جنگ جهانی تروریسم علیه سوریه محقق سازد، به یک استراتژی جنایتکارانه دیگر ضد ملت این کشور روی آورده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، بعد از محاصره اقتصادی خفقانآور آمریکا علیه سوریه برای تسلیم کردن ملت این کشور و تحریمهای ظالمانهای که تحت عنوان «قانون سزار» ضد سوریها در سال 2019 تحمیل شد، اخیرا ایالات متحده دست به اعمال تحریمهای جدیدی علیه دمشق زده که علاوه بر تنگتر شدن حلقه محاصره اقتصادی سوریه بخش بهداشتی و درمانی این کشور به ویژه بیماریهای صعبالعلاج از جمله سرطان را به شدت تاحت تاثیر قرار میدهد.
در همین زمینه دکتر «امین محمد حطیط» کارشناس نظامی و امور راهبردی منطقه در یادداشتی برای روزنامه البناء نوشت، وقتی آمریکا دروغ «بهار عربی» را منتشر کرده و باندها و گروههای تروریستی را به منطقه فرستاد، درواقع در حال تکمیل اجرای یک نقشه استراتژیک اساسی برای ویرانی 6 کشور عربی و برچیدن ارتش رسمی آنها با هدف تامین امنیت رژیم صهیونیستی و تضمین بقای آن در منطقه بود تا بدین ترتیب غرب به سرکردگی آمریکا بتواند بر کل منطقه مسلط شده و بدون دردسر، منابع و ثروتهای آن را غارت کند.
آمریکا در لیبی موفق به اجرای سناریو خود شد و سپس جنگ ویرانگر یمن را به راه انداخت و به خرابکاریهای خود در عراق نیز ادامه داد؛ اما در سوریه شکست خورد و سپس درصدد راهاندازی پرونده ویرانی الجزایر بود که آن را تا فرصتی مناسب به تعویق انداخت. محور مقاومت که پیروزیهای خود را مقابل پروژه آمریکایی-صهیونیستی از سال 2000 آغاز و در سال 2005 آنها را تقویت و سپس در 2006 این پیروزیها را تکمیل کرد، در جریان جنگ جهانی تروریسم علیه سوریه تواناییهای خود را برای مقابله با توطئههای غربی به سرکردگی آمریکا به اثبات رساند.
هم زمان با کلید خوردن پروژه بحران سوریه، مقدمات شکست برنامههای استعماری آمریکا نیز فراهم شده و جهان در مسیر چندقطبی شدن حرکت کرد؛ مسئلهای که با استعمارگری و انحصار و یکجانبهگرایی و جاهطلبیهای آمریکا در تضاد است. اکنون بعد از گذشت یک دهه از جنگ جهانی تروریسم علیه سوریه آمریکا مطمئن شد که دمشق مانع اصلی دستیابی واشنگتن به اهداف و جاهطلبیهای خود بوده و روشهای مختلف از جمله جنگ نظامی و سرازیر کردن تروریستها به سوریه نمیتواند سوریها را به عقب براند یا آمریکا را به اهداف استراتژیک خود برساند.
بنابراین آمریکاییها اقدام به اتخاذ یک استراتژی وحشیانه و غیرانسانی علیه سوریه کردند که در قالب «جنگ نرم» یا همان جنگ اقتصادی توصیف میگردد. ایالات متحده در چارچوب تحریمهای موسوم به «قانون سزار» محاصره شدیدی را ضد ملت سوریه آغاز کرد که این ملت را از رفع اکثر نیازهای خود برای زندگی محروم میکند و هم زمان با این محاصره ظالمانه، اشغالگران آمریکایی در حال غارت منابع طبیعی و نفت و گندم و .. در سوریه نیز هستند و مردم این کشور را از ثروتهای خودشان محروم میکنند.
آمریکا بعد از اینکه متوجه شکست خود در عرصه میدانی و نظامی سوریه شد، در سال 2019 «قانون سزار» را راهی برای انتقام وحشیانه از موفقیتهای سوریه دید و برای اینکه تاثیرات آن جامع و عمیق باشد، این تحریمها را به طرح «مایک پامپئو» وزیر خارجه سابق آمریکا برای نابودی لبنان از نظر اقتصادی و اجتماعی و امنیتی ضمیمه کرد تا راههای گشایش اقتصادی سوریه و لبنان را ببندد.
در زمینه اجرایی، آمریکاییها توانستند مردم لبنان و سوریه را دچار رنج و فقر بیشتر کنند و این پروژه ایالات متحده را میتوان در راستای نسلکشی ملتهای عربی در جنبههای معیشتی و اقتصادی توصیف کرد. اما هدف اصلی آمریکا از تحریمهای خود علیه سوریه که دستیابی به همان اهداف شوم پروژه موسوم به «بهار عربی» بود محقق نشد.
