اسرائیل و پیامدهای "جنگ با جبهه‌های مقاومت"| ۱- از موج گسترده حملات موشکی مقاومت تا فلج شدن جبهه داخلی

اسرائیل و پیامدهای "جنگ با جبهه‌های مقاومت"| 1- از موج گسترده حملات موشکی مقاومت تا فلج شدن جبهه داخلی

در سناریو مرحله اول جنگ چندجبهه‌ای علیه رژیم صهیونیستی، حجم ضرباتی که جبهه داخلی این رژیم دریافت می‌کند به اندازه‌ای است که در هیچ جنگ منطقه‌ای مشابه آن دیده نشده است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، جنگ بزرگ منطقه‌ای یا «جنگ چندجبهه‌ای» سناریو  است که طی سال‌های گذشته محافل و کارشناسان صهیونیست به وفور درباره آن صحبت می‌کنند و اغلب آنها اتفاق نظر دارند که این جنگ در صورت وقوع می‌تواند به موجودیت اسرائیل پایان دهد. به همین منظور نهادهای نظامی و سیاسی رژیم اشغالگر با برگزاری مانورها و تنظیم استراتژی‌های جدید تلاش دارند در وهله نخست اساسا از آغاز چنین جنگی خودداری کنند؛ چرا که می‌دانند در صورت ورود همه دشمنان اسرائیل به یک جنگ فراگیر علیه این رژیم، اسرائیل عملا شانسی برای بقا نخواهد داشت.

اما در پی حوادثی که بعد از روی کار آمدن کابینه راست‌افراطی بنیامین نتانیاهو در فلسطین اشغالی رخ داده و درگیر شدن صهیونیست‌ها در یک بحران داخلی بی‌سابقه، اتفاق غافلگیر کننده برای اشغالگران، شلیک ده‌ها موشک از جنوب لبنان به سمت اراضی اشغالی در چند روز گذشته هم‌زمان با تشدید تجاوزات اشغالگران در قدس و مسجدالاقصی  بود. بعد از آن منابع صهیونیستی از پرتاب چند راکت از سمت جولان اشغالی سوریه به سمت مواضع صهیونیستی در فلسطین خبر دادند.

نکته قابل توجه در واکنش رژیم صهیونیستی به این حملات این است که آنها سعی دارند دایره تقابل و درگیری با گروه‌های مقاومت را محدود کنند. به عبارت دیگر نتانیاهو که در همه دوره‌های نخست‌وزیری خود معروف به لاف‌زنی علیه محور مقاومت بود و در این دوره نیز با ادعای تقویت قدرت اسرائیل در برابر مقاومت و در راس آن حزب‌الله روی کار آمد، اکنون در تلاش برای فرار از این تقابل است و سران صهیونیست برای توجیه عقب‌نشینی خود در برابر حزب‌الله می‌گویند جنبش حماس مسئول شلیک موشک‌ها از جنوب لبنان بود و حزب‌الله نقشی در این عملیات نداشته است.

جدا از کم و کیف عملیات موشکی انجام شده از سمت جنوب لبنان علیه شهرک‌های صهیونیستی و اینکه چه طرفی پشت آن بود، رفتار صهیونیست‌ها و کابینه نتانیاهو و نهاد نظامی این رژیم صراحتا نشان می‌دهد که آنها از درگیر شدنِ هم‌زمان حتی در دو جبهه وحشت دارند. در میان گزارش رسانه‌های اسرائیلی نیز می‌توان متوجه شد که آنها نگران ورود سایر گروه‌های مقاومت به یک جانبه همه‌جانبه ضد اسرائیل هستند؛ جنگی که می‌تواند کار این رژیم را تمام کند.

در همین راستا قصد داریم مقوله «اسرائیل و جنگ چندجانبه» را در ابعادی گسترده‌تر مورد بررسی قرار داده و به سناریوها و پیامدهای آن بپردازیم.

طی سال‌های گذشته وضعیت لجستیکی ارتش اسرائیل در یک وضعیت شکننده قرار گرفته و همین مسئله، عامل اصلی خودداری صهیونیست‌ها از ورود به جنگ چند جانبه یا جنگ هم‌زمان در چند جبهه بوده است.

اولین و آخرین پیروزی ارتش صهیونیستی در جنگ علیه اعراب

در صبح روز 5 ژوئن 1967 رژیم صهیونیست یک حمله هوایی غافلگیرانه علیه نیروی هوایی مصر، سوریه، عراق و اردن انجام داد و این حملات خود را با بمباران و انهدام رادارها و تاسیسات فنی نیروی هوایی این کشورها به پایان رساند. هدف اصلی از این حمله مهار و فلج کردن نیروی هوایی کشورهای عربی و  تضمین برتری هوایی اسرائیل علیه اعراب در منطقه بود تا بتواند بعد از آن حملات بزرگی را علیه نیروهای زمینی و پایگاه‌های نظامی این کشورها انجام دهد.

