خاطرات دوست ۲۰ ساله صفایی حائری در "پاتوق مستند"؛ سرنوشت عجیب موتورسوارانی که می خواستند عمامهاش را بیندازند!
نصرتالله تابش که نزدیک به دو دهه در کنار صفایی حائری بوده، گفت: در خانه ایشان بسیاری از افراد رفت و آمد میکردند از جمله اراذل و اوباش؛ میگفت مگر ما بهشتیم که خوبان را جمع کنیم؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جلسه نمایش و نقد و بررسی مستند «برای پس از مرگم» به عنوان سومین برنامه از فصل جدید برنامه «پاتوق مستند» با اجرای حامد شکیبانیا و با حضور نصرتالله تابش سردبیر مجله فیلمنگار و سیدمحمدحسینی منتقد، در سینما سپیده برگزار شد.
پس از اکران مستند، ابتدا نصرتالله تابش سردبیر مجله فیلمنگار بیان کرد: من به عنوان کسی که سالهاست در نظریهپردازی نسبت دین و سینما کار میکنم، حقیقت و عدالت را جزو عناصری میدانم که منجر به خلق زیبایی اثر میشود. یعنی اگر در فیلم به مخاطب دروغ بگوییم، زیبایی خلق نمیشود. البته عدالت در اینجا به معنای نگاه منصفانه به سوژه داشتن است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که برای ساخت مستند باید به دنبال بیان حقیقت و در جستجوی آن بود و باید آن را عادلانه برگزار کرد.
وی با اشاره به اینکه 20 سال در کنار صفایی حائری بوده است، بیان کرد: من قصد ندارم بگویم که مستند از زاویه نگاه عدالت قصد دارد؛ حتی من سوگیری فیلمساز را اشکال نمیدانم اگر منطبق با حقیقت باشد. نسبتی که حقیقت با عدالت در تحلیل یک اثر هنری برقرار میکند از این جهت مهم است که فیلمساز عادلانه برخورد کند؛ هر چقدر سوژه را دوست داشته باشد. اما از زاویه دیگر نمیتوان از صفایی حائری پرتره ساخت چراکه ابعاد شخصیتی ایشان در کلام دینی، سلوک زندگی، سبک تفسیر قرآن و ... پیچیده است.
سردبیر مجله فیلمنگار تصریح کرد: من با وجود مطالعهای که همیشه داشتم اما در دورانی احساس کردم پرسشهایی در من وجود دارد که نمیتوانم به آن پاسخ بدهم؛ صفایی در مجموع اندیشههایش بسیاری از بنبستهای ذهنی من را باز کرد. من در تمام 20 سالی که در جوار ایشان بودم و صدها سخنرانی در کنارشان بودم، به یاد ندارم از خدا حرف بزند و از عشق به خدا گریهاش نگیرد. او آنچنان فضای عاطفی با نهجالبلاغه فضای داشت و این را منتقل میکرد که شاگردانش تحتتأثیر قرار میگرفتند.
تابش با بیان اینکه تماشای «برای پس از مرگم» دوباره سوگوارش کرده است، یادآور شد: در خانه ایشان بسیاری از افراد رفت و آمد میکردند از جمله اراذل و اوباش. ایشان یک جملهای داشت و میگفت که مگر ما بهشتیم که خوبان را جمع کنیم؟ صفایی حائری تکلیف خود میدانست که به این افراد کمک کند. علاقهمندم این خاطره را نیز تعریف کنم. سالها پیش دو سرنشین یک موتور به سمت ایشان هجوم میبرند که عمامهاش را بیندازند اما وقتی نتوانستند این کار را انجام بدهد به ایشان اهانت کردند. برخورد درست ایشان در لحظه باعث شد، دو سرنشین طلبه شوند و یکی از آنها هم شهید شد.
