اندیشه انقلاب اسلامی «فراگفتمانی» است
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: اندیشه انقلاب اسلامی «فراگفتمانی است». ما روایت حقانیّت قطعی و دائمی و اصالت و بنیادهای هستیشناسانه قطعی را باور داریم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، چهاردهمین جلسه از نهمین دورۀ کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «گفتمان انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد.
حجتالاسلام محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: در جلسات گذشته شاخصههای «اسلام ناب» به عنوان نقطه کانونی و دال مرکزی «گفتمان انقلاب اسلامی» و دالهای شناور آن از قبیل «آزادی»، «عدالت»، «اخلاق»، «معنویّت»، «عزّت»، «تقوای سیاسی»، «عقلانیّت» و «انتظار» و نقش «مفصلبندی» مفاهیم و دالهای شناور را بحث کردیم و در این جلسه در باره «فراگفتمانی» بودن اندیشه انقلاب و مفصلبندی آن گفتوگو میکنیم.
وی افزود: در دوره مدرنیته و بعد از جنگ دوم جهانی، قطببندی جهان یعنی قطب شرق و غرب درست شد. بلوک غرب و امریکا داعیه لیبرالیسم و بلوک شرق داعیه سوسیالیسم داشتند، اینها هر کدامشان مدعی بودند که میخواهند همه جهان را بگیرند و برای اینکه افکار و اندیشههایشان بر جهان حاکم شود، رقابت میکردند.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: پس از این دوران، پسامدرنها آمدند گفتند چه کسی گفته اندیشه شما باید در دنیا حاکم شود و همه به آن عمل کنند؟ هر جامعهای سنت خودش، قرائت خودش، زبان خودش، قومیتش، دینش، مذهبش و.... را داشته باشد، ما پیشرفتمان را باید به دنیا صادر کنیم، لذا این مقوله جامعهگرایی و موضوع گفتمان مطرح شد.
وی افزود: گفتمان به این معناست که در هر مقطعی یک گفتمان یا دو گفتمان و یک روایت واحد نداریم، یعنی بگوییم همه دنیا سوسیالیست هستند یا کمونیست هستند، بلکه گفتمانهایی مثل گفتمان اسلام، گفتمان مارکسیست، گفتمان عربی و... هم هستند که بر اساس آن گفتمان، زندگی میکنند.
مهاجرنیا افزود: دیدگاه گفتمانی که پسامدرنها ارائه دادند یک کاستیهایی دارد که با اندیشه انقلاب اسلامی ناهمگون است، گفتمانی که اینها میگفتند در واقع معنایش این است که ما روایتهای کلان را بشکنیم، خردش کنیم، مکتبهای کوچک تشکیل شود که این با اسلام نمیخواند، اسلام یک دینی است که 1400 سال پیش آمده و مدعی است تا روز قیامت هم حاکمیت دارد و مدعی حقانیت است. میگوید فقط اسلام حق است، حقانیت فقط اینجاست و این با گفتمان همخوانی ندارد.
وی افزود: در دیدگاه گفتمانی آنها، قراردادی که انسانها با هم میبندند یا قانون اساسی که در کشورها تصویب میشود این مبنای یک گفتمان میشود و نیاز نیست که گفتمان ریشه در بنیادهای معرفتی داشته باشد، این هم با اسلام نمیخواند زیرا اسلام مبتنی بر مبانی معرفتی، هستیشناختی و انسانشناختی است.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: طرح اندیشه انقلاب اسلامی در قالب «گفتمان انقلاب اسلامی» به معنای آن نیست که پیش فرضهای «گفتمان» قابل پذیرش هستند. ما نفی فراروایتها، نفی مبناگروی و نفی جوهرگرایی را در مدرنیته قبول داریم، اما از منظر اسلامی قائل به گفتمان به معنای پسامدرنی آن نیستیم.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: اندیشه انقلاب اسلامی «فراگفتمانی است». ما روایت حقانیّت قطعی و دائمی و اصالت و بنیادهای هستیشناسانه قطعی را باور داریم. گسست و نسبیّت ویژگی گفتمان غربی است. دالهای شناور ما نسبی نیستند، در ذاتشان اصالت وجود دارد. مفصلبندی «گفتمان انقلاب اسلامی»، بر جوهرۀ «فراگفتمانی» استوار است.
وی افزود: مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم میفرماید الان رقابت اسلام با استعمار است، قبلاً سه رقیب وسه گفتمان بود. اسلام، سوسیالیسم و لیبرالیسم. سوسیالیسم از میدان خارج شد ما ماندیم و لیبرالیسم، ما الان سنگر به سنگر با هم مبارزه و رقابت میکنیم. در واقع در همه عرصهها سختترین جنگ تاریخ را داریم و به صورت گفتمانی در حال مبارزه هستیم.
مهاجرنیا در ادامه گفت: در مجموع، اینها ویژگیهایی است که گفتمان دارد و ما باید تکلیفمان را با این روشن کنیم، در بحث مفصلبندی ما الان رسیدیم به جایی که این مشکلات خودش را نشان میدهد. وقتی میگوییم مفصلبندی، این مفصلبندی ثبات میخواهد، حقیقت و اصالت و مبنا دارد.
وی افزود: وقتی مفصلبندی اتفاق میافتد این مفصلبندیها حقایق و مفاهیم و دالهای شناور را به هم وصل میکند، عدالت و آزادی زیر چتر جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی با هم چفت و بند میشود. آزادی امر نسبی نیست، آزادی را لیبرالیسم غربی برای ما نیاورده، آزادی رهاورد 124 هزار پیغمبر بوده، همه اینها آمدند تا «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی كَانَتْ عَلَیْهِمْ» این در واقع هدفی است که همه انبیاء دنبالش بودند و جزء فطرت بشر است، جزء طبیعت آفرینش است و چیزی نیست که با قرارداد اجتماعی و با تفاهم درست کرده باشیم.
استاد مهاجرنیا افزود: عدالتی که ما در گفتمان انقلاب اسلامی راجع آن بحث میکنیم، عدالتی نیست که جامعه امروز روی آن تفاهم کرده باشد که اگر فردا نپسندیدیم بگوییم بگذارید کنار و یک چیز دیگر جایگزینش کنیم، بلکه این عدالت اصل ثابت دین ماست، اصل ثابتی است که مبتنی بر فطرت و همه اعتقادات ماست.
وی سپس گفت: ما اینجا «فراگفتمانی» هستیم. وقتی میخواهیم بین آزادی و عدالت مفصلبندی کنیم اینها را به هم وصل کنیم، دو مفهومی را به هم وصل میکنیم که ما اینها را درست نکردیم، اینها نسبی نیستند بلکه مبنایی هستند، بنیادهای فکری ما هستند در حالی که در دنیای غرب آزادی یک قرارداد اجتماعی است، در قانون اساسیشان آوردهاند ولی آزادی که ما به آن اعتقاد داریم اگر همه قوانین را هم لغو کنند، آزادی از بین نمیرود، آزادی یک امر فطری است، آن موقع که ما قانون هم نداشتیم آزادی بود و بعدها که ما وجود نداریم باز هم آزادی هست، بنابراین آزادی یک حقیقتی است در نظام هستی که فراگفتمانی است و در گفتمان نمیگنجد.
وی با طرح این سؤال که این دالهای شناور و این مفاهیم کلیدی از کجا به وجود میآید؟ گفت: این آزادی که الان در دست و بال ماست، از غرب آمده، متأسفانه آن آزادی که خودمان میگوییم را تولید نکردیم، در قانون اساسی هم اسمش را آوردیم، اما دانش آن آزادی را نداریم ، همین طور عدالت و خیلی چیزهای دیگری که اینها مسائل سنتی خودمان هستند، روی اینها چون بحث نکردیم شناورش کردیم دادیم دست آزادی مدرنیتهای که از غرب آمده و این یکی از مصیبتهایی است که امروز در جامعه گرفتار آن شدهایم، نه میتوانیم بگوییم جوانها آزاد نباشید، نه میتوانیم بگوییم آزاد باشید، دو طرفش مشکل داریم، اگر به جوانها بگوییم آزاد باشید استناد به آزادی غربی میکنند، بگوییم نباشید، نمیشود آزادی را از بشر گرفت.
استاد مهاجرنیا افزود: مفصلبندیها نیاز به مراقبت دارند، پیوندهایی که میان مفاهیم زندگی ما ایجاد کردیم اینها دائماً باید گریسکاری و روغنکاری شوند، باید به آن برسیم اگر نرسیم خراب میشوند و ما نرسیدیم، 40 سال گذشته، نتیجهاش این شده که ما دچار یک سری مشکلاتی شدیم، بهعنوان نمونه نخبگان نمیدانند چرا این «آزادی و عدالت» باید با هم باشند؟ رهبری میفرمایند اینها هرکدام یک روی سکهاند ولی دو جناح سیاسی که نخبگان هستند هر کدام دیگری را میزنند، یکی آزادی را میزند یکی عدالت را. هر دو هم قصد قربت میکنند که آن یکی را حذف کنند. نتیجهاش این شده که ما به لحاظ وفاق اجتماعی دچار تفرقه هستیم و بزرگان و نخبگان ما دچار کینهورزی و دشمنی با همدیگر شدهاند.
وی افزود: در یک کشوری که این همه دشمن دارد چرا نخبگان و نسل انقلابیاش امروز با همدیگر کدورت دارند و با همدیگر کنار نمیآیند، این معلوم است آن مفصلبندیها مشکل پیدا کرده، گریسکاری نشده، سفت شده و این سفتی آن باعث شده از همدیگر دور شوند، لذا مفصلها، پیوندها و ارتباطات دائماً نیاز به نوسازی دارد.
مهاجرنیا در ادامه به مفصلشکنها اشاره کرد و گفت یکی از مفصلشکنها، گسستها و شکافهایی است که میان این مفصلها، ایجاد میشود. متأسفانه برخی در کشور میگویند همه 20 سال گذشته، همه 10 سال گذشته و همه چند سال گذشته خراب بوده و فقط دوران ما خوب است در حالی که مقام معظم رهبری میفرمایند این 40 سال گذشتۀ یک خط مستمری است که هرگز قطع نشده، دولتهای مختلف با سلیقههای مختلف آمدهاند، فراز و فرود و بالا و پایین داشته اما قطع نشده. همه این 40 سال انقلاب یک گام است و گام دوم هم ادامه همان گام اول است.
وی فساد را یکی دیگر از مفصلشکنها دانست و گفت: فساد یکی از عواملی است که پیوند وثیق میان اعتماد مردم به عدالت به آزادی به مسئولین، به نظام، به کلیّت انقلاب اسلامی را خراب کرده، دیسک را دچار مشکل کرده است. در همه بخشهای انقلاب، این فساد تأثیر گذاشته و ضربه زده، همه این را قبول دارند فساد در واقع مفصلشکن انقلاب اسلامی شده و ما هیچکاری برایش نمیکنیم. ما برای استمرار انقلاب اسلامی برای تضمین آینده انقلاب اسلامی باید راه و مسیر فساد را ببندیم، چون اگر بسته نشود آرام آرام عادی میشود.
وی افزود: سومین چیزی که مفصلشکن و پیوندشکن هست «عدم شفافیت» است، ما در این حوزه مشکل جدی داریم، الان در دنیا برای حکمرانی خوب، میگویند بند اولش شفافیت است یعنی توصیهای است که به کشورها میکنند برای اینکه کشورها به سمت فساد نروند، دچار و گرفتار فساد نشوند، میگویند قوانینتان را شفاف کنید، مسئولیتها را شفاف کنید، پستها را شفاف کنید. این عدم شفافیت یک مشکلی است اگر میخواهیم مفصلبندی، گفتمان انقلاب اسلامی دقیق بشود باید با این مبارزه کنیم.
وی در پایان گفت: یکی از بحثهای جدی امروز ما همین حوزه مفصلشکنهایی است که فراوان هم داریم و نیاز است که در همه بخشها روی آن تأمل و بازنگری کنیم و باید برویم به سمت اینکه این مفاهیم و حقایق انقلاب اسلامی چگونه به هم وصل و کارآمد شوند، زیرا اگر میان این ارزشها ارتباط برقرار نشود، دچار مشکل میشویم.
انتهایپیام/