آمار تکان‌دهنده از تجاوز به دختران و زنان در آمریکا

آمار تکان‌دهنده از تجاوز به دختران و زنان در آمریکا

دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه گفت: برای ۳۵ درصد دختران در مدارس آمریکا مزاحمت‌های جنسی روی داده است و از هر ۵ دختر دانشجو در آمریکا یک نفر مورد تجاوز قرار می‌گیرد که فقط ۵ درصد آنها به پلیس گزارش می‌کنند.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، کاظم غریب‌آبادی؛ معاون امور بین‌الملل قوه قضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران با حضور در برنامه تلویزیونی صف اول به عملکرد این ستاد در حوزه‌های مختلف پرداخت که متن آن به این شرح است:

یکی از موضوعاتی که اخیراً بیش از همه مستحضر هستید، فشار و هجمه‌های رسانه‌ای و دیپلماتیکی است که علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال می‌شود به ویژه قصاص‌هایی که برای عاملان اغتشاشات اخیر اتفاق افتاد و احکامی که صادر شد، آیا ستاد تا الان اقدامی انجام داده در برابر این هجمه‌ها یا اساساً بنا دارد که با نوعی حرکت کنشگری، حجم این هجمه‌ها را کاهش دهد یا اساساًَ خیلی به جهت این که کار سختی است امکان یا بنای ورود ندارد؟

وقتی ما با موضوع اغتشاشات مواجه شدیم سیاستی را مبتنی بر دو بُعد تعریف کردیم؛ یکی روشنگری راجع به ماهیت این اغتشاشات و دیگری هم مطالبه گری یعنی سیاست ما صرفاً نباید سیاست تدافعی باشد. ادعا‌ها و اتهاماتی را طرف مقابل طرح کند و ما هم به صورت مداوم مشغول توجیه آن اقدامات باشیم یا برنامه‌ها و سیاست‌های خودمان یا به ادعا‌ها و اتهامات آنها بخواهیم پاسخ دهیم. این سیاست راهبردی را که تعریف کردیم به طور مناسبی هم پیگیری کردیم. برای ما مهم بود که یک روایت واقعی و صحیحی از آن چیزی که در جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد به افکار عمومی بین‌المللی هم ارائه کنیم. ماشین تبلیغاتی و رسانه‌ای غرب و آمریکا و هم چنین متحدان و هم پیمانانشان کاملاً به کمک آنها آمدند از فضای مجازی استفاده عظیمی کردند و واقعیت‌ها را وارونه جلوه دادند. شما یک وقتی در این جامعه هستید خودتان می‌بینید چه روی می‌دهد، یک وقت است که وقایع و تحولات در یک کشور دیگر را از دریچه برخی رسانه‌هایی که مأموریت خاص برای خود تعریف کردند دنبال می‌کنید. جامعه بین‌المللی و کشور‌ها و افکار عمومی از دریچه آن رسانه‌ها و فضای مجازی با تحولات ایران آشنا شدند. اینجا این کار بسیار سختی است که شما بخواهید به عنوان فقط یک کشور در مقابل تمامی افکار عمومی بتوانید این افکار عمومی را اصلاح کنید و واقعیت‌ها را معرفی کنید، ولی در حد توان و ظرفیت خودمان با استفاده از ظرفیت‌هایی که داریم، وزارت امورخارجه، سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌هایمان در خارج از کشور، سازمان‌های بین‌المللی توانستیم تا حدی این روایت صحیح را منعکس کنیم. شما با یک پدیده تجمع مسالمت‌آمیز که مواجه نبودید، آن چیزی که الان غربی‌ها پافشاری می‌کنند، آمریکایی‌ها حتی متأسفانه ساز و کار‌های حقوق بشری بین‌المللی هنوز که هنوز است می‌گویند ایران با تجمعات مسالمت‌آمیز برخورد شدید و با استفاده از زور افراطی داشته، آنها این واقعیت‌ها را نمی‌خواهند ببینند. نمی‌خواهم بگویم که نمی‌بینند.