در ادامه حملات رژیم اشغالگر، مواضع توپخانه‌ای و سلاح‌های سنگین و راهبردی ارتش‌های عربی و سکوی موشک‌های ضد هوایی آنها منهدم شد. ده‌ها جنگنده اسرائیلی در این تجاوزات هوایی علیه مواضع ارتش‌های عربی شرکت و آنها را بمباران کردند.طبق آماری که مراکز مربوطه ارائه داده‌اند حدود 80 درصد از تجهیزات نظامی کشورهای عربی در این تجاوزات اسرائیل نابود و ده‌ها هزار سرباز آنها در جنگی که 6 روز طول کشید کشته و زخمی شدند.

نتیجه این جنگ، آغاز اشغالگری رژیم صهیونیستی در کرانه باختری و نوار غزه در فلسطین، شبه جزیره سینا در مصر و ارتفاعات جولان در سوریه بود. این بزرگترین و البته تنها پیروزی اسرائیل در برابر اعراب بود که صهیونیست‌ها همواره به آن افتخار می‌کردند. اما امروز بعد از گذشت 55 سال همه معادلات درگیری در منطقه در سطح مقابله با اشغالگران صهیونیست تغییر کرده است.

اسرائیل و بحران بزرگ جنگ در چند جبهه

امروز اسرائیل گروگان تغییرات و تحولات استراتژیکی شده که آن را به سمت عقب‌نشینی و درون‌گرایی سوق داده و موجب شده تا این رژیم به تدریج از جاه‌طلبی‌های خود در سطح جغرافیایی سرزمین‌های عربی دور شده و درگیر بحران‌ها و چالش‌های داخلی گردد؛ تا جایی که دیگر در محافل صهیونیستی نمی‌شنویم که بگوید «مرزهای اسرائیل از نیل تا فرات امتداد دارد».

در این مقاله ما نمی‌خواهیم به دلایلی که اسرائیل را به سمت این واقعیت جدید سوق داده و یا دیدگاه صهیونیست‌ها درباره عقب‌نشینی آنها را مورد بررسی قرار دهیم و صحبت در این زمینه بسیار مفصل است. بلکه قصد داریم سناریوهای آینده و چالش‌های ویرانگری که پیش روی اسرائیلی‌ها و پروژه صهیونیستی در منطقه قرار دارد را تحلیل و ارزیابی کنیم.  به ویژه اگر اسرائیل در میان یک جنگ «چند جبهه‌ای» قرار بگیرد که در آن همه گروه‌های مقاومت منطقه، صهیونیست‌ها را از همه طرف محاصره خواهند کرد؛ جنگی که رژیم صهیونیستی ابتکار عمل حمله نظامی را به کلی از دست خواهد داد و باید به تماشای موشک‌ها و پهپادهایی بنشیند که یکی پس از دیگر عمق فلسطین اشغالی و زیرساخت‌های حیاتی آن را هدف قرار می‌دهند.

اضطراب علنی و محسوس صهیونیست‌ها از جنگ چندجبهه‌ای

پیش از این در مقاله «فرسایش نظریه امنیتی اسرائیل» به اظهارات «اسحاق برک» ژنرال ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی و مسئول سابق رسیدگی به شکایات نظامیان در این ارتش اشاره کردیم که گفته بود، ارتش اسرائیل ضعف‌ها و نواقص خطرناکی دارد که در هر جنگ آینده نمایان خواهد شد. همچنین وضعیت لجستیکی ارتش بسیار ناگوار و شکننده است و همین مسئله اسرائیل را از ورود به جنگ چندجبهه‌ای باز‌می‌دارد؛ چرا که در همان ساعات اولیه آغاز چنین جنگی اسرائیل فلج خواهد شد و توان ادامه جنگ یا کسب کوچکترین پیروزی در آن را نخواهد داشت.

این ترس که در اظهارات این مقام سابق اسرائیلی مشهود بود، در میان بسیاری از رهبران کنونی سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل و همچنین بسیاری از رسانه‌های صهیونیستی وجود دارد و آنها بارها تاکید کرده‌اند مسئله اساسی و محوری موسسات سیاسی و نظامی اسرائیل مربوط به سناریو خطرناکی است که امکان وقوع آن وجود دارد. این سناریو مربوط به یک تقابل نظامی گسترده علیه اسرائیل از دو جبهه می‌باشد؛ جبهه شمالی از جانب حزب‌الله لبنان و جبهه جنوبی از جانب مقاومت فلسطین در نوار غزه.

