نشست «معادلات ژئوپلیتیک قفقاز»-۱ | بهمن: امنیت سیونیک، مخاطره ژئوپلیتکی ایران و ارمنستان است
مدیر موسسه مطالعاتی جهان معاصر گفت: سیونیک، قلب تپنده ژئوپولیتیکی در قفقاز شده و امروز تمرکز اصلی مناقشات بر منطقه سیونیک بوده و از دست رفتن آن برای ایران و ارمنستان مخاطرهآمیز است.
به گزارش خبرنگار حوزه بینالملل خبرگزاری تسنیم، منطقه قفقاز در سال 2020 شاهد جنگی بود که شاید در ابتدا کسی تصورش را هم نداشت که این جنگ چه پیامدهایی میتواند داشته باشد. جنگ موسوم به قرهباغ که در ظاهر بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان رخ داد اما در واقع بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بسیاری را با خود همراه کرد. جنگی که اگرچه دور اول آن 44 روز به طول انجامید و منتهی به الحاق بخشی از قرهباغ به جمهوری آذربایجان شد اما پیشرویهای خزندهی آن تا به امروز ادامه داشته و سر از استان سیونیک درآورده است. جمهوری آذربایجان امروز ادعاهای جدیدی مطرح کرده که علاوه بر استان سیونیک، کریدور لاچین و زنگزور را نیز دربردارد. یعنی نقاطی که در صورت جابجایی مرزی، منافع جمهوری اسلامی ایران را در منطقه قفقاز دستخوش تغییرات اساسی خواهد کرد.
در همین راستا سمینار تخصصی "معادلات ژئوپلیتیک قفقاز، نقشآفرینان منطقهای و فرامنطقهای" چندی پیش در محل انجمن اجتماعی ارمنیان تهران برگزار شد. نشست مذکور که بیش از 7 ساعت به طول انجامید شامل 15 سخنرانی همراه با تبادل نظرات بین اساتید و پژوهشگران حوزه قفقاز و برخی فعالان سیاسی از جمله سفرا و چند تن از نمایندگان مجلس بود. همچنین آنا گریگوریان نماینده اپوزیسیون در مجلس ارمنستان گزارش میدانی و کاملی از تحرکات فعلی جمهوری آذربایجان در ارمنستان در این جلسه ارائه کرد.
این سمینار در قالب یک افتتاحیه و سه نشست برگزار شد که اهمیت تاریخی استان سیونیک و منطقه قرهباغ در قفقاز، تهدیدات امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در مرزهای شمال غربی و تهدیدات امنیتی ارمنستان و همچنین اهمیت روابط ایران و ارمنستان تحت گفتمان دو ملت و یک تمدن، رئوس اصلی مباحث طرح شده در این سمینار را شامل میشدند.
شعیب بهمن، مدیر موسسه مطالعاتی جهان معاصر یکی از سخنرانان این نشست بود که با موضوع «معادلات ژئوپولیتیکی قفقاز بعد از جنگ 44 روزه» سخنرانی کرد. او نقطه صفر و آغاز بحث را به ارزیابی هدف جنگ 2020 قراباغ اختصاص داد و گفت: جنگی که درباره آن سخن میگوییم، تغییرات ژئوپولیتیکی گستردهای را در منطقه در برداشت و اگر به درستی دبرابره کنتزل آن اقدام نشود، تغییرات گستردهتری را در برخواهد داشت. همچنین باعث بر هم خوردن توازن قوا در منطقه و تحت تاثیر قرار دادن بازیگران مهمی مانند ایران خواهد شد.
بهمن با بیان اینکه از زمان آغاز جنگ، سوالهایی از این قبیل مطرح شد که، آیا این جنگ یک دعوای ارمنی - آذری است یا سطحی کلانتر، بحثی گستردهتر و اهدافی بزرگتر را در پی دارد؟، ادامه داد: از همان روز اول، حتی پیش از آغاز جنگ، هشدارهای فراوانی درباره وقوع جنگ داده شده بود. حتی هشدار اینکه، این جنگ، جنگی فراتر از نمایش ظاهری دعوای ارمنی- آذری است، نیز داده شد. در واقع این جنگ، حوزهی بسیار کلانتری را در مسائل ژئوپولیتیک دنبال میکرد و یکی از بخشهای اعظم آن به اجرا و پیادهسازی ایدهی ترکستان بزرگ و گرایشهای پانترکیستی در منطقه منتهی میشد.
مدیر موسسه مطالعات جهان معاصر خاطرنشان ساخت: اساساً شیوهی جنگ یعنی مدل رزمی و نقشههای جنگیای که مورد استفاده قرار گرفت و بازیگرانی همچون اسرائیل و ترکیه تا تکفیریها و در پشت صحنه انگلیسیها، آمریکاییها و ناتو، که در جنگ حضور داشتند، همگی نشاندهنده اتفاقهای بزرگتری بود و نباید این جنگ را یک جنگ کوچک و محدود دید و سطح تحلیل را درباره جنگ کاهش داد. در عین حال، نتایج جنگ یا در واقع نقطه پایان و توقف جنگ، هم این مسئله را نشان میداد و برآن تاکید داشت. یعنی جنگ در جایی پایان پذیرفت که به احتمال قوی و با توجه به موقعیت راهبردی و استراتژیکی که ارتش باکو با کمک ترکیه و اسرائیل درباره قضیه شوشی به دست آورده بود، میتوانست تا خانکندی (استپاناکرت) جلو برود و مسئله قرهباغ را تمام کند.
بهمن با طرح این پرسش که اما چرا جنگ در آن نقطه تمام شد؟ و چرا اساسا هیچ بحثی از قراباغ از آن روز تا به حال مطرح نشد و تبدیل به یک موضوع حاشیهای شد؟ و موضوعهای اصلی به کریدور زنگزور، سیونیک، جنوب ارمنستان تغییر پیدا کرد؟، گفت: ما اساسا میبینیم هدف اصلی و برنامه اصلی تغییر کرده و به جنوب ارمنستان کشیده شده است. این موضوع تایید کننده تحلیلهای اولیهای است که اهداف کلانتر جنگ را نشان میداد و میتواند به نتایج بزرگتری هم منتهی شود. به نوعی در حال حاضر منطقه سیونیک به قلب تپنده ژئوپولیتیکی در قفقاز تبدیل شده است. اگر در گذشته قفقاز، کانونهای درگیری یا مناقشات دیگری داشت، امروز کانون اصلی و تمرکز اصلی منطقه سیونیک است. این منطقه، برای همه بازیگران درگیر و دخیل، چه بازیگران دور و چه بازیگران نزدیک یک موقعیت ویژه پیدا کرده است. به همین علت ضروری است که به این منطقه با جدیت بیشتری به عنوان یک موضوع با اهمیت نگریسته شود.
این پژوهشگر حوزه اورسیا در تشریح نتایج الحاق سیونیک به جمهوری آذربایجان گفت: خطرات از دست رفتن سیونیک هم برای ارمنستان و هم برای ایران یک اتفاق بسیار تلخ و ناگوار است که آثار و پیامدهای آن نه تنها در زمان حال بلکه در آینده هم ادامه خواهد داشت. از دست رفتن سیونیک باعث پدید آمدن مخاطرات ژئوپولیتیکی هم برای ایران و هم برای ارمنستان خواهد شد. خفگی ژئوپلتیک در این منطقه برای دو کشور به ارمغان خواهد آورد. ارمنستان در یک تنگنای جغرافیایی قرار دارد و مهمترین راه گریز از این تنگنا، ایران است. در طرف مقابل برای ایران هم، عدم احداث این کریدور زنگزور که اساسا کریدور نیست و باز هم در پی آن یک طرح کلانتر دنبال میشود یک موضوع بسیار مهمی است که میتواند از خفگی ژئوپولیتیکی ایران در منطقه جلوگیری کند. بنابراین در حوزه مسائل ژئوپولیتیک مسئله اهمیت بسیار زیادی دارد.
بهمن ادامه داد: با تهدید سیونیک در حوزه مسائل امنیتی هم ایران و هم ارمنستان با مخاطرات امنیتی تقریبا یکسانی مواجه هستند. که از جمله میتوان به مواردی همچون نفوذ پانترکیسم در ایران، نفوذ تکفیریها، نفوذ بازیگرانی از قبیل ترکیه و اسرائیل اشاره کرد.
مدیر موسسه مطالعات جهان معاصر با بیان اینکه مردم ارمنستان از یاد نبردند که اسرائیل چه نقشی در جنگ 2020 ایفا کرد و چگونه با کمکهای نظامی و حضور مستقیم نظامی در عرصه میدان توانست شرایط را به نفع باکو تغییر دهد، خاطرنشان ساخت: اسرائیلیها قصد دارند همان کاری که ایران در 44 سال گذشته با ایجاد خاکریز پیرامون اسرائیل انجام داده است را متقابلاً با استراتژی خاکریز متقابل علیهایران انجام دهند تا پشت مرزهای ایرانی در نواحی مختلف از جنوب و شمال نفوذ پیدا کنند و امروزه جمهوری آذربایجان به کانون مهم این نفوذ تبدیل شده است. تجارب تاریخی نشان داده است حضور ناتو در منطقه، هم برای ایران و هم برای ارمنستان مخرب و چالشزا بوده است.
کارشناس مسائل اوراسیا ادامه داد: امروز سیونیک اهمیت حیاتی برای ایران و ارمنستان پیدا کرده است و به واسطه همین اهمیت حیاتی ضرورت دارد که هر دو کشور همکاریهای گسترده تری انجام دهند. اگر چهایجاد کنسولگری ایران در قاپان اقدام بسیار خوب و موثری بود اما کافی نیست و نیاز به اقدامات بیشتر و جدیتری است. توسعه فعالیتهای تجاری و اقتصادی در این منطقه میتواند یک گزینه مهم باشد و در عین حال برقراری و ایجاد یا تفاهم یک پیمان امنیتی، دفاعی و نظامی بین ایران و ارمنستان از واجبات است و هر دو کشور باید آن را به شکل جدی دنبال کنند.
بهمن افزود: برآورد بنده این بود که اگر زلزله در ترکیه رخ نمیداد در همین ایام باید شاهد جنگ بودیم. زیرا تمام شواهد و قرائن این را نشان میداد. اگرچه به دلیل اتفاقی که در ترکیه رخ داده است، باکو که یک بازیگر مستقل نیست، توان به تنهایی وارد عمل شدن را نداردو ولی این پروژه ممکن است دیر و زود داشته باشد اما سوخت و سوز نخواهد داشت و حتما باید حواس ما نسبت به این موضوع جمع باشد.
کارشناس مسائل اوراسیا در پایان گفت: نکته آخر اینکه، ایران همانطور که در خصوص جریانهای تکفیری و تروریستی در سوریه وارد عمل شد، قطعا اگر در جنوب ارمنستان یا در مرزهای ایران با جمهوری آذربایجان هم قرار بر استقرار تهدیدات به شکل گسترده باشد وارد عمل خواهد شد و هیچ تعارفی ندارد. همان طور که روسها برای مقابله با تهدیدات ناتو جنگ اوکراین را آغار کردند اگر قرار باشد در منطقهی قفقاز جنوبی و در مرزهای ایران اتفاقاتی رخ دهد و به حضور ناتو در منطقه منتهی شود و یا این حضور شرایطی را ایجاد کند که اسرائیلیها هم نفوذ خودشان را در حوزههای نظامی و امنیتی بیش از این گسترش دهند قطعا با پاسخ جدی ایران مواجه خواهند شد. این پاسخ میتواند از جنس همان پاسخی باشد که روسیه در اوکراین به ناتو داد.
انتهای پیام/