واقعاً نمی‌خواهند ببینند. اگر این گونه هست چرا که حدود 80 نفر عوامل مجری قانون ما شهید شدند. همه از سپاه و بسیج و نیروی انتظامی، چرا بیش از سه هزار ساختمان، خودرو و موتورسیکلت توسط اغتشاشگران تخریب شد. اگر یک تجمع مسالمت‌آمیز است، تخریب و تحریق برای چه؟ هر کسی اگر انتقاد و اعتراضی دارد می‌تواند بیاید و این انتقاد و اعتراض خود را به گوش مسئولین ذیربط برساند. حالا امکان دارد که کسی بگوید که مجوز نمی‌دهند، ما الان بخش اعظمی از تجمعاتی که در چند سال اخیر داشتیم بدون مجوز بود، یعنی غیرقانونی بود، اما هیچ برخوردی هم نیروی انتظامی یا پلیس که تأمین کننده نظم و امنیت عمومی است با این تجمعات حتی غیرقانونی هم انجام نداد و اجازه دادند حرف خودشان را به مسئولین و دستگاه‌های ذیربط برسانند یا اقدامات مخرب دیگری که توسط این اغتشاشگران انجام شد. اگر ما لیست اقدامات اینها را مرور کنیم، یک سیاهه بلند و بالایی است. مثلاً تا الان بیش از 9 هزار قبضه سلاح گرم و سرد از اغتشاشگران کشف شده، نه این که بگوییم از لب مرز و ورودی مثلاً نیرو‌های امنیتی یا انتظامی ما آنها را کشف کردند، نه در حین اغتشاشات و برای ورود به اغتشاشات و بیش از 100 نفر از عوامل وابسته به گروه‌های تروریستی تا الان دستگیر شدند که مستقیماً در اغتشاشات حضور داشتند، اینها یا وابسته به گروهک تروریستی منافقین بودند یا سایر گروهک‌های تروریستی و فضای مجازی را وقتی شما رصد می‌کنید می‌بینید توئیتر، اینستاگرام و واتساپ تمام قد از این جریان حمایت کردند. حمایت‌هایشان هم مشخص است مثلاً من دو سه آمار عرض کنم؛ مثلاً در اینستاگرام بیش از یک میلیون پست ایجاد شد و تبلیغ کردند برای فروش سلاح، در همین زمان اغتشاشات یک میلیون پست برای فروش سلاح. وقتی مرکز ملی فضای مجازی ما مکاتبه کرد با شرکت مِتا که شما حداقل این صفحاتی که تبلیغات خشونت است ببندید، آنها دیدید که گفتند درخواست ایران برای ما هیچ اهمیتی ندارد، ولی همزمان دیدید حتی کوچک‌ترین اشاره‌ای به نام شهید حاج قاسم سلیمانی اگر در هر پیج و صفحه اینستاگرامی بود آن صفحه را بلوکه و بسته‌اند. می‌خواهم بگویم که یک حمایت همه‌جانبه و برنامه‌ریزی و سازماندهی شده بود، این گونه نبود که بگوییم، واتساپ، اینستاگرام و توئیتر برای دفاع از آزادی بیان آمده‌اند وسط، خودشان می‌دانند که آزادی بیانی در کار نیست. یک جنگ ترکیبی است که رسانه‌ها و فضای مجازی هم بخشی از آن را باید آن نقش خود را ایفا کنند، یا ایران اینترنشنال یا بی بی سی فارسی پخش عادی برنامه‌های خود را متوقف کردند و 24 ساعته اختصاص دادند. ما الان بررسی کردیم کار‌های پژوهشی دقیقی انجام دادیم و حتی برنامه‌هایی که این دو شبکه پخش کردند حتی با کد‌های خود آفکام که نهاد نظارتی بر رسانه‌های انگلیس است با آنها هم مغایرت دارد. البته دستگاه قضائی ما پرونده‌ای علیه این رسانه‌ها باز کرده و مشغول تحقیقات و بررسی است. یا توئیتر در ماه حدود چهارهزار حساب فارسی باز می‌کند برای کاربران. فقط در یک ماه اول اغتشاشات 50 هزار حساب ساختگی توئیتر باز کرد به زبان فارسی این را 50 هزار فرد حقیقی مدیریت نمی‌کردند، دست ربات‌ها بود که یک جنگ و عملیاتی روانی علیه جمهوری اسلامی ایران اینها ایجاد کنند. ما با یک چنین وضعیتی مواجه بودیم، اما به خوبی به نظرم این موضوع مدیریت شد. اگر کسی بخواهد حرفش را به گوش مسئولین برساند، ما افتخارمان این است که باید بتوانیم این کار را انجام بدهد، اما ایجاد ناامنی و اغتشاش را هیچ کس نمی‌پذیرد. شما در همین روز‌های اخیر شاهد بودید که در کشور‌های اروپایی؛ فرانسه، آلمان و انگلیس، همین‌هایی که مدعی حقوق بشر هستند و از ما انتقاد کردند چگونه با همین مردمی که آمدند در خیابآنها برخورد کردند. حتی در انگلیس طرحی را آوردند که باید ارتش بیاید وسط میدان و با این گروه‌های مردمی که در خیابان هستند مقابله کند. ما این روایت‌ها را به گوش افکار عمومی و سازمان‌های بین‌المللی رساندیم و هدفمان هم واقعاً این نبود که بخواهیم بگوییم یک جعل تصویر بخواهیم ایجاد کنیم، نه واقعاً جعل تصویر نبود، واقعیت‌ها در این زمینه بود.

این را با چه ساز و کاری به کدام دستگاه‌ها و نهاد‌ها رساندید؟

ما یک ابزار و یک ظرفیت بسیار خوب ما؛ وزارت امورخارجه و سفارتخانه‌های ما هستند. ما شاید بیش از 30 گزارش روشن گرایانه در این زمینه‌ها تهیه و تدوین شد و از طریق سفارتخانه‌های ما به سمع و نظر مقامات مختلف آن کشور‌ها رسید در سازمان‌های بین‌المللی؛ در نیویورک، در ژنو، شورای حقوق بشر، سازمان ملل، این مباحث مطرح شد در ملاقات‌های متعددی که بود. سفرای کشور‌های خارجی که در ایران مقیم هستند با اینها نشست‌های مختلف گروهی و فردی برقرار شد و همین اطلاع رسانی‌ها برای آنها هم ارسال شده، تمام ظرفیتی که موجود بود از آن استفاده شد. برخی رسانه‌ها هم به کمک آمدند و سعی کردند این واقعیت‌ها که تعمداً آن کشور‌ها و رسانه‌ها به آن نمی‌پردازند را بخواهند برجسته کنند.

آیا این کشور‌ها و دولت‌هایی که شما با آنها ارتباط گرفتید و این روشنگری اتفاق افتاد؛ اصطلاحاً مدیریتی یا دسته بالایی را بر رسانه‌هایشان دارند، چون ماجرای اصلی چیزی است که در رسانه اتفاق می‌افتد، آیا رسانه‌ها تبعیتی دارند که بخواهند آن را منعکس کنند؟ منظورم این است که اتفاق در رسانه می‌افتد، ولی ما از طریق مثلاً دولت‌ها و حاکمیت‌ها اقدام می‌کنیم، آیا این نتیجه‌بخش است به نظرتان؟