در این میان جمهوری اسلامی ایران نیز با همه توان نظامی عظیم خود در این جنگ چندجانبه علیه رژیم صهیونیستی مشارکت خواهد کرد و سپس سایر متحدان ایران و اعضای محور مقاومت مانند انصارالله یمن و مقاومت عراق نیز وارد این رویارویی خواهند شد و البته مشارکت ارتش سوریه در این جنگ را نیز نباید نادیده گرفت. منابع نظامی اسرائیل در این زمینه معتقدند با آغاز چنین جنگی، پروژه صهیونیستی با یک عقب‌گرد جدی مواجه خواهد شد که ممکن است به مرز فروپاشی و نابودی برسد.

مانورهای ناکام رژیم صهیونیستی در شبیه‌سازی جنگ فراگیر منطقه‌ای

این نگرانی‌ها موجب شده تا ارتش رژیم اشغالگر دست به انجام مانورهای نظامی گسترده‌ای بزند که هدف از آن شبیه‌سازی درگیری اسرائیل در یک جنگ چندجبهه‌ای است. اما همه این مانورها و تدارکات طی سال‌های گذشته نتوانسته ترس سران صهیونیست از وقوع چنین جنگی را از بین ببرد. یک افسر ارشد اسرائیلی در این زمینه می‌گوید: نیروهای نظامی اسرائیل درحال گذراندن بدترین وضعیت خود از 55 سال گذشته هستند و اسرائیل در هرجنگ آینده که در آن بیش از یک گروه مشارکت کند دچار مشکل جدی خواهد شد و این به دلیل عدم آمادگی ارتش برای جنگ در مقیاس وسیع است.

سناریو وحشت برای اسرائیلی‌ها

از سال 2017 و در نتیجه تغییرات ژئوپلیتیکی زیاد در منطقه که سایه تاریکی بر آینده پروژه صهیونیستی افکنده ، اسرائیل بر این باور است که شعله‌ور شدن آتش یک جنگ چندجبهه‌ای تنها مسئله زمان است؛ جنگی که آماده‌سازی آن در داخل محور مقاومت از تهران تا صنعا و بغداد و دمشق و بیروت انجام شده و به فلسطین رسیده است. بنابراین اسرائیل باید همه قدرت نظامی و لجستیکی خود را برای یک روز سرنوشت‌ساز آماده کند؛ روزی که اسرائیل به شکلی تهدید خواهد شد که تاکنون تجربه نکرده است.

از همین رو رژیم صهیونیستی مجموعه‌ای از طرح‌های آموزشی را تصویب کرده که از خلال آن بتواند با سناریو جنگ چندجبهه‌ای مقابله کند. شرکت در این طرح‌ها برای یگان‌های مختلف ارتش این رژیم ضروری و اجباری است و سالانه به شکل دوره‌ای برگزار می‌گردد. اما با همه این وجود فرماندهی ارتش اسرائیل معتقد است که این ارتش توانایی مقابله با یک جنگ چندجبهه‌ای را ندارد و به ویژه در بخش نیروی زمینی با مشکلات زیادی مواجه است.

اغلب ژنرال‌های اسرائیل اعتراف می‌کنند ارتش این رژیم شاهد یک وضعیت بی‌سابقه از انحطاط تاکتیکی و عملیاتی است و به ویژه نظامیان این ارتش بعد از شکست‌ها و تلفات سنگینی که در جنگ‌های قبلی مقابل مقاومت لبنان و فلسطین متحمل شده‌اند، تمایلی برای ورود به هیچ جنگی ندارد.

علاوه بر آن صهیونیست‌ها در دوره اخیر با چالش جدیدی مواجه شده‌اند که پیش از این وجود نداشت و آن، پهپادهایی است که امروز در اختیار محور مقاومت قرار دارد و نیز موشک‌های نقطه زنی که از هر سو اسرائیل را محاصره کرده‌اند. البته به همه این‌ها باید تجربیات رزمی گسترده نیروهای مقاومت را نیز اضافه کنیم که در نتیجه مشارکت در میادین مختلف نبرد به ویژه در جنگ با تروریسم، به دست آورده‌اند.

بنابراین جدا از ارزیابی‌ها و پیش‌بینی‌های محافل و مراکز صهیونیستی، در اینجا قصد داریم با توجه به تحولات سریع و مختلف منطقه در سطح درگیری محور مقاومت با رژیم صهیونیستی،  یک سناریو عملی و واقعی را ترسیم کند که در وهله نخست مربوط به جزئیات وقوع یک جنگ چندجانبه علیه رژیم اشغالگر است؛ جنگی که 6 جبهه در آن مشارکت دارند.

