اسپیلبرگ فیلمسازِ ایدئولوژیستی که یهودیت را دراماتیزه میکند
اسپیلبرگ سالها است که فیلم برای منافع اسرائیل میسازد البته حرفهای و تکنیکال؛ او ایدئولوژی یهودی-آمریکایی را با رؤیای آمریکایی به خوبی ترکیب میکند و عنوان فیلمسازی با وجدان اجتماعی و انسانی دارد اما نسبت به کشتار فلسطینیان همواره سکوت کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، استیون اسپیلبرگ صبح امروز در جایزه گلدن گلوب 2023 جایزه بهترین فیلم و کارگردانی را برای فیلم فابلمنها گرفت و برای چندمین بار در یکی از مهمترین جشنهای سینمایی تقدیر شد.
کارگردانی که در آن در سالهای بعد از انقلاب و در اوایل دهه 1370 با فیلم ای.تی موجود فرازمینی و پارک ژوراسیک معروف شد، کارگردان فیلمهایی است که میتوان آنها را کارخانه بزرگ رؤیابافی برای آمریکاییان دانست. او کارنامه بلندی دارد که در آن فیلمهای متعدد و گوناگونی در ژانرهای مختلف وجود دارد. در جنگی مانند نجات سرباز رایان، اسب جنگی، در فانتزی و علمی-خیالی مانند ای.تی، جنگ دنیاها، برخورد نزدیک از نوع سوم در تریلر و دلهرهآور مانند دوئل، شوگرلند اکسپرس، آروارهها، پارک ژوراسیک، در درام مانند همیشه،ترمینال، خانواده فیبلمن، داستان وست ساید در تاریخی مانند فهرست شیندلر، رنگ ارغوانی، آمیستاد، در ماجراجویی مانند سری ایندیاناجونز، هوک در کودک و نوجوان مانند شماره 1 آماده، تن تن، غول بزرگ مهربان و در فیلمهای سیاسی پست، پل جاسوسها، لینکلن و... نام برد.
علاوه بر این او در تولید و تهیه بازیهای رایانهای نیز دست دارد و تا به حال بازیهای رایانهای را تولید کرده است.
این کارگردان مطرح سینمای جهان تا به حال 11 بار در شاخه بهترین فیلم اسکار نامزد شده است که از این تعداد تنها 1 بار برای فیلم «فهرست شیندلر» 1993 برنده اسکار شده است. او در شاخه بهترین کارگردانی نیز 8 بار نامزد شده است که از این تعداد 2 بار برای فیلم «نجات سرباز رایان» و «فهرست شیندلر» برنده مجسمه طلایی اسکار شده است.
این برنده اسکار و چهره سینمایی مشهور آمریکا، برای این دو فیلم در دنیا جایزه باران شد. غیر از اسکار، او برای «فهرست شیندلر» در گلدن گلوب نیز جایزه بهترین کارگردانی را گرفت و برای نجات سرباز رایان نیز نامزد شد. او همچنین جایزه گلدن گلوب بهترین انیمیشن را برای فیلم «ماجراهای تنتن» گرفت.
در جایزه بفتای انگلیس نیز برای «فهرست شیندلر» جایزه بهترین کارگردانی را گرفت و باز برای نجات سرباز رایان نامزد شد. جمع نامزدی و موفقیت او در دیگر جشنها و جوایز سینمایی دنیا بسیار زیاد است. نام هفت فیلم او از سوی کتابخانه کنگره بهدلیل اینکه «از نظر فرهنگی، تاریخی یا زیبایی شناختی» مهم هستند، در فهرست ملی ثبت فیلم ثبت شدهاست.
اسپیلبرگ پشت صحنه فیلم فهرست شیندلر همراه با لیام نلسون در نقش اسکار شیندلر
اما این کارگردان پرجایزه را دقیقاً با این دو فیلم در دنیا به عنوان جدیترین فیلمهایش میشناسند. اسپیلبرگ اگرچه فیلمهای جریانسازی در زمان خودش در گونههای مختلف شد اما هیچگاه اسکار بهترین فیلم را نتوانست حتی برای برخورد نزدیک از نوع سوم، ای.تی، ایندیانا جونز، رنگ ارغوانی، امپراتوری خورشید بگیرد تا اینکه با فهرست شینلدر موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد. نجات سرباز رایان فیلمی تاریخی-جنگی با موضوع گروهی از سربازان که در جنگ جهانی دوم و عملیات ساحل نرماندی پیروز میشوند و وارد فرانسه شده و به دنبال سرجوخه رایان میگردند تا زنده به خانه برگردد. فیلمی که بخش عملیات ساحل نرماندی آن یکی از تاریخیترین صحنههای سینمای جهان نامیده میشود. در این فیلم تام هنکس، بازیگر محبوب فیلمهای اسپیلبرگ و مت دیمون بازی میکنند.