این که ما انتظار داشته باشیم که مثلاً مقامات مسئول کشور‌های دیگر هم بیایند آن ظرفیت رسانه‌ای را فعال کنند در خدمت ما، به نظرم خیلی امکان پذیر نیست، آن رسانه‌هایی هم که الان فعال هستند شما می‌بینید که رسانه‌های معدودی هستند، ولی در واقع برد رسانه‌ای قوی‌ای دارند، به دلیل حمایتی که از سوی نظام سلطه می‌شوند و کشور‌های غربی و آمریکا و با ابزار‌های مالی، سیاسی، حتی اطلاعاتی که به پشتیبانی و حمایت آنها بر می‌آید. این واقعیت را ما باید بپذیریم که ما در حوزه رسانه و ارتباط با افکار عمومی، ابزار‌های لازم را در اختیار نداریم. یکی از مشکلات این است. نمی‌خواهم بگویم ضعیف عمل می‌کنیم، شاید هم یک مقداری ضعیف عمل کنیم، اما واقعاً آن ابزار‌های لازم را نداریم. یک جمهوری اسلامی ایران است با برخی دشمنانی که در مقابلش هستند با استفاده از ظرفیت‌های متفاوت و مختلف آنها، آنها چه میزان ظرفیت در حوزه رسانه دارند، ما چه میزان ظرفیت داریم؟

منظورم این است که نوع ارتباط مستقیم با رسانه‌ها از این جنس که مثلاً یک نشست خبری با حضور نمایندگان خارجی در تهران یا ایران برگزار شود، صرفاً این اتفاق افتاده، ما در بیش از 130 کشور دنیا نمایندگی دیپلماتیک کنسولی داریم. یکی از وظایف مهمی که سفرای ما و مقامات دیپلماتیک ما برعهده دارند ارتباط با افکار عمومی و استفاده از ظرفیت دیپلماسی عمومی است. مصاحبه‌های متعددی را نمایندگی‌های ما در خارج از کشور با رسانه‌های مقیم انجام دادند. نشست‌های مختلفی را با سازمان‌های مردم نهاد، مجامع آکادمیک و پژوهشی انجام دادند، با مؤسسات مطالعاتی، یعنی سعی کردند از آن ظرفیت‌هایی که در محیطی که کار می‌کنند در آن کشوری که در آن حضور دارند استفاده کنند، بله این اتفاق افتاده است.

شما هم نشست برگزار کردید به عنوان دبیر ستاد؟

من در سفری که به نیویورک داشتم و همچنین سفری که به ژنو داشتم تمرکزمان را گذاشتیم برای کار با کشورها، چون بحث قطعنامه مطرح بود، بله در کنارش هم نشست‌های غیررسمی توجیهی با برخی از رسانه‌ها ما داشتیم. در همین جا هم ما گاهی اوقات با استفاده از ظرفیت و کمک وزارت ارشاد جلسات توجیهی را با رسانه‌ها در یک قالب دوستانه و رسمی برگزار می‌کنیم، مثلاً در همین مدت اخیر ما دو سه نشست با تمام رسانه‌ها، وزارت ارشاد برقرار کرد و ما هم حضور پیدا کردیم و صحبت داشتیم و باید هم از این ظرفیت ما استفاده کنیم. حتی من این ایده را مطرح کردم که ما دعوت کنیم از رسانه‌های کشور‌های دیگر از خارج از کشور، درست است دفتر و نمایندگی دارند، ولی در واقع از همان مراکز خودشان هم ما دعوت کنیم تعدادی از اینها سفر داشته باشند که اخیراً همین هفته قبل تا همین هفته که ما هستیم حدود 9 یا 10 رسانه از پنج شش کشور آمدند ایران و برنامه‌های مختلفی را هم داشتند، رفتند داخل شهر، داخل مردم، برخی بازدید‌ها برایشان تدارک دیده شده، برخی مصاحبه‌ها انجام دادند، ولی این کفایت نمی‌کند ما باید یک گستره بیشتری را باید پذیرا باشیم از رسانه‌ها که بیایند از نزدیک خودشان واقعیت‌ها را ببینند.

اثربخشی اش را چقدر می‌دانید، اقداماتی که الان انجام شده چه میزان اثربخشی و چقدر توانسته آن هجمه را کاهش دهد؟

این اثر کار با رسانه‌ها؛ اثر ضعیفی نیست، شاید برخی بر این عقیده باشند رسانه‌ها هم یک جهت‌گیری خاصی دارند، ولی من نظرم این است که ما نباید مأیوس شویم بگوییم اگر این گونه باشد برخی کشور‌ها هم همین جهت گیری خاص را دارند. کار و صحبت و دعوت اینها اثر خود را خواهد گذاشت. افکار عمومی خارج از کشور بسیار متکی به آن مطالبی هستند که از رسانه‌های خود دریافت می‌کنند. اگر ما آن رسانه‌هایی که مقبولیت بیشتری در جامعه خود دارند، آنها را دعوت کنیم و با آنها صحبت کنیم و بیایند واقعیت‌ها را در محیط ببینند، میزان اثرگذاری بیشتر هم خواهد شد. اگر با رسانه‌های ضعیف‌تر که پایگاه قوی‌ای در آن کشور‌ها ندارند ارتباط بگیریم طبیعتاً اثر اقدامات ما هم گسترده نخواهد بود.

اگر موافقید راجع به بحث لغو عضویت ایران در کمیسیون مقام زن می‌خواهیم صحبت کنیم با مقدمه یک گزارش. (پخش گزارش) برای اتفاقی که افتاد و لغو عضویتی که رخ داد چه اقداماتی در مقابل صورت گرفته؟