در این سناریوها همچنین به ابزارها و امکاناتی که در این جنگ به کار برده خواهد شد و نیز بازتاب‌های راهبردی آن اشاره می‌کنیم که منجر به تغییر چهره منطقه خواهد شد.

باید توجه کنیم در این سناریو، هدف از جنگ چندجبهه‌ای صرفا آزادسازی فلسطین نیست؛ بلکه هدف شکستن بازوهای رژیم اشغالگر و محدود کردن سیطره جغرافیایی آن به کمترین مساحت ممکن است تا به این ترتیب با انجام یک حمله گسترده، ریشه اسرائیل و همه شهرک‌نشینان آن به کلی از منطقه کنده شود.

حمله موشکی بزرگ مقاومت و فلج شدن جبهه داخلی صهیونیست‌ها

مرحله اول: طی سال‌های گذشته رژیم صهیونیستی همه توان خود را به کار گرفته تا جبهه داخلی و  عمق استراتژیک شکننده خود را در امان نگه دارد و به این منظور چندین بار نظریه امنیت داخلی اسرائیل به روز شده است تا با تحولات پیرامون خود همگام گردد و بتواند با تهدیدات جدید مقابله کند. اما با این وجود در هر مرحله از درگیری رژیم اشغالگر با هریک از گروه‌های مقاومت، آسمان شهرک‌های صهیونیست‌نشین با موشک‌ها پر شده و هیچ یک از مواضع داخلی صهیونیست‌ها در امان نبوده است.

بنابراین خطر موشک‌ها در خط مقدم تهدیداتی است که اسرائیل در هرجنگی پیش روی خود  دارد؛ به ویژه زمانی که یک جنگ چندجبهه‌ای اتفاق بیفتد. برخی گزارش‌ها و ارزیابی‌ها نشان می‌دهد میزان ضربات موشکی و نیز پهپادی به رژیم صهیونیستی در جنگ آینده به گونه ای خواهد بود که در هیچ یک از جنگ‌های منطقه وجود نداشته است.

طبیعتا حمله‌ای که از 6 جبههِ مورد انتظار علیه رژیم صهیونیستی انجام خواهد شد مستلزم تصمیم جمعی بین این جبهه‌ها برای آغاز چنین حمله‌ای است و احتمالا بعد از هماهنگی میان این جبهه‌ها، نیروهای زبده از محور مقاومت به برخی شهرک‌های صهیونیست‌نشین حمله کرده و آنجا را به طور کامل تحت سیطره خود در می‌آورند.

بر اساس ارزیابی‌های اسرائیل و برخی دیگر از مراکز تحقیقاتی بین‌المللی پیش‌بینی می‌شود که روزانه بیش از 5 هزار موشک در انواع مختلف به سمت شهرک‌های اسرائیلی شلیک شود که بیش از نیمی از آنهاد دقیق هستند و به درستی به هدف اصابت می‌کنند. همچنین این موشک‌ها می‌توانند کل جغرافیای فلسطین اشغالی را پوشش دهند و ضربات جبران‌ناپذیری به تاسیسات حیاتی و حساس رژیم صهیونیستی همچون ایستگاه‌های انرژی، پایگاه‌های هوایی و نظامی، فرودگاه‌ها، بنادر و موسسات حکومتی و وزارتخانه‌ها و ... وارد کنند؛ به طوری که رژیم اشغالگر کاملا فلج شده و توان مقابله با پیامدهای این حملات را نداشته باشد.

علاوه بر آن شهرک‌های صهیونیست‌نشین در نزدیکی نوار غزه و مرز لبنان و جولان اشغالی نیز در معرض حملات موشکی پی در پی قرار می‌گیرند و صدها پهپاد انفجاری نیز به سمت آنها شلیک خواهد شد؛ پهپادهای بسیار پیشرفته‌ای که در اختیار محور مقاومت است. به گفته کارشناسان نظامی این حمله موشکی عظیم دست کم باید 5 روز طول بکشد تا موثر باشد و طی آن بیش از 25 هزار موشک از نوع سنگین و سایر موشک‌های کوتاه برد بر سر اسرائیلی‌ها آوار می‌شود.

این حمله ویرانگر عواقب وحشتناکی برای کل جامعه صهیونیستی و شهرک‌نشینان خواهد داشت و جبهه داخلی این رژیم را به کلی نابود و دستگاه حکومتی آن که شامل نهادهای سیاسی و نظامی است را فلج می‌کند. در این وضعیت که اسرائیلی‌ها هنوز در شوک حمله اول هستند، شرایط برای آغاز مرحله دوم جنگ فراهم می‌شود.

 

ادامه دارد........

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان