نسخه داعش در افغانستان چگونه پیچیده میشود؟ - ۳ (بخش پایانی)
تهدیدات امنیتی داعش در افغانستان و به تبع، توسعه دامنه آثار آن در این کشور به ویژه ناامن جلوهدادن فضا برای دیپلماتهای خارجی، حاکمیت کابل را دچار چالشی کرده است که باید برای آن چارهای اساسی بیندیشد؛ راهکار یا راهکارهای حذف داعش از افغانستان چیست؟
دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم؛ حضور شاخهای از گروه تروریستی داعش در افغانستان که خود را داعش خوراسان میخواند برای دولت رویِ کار در این کشور، عملاً چالشی حکومتی را رقم زده است که طالبان برای فایق آمدن بر این شرایط باید راهکاری جامع را بیابند. در ادامه یادداشتهای پیشین، آخرین بخش این نوشتار، تقدیم خوانندگان محترم میشود.
نکته قابل تأمل در راستیآزمایی شمار نیروهای داعش
چنان که گفته شد برآورد شمار نیروهای داعش در افغانستان میتواند اولین گام حاکمیت این کشور برای حذف این گروه تروریستی از صحنه تحولات افغانستان باشد. همچنین در این راستا به دو آمار ارائه شده از سوی سازمان ملل و «سازمان پیمان امنیت جمعی» اشاره شد که اولی آماری قریب به 6 هزار عضو و دومی آماری قریب به 4 عضو را برای این گروه تروریستی در افغانستان عنوان کرده بودند.
با وجود این، برخی تحلیلگران با استناد به برخی آمارها از جمله آمار حملات اخیر داعش، آمار ارائه شده را مورد خدشه قرار داده و آن را نپذیرفتهاند.
اینکه داعش در بیش از 70 روز گذشته تنها 9 حمله انجام داده است درحالیکه پیشتر در این فاصله، به مراتب عملیاتهای بیشتری انجام میداد و یا اینکه تصاویر منتشر شده از بیعت اعضای این گروه در یک فضای بسته و با تعداد افراد کمتر نسبت به موارد مشابه در کشورهای آفریقایی انجام میشود، از مواردی است که در راستیآزمایی آمارهای ارائه شده میتواند باب تأمل را باز نماید.
بر این اساس و موارد دیگر، این عده موضع امیرخان متقی، وزیر امور خارجه طالبان را مورد تأیید قرار میدهند که اگر واقعاً این تعداد از نیروهای داعش در افغانستان وجود دارد، چرا کسی آنها را در یک نقطه جغرافیایی نشان نمیدهد؟!
راستیآزمایی آمارهای ارائه شده از این جهت اهمیت دارد که برآیند این اقدام تأثیر مستقیمی بر تصمیمگیری، آمادهسازی نیروها و بودجهبندی مقابله با این گروه تروریستی دارد.
ضرورت توجه به کانونهای تجمع اعضای داعش
گام دیگری که دولت کابل میتواند برای برچیدن بساط داعش از افغانستان انجام دهد، تمرکز بر کانون یا کانونهای تجمع این گروه در مناطق مختلف افغانستان به ویژه شرق این کشور است.
سخنان مقامات امنیتی سابق درباره کانونهای تجمع نیروهای داعش یا مناطق آلوده به این افراد یکی از منابعی است که پرده از جغرافیای حضور وابستگان این گروه تروریستی در افغانستان میدهد.
پیشتر و قبل از حضور طالبان در قدرت، «دولت وزیری» سخنگوی پیشین وزارت دفاع افغانستان گفته بود داعش در شش ولایتِ هلمند، فراه، زابل، غزنی، ارزگان و لوگر حضور دارد.
البته استانهایی که سخنگوی وزارت دفاع اشرف غنی از آنها نام برده است تقریباً پراکندگی وسیعی دارد؛ هلمند در جنوب، فراه در جنوب غربی، زابل در جنوب شرقی، غزنی تقریباً در شرق، ارزگان نزدیک به مرکز و لوگر در شرق افغانستان واقع هستند.
جغرافیای حضور داعش در افغانستان، روایتهای دیگری نیز دارد؛ یکی از جدیدترین گزارشها دراینباره میگوید در گزارش اخیر ناظران سازمان ملل(مرداد 1401) آمده است که در ماههای اخیر برخی از فرماندهان تاجیک و ازبکتبار طالبان در شمال افغانستان به گروه تروریستی داعش خراسان ملحق شدهاند. این افراد که سالها در صفوف طالبان جنگیدهاند، پس از پیروزی در ساختار قدرت نادیده گرفته شدند. سرخوردگی و نادیده گرفته شدن در ساختار قدرت طالبان، فرماندهان محلی این گروه را وادار کرد به تشکیلات داعش خراسان بپیوندند.
البته رویارویی طالبان و داعش در شمال افغانستان سابقهدار است، چنان که جنگجویان داعش در ماه جولای سال 2018 در یک نبرد ناخوشایند از سوی طالبان در ولایت جوزجان ریشهکن شدند.
با این همه، کانون توجهات همواره به سوی ولایتهای شرقی افغانستان بوده و آگاه امور و تحلیلگران منطقهای، ولایتهایی همچون «ننگرهار» را به دلیل شرایط ویژه و کوهستانی آن عمدهترین مناطق آلوده به اعضای گروه تروریستی «داعش» میدانند.
بر این اساس، حکومت افغانستان میتواند با تدقیق در گزارشهایی که در سالهای اخیر درباره مراکز حضور اعضای گروه تروریستی داعش چه از سوی نهادهای امنیتی داخلی یا مراکز بیرونی منتشر شده است و همچنین داشتههای طبقهبندی شده سیستم امنیتی خود، نقطه کانونی رویارویی خود با این گروه را تعیین کرده و روند حذف این جریان را تسریع بخشد.
آیا پشتیبانهای فکری، معنوی داعش همچنان فعال هستند؟
بخشی از فعالیتهای گروه تروریستی داعش در افغانستان به استناد شواهد و مدارک، در مراکز علمی و دانشگاهی این کشور نیز مشاهده شده است؛ چندان که حکومت پیشین در موارد متعددی از دستگیری شماری از اعضای داعش از جمله برخی از اساتید دانشگاه کابل خبر دادهاند!
به عنوان مثال ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان در تاریخ 16 تیرماه 1398 از دستگیری یک گروه سه نفره داعش در کابل خبر داد که این گروه شامل یک استاد دانشکده شرعیات دانشگاه کابل و دو دانشجو میشده است. خبرنامه منتشر شده افزوده بود که این افراد شماری از دانشجویان را به پشتیبانی از گروۀ داعش تشویق و جذب میکردند.
امنیت ملی افزوده بود که دانشجویان بازداشت شده اعتراف کردهاند که از سوی ظاهر داعی، مبشر مسلمیار و ابوعبیدالله متوکل، استادان دانشگاه به عضویت در گروه داعش تشویق شده و در حملههای هراسافکنانه شرکت کردهاند.
با توجه به اینکه نقش عقبه فکری در پشتیبانی از یک جریان اهمیت اساسی دارد، دولتمردان کابل از این جنبه نیز نباید غافل شده و بررسی نمایند که پشتیبانهای فکری این جریان کماکان در جغرافیای افغانستان، یارگیری دارند یا خیر.
قبل از بررسی مراکز آکادمیک، پرداختن به جزئیات مفاهیم انتقالی به دانشجویان علوم دینی در برخی مدارس دینی که عمدتاً در شرق افغانستان قابل ردیابی هستند و یا مدارسی که دانشآموختگان افغانستانی آن از آن سوی مرزها میآیند و مروّج تفکرات تکفیری به شمار میروند نیز جزو الزامات پیچیده شدن نسخه داعش در افغانستان است.
استفاده از ظرفیتهای مردمی و تجربه کشورهای همسایه
بر اساس آمار ارائه شده شمار زیادی از نیروهای داعش در افغانستان، بومی این کشور نبوده و از کشورهای دیگر از جمله کشورهای آسیای میانه مانند تاجیکستان هستند. همین بافت ناهمگون یکی از اصلیترین نقاط ضعف این گروه در استمرار فعالیتهای آن در افغانستان به شمار میرود.
دولت کابل میتواند از این ظرفیت مردمی و پتانسیل بالا برای مقابله با تحرکات تروریستی داعش بهره برده و در مواقعی با سپردن امنیت مناطق و مراسم دینی، مذهبی به مردم، ضمن حفظ و استمراربخشی امنیت شهروندان، هزینه مقابله با این گروه تروریستی را برای خود کاهش و برای طرف مقابل افزایش دهد.
استفاده از تجربیات کشورهای همسایه در مقابله با گروههای تروریستی، به ویژه تجربیات گرانسنگ بخشی از نیروهای حافظ امنیت جمهوری اسلامی ایران در مقابله و حذف این گروه از محور تحولات عراق و سوریه، نیز میتواند کمک شایان توجهی به حذف داعش از صحنه تحولات افغانستان نماید.
انتهای پیام/.