راجع به اقدامات هم صحبت خواهیم کرد. یک مقدار باید بحث تحلیلی داشته باشیم که چرا اصلاً آمریکا این اقدام را انجام داد؟ آیا این اقدام صحیحی بود، باید این اتفاق می‌افتاد؟ و بعد به اقداماتی که مجموع کشور انجام دادند در این زمینه اشاره‌ای خواهم کرد. آمریکا یک جنگی را علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته که ظاهر این جنگ یک جنگ سخت نیست، اما ترکیبی از عناصر مختلف در این مشاهده می‌کنیم که یک مورد این که مرتبط با همین سؤال هم هست بر می‌گردد به استفاده از ابزار سازمان‌های بین‌المللی برای اعمال فشار بیشتر به جمهوری اسلامی ایران. این هم یک حلقه در آن زنجیره آمریکا برای اعمال فشار است. کل این داستان حقوق بشر از آن قطعنامه‌ای که در شورای حقوق بشر طراحی کردند و ایجاد هیأت به اصطلاح حقیقت یاب تا خاتمه عضویت ایران در کمیسیون مقام زن؛ اینها کاملاً پخت و پز‌های سیاسی برای اعمال فشار بیشتر است. ظاهر کار آمریکا آمد اعلام کرد که ایران حقوق زنان را نقض می‌کند و این کشور صلاحیت ندارد که در کمیسیون مقام زن حضور داشته باشد. شما جالب است ترکیب این کمیسیون مقام زن را بررسی کنید اگر اشتباه نکنم افغانستان هم عضو کمیسیون مقام زن باشد. کاری نداریم با کشور همسایه و دوست افغانستان، ولی فقط به عنوان یک نمونه من این را اشاره کردم. آمریکا خودش کشور‌های غربی که آن جا هستند آیا واقعاً در زمینه حقوق زن چه کار‌هایی کردند؟ اگر اجازه بدهید، چون این موضوع موضوع مهمی است، ما الان همین برنامه‌هایی که با آن مواجه هستیم، مواضع ناعادلانه‌ای که کشور‌های غربی می‌گیرند، دخالتی‌هایی که انجام می‌دهند، اخیراً احضار‌های سفرای ما در برخی کشورها، مواضع بسیار تند، غیردیپلماتیک و بی‌ادبانه بعضاً، اینها همه به بهانه چیست؟ این که ایران حقوق زنان را نقض می‌کند و آنها خودشان را مدافع حقوق زن جلوه می‌دهند. ما الان وضعیت زنان در جمهوری اسلامی ایران را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم، با برخی از کشور‌های غربی این وضعیت را مقایسه کنیم، ببینیم آیا ما به زن به عنوان یک ابزار داریم نگاه می‌کنیم یا خیلی متحجرانه اعتقادمان این است که زن باید در همان پستوی خانه بماند و هیچ حق زندگی و مشارکت اجتماعی ندارد؟ اینها الان نیست، هیچ کدام از اینها نیست، صحبت‌ها و فرمایشاتی که مقام معظم رهبری اخیراً داشتند بسیار روشنگرایانه بود، به عنوان مثال برخی آمار‌ها را در رابطه با زنان در خود کشورمان اشاره کنم که این پیامش چیست؟ پیامش این است که سیاست جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی در رابطه با زنان فراهم نمودن مشارکت اجتماعی و سیاسی شان است. نرخ باسوادی زنان الان 99 و سه دهم درصد است که بسیار پیشرفت ما داشتیم نسبت به سالیان قبل. 56 درصد دانشجویان و 48 درصد دانش آموزان دختر هستند. 33 درصد اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها که حدود 25 هزار نفر هستند زنان هستند. ما 23 هزار و 500 زن نویسنده و هزار زن ناشر در ایران داریم. 40 درصد پزشکان متخصص؛ زنان هستند. 900 فیلمساز زن داریم. سه هزار زن به عنوان عضو هیأت مدیره یا مدیرعامل شرکت‌های دانش بنیان هستند. 2300 زن به عنوان مدیرمسئول رسانه‌ها، 19 هزار زن به عنوان مدیران مدارس، انتصاب زنان در موقعیت‌های مدیریت دولتی از 13 و شش درصد در سال 96 الان رسیده به 25 درصد یعنی تقریباً دو برابر شده؛ در چهار تا پنج سال؛ و الان ما بیش از 20 هزار مدیر زن در دستگاه‌های اجرایی داریم. زنان الان به عنوان عضو کابینه، سفیر، فرماندار، شهردار و بخشدار هستند، هرچند عددشان کم است، ولی حضور دارند. ما بیش از هزار قاضی زن داریم در دستگاه قضائی که رقم بسیار بالایی است. حضور زنان در مجلس شورای اسلامی نسبت به دور اول؛ 1650 درصد افزایش پیدا کرده. این وضعیت زنان است، این حاکی از چیست؟ حاکی از یک سیاست است که جمهوری اسلامی ایران خواهان مشارکت قوی زنان در توسعه و پیشرفت کشور است. امکان دارد در برخی بخش‌ها ضعیف هم باشیم. مثلاً مشارکت اقتصادی یا در بخش‌های نیروی کار یا درآمد سرانه، این هم به خاطر مشکلاتی است که ما در حوزه اقتصادی مواجه هستیم نه این که بخواهیم دیدگاه جنسیتی یا تبعیض جنسیتی بخواهیم قائل شویم. شما این را مقایسه کنید با وضعیتی که زنان در کشور‌های دیگر دارند در همین کشور‌های مدعی به ویژه از جنبه اعمال خشونت علیه زنان، چون تمام این مباحثی که با آن مواجه هستیم از فوت خانم امینی شروع شد، خدا رحمتشان کند، ما تسلیت عرض کردیم، دستگاه‌های دولتی و اجرایی همه ابراز تأسف کردند، ولی آیا در کشور‌های غربی این اتفاقات روی نمی‌دهد؟ مثلاً من در مورد آمریکا چند آمار را بگویم؛ برای 35 درصد دختران در مدارس آمریکا مزاحمت‌های جنسی روی داده، از هر پنج دختر دانشجو در آمریکا یک نفر مورد تجاوز قرار می‌گیرد و فقط پنج درصدشان به پلیس گزارش می‌کنند. هر 98 ثانیه یک زن در آمریکا مورد تعرض جنسی قرار می‌گیرد. هر هشت دقیقه یکی از آنها کودک است یعنی با سن پایین. یک سوم از زنان زندانی از کل جهان در آمریکا هستند. حدود 201 هزار زن زندانی در آمریکا داریم. قاچاق یا بردگی جنسی در آمریکا یک صنعت 10 میلیارد دلاری است و از سال 2015 تا کنون 250 زن فقط توسط پلیس آمریکا کشته شدند، یعنی در عرض هفت سال چیزی حدود سالی 35 نفر فقط توسط پلیس. در سال؛ 1800 نفر فقط در آمریکا کشته می‌شوند از زنان، این را مقایسه کنید با حادثه‌ای که در ایران روی داده، بیش از 70 درصد زنان در معرض خشونت جسمی یا جنسی قرار گرفته اند. گزارشگران ویژه حقوق بشری هم بازدید‌هایی نسبت به آمریکا داشتند نسبت به تبعیض گسترده علیه زنان بومی آفریقایی تبار اعتراض کردند و در گزارشات خود اینها را منعکس کردند. حقوق زنان نسبت به مردان در شرایط و مشاغل مشابه پایین‌تر است و زنان سرپرست خانوار در آمریکا 47 درصدند، ما در ایران 12 درصد زنان؛ سرپرست خانوار هستند. بیش از سه هزار نفر در سال زنان توسط مردان کشته می‌شوند. بیش از 45 هزار و 979 نفر خودکشی فقط در سال 2020 بوده که قسمت اعظمی از اینها زنان بودند؛ این آمریکاست. حالا من آمار‌های خیلی خوبی راجع به انگلیس، فرانسه، آلمان و همین‌هایی که ادعای حقوق بشر دارند دارم و اگر فرصت شد لا به لای صحبت‌ها برخی از اینها را اشاره خواهم کرد. آیا این کشور‌ها می‌خواهند بگویند که ما مدافع حقوق زنان هستیم، حالا اینها می‌خواهند الگوی خوبی برای جهان و کشور‌هایی مثل ما باشند؟ اگر اینها دلشان به حال زنان می‌سوزد اول بیایند جامعه خودشان را یک الگوی مناسبی از احترام به حقوق زنان و رفع خشونت علیه زنان ارائه کنند بعد این الگو را صادر کنند به کشور‌های دیگر. طبیعتاًَ ما هم در جمهوری اسلامی همواره استقبال کردیم از این که رویه‌های خوب و تجربیات خوب را استفاده کنیم، اما ما اینها را رویه‌های خوب و تجربیات مناسب، ارزیابی نمی‌کنیم. خودشان صد‌ها مشکل دارند، این راجع به جامعه داخلی خودشان، اگر مدعی هستند که مدافع حقوق زنان ایرانی هستند چرا تحریم‌های ظالمانه را بر نمی‌دارند؟ ما گزارشگر ویژه تحریم‌های یک جانبه چندین ماه قبل ایران بود، گزارشی که به سازمان ملل ارائه کرد خانم دوهان یک جمله اش را نقل می‌کنم که اساس کل گزارش 20 صفحه‌ای ایشان هست که گفته تمامی انواع حقوق بشر مردم ایران در اثر تحریم‌ها تأثیر پذیرفته. حالا مقصر کیست؟ رژیم آمریکا. زنان مگر آسیب ندیدند در بحث تحریم‌ها؟ ما حتی مردممان جانشان را در اثر تحریم‌ها و نرسیدن واکسن و داروی کرونا از دست دادند به خاطر مشکلات تحریمی و عدم امکان انتقال پول برای واردات دارو؛ این مقصر کیست؟ آمریکا و کشور‌های اروپایی که این تحریم‌ها را اجرا می‌کنند. ما 17 هزار قربانی ترور داریم که بخشی از اینها زنان و کودکان هستند، چه کسی اینها را ترور کرده؟ گروهک‌های تروریستی که با حمایت آمریکا و کشور‌های غربی ایجاد شدند و الان هم در این کشور‌ها در بهشت امن زندگی می‌کنند و همچنان از حمایت‌های مختلف آنها بهره‌مند هستند و در آشوب‌ها و اغتشاشات هم سهیم هستند با هدایت این کشورها. اگر دلشان به حال زنان می‌سوزد دست از حمایت از گروهک‌های تروریستی بردارند. آخرین نمونه را اشاره کنم؛ ما در حادثه تروریستی حرم شاهچراغ؛ 15 نفر شهید دادیم از اینها سه نفرشان کودک و زن بودند، یک بیانیه محکومیت از این کشور‌های مدعی و ساز و کار حقوق بشری ندیدیم، اگر شما دلتان به حال حقوق زنان می‌سوزد چرا آنجا سکوت کردید. من اینها را نمی‌گویم که بخواهیم توپ را بیندازیم به زمین کشور‌های مقابل، قطعاً مشکلاتی داریم، قطعاً باید اقدامات دیگری را در دستور کار بدهیم برای ارتقای حقوق بشر، شهروندی و ازجمله فراهم کردن زمینه‌های بیشتر و بهتر برای مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در کشورمان، اما این را بدانید که جمهوری اسلامی تا الان کار‌های بسیار خوبی را انجام داده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای چنین مشارکت و چنین زمینه‌سازی‌ای و آن کشورها؛ کشور‌های صالحی نیستند که بیایند مدافع حقوق زنان یا مدافع حقوق بشر باشند. آنها خودشان متهم هستند. الان خودشان متأسفانه در جایگاه مدعی قرار دادند. با این اوصاف اقداماتی هم در چارچوب همان ظرفیت‌هایی که گفتم؛ وزارت امورخارجه، سفارتخانه‌ها، معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری، بخش‌های ذیربط مجلس شورای اسلامی، ما کمیسیون‌ها و کمیته‌هایی را داریم که مرتبط با این مباحث است، مثل کمیسیون اجتماعی که بحث زنان هم آن جا مطرح است مثل کمیته حقوق بشر که در مجلس داریم، مکاتبات، تماس‌ها و ملاقات‌های متعددی صورت گرفته، مکاتبات مختلفی و همچنین نشست‌های مختلفی هم در تهران و هم در کشور‌های ذیربط و هم در سطح پایتخت‌های کشور‌هایی که عضو شورای اقتصادی و اجتماعی هستند، نهایت تلاشش را به ساختار‌های مختلف جمهوری اسلامی ایران انجام دادند که آمریکا این اقداماتش قرین با موفقیت نشود، ولی این واقعیت را هم باید بدانیم که دشمن در این قضیه از تمامی ظرفیت خود استفاده کرد و فشار بسیار سنگینی را بر کشور‌ها وارد کرد. اخباری که ما بعضاً از برخی دوستان خود دریافت کردیم حاکی از این بود که حتی به دوستان ما که به صورت سنتی از ما در سازمان‌های بین‌المللی دفاع می‌کنند و رأی می‌دهند فشار‌های سنگینی را به ان دوستان وارد کردند که بخواهند رأی شان را جا به جا کنند. مثلاً ما نسبت به یک کشور شاید ابزارهایمان برای ارتقای روابط یا برای ارتقای تعاملات در سازمان بین‌المللی ابزار‌های محدود باشد، اما کشور‌های غربی و آمریکا ابزارهایشان که کنار هم قرار می‌دهند ترکیبی از ابزار‌های تشویقی، ترغیبی و تنبیهی را کنار هم قرار می‌دهند و بخواهند این کشور‌ها را به گونه‌ای وادار کنند که رأی شان را عوض کنند. حتی ما مطلع شدیم برخی کشور‌ها را تهدید کردند آمریکایی‌ها و کشور‌های غربی که اگر همراهی با آنها در قضیه آراء و سازمان‌های بین‌المللی نکنند، برای آنها هم پرونده‌های حقوق بشری باز خواهند کرد. از ترکیبی از این سیاست‌ها استفاده کردند. یعنی بازی بسیار کثیفی را در راستای اهداف سیاست خارجی خودشان راه انداختند. اما باز تمام این مباحث مانع از این نشد که ساختار‌های ذیربط در جمهوری اسلامی ایران کار خود را انجام ندهند. واقعاً تمام تلاش انجام شد، ولی نتیجه هم به خاطر این بازی سیاسی که این کشور‌ها راه انداختند مشخص است. درست است که ما در کمیسیون مقام زن حضور نداریم، اما این یک آسیب به جمهوری اسلامی نیست. این آسیب به یک نهاد بین‌المللی است، کمیسیون مقام زن باید محلی باشد که تفکرات و رویکرد‌های مختلف در آن حضور داشته باشند، شما اگر بخواهید یک کشوری را که یک رویکرد متفاوت دارد از آن کمیسیون حذف کنید و یکپارچه کنید رویکرد‌ها را دیگر آن چه بهره وری‌ای از آن کمیسیون برای مباحث مرتبط با حمایت و ارتقای حقوق زنان می‌توانیم داشته باشیم. بهره وری، اعتبار و تمامیت آن ساختار بسیار آسیب خواهد پذیرفت و شاید در کوتاه مدت این کشور‌های اروپایی و آمریکایی بهره‌ای را از این اقدامات سیاسی خود علیه کشور‌هایی مثل جمهوری اسلامی ایران ببرند، منافعی نصیبشان شود، ولی در میان مدت و بلندمدت این آسیبی که بر این سازمان‌های بین‌المللی وارد می‌کنند بسیار بسیار مخرب‌تر خواهد بود. به عنوان نمونه، الان مثلاً در شورای حقوق بشر ما از دو تا سه سال پیش به سمت دو قطبی رفتن حرکت کردیم، اما از شهریور ماه امسال دیگر کاملاً شورای حقوق بشر دو قطبی شد. ما پنج کشور عضو دائم شورای امنیت داریم، هیچ وقت این کشور‌ها بانی یک قطعنامه علیه یکدیگر نبودند در سازمان‌های بین‌المللی یا در شورای حقوق بشر در ژنو. در همین شهریور ماه کشور‌های اروپایی با حمایت آمریکا قطعنامه‌ای را علیه روسیه مطرح کردند که در آن قطعنامه یک گزارشگر ویژه کشوری برای روسیه نصب کردند.

برای نخستین بار علیه یک کشور دائم عضو شورای امنیت یک قطعنامه اینها آوردند. علیه چین قطعنامه را آوردند مطرح کنند که یک نشست اضطراری و ویژه برای چین برقرار و برگزار کنند و راجع به وضعیت حقوق بشر در یکی از ایالت‌های آن جا صحبت کنند. آن قطعنامه رأی نیاورد و شکست خورد، یعنی الان کشور‌های غربی و آمریکا به جایی رساندند که از ابزار سازمان‌های بین‌المللی علیه تمامی کشور‌هایی که به زعم خودشان دارای یک رویکرد متفاوت هستند سوء استفاده می‌کنند. یک نمونه اخیر آن در همین نیویورک حدود یک ماه و اندی قبل اتفاق افتاد و آن چه بود؟ راجع به بحث قطعنامه خسارت. همین بحث بحران اوکراین که ما شاهدش هستیم، قطعنامه‌ای را آمریکایی‌ها و غربی‌ها در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کردند مبنی بر این که باید روسیه خسارات مربوط به جنگ اوکراین را بپردازد و این خسارات را از منابع مالی که روسیه در کشور‌های مختلف دارد یا سرمایه گذاری که شرکت‌ها و اشخاص مختلف شان انجام دادند یا دولتی از آنجا باید تأمین کنند. این می‌شود یک قطعنامه نظام آور حقوقی و جای این کجاست؟ در شورای امنیت باید تصویب شود. می‌دانند که آن جا وتو خواهد شد، اما آمدند از مجمع عمومی هم سوء استفاده می‌کنند. تمام نظام و ساز و کار‌های بین‌المللی را از ریل خود خارج می‌کنند برای این که به منافع کوتاه مدت سیاسی خود برسند، ولی این چارچوب‌های چندجانبه گرایی را کاملاً دارند ویران می‌کنند با این اقداماتشان.