پشت صحنه فیلم نجات سراباز رایان
اما فیلمی که تفکر و نگاه ایدئولوژیک این سینماگر یهودی را به خوبی برملا میکند، فیلم فهرست شیندلر است. فیلمی که در آن اسکار شیندلر انسان خیر و دوستار انسانیت و حقوق بشر، دست به کار نجات یهودیان در جریان جنگ جهانی میشود. او تاجری معمولی است که عضو حزب نازی است اما به خاطر طبع خوشگذران و عیاش خود و با توجه به دوستی بین او و مقامات رده بالای ارتش که بیشتر به خاطر سخاوت وی است، موفق میشود کارخانهای را با پول یهودیانی که در خفا با آنان شریک شده بخرد. سپس با توجه به همین روابط خود یهودیان را به عنوان کارگر در کارخانه اشتغال میدهد. رفته رفته این راه فراری برای بعضی از یهودیان میشود که در قرنطینه ماندهاند و خطر مرگ هر لحظه آنان را تهدید میکند. فیلم تغییر دیدگاه اسکار شیندلر را نشان میدهد از صبر و قدردانی یهودیان تأثیر گرفته و رفته رفته خود را وقف تسهیل شرایط و زنده نگه داشتن آنان میکند.
شخصیت فیلم واقعی است و کسی است که در طول جنگ جهانی دوم بیش از هزار پناهندهٔ عمدتاً یهودی لهستانی را با بهکارگیری آنها در کارخانههایش از هولوکاست نجات داد. اما فیلم پایان ناتمامی دارد زیرا فیلم بدون اشاره به واقعیت امروز یهودیانی که از همان اردوگاهها گریختند و همراه با دیگر اقوام و عشیره خود به سرزمین فلسطین رفتند و آنجا را به اشغال درآوردند و اسرائیل امروز را تشکیل دادند حرفی نمیزند. اسپیلبرگ نه تنها در این فیلم بلکه در تمام مدت عمر حرفهای خود نسبت به کشتار فلسطینیها و جنایات اسرائیل در سکوت کامل است. او یک یهودی است که به منافع کاخ سفید و آمریکا و لابیهای صهیونیستی کاملاً وفادار است.
اسپیلبرگ برنده دو اسکار برای فهرست شیندلر
این فیلم جدای از دو اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، اسکارهای بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین موسیقی، بهترین تدوین، بهترین فیلمبرداری و بهترین کارگردانی هنری را نیز از آن خود کرد. به زبان شوخی و طنز باید گفت گویا جشن اسکار به خاطر همنامی خودش با شخصیت اصلی فیلم یعنی اسکار شیندلر، این همه جایزه اسکار به فیلم داده است. اما در واقع و بهتر آنکه بگوییم در حقیقت علت این بارش اسکار بر روی سر فیلم و آقای کارگردان چیزی جز ستایش یهودیان که سردمداران کمپانیهای بزرگ هالیوودی و صنعت سینمای آمریکا هستند و البته اهمیت آنها در تاروپود تصمیمگیری و تصمیمسازی ایالت متحده آمریکا و تطهیر تصویر اسرائیل و یهودیان مهاجر گریخته از اروپا و از دست نازیها به سوی فلسطین اشغالی است.
اسپیلبرگ در سالهای بعد نیز فیلم دیگری با موضوع مشابه فهرست شیندلر ساخت؛ مونیخ که به ماجرای عملیات مونیخ فلسطینیان در المپیک مونیخ آلمان اشاره دارد. او با زیرکی تمام تصویری تروریست از فلسطینان نشان داد که به نوعی با واقعیت در ارتباط باشد تا از سبک فیلمهای اکشن پروپاگاندایی آرنولدی که مشخصاً چهره غیرواقعی و کریه از مسلمانان نشان بدهد پرهیز کند و در عین حال در جریان کلان اسلام هراسی و تطهیر صهیونیستها باشد.
پشت صحنه مونیخ
او در سال 2021 و نه در سالهایی که جنایات اسرائیل در زیر انباشت رسانهای فریب غرب مانده بود و عالم را دچار التهاب و غم نکرده بود، جایزه معتبر جنسیس اسرائیل برای فیلم و امور بشردوستانه را در سفارت اسرائیل در آمریکا گرفت و تقدیر شد. رسانه تایم اسرائیل در مطلبی با تیتر چگونه «استیون اسپیلبرگ وجدان اجتماعی را پرورش داد؟» به تحسین این فیلمساز یهودی ناظر بر فیلمهای اسرائیلی دوست او مانند فهرست شیندلر و مونیخ پرداخته است.
اما با نگاهی اجمالی و خطی به کارنامه او میتوان خط سیاستورزی او را بهتر شناخت. دوران کاری او را از سال 1971 با فیلم دوئل تا 1993 که فیلم یهودی دوستانه خود را ساخت، دوره فانتزی، دلهره، ماجراجویی و دوری از او سیاست است. البته او با فیلم امپراطوری خورشید در 1987 به سمت جنگ و تأثیر آن بر زندگی کودکان رفته است اما نه به وضوح و قدرت فیلم فهرست شیندلر. او در این سالها بیشتر با فضای ژانر دلهره و تکنیکهای سینمایی دست و پنجه نرم میکند و زمینههای حرفهای خود را تقویت میکند و فیلمهایی مانند آروارهها، دوئل، شوگرلند اکسپرس، برخورد نزدیک از نوع سوم و اولین قسمت ایندیانا جونز میپردازد.
بیشتر شخصیتهای فیلمهای فانتزی و علمی-خیالی او را میبینیم
او بعد از این بیشتر با سیاست درگیر است و فیلمهای آمیستاد و رنگ ارغوانی را با موضوع نقد تبعیض نژادی ساخت و با ترمینال موضوع مهاجرت را به عنوان یک امر سیاسی-اجتماعی مورد توجه قرار داد و با فیلمهای جاسوسی و امنیتی مونیخ، پست و پل جاسوسها و همینطور اسب جنگی و لینکلن دنباله منافع غربی را در جریانات تاریخی و سیاسی در سالهای اخیر دنبال گرفت. البته او در عین حال تلاش کرده تا فضای هنری و درامهای احساسی خود را با فیلمهایی مانند داستان وستساید و همین فابلمنها که ماجرای فیلمساز شدن خود او در دوران جوانی است را نشان دهد و با فیلمهای ماجراجویی محبوب خود یعنی ایندیاناجونزها، بازیکن شماره یک آماده، دنیای ژوراسیک، غول بزرگ مهربان و... فضای خیالی و رؤیایی که با آنها برای کودکان، نوجوانان و خانوادهها سرزمین خیال را مبتنی بر رؤیای آمریکایی طراحی و خلق کرده فراموش نکند.
او در میان تمام فیلمهایی که ساخت نیز دو سریال فوقالعاده سنگین را به همراهی تام هنکس رفیق قدیمی خود ساخت. اقیانوس آرام و دسته برادران. دو مینی سریال که در شبکه HBO ساخته شد و درباره سربازان جنگ جهانی دوم است. هر دو سریال را پرهزینهترین سریالهای تاریخ میدانند تا اینکه سریال ارباب حلقهها توسط نتفلیکس ساخته شد. علت علاقه اسپیلبرگ به جنگ جهانی طبیعتاً تا حدی میتواند به خاطر سالهای کودکی او باشد که تازه جنگ تمام شده و احتمالاً تصاویر ذهنی او شامل خاطرات گوناگونی از آن روزها است. اما به نظر میرسد اهمیت آمریکا به عنوان پیروز این جنگها و تبدیل او به ابرقدرت نیز در ضریبدهی به فیلمسازی او برای جنگ جهانی بیتأثیر نبوده باشد.
نمایی از دسته برادران
اسپیلبرگ یهودی حالا 76 ساله که دارایی او نزدیک به 4 میلیارد دلار است، هنوز فیلم میسازد تا منافع آمریکا و اسرائیلیها را تأمین کند و در عین حال رؤیاسازی را به عنوان رسالت خود برای تولید ثروت و ضریبدهی به جنبه سرگرمی، سینمایی و احتمالاً انسانی و اجتماعی، ادامه میدهد.
بنابراین او را باید یک کارگردان ایدئولوژیست یهودی نامید که توانست جنبه صنعتی و رسانهای و آرتیستیک سینما را با عقاید سیاسیاش به حرفهای ترین شکل ممکن ترکیب کند تا نشان دهد میتوان فیلمساز ایدئولوژیست حرفهای بود.
انتهای پیام/