محدوده «تحول» در نظام اسلامی
دولت اسلامی دولتی است مبتنی بر توحید و مبانی و بنیادهای اعتقادی و ارزشها و آرمانها، شما وقتی میخواهید این دولت را کارآمد کنید، ساختارها و کارکردش را باید عوض کنید، نه اینکه مبانی توحیدی و زیرساختها و مبناهایش را خراب کنید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دومین نشست از دهمین دورۀ کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «راهبرد تحوّل؛ ضرورت گام دوم انقلاب اسلامی» بههمت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم بهصورت حضوری و مجازی برگزار شد.
حجت الاسلام محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: در خصوص تحوّل این سؤال مطرح است؛ آیا تحول فارغ از اهدافش، حُسن ذاتی هم دارد؟ یعنی اگر تحول دنبال هیچ هدفی هم نباشد خودش مطلوبیتی دارد؟ اگر خودش هدف نیست آیا هدفی که تحول برای آن انجام میشود مثل انقلاب اهمیت دارد؟ دانشجویان علوم سیاسی میگویند "انقلاب نهتنها خودش حُسن ندارد بلکه میگویند یک مریضی در جامعه است، جامعۀ سالم که انقلاب و دگرگونی در خودش ایجاد نمیکند، معلوم است که یک قسمتی از جامعه یا حاکمیت یا ساختار آن مشکل دارد، بنابراین خود انقلاب هدف نیست، مطلوبیت ذاتی هم ندارد بلکه بهخاطر ایجاد حاکمیت دینی و ارزشهای دیگری است که انقلاب ارزش پیدا میکند."، آیا تحول هم همینطور است؟
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه معمولاً در تحوّل یا انقلاب یا در هر پدیدهای چهار موضوع مهم، خوبی یا بدی آن پدیده را نشان میدهند، گفت: اولین چیز، مادۀ اولیهاش است؛ یعنی از چهچیزی درست شده است و این جنس و سنخش و مادۀ اولیهاش چیست. دومین موضوع که به یک پدیده اهمیت میدهد، صورتبندی و شکل و شمایلی است که روی آن انجام میشود. نکتۀ سومی که در حُسن یک پدیده مهم است، آن کسی است که این کار را انجام میدهد، سازندۀ این کار است و چهارمین نکته آن هدفی است که این کار برای آن انجام میشود.
وی افزود: اگر تحولی صورت گرفت که هم مادۀ اولیه آن، هم صورتش هم انجامدهنده کار و هم هدف کار همه خوب هستند، این تحول میشود مقدس، مثل انقلاب اسلامی. همۀ چهار علت انقلاب اسلامی در اول خوب بود، لذا از اول، این انقلاب را گفتیم انقلاب مقدس است. هر وقتی یک یا همۀ اینها را از دست بدهد، هدف انقلاب میشود نامقدس.
استاد مهاجرنیا اضافه کرد: چند سؤال مطرح است؛ اصولاً تحول را برای چهکار میخواهیم؟ اصلاً برای چه دنبال تحول هستیم؟ آیا در غیر تحول نمیشود مشکل را حل کرد؟ همانطوری که بعضی مدعی هستند که انقلاب اسلامی که نظام شاهنشاهی را برداشت، ما نمیتوانستیم از یک راه دیگری به این اهداف برسیم و نیازی به انقلاب نباشد؟ آیا راجع به تحول میشود چنین فرضی را مطرح کرد که ما اصلاً دنبال تحول نرویم بلکه یک بدیلی برای آن درست کنیم و آیا بدیلی دارد؟ بنابراین «چرا تحول؟» یک سؤال کلیدی و مهم است.
وی بیان داشت: سؤال دوم، آیا باید تحول روی چیز خاصی صورت گیرد تا خوب شود یا نه، تحول میتواند روی هر چیزی اجراء شود؟ و سؤال سوم، سنخ تحول چیست؟ آیا تحول مثل انقلاب است؟ معمولاً در تعریف انقلاب میگویند که انقلاب یک تحول بنیادی و خشن و سریع است که مردم هم در آن دخیل هستند؛ آیا تحول هم اینطور است؟ و سؤال دیگر، تحول از چهراهی قابل تحقق است؟ روش و راه تحقق تحول چیست؟ آیا باید بهصورت یک فرآیند منظمی اتفاق بیفتد یا پروسهای است که آرام آرام باید شکل بگیرد؟
وی سپس گفت: سؤال بعدی این است، چه عوامل و شرایطی برای بارور شدن تحول لازم است؟ آیا همین که ما اراده کنیم که تحولی رخ بدهد تحول رخ میدهد، یا یک شرایط، عوامل و زمینههایی میخواهد؟ مقام معظم رهبری فرمودند که تحوّل بدون مدیریت نمیشود، این سؤال مطرح میشود، آیا در مدیریت تحول، رعایت شرایط و زمینهها و عوامل و... لازم است؟ یا نه مدیریت دستوری میتواند این کار را بدون زمینهها به سرانجام برساند؟
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: یک سؤال دیگر اینکه وقتی شما میگویید تحول؛ کارگزاران و کسانی که باید تحول را محقق کنند چهکسانی هستند؟ مثلاً راجع به انقلاب اسلامی میگویند کارگزاران و بانیان انقلاب چند گروه بودند؛ رهبری و مؤسسان انقلاب، کسانی که ایدئولوژی انقلاب را طراحی کردند، روشنفکران حوزوی و دانشگاهی، نخبگان فکری که مردم را پای کار آوردند و خود مردم، اینها اگر پای کار نمیآمدند انقلاب محقق نمیشد، آیا در تحول هم چنین کارگزارانی لازم داریم یا نه تحول یک امر دستوری است؟
وی سپس گفت: سؤال بعدی این است، آیا مسیر آیندۀ تحول را میشود طراحی کرد؟ یعنی ما بر اساس الگوهایی که وجود دارد، روندها و وقایع و پدیدههایی را که تا الآن انجام شده است، بررسی کنیم به همان سبکی که در آیندهپژوهی مطرح شده است برای آینده برنامهریزی کنیم، بگوییم ما میخواهیم تحول ایجاد کنیم و به اینجا برسیم؟
مهاجرنیا اظهار داشت: رهبری فرمودند که تحول یک امر جبری و قهری و سنّت الهی است. سنت الهی یعنی امر تکوینی، یعنی ارادۀ ما در آن دخیل نیست. چند سال پیش در حوزه هم فرمودند که حوزه باید متحول شود همانجا فرمودند که تحول یک امر قهری و سنت است. سنت هم بهتعبیر قرآن «فَلَنْتَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَنْتَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا» قابل تحول نیست. از طرفی فرمودند که حوزه باید تحول را مدیریت کند؛ چون تحول قهری است میآید سراغ شما و آن وقت ارادۀ شما دیگر دخیل نیست و دیگر نمیتوانید کاری کنید.
وی افزود: رهبری در اول سال در مشهد همین نکته را فرمودند که تحول نیاز به مدیریت دارد، چطور قابل تصور است؟ اگر تحول یک امر قهری است یعنی ما بخواهیم یا نخواهیم دو دو تا چهار میشود، پس دیگر اراده و مدیریت ما کجاست؟ این یک سؤال بسیار جدی است. رهبری خیلی زیبا به این سؤال پاسخ میدهند که چیزهای تکوینی و هستیشناختی را نمیتوانیم کم و زیاد و تغییر دهیم، اما با یک سری عملیات میتوانیم مدیریت کنیم؛ مثل یک چشمه، ما آب چشمه را نمیتوانیم کم یا زیاد کنیم، آن سنّت است، اما میتوانیم مسیر این چشمه را طوری هدایت کنیم که بهسمت ما بیاید.
مهاجرنیا گفت: قرآن میفرماید «وَ لَو أَنَّ أَهلَ القُرى آمَنوا وَاتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ»؛ یعنی برکات آسمانها و نعمتهای الهی و چیزهایی که در طبیعت وجود دارد اینها چیزهایی تکوینی هستند، اما تقوا روی آن تأثیر دارد، یعنی تأثیر تقوا و ارادۀ تقوایی انسانها میتواند در همین امور تکوینی اثرگذار باشد «لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ» یعنی خداوند برکاتش را، دقیقاً سنّتش را طوری هدایت میکند که بهسمت انسانها میآید، بنابراین سنّت بودن و تکوینی بودن با تشریحی بودن و ارادۀ انسان قابل جمع است.
مهاجرنیا با اشاره به مفهوم «تحوّل» گفت: در مقابل تحول در جامعه دو دیدگاه وجود دارد؛ یکی جامعه بدون تحول که راکد است، اما ثبات دارد و دیگر، جامعهای که تحول دارد، اما ثبات و آرامش ندارد. سنّت قهری تحول جامعۀ راکد باثبات را بهتدریج بهسمت انجماد و تصلّب و استبداد میکشاند و جامعۀ تحولگرای بیثبات را هم بهسمت افراط و در نهایت فروپاشی میرساند. پذیرش سنّت تحول و حرکت، در عین استحکام و اتقان و ثبات است که «نظریه نظام انقلابی» را مطرح میکند در عین حالی که انقلابی است؛ یعنی تحولگراست و به نظم سیاسی و نظام تثبیتشده هم اعتقاد دارد، این همان نظریهای است که در بیانیه گام دوم با عنوان سازگاری میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی جمهوری اسلامی ایران مطرح شد.
وی بیان داشت: رهبری میفرمایند ما همواره با این دو مشکل مواجه هستیم؛ در جامعه یک عدهای هستند دائماً میگویند "ما دنبال ثبات هستیم، تحول را کنار بگذارید، دنبال آرامش هستیم، دگرگونی و انقلابیگری را کنار بگذارید" که این آرام آرام به رکود میرسد. یک عدهای هستند دنبال تحولاند، اما تحولشان بیحسابوکتاب است، همۀ اصالتها و همۀ بنیادها و... را تخریب میکند و به هرجومرج میرسد، بنابراین (رهبری) میگویند "ما دنبال یک تحولی هستیم که علاوه بر اینکه تحول است ما را به ثبات هم برساند، یعنی ضمن پویایی و تحرک و فعال بودن، برای جامعه آرامش ایجاد کند و جامعه را به کمال برساند".
مهاجرنیا سپس گفت: تعبیر رهبری این است که نظام اسلامی سازگاری میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی ایجاد کرد و این یعنی تحول باید به یک ثباتی برسد و تحول مثبت با آن چهار ویژگی که خدمتتان عرض کردم نباید کنار برود؛ چون روحیه و ویژگی تحول اینطور نیست که در یک برههای تمام شود بگوییم تحول نمیخواهیم، ما نسبت به آینده دائماً این تحول را نیاز داریم، بنابراین تحوّل یک مسیر و فرآیند مستمری است که باید با ثبات جمع شود و کنار هم با هم سازگار شوند.
وی خاطرنشان کرد: وقتی که ما میگوییم تحول، تحول یک امر مطلقی نیست که دارای یک چیز ثابت و خاص باشد، تحول نسبی است. هر امری، هر پدیدهای، هر بخشی، هر قسمتی از نظام تحول مخصوص به خود میخواهد. دولت باید متحول شود، دستگاهها باید متحول شوند و کل انقلاب هم یک تحول لازم دارد، بنابراین وقتی میگوییم که تحول، موضوع و محدودهاش خیلی مهم است و باید مشخص شود. تحولی که رهبری در مشهد مطرح کردند، بخش زیادی راجع به خود دولت بود چون راجع به اقتصاد بود، راجع به وضعیت موجود بود که دولت باید مدیریت کند جامعه را از این وضعیت بیرون ببرد؛ چون مسئولیت این کار اولاً به دوش دولت است، بعد هم فرمودند ملت باید همراهی و همکاری کنند.
وی افزود: در همین سخنرانی عید رهبری فرمودند در تحول جایگزین باید معلوم شود. بعضی وقتها آدمهای انقلابی هستند آدمهای تحولخواه هستند تحول را خوب ایجاد میکنند، اما برنامۀ جایگزین ندارند، نمیدانند بعداً چه میشود؛ میگویند "حالا به هم بریزیم بعد فکر میکنیم که چهکارش میشود کرد."، این تحولات معمولاً یا عقیم یا منحرف میشود و به جایی نمیرسد، لذا یکی از بحثهای مهم در مقولۀ تحول این است؛ جایگزینها چه هستند؟
مهاجرنیا اظهار داشت: همچنین در تحول اینطور نیست که همهچیز را بخواهیم نابود کنیم، بخشی که نیاز دارد باید متحول شود، اصالتها و بنیادها باید محفوظ بمانند. دولت اسلامی دولتی است مبتنی بر توحید و مبانی و بنیادهای اعتقادی و ارزشها و آرمانها، شما وقتی میخواهید این دولت را کارآمد کنید، ساختارها و کارکردش را باید عوض کنید، نه اینکه مبانی توحیدی و زیرساختها و مبناهایش را خراب کنید چون بعداً چیزی که درست میکنید دولت اسلامی نمیشود.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: «تحوّل» به خودی خود یک امر مطلق است، میتواند مقدس یا غیرمقدس باشد، در بحث تحول اهداف مهم است، هدف تحول آن را رو به رشد و تکاملی میکند. تحوّلی که انقلاب اسلامی و اندیشۀ امامین انقلاب دنبالش هستند یک تحول تکاملی و رو به رشد است؛ زیرا این انقلاب قرار است مقدمۀ ظهور حضرت امام زمان(عج) باشد، یعنی انقلابی که میخواهد انسانیت را به کمال برساند.
وی در پایان گفت: موضوع بحث ما «راهبرد تحوّل» است، راهبرد یعنی اینکه ما اینجا ایستادیم، اما یک اهداف کلان در اندیشه ماست، میخواهیم به سعادت، به حیات طیّبۀ الهی و به ظهور امام زمان(عج) برسیم، راهبرد یعنی آن چیزی که بهصورت کلان در یک دالان حرکتی ما را بهسمت هدف نهایی حرکت میدهد، بنابراین ما نگاه راهبردی به تحول داریم نمیخواهیم مورد به مورد گره باز کنیم، البته گرهها باید باز شوند. در مسیر «راهبرد تحول» هزاران راهکار باید ارائه شود تا یک راهبرد محقق شود، اما نگاه ما به تحول یک «نگاه راهبردی» برای رسیدن به مطلوب و کمال در انقلاب اسلامی است.
انتهایپیام/+