وی با اشاره به اینکه فقه برای صفایی حائری مساله در کتاب رساله نبود، مطرح کرد: فقه آنچنان در جان ایشان رسوخ کرده بود که در لحظه تکلیفش را میدانست. من یکبار ندیدم که استخاره کند، چراکه میگفت حیرتی ندارم و از 13 سالگی به بعد دیگر هیچ تردیدی در من به وجود نیامده است. پرسش اصلی اینجاست که فقه دین چگونه باید در وجود انسان جریان پیدا و چه مسیر معرفتی و سلوکی باید طی کرده باشد که در لحظه حیرت نکند.
تابش در پایان خاطرنشان کرد: اهتمام به رفع گرفتاری دیگران و خدمتگزاری به پدر و مادر جزو 2 ویژگی شاخص ایشان بود.
در ادامه سیدمحمدحسینی منتقد سینما، درباره این مستند گفت: آنچه در مستند شاهد آن بودیم، مجموعه اتهامی است که نسبت به صفایی حائری مطرح میکند و پیش میرود، چراکه قصد دارد منشاء اتهامات و درستی و غلطی آن را برای مخاطب مشخص کند و قضاوتی به ما بدهد که ماحصل آن به نوعی به مستند گزارشی تبدیل شده است تا مستند پرتره. شروع مستند با مرگ صفایی این را به مخاطب میرساند که من میخواهم یک حسرت را به تصویر بکشم.
وی تأکید کرد: این مستند کدهایی به ما میدهد که اگر آن را ادامه میداد ما بیشتر با صفایی حائری آشنا میشدیم. در این مستند ما خود صفایی را کم داریم، اما کل مستند و شناخت من از صفایی حائری را میتوان در این جمله خلاصه کرد که «وقتی پات رو زمینه، نمازت هم نماز نیست اما وقتی از این دنیا کندی حتی غذا خوردنت عبادت است.» شاید کل مستند تبیین این فضاست.
این منتقد یادآور شد: صفایی را میتوان فردی خاص تلقی کرد که با طیفهای متنوعی از افراد مختلف در سینمای ایران، سپاهیان، نخبگان حوزه و حتی کسبه بازار و افراد معمولی ارتباط داشته و حتماً حرفهایش آنقدر عمیق بوده است که توانسته افراد مختلف را مهمان سفرهای بکند که به لحاظ گرایشات فکری تنوع گستردهای دارند.
حسینی با بیان اینکه در این مستند با فردی مواجه شده که مسئله اساسیاش رشد و سلوک است، یعنی اینکه چگونه میتوان رشد و به جلو حرکت کرد، مطرح کرد: طبیعتاً ما با فردی طرف بودیم که از معارف برخوردارست و مسایلش در زندگی تغییر میکند. فیلمساز هم قصد دارد بگوید این اتفاقات فراروی ما رخ میدهد و چه قدر بیمهریهایی نسبت به ایشان رخ داده است که حاصل کژاندیشیها و خدای ناکرده غرض ورزی هاست.
وی ادامه داد: صفایی حائری معتقدست که مسئله ما دیگر شناخت نیست، بلکه کفر است. ایشان آمده بود بقای خود را تثبیت کند و با حرفهایش این کار را کرده است. علاقهمندم روی این جمله صفایی حائری تاکید کنم که معتقد بود انسانِ در حالِ شدن، توجه به لحظات برایش مهم میشود.
این منتقد در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: یادمان نرود که فرصتها در حال طلوع و غروب هستند و از بین میروند. صفایی فرصتی است برای همه ما تا از آثارش بهره ببریم. همچنین مستند «برای پس از مرگم» میتواند فرصتی فراهم آورد تا به اندیشههای ایشان بیشتر پرداخته شود. این اثر اگر بتواند مخاطب را تحریک کند که یک کتاب بیشتر درباره ایشان بخواند یعنی کار خود را کرده است. دریغ و افسوس اگر در کتب درسی از مبانی و نظرات ایشان بهره برده نشود؛ فردی که در سپهر انقلاب حضور پیدا کرد و انقلاب مستحضر به اندیشه افرادی چون اوست.
انتهای پیام/