سوریه در کنار متحدان خود از محور مقاومت توانست در میدان مقابله با 85 کشوری که مستقیم و غیرمستقیم در تجاوز ضد آن مشارکت داشتند و همچنین بیش از 360 هزار تروریست، به پیروزی برسد و بیش از سه چهارم اراضی خود را از چنگال تروریستها خارج کرد. این پیروزی آمریکا، شکست بزرگی برای سیاستهای استکباری و سلطهطلبی آمریکا بود. جنگ نرم و البته وحشیانهای که ایالات متحده بعد از شکست جنگ نظامی ضد سوریها آغاز کرده، 3 رکن و هدف اساسی دارد:
-طولانی شدن درگیریها و جلوگیری از سرمایهگذاری سوریه بر دستاوردهای میدانی خود، جلوگیری از بازگشت سوریها به زندگی عادی و ممانعت از آغاز روند بازسازی سوریه و بازگشت آوارگان سوری از کشورهای همسایه به خانههای خودشان.
-حمایت ار پروژه جدایی طلب کردها در شمال شرق سوریه و محافظت از گروههای تروریستی مانند داعش و جبهه النصره و تحریر الشام و ... برای روشن نگه داشتن آتش فتنه آنها مقابل دولت سوریه و استفاده دوباره از کارت تروریسم ضد این کشور در فرصت مناسب.
-تشدید بحران اقتصادی سوریه و تبدیل کردن جنگ نرم علیه این کشور به نوعی نسل کشی که از سال 2019 با عنوان «قانون سزار» با هدف گرسنگی دادن به ملت سوریه و به زانو درآوردن آنها آغاز شد. امروز آمریکا دور تازهای از محاصره اقتصادی خود را که وحشتناکتر از قانون سزار است ضد سوریه به بهانه «مبارزه با قاچاق مواد مخدر» آغاز کرده است.
استراتژی آمریکا در حال حاضر علیه سوریه به ویژه در فصول اخیر آن یکی از بدترین نوع تجاوزات و جنایات بینالمللی علیه کشورها و ملتها به شمار میرود. تحریمهای جدید واشنگتن ضد ملت سوریه، آنها را از اساسیترین نیازهای زندگی به ویژه در زمنیه منابع انرژی و غذا و دارو محروم میکند.
راهکارهای مقابله با جنایات آمریکا ضد ملت سوریه
فصل آخر کتاب تجاوزات آمریکا علیه سوریه شامل غیراخلاقیترین و جنایتکارانهترین اقداماتی است که همه کشورهای عربی و دوستان سوریه در منطقه و جهان را مکلف به پاسخگویی میکند و باید مقابل این جنایتها ایستاد. اقداماتی که باید به این منظور انجام شود به شرح زیر است:
-در سطح عربی و اسلامی و به طور کلی انسانی، باید بر این اساس عمل کرد که سوریه کشوری است که مورد تجاوز ناعادلانه قرار گرفته و در موقعیت دفاع مشروع از خود قرار دارد. آمریکا با این تجاوزات وحشیانه خود آرمان و مسائل انسانی عربی و کل امت اسلامی و در راس آنها آرمان فلسطین را هدف قرار داده و اگر سوریه تسلیم این پروژههای ایالات متحده شود درواقع رژیم اشغالگر صهیونیستی به اهداف خود در منطقه رسیده و قبل از هرچیزی حقوق ملت فلسطین پایمال میگردد.
بنابراین ایستادن در کنار سوریه و حمایت از آن قبل از هرچیز یک وظیفه اخلاقی و انسانی است.
-در سطح حقوق بشری نیز افراد دارای تخصص و صلاحیت باید در مجامع بینالمللی که به حقوق بشر اهمیت میدهند یا خود را حامی حقوق انسانها میدانند، اقدام کنند و از آنها بخواهند با سیاست نسلکشی که آمریکا ضد سوریه در پیش گرفته مقابله و آن را متوقف کنند.
-در سطح رسانهای نیز میبینیم که رسانهها نقش مهمی در افشای تجاوزات آمریکا و شفافسازی جنایات آن در سوریه دارند. فاش کردن تجاوزات آمریکا در ابعاد مختلف و پرداختن مستمر به آنها از طریق گزارشهای خبری و برنامههای تلویزیونی و ... بسیار مهم است.
-در سطح عمومی و مردمی، مشارکت در فعالیتهای جمعی مانند تجمع و تظاهرات مقابل سفارتخانههای آمریکا و سایر کشورهای غربی در رد و محکوم کردن جنایات این کشورها علیه سوریه، اهمیت زیادی دارد.
-در سطح مادی نیز میبینیم که دولتها و گروههای مختلف از کشورهای متحد و دوستان سوریه نقش زیادی در کمک به مردم این کشور داشتهاند و همه طرفهایی که میتوانند با ارائه کمکهای مالی از درد و رنج ملت سوریه بکاهند، نباید دریغ کنند.
در پایان این ملت سوریه هستند که یک مقاومت ملی استثنائی در برابر اشغالگریها و تجاوزات و جنایات آمریکا رقم زده و اجازه اجرای پروژههای مخرب این کشور را نمیدهند.
انتهای پیام/