آیا فیلمهای گیشهای هالیوود، اسکار را پربازدید خواهد کرد؟
حضور فیلمهای تجاری مانند تاپگان: ماوریک، آواتار: راه آب و همه چیز همه جا به یکباره در فهرست بخشهای اصلی اسکار ۲۰۲۳ نشان میدهد که به دنبال تغییر فضای تولید در هالیوود، اسکار هم قصد دارد با انتخاب این نامزدها در فهرستش، مخاطبین خود را بالا ببرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تقریباً از اوایل کرونا و در سال 2021 میلادی و بعد از انتشار آمار بازدیدهای جشن اسکار 2021 که خبر از کاهش چشمگیر مخاطبین اسکار داشت، در صفحه سینمای تسنیم اقدام به انتشار مطالبی به صورت خبری و ترجمه از سوی رسانههای خارجی و گزارشهای تحلیلی کردیم که ابعاد و علل این موضوع را بررسی میکرد. در آن مطالب این نکته بیان شد که جشن اسکار به نوبه خودش مشکل یا ایرادی ندارد که مخاطبینش کم شدهاند بلکه مسأله به فیلمهایی بازمیگردد که مانند گذشته مخاطیبن خود را ندارند و حالا در اسکار به عنوان نامزدهای بخشهای اصلی مانند بهترین فیلم، فیلمنامه، کارگردانی، بازیگر مرد و زن انتخاب شدهاند.
مضمون کلی نقدهای خارجیزبانان این بود که دیگر نمیتوان فیلمها را مانند گذشته آثاری عنوان کرد که مانند یک شاهکار ماندگار در ذهن قاب نمیبندند و بسیار زودگذر از حافظه و خیال ما میروند. به تعبیر یکی از مجریان برنامههای طنز آمریکایی قبلا میشد گفت که چه فیلمهای حماسی و بزرگی میبینیم اما حالا باید گفت که چه انسانهای فرهیختهای هستیم که این فیلمهای کسالتبار را تماشا میکنیم.
شاید علت این رویکرد در اسکار تلاشی بود برای انتخاب فیلمهایی هنریتر برای تغییر مسیر و فضا و نزدیک شدن به دنیای آرت و شکلی والاتر از قبل. البته فیلمهای هالیوودی اسکار در سالیان قبل از این کاهش مخاطب، خالی از این عناصر ارزشی نبودند اما در هر صورت رویکرد تجاری، بلاکباستری و داستانی و عامهپسند در فیلمها عیان بود. البته این نکته را باید در نظر داشت که در سالهای اخیر شبکههای تلویزیونی اینترنتی و کابلی مانند HBO و نتفلیکس آن جنس فیلمهای سرگرمکننده، محتوامحور و دارای عناصر زیباییشناسانه ماندگار را در قالب سریالهایی چون بازی تاج و تخت و خانه اژدها و یا حتی ونزدی و نمونههای شرقی چون بازی ماهی مرکب را تولید کردند و به همین دلیل سینما رقیب جدی پیدا کرد که در مواقع متعددی بازنده شد.
این شرایط در دوران کرونا و با بستن سینماها بدتر از قبل شد و این ریزش و کاهش مخاطب و بیننده سینمارو بیشتر به چشم مدیران هالیوودی آمد. این شد که با فروکش کردن کرونا در غرب و از سرگیری فعالیت سینماها حتی به میزان نصف مخاطبین قبل از کرونا، بار دیگر رویکرد هالیوود با جدیت بیشتری به سمت فیلمهای پرمخاطب و گیشهای برود.
البته خروجیهای کار مانند گذشته که فیلمهایی چون «گلادیاتور» را داشت بیرون نیامد و شاهد فیلمی ضعیف از ریدلی اسکات یعنی «آخرین دوئل» بودیم که قابل قیاس با گلادیاتور نیست. اما در این میان کارهای بزرگی مانند «تل ماسه» هم ساخته شد اما فضا به شدت به سمت تجاریسازی با قهرمانان غیرواقعی و هیولاهای بزرگ رفت که «گودزیلا علیه کنگ» و «بیوه سیاه» و دیگر فیلمهای مارولی بود. «تنت» نولان هم دردی دوا نکرد و نتوانست جای فیلمی مانند «تلقین» INCEPTION را بگیرد. «زمانی برای مردن نیست» و جیمز باند جدید نمونهای فوق العاده تصنعی از یک مأمور ضدجاسوسی انگلیس بود که نسبت به فیلمهای قبلی جمیزباند افت جدی در داستان و حتی بازی داشت.
اما با این اوصاف هالیوود تلاشش را کرد تا بتواند بار دیگر بهسان گذشته باشد و در سال 2022 فیلمهایی تولید کرد که انگار بیشتر فیلمسازان و مدیران هالیوودی برای رونق بخشی به گیشه پساکرونا و ساخت فیلمهایی بهتر از قبل آمدهاند. اگرچه در این میان باردیگر فیلمی مانند «تاپگان» ساخته شد که کلیت داستانش (مقابله با دشمن فرضی) تکراری و روایتش بچهگانه بود اما یک فیلم هالیوودی بود که در آن نظامیگری در قالب یک پروپاگاندای سینمایی موفق شد و گیشه خوبی داشت.
به این جریان مهمترین و چشمانتظارترین فیلم را یعنی «آواتار» اضافه کنیم؛ فیلمی که قسمت اول آن پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای دنیا است و در صنعت و تکنولوژی رسماً یک انقلاب بزرگ بود. «آواتار: راه آب» در کرونا کلید خورد و مشکلات کرونایی از نظر زمانی به فیلم لطماتی زد اما فیلم به بار نشست و با آغاز گیشه خود توانست رکورد 2 میلیاردی را بزند و حالا به عنوان چهارمین فیلم پرفروش تاریخ سینما و با فاصله دوتایی از نسخه اول خود قرار بگیرد.
حتی فیلم خانواده «فابلمنها» را نباید خارج از این اوصاف دانست. فیلم اسپیلبرگ اگرچه یک درام ساده و زندگینامهای است اما در بطن خود یک فیلم سینمایی درباره اهمیت سینما و دنیایی است که اسپیلبرگ به عنوان یک رؤیاباف چیره دست آن را از جوانی تا پیری ساخته است. «فابلمنها» هالیوود را با همان فیلمهایی که اسپیلبرگ ساخته است نشان میدهد و به نظر میرسد که آدرس درخشش و بزرگی هالیوود را با فیلمهای اسپیلبرگی به فیلمسازان جوان آمریکایی نشان میدهد. جالب آنکه هر دو جایزه مهم گلدن گلوب را به این کارگردان میدهند.
اما اینها تنها سه فیلم هالیوودی با پیرنگ قدیمی و اصیل هالیوودی است و فیلم دیگری چون «همه چیز همه جا به یکباره» را باید نماینده دیگری بر فیلمهای گیشهای و پرمخاطب با حرفهایی مهم برای دنیا دانست.
همه چیز همه جا به یکباره
حالا همین چهار فیلم گیشهای و هالیوودی (بخوانید قهرمانی، هیجانی و تکان دهنده) در کنار دیگر فیلمها، حالا در میان سبد نامزدهای اسکار قرار دارد. این موضوع را نباید اتفاقی در نظر گرفت زیرا به نظر میرسد با توجه به موضوع افت مخاطبی که اشاره شد باید اسکار به عنوان بزرگترین رویداد سینمایی دنیا که حالا آبروی خود را در تهدید میبیند، دست به تغییر رویکرد و فضای خود بزند.
این مطلب را خود کارگردان هالیوودیساز مهم یعنی اسپیلبرگ به وضوح بیان میکند. کارگردان فیلمهای مطرحی چون برخورد نزدیک از نوع سوم، نجات سرجوخه رایان، پارک ژوراسیک و ایندیانا جونزها و فهرست شیندلر در این باره نکاتی را بیان میکند که جالب است. او با اشاره به اتفاق خوب حضور دو فیلم «تاپگان» و «آواتار: راه آب» در فهرست نامزدهای اسکار میگوید: «این واقعا تشویق کننده (برای ساخت فیلمهای بلاک باستر) است اما کمی هم دیر است. یک فیلم که به طور خاص باید سالها پیش نامزد اسکار میشد «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان است. آن فیلم قطعاً اگر امروز بود نامزد بهترین فیلم میشد، اما نشد. ولی باید حضور دو فیلم بلاک باستر در جمع 10 فیلم برتر اسکار را جشن بگیریم.»
نکتهای که این کارگردان میگوید را میتوان اشارهای به همان تغییر رویکرد اسکار در سالهای اخیر دید. درحالی که قبلتر از آن فیلمهایی چون ماتریکس، گلادیاتور و ارباب حلقهها نامزد و برنده اسکارها بودند، فیلمی مانند «شوالیه تاریکی» جایی در اسکار نداشت اما به جای آن فیلمی چون میلیونر زاغهنشین، شیر و کتابخوان نامزد اسکار شدند که با جنس فیلمهای بلاک باستر هالیوودی فاصله دارند. البته میلیونر زاغهنشین فضای عامهپسند و داستانی را داشت اما نه به عنوان فیلمی بلاک باستر.
حالا با نگاهی به فیلمهای سال آینده معلوم است که این تغییر رویکرد در سال جاری نیز ادامه دارد. فیلمهایی چون قسمت جدید مأموریت غیرممکن، تل ماسه 2، بازیهای گرسنگی: ترانه پرندههای نغمهخوان و مارها، ناپلئون، قاتلان ماه کامل، اوپنهامیر و... نشان میدهد که فیلمهای بزرگ بار دیگر به پردهها بازخواهند گشت.
البته باید منتظر ماند و آمار مخاطبین اسکار امسال را دید تا میزان اثرگذاری فیلمهای گیشهای و حماسی بر اسکار و جریان تولید روشن شود.
/نویسنده: محمدباقر صنیعی منش/
انتهای پیام/