اگر موافقید در این بخش نگاهی هم داشته باشیم به پیگیری پرونده ترور شهید سلیمانی، چون به عنوان یک مطالبه جدی افکار عمومی مطرح می‌شود ببینیم چه اتفاقاتی آن جا افتاده؟ آیا واقعاً سه سال کافی نبوده که پیگیری‌های پرونده شهید سلیمانی به نتیجه برسد؟

غریب آبادی: بله، من هم معتقدم زمان زیادی صرف شده و باید خیلی زودتر از این جمع بندی می‌شد، ولی این را باید اعلام کنم، اعلام هم کردیم دیگر در همین دو هفته آتی کیفرخواست در نظام قضائی ما به دادگاه ارسال خواهد شد. به دادگستری خودمان در تهران. توضیح خواهم داد که چه سیری را طی می‌کنیم و ابعاد پیگیری حقوقی و قضائی پرونده ترور شهید سلیمانی و همراهان شهیدش به چه نحوی است؟ اولاً این یک پرونده بسیار مهم است، شهید حاج قاسم عزیز؛ فرمانده بزرگ مبارزه با تروریسم، قهرمان بزرگ مبارزه با تروریسم کمک‌های شایان توجهی هم به منطقه و هم به بین‌الملل برای رهایی و خلاص شدن از شر تروریست‌ها انجام داد، یک موضوع بسیار مهمی است. پرونده؛ پرونده بسیار کلیدی است. از سوی دیگر هم مرتکبین و عاملین اصلی این جنایات مقامات رسمی یک دولت دیگر است. ما یک اصلی را داریم به عنوان اصل مصونیت مقامات دولت‌ها و کشورها، یک مدت زمانی در ایران همین بحث هم مطرح بود وقتی بحث‌های پیگیری حقوق و قضائی مطرح شد، بحث مصونیت مقام‌ها چه خواهد شد؟ ولی به نحو بسیار خوبی جمع بندی شد که مقامی که خودش تمایل دارد مصونیتش را با اعمال مجرمانه زیر سؤال ببرد در این قضیه ترامپ ما چرا مصونیتی برای او قائل شویم که پرونده قضائی باز نکنیم یا رسیدگی نکنیم، بنابراین تصمیم قاطعی در جمهوری اسلامی ایران اتخاذ شد که باید به جرایم و اتهامات اینها رسیدگی شود و در رأس آن ترامپ، پمپئو و مکنزی؛ این سه نفر. حالا متهمین دیگر هم پرونده دارد، الان از آمریکا و کشور‌های دیگر. این موضوعی بود که یک میزان بحث و بررسی لازم بود تا به یک تصمیم دقیق سیستم برسد که این تصمیم دقیق اتخاذ شد و همان اوایل پرونده رسیدگی به این جنایت در نظام قضائی ما مفتوح شد. این که چرا این میزان زمان برد، می‌دانید یکی دیگر از مباحث مرتبط با این پرونده این است که این جنایت در کشور دیگری روی داده و ما برای تکمیل تحقیقات متکی هستیم به اطلاعات و مستنداتی که باید از آن کشور هم دریافت کنیم. خود همین یک مکانیزم را لازم دارد که شما بتوانید از طریق آن ساز و کار به تبادل اطلاعات و اسناد بپردازید. برای اولین بار یک همکاری بسیار مناسب قضائی بین ایران و عراق شکل گرفت. تا این همکاری شکل بگیرد تقریباً یک سالی طول کشید. اینجا نمی‌توانیم خودمان را انتقاد کنیم یا مقصر قلمداد کنیم، بالأخره ما متکی بودیم به این که طرف دیگر هم این ساز و کار ایجاد شود و از طریق آن بتوانیم تحقیقات خود را تکمیل کنیم. ضمن این که دستگاه قضائی و دستگاه‌های مجری قانون، دستگاه‌های امنیتی و انتظامی ما در طول آن یک سال تحقیقات خود را انجام می‌دادند و مستندات خوبی را هم جمع آوری کرده بودند. ما در هر صورت کمیته تحقیقات مشترک قضائی بین ایران و عراق را تشکیل دادیم؛ اولاً دو پرونده قضائی برای این جنایت بزرگ تشکیل شده، یک پرونده در نظام قضائی عراق؛ علت کشوری است که محل وقوع جرم است و صالح است به رسیدگی و یک پرونده هم در نظام قضائی ما به دلیل این که چند نفر از اتباع ما در آن جنایت شهید شدند و ما هم طبق قانون مجازات اسلامی، صالح به رسیدگی هستیم به جرایم متهمان در این زمینه. این دو پرونده تشکیل شد، کمیته تحقیقات مشترک هم شکل گرفت.

ما دیروز و امروز در تهران چهارمین دور جلسه و مذاکرات کمیته تحقیقات مشترک را برگزار کردیم که از نظر ما احتمالاً آخرین دور باشد. در چارچوب نظام قضائی ایران، کیفرخواست این پرونده که در دادسرای امور بین‌الملل تهران پرونده مفتوح است، نگارش شده. نگارش کیفرخواست تمام شده، مستندات و تحقیقات کاملاً جمع آوری شده، منتظر بودیم که مستندات و اطلاعاتی هم که طی این دور از مذاکرات از همکاران عراقی اخذ می‌کنیم به تحقیقات خودمان اضافه کنیم، برای همین در ظرف دو تا سه هفته آتی همکاران قضائی ما در دادسرا ویرایش نهایی کیفرخواست را انجام خواهند داد و طبق چیزی که به ما قول دادند همکاران ما در دادسرا، ظرف دو تا سه هفته آتی کیفرخواست باید از دادسرا ارسال شود به دادگستری تهران و آن جا تعیین شعبه شود و رسیدگی قضائی آغاز شود. این پرونده 94 متهم آمریکایی دارد به انضمام آن سه متهم اصلی که عرض کردم. البته نیابت‌های قضائی به هفت کشور دیگر به جز آمریکا و عراق در مجموع 9 کشور هستند و هفت کشور دیگر هم برخی کشور‌های منطقه، برخی کشور‌های اروپایی مثل انگلیس و آلمان هم ارسال شده، چون آن جا هم متهمین را شناسایی کردیم، تقاضا کردیم که سؤالاتی را همکاران قضائی ما مطرح کردند، طبق نیابت که خواستیم آن را پاسخ دهند. متأسفانه این کشور‌ها تا الان همکاری نکردند، ولی تمرکز پرونده در این دور از رسیدگی بر متهمان آمریکایی است و هیچ محدودیتی هم برای رسیدگی به جرایم متهمان آمریکایی از منظر مسئولیت شان نظام قضائی ما قائل نیست و هر کسی که سهمی داشته در این جنایت، پرونده اش رسیدگی خواهد شد. این پرونده در چارچوب نظام قضائی جمهوری اسلامی ایران است. در چارچوب نظام قضائی عراق، ما امروز مطلع شدیم دوستان عراقی ما هم به پایان تحقیقات خود نزدیک شدند و این مفهومش این است که کیفرخواست در چارچوب نظام قضائی عراق هم به زودی ارائه خواهد شد و به دادگاه خواهد رفت برای شروع جلسات محاکمه. البته نظام قضائی عراق حدود دو سال قبل حکم جلب ترامپ را هم صادر کرده. این حکم جلب توسط بازپرس صادر شده؟ برداشت ما از لحاظ حقوقی و طبق قانون قوانین و مقررات عراق این است که اگر رسیدگی قضائی در چارچوب محکمه عراق شروع شود طبیعتاً اولین کاری که قاضی خواهد کرد بعد از این که حکمی را صادر کند، تقاضای استرداد ترامپ خواهد بود، چون حکم جلبش آن جا صادر شد. یعنی باید از مقامات دولت آمریکا بخواهد که ترامپ را مسترد کنند برای محاکمه در عراق.

در مجامع و دادگاه‌های بین‌المللی هم آیا بناست که این پیگیری شود؟

ما یک مبنا داریم و آن هم کنوانسیون 1973 است، شهید حاج قاسم عزیز جزو اشخاص تحت حمایت بین‌المللی قلمداد می‌شود به دلیل دعوت رسمی نخست وزیر عراق رفت آن جا و این کنوانسیون 1973 مبنایی است که اگر کشور دو طرف دعوا به نتیجه نرسند و روال و فرایندش را طی کنند می‌توانند بروند به دیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه. این کنوانسیون الان فرایندش را جمهوری اسلامی ایران شروع کرده، طی مکاتبه‌ای از طرف‌ها و مقامات آمریکایی خواسته شده طی مکاتبه دیپلماتیک و رسمی، وزیر امورخارجه هم اعلام کردند که باید یک محاکمه کنند عوامل را یا مسترد کنند به ایران. طرف آمریکایی اقدامی نکرده یعنی آن مهلتی که ایران به آنها داده منقضی شده. الان باید راجع به برداشتن گام‌های بعدی دستگاه‌های ذیربط بررسی‌های لازم را انجام دهند. آن ظرفیت موجود است برای این که این اختلاف کشانده شود به دیوان بین‌المللی دادگستری.

موضوع آخری که در این زمان باقی می‌ماند بحث پرونده آقای نوری؛ تبعه ایرانی که در سوئد زندان است، با توجه به این که در آستانه دادگاه تجدید نظر آقای نوری هستیم برای حل مشکل چه اقدامی انجام شده و چقدر امیدوار هستیم؟

این پرونده از همان ابتدا در یک مبنای کاملاً سیاسی بنا نهاده شد یعنی از بازداشت آقای نوری گرفته تا نگهداری اش در زندان و صدور حکم دادگاه بدوی و شرایطی که الان راجع به دادگاه تجدید نظر آن تمهید کردند. از موقعی که ایشان را بازداشت کردند تا کیفرخواست را دادستان آماده کند بیش از یک سال و اندی طول کشید، مفهوم این است که آنها هیچ اطلاعات و مستنداتی نداشتند، اگر مستنداتی داشتند که باید کیفرخواست کمتر از دو ماه آماده می‌شود و کاملاً مبنای سیاسی. یک گروهک تروریستی که دستش به خون حدود 17 هزار آدم بی گناه در ایران آلوده است رفته این پرونده را آن جا باز کرده و نظام سوئد هم دستگاه قضائی خود را در اختیار این گروهک تروریستی متأسفانه قرار داده، انواع حقوق آقای نوری را دولت و دستگاه قضائی سوئد نقض کرده؛ از تماس‌ها با خانواده، از ملاقات‌ها با خانواده. اصلاً در نزدیک به یک سال اصلاً خانواده ایشان اجازه نداشتند آقای نوری را ببینند و شرایط را فراهم نمی‌کردند دستگاه دولتی سوئد که خانواده سفری به آن جا داشته باشند. برخورد‌های بسیار بدی که در زندان کردند، البته تا جایی که امکان داشت ایشان یک تبعه جمهوری اسلامی ایران است و ما ملزم هستیم یک بی عدالتی در حق اتباع ما هست از آنها حمایت کنیم، مشاوره‌های حقوقی و حمایت‌های لازم انجام شد. مکاتبات مختلف در سطوح مختلف، تماس‌ها در ملاقات‌های دیپلماتیکی که هم در تهران و هم در جا‌های مختلف داشتیم به مقامات سوئد آثار مخرب این اقدام سیاسی شان را گوشزد کردیم. الان هم دادگاه تجدید نظر را برگزار می‌کنند باز دارند به صورت تبعیض آمیز و ناعادلانه این کار را می‌کنند. سی ساعت مثلاً زمان برای دفاع اختصاص دادند به شاکیان که تروریست هستند و وکلای تروریست‌ها و حدود 12 ساعت به آقای نوری.

الان نتیجه‌ای داشته پیگیری‌ها حداقل برای دادگاه تجدید نظری که فردا برگزار می‌شود.

تازه دادگاه می‌خواهد شروع شود.

در آستانه برگزاری دادگاه فکر می‌کنید که اقدامات انجام شده اثربخش بتواند باشد؟

ما امیدوار هستیم که دولت سوئد عقلانیت به خرج دهد و در رأی تجدید نظر، اشتباه خود را در رأی دادگاه بدوی جبران کند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
حج و زیارت
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران