آچمز اردوغان در مقابل سوریه
مقامات سیاسی دمشق، باهوشتر از آن هستند که در آستانه انتخابات ترکیه، عادی سازی بدون قید و شرط را همچون یک هدیه طلایی به اردوغان عرضه کنند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، برگزاری نشست چهارجانبه ایران، روسیه، سوریه و ترکیه در مسکو، یکی از تحولات دیپلماتیک مهم در منطقه است.
یکی از ابعاد مهم نشست مسکو، این است که ترکیه پس از مدتی طولانی که خود به بخشی از بحران سوریه تبدیل شده بود، حالا قدم در مسیر عقب نشینی نهاده و اعلام می کند که نه تنها خواهان سقوط نظام سیاسی سوریه نیست، بلکه می خواهد با دولت بشار اسد، ارتباط رسمی داشته باشد.
با این حال، هنوز هم هیچگونه شواهد رسمی و روشنی از تغییر رویکرد ترکیه و به نمایش گذاشتن حُسن نیت دولت اردوغان در میان نیست. به عنوان مثال، هنوز هم حمایت دولت ترکیه از دویست هزار معارض مسلح سوری ادامه دارد و طنز تلخ ماجرا اینجاست، نهادی که خود را «دولت موقت سوریه» نامیده و حتی «نخست وزیر معارضین» معرفی کرده، همچنان در خاک ترکیه و تحت حمایت دولت اردوغان است!
بسیاری از تحلیلگران و ناظران سیاسی ترکیه بر این باورند که اعلام تصمیم ترکیه در مورد عادی سازی رابطه با دولت بشار اسد، پیش از هر چیز مصرف داخلی دارد و در مسیر خواسته های انتخاباتی حزب عدالت و توسعه است.
چرا اردوغان نیازمند عادی سازی است؟
به باور کارشناسان حوزه سیاست خارجی ترکیه، پس از جدا شدن احمد داود اوغلو از وزارت امور خارجه و نصب او به عنوان نخست وزیر، دوره جدیدی در سیاست خارجی ترکیه فرا رسید که در آن، اغلب تصمیمات با شخص رئیس جمهور بود.
این روند بعدها شتاب بیشتری به خود گرفت و از روزی که رجب طیب اردوغان در سال 2018 میلادی، با برگزاری یک رفراندوم و کسب آرای ناپلئونی «رئیس» ترکیه شده و نظام سیاسی و اجرایی این کشور را از پارلمانی به ریاستی تغییر داد، عملاً چیزی به نام دستگاه دیپلماسی، وزارت امور خارجه، دیدگاه کارشناسی وزیر و معاونین وزیر و مراجعه به گزارش های سفرا و کنسول ها بر جای نماند و کل سیاست خارجی ترکیه، تابع تصمیمات مستقیم شخص اردوغان شد.
چنین شد که تصمیمات شتاب زده اردوغان هزینه سنگینی بر دست دیپلماسی ترکیه گذاشت، اما کسی را یارای مخالفت نبود. پس از چند سال، رفته رفته صدای برخی دیپلمات های بازنشسته درآمد و اعلام کردند که مداخله ترکیه در سوریه، تیره شدن روابط آنکارا با ریاض و ابوظبی، مداخله در لیبی، تنش با مصر، تهدید و اعمال فشار بر قبرس و یونان و بالا بردن تنش با فرانسه و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی، جملگی خطا و غلط بوده است. ظاهراً خود اردوغان نیز در یک روند تدریجی به صحت این انتقادات پی برد و بنا را بر این گذاشت که هر چه زودتر، قدم در مسیر عادی سازی روابط بگذارد.
اردوغان به این واقعیت پی برد که مداخله در سوریه، هزینه ها و خسارات سنگینی بر دست ترکیه گذاشته و انتقاد از حضور 4 میلیون آواره سوری در استان های مختلف این کشور، شرایط را برای دولت و حزب حاکم، دشوار کرده است. لذا تنها راه چاره را در این دید که با دولت اسد، وارد مذاکره شود. اردوغان در این مسیر، از روسیه و ایران نیز کمک گرفت تا رضایت خاطر مقامات دمشق را به دست بیاورد. چرا که اردوغان، به مجموعه ای از پیروزی های سیاسی داخلی و خارجی نیاز دارد و سوریه را نیز ذیل این موارد تعریف کرده است.
اما حالا همه چیز گویای این واقعیت است که مقامات سیاسی دمشق، باهوش تر از آن هستند که در آستانه انتخابات ترکیه، عادی سازی بدون قید و شرط را همچون یک هدیه طلایی به اردوغان عرضه کنند.
شرط هوشمندانه اسد
تیم سیاست خارجی و امنیتی اردوغان، مرکب از هاکان فیدان رئیس سرویس اطلاعاتی میت، خلوصی آکار وزیر دفاع، مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه و ابراهیم کالن سخنگو و همه کاره نهاد ریاست جمهوری، ماه هاست به دنبال آن هستند تا هر جوری شده رضایت بشار اسد و تیم او را به دست بیاورند و کاری کنند که شیرینی داغ عادی سازی روابط با دمشق، پیش از انتخابات، کام همه را شیرین کند و امتیازات تازه ای برای دولت اردوغان و حزب عدالت و توسعه به دست بیاید و مردم باور کنند که اردوغان توان آن را دارد که با تغییر مسیر سیاست خارجی، 4 میلیون آواره سوری را به خانه هایشان بفرستد.
اما نتایج مذاکرات 8 ماه اخیر، نشان داده که دمشق در این مسیر، برخلاف آنکارا هیچ عجله ای ندارد. چرا؟ پاسخ ساده است: به این دلیل که سوریه، آن کشور سابق نیست که به شدت در معرض حمله و ناامنی بود. حالا دولت بشار اسد و ارتش تحت امر او موقعیت بهتری دارند و توان کنترل امور را پیدا کرده اند. از این گذشته، سوریه از انزوا درآمده و با بسیاری از کشورهای عربی، ارتباط برقرار کرده است. در نتیجه تیم بشار اسد، خود را در موقعیتی می بیند که در مذاکره با تیم اردوغان، بر ضرورت احترام نهادن به حاکمیت ملی سوریه و تمامیت ارضی این کشور تاکید کند.
بشار اسد رئیس جمهور سوریه، از طریق مذاکره کنندگان خود، بر این مساله تاکید کرده که خروج نیروهای ترکیه از خاک سوریه، یک اقدام ضروری است و تا زمانی که اردوغان نیروهایش را بیرون نبرد، راهی برای اثبات حسن نیت وجود ندارد.
دولت اسد، همچنین خواهان آن است که اردوغان به حمایت 200 هزار نفر از شبه نظامیان مسلح ضد سوری پایان دهد. شرایط اعلام شده از سوی دمشق، کاملاً منطقی و به جا است. اما مساله اینجاست که اردوغان در شرایط فعلی، شریک تندروترین جریان سیاسی ملی گرای ترکیه یعنی شریک حزب حرکت ملی است.
دولت باغچلی، رهبر رادیکال حزب حرکت ملی، همواره حضور ترکیه در سوریه را به عنوان یک حماسه ملی و ضرورت حفظ امنیت ملی ترکیه قلمداد کرده و حزب حاکم ترکیه نیز در این پروپاگاندای عظیم شریک بوده است.
در نتیجه، هواداران اردوغان و باغچلی، نمی توانند به راحتی بپذیرند که نیروهای نظامی ترکیه، مانند یک لشکر شکست خورده و بی حاصل، خاک سوریه را ترک کنند! در چنین شرایطی باید گفت، تصمیمات زیاده خواهانه، هیجانی و غیرمنطقی اردوغان در مورد سوریه، عملاً او را در آچمز قرار داده و می توان چنین پیش بینی کرد که اصلی ترین فازهای عادی شدن روابط دمشق – آنکارا، به زمانی موکول شود که بشار اسد مطمئن شود انتخابات پایان یافته و راه برای خروج ارتش ترکیه و به فرجام رساندن یک مذاکره شفاف و بدون قید و شرط، هموار شده است.
انتهای پیام/