ستون فقرات ارتش صهیونیستی در معرض انحلال؛ نیروی ذخیره، پاشنه آشیل اسرائیل در جنگ بعدی
نیروهای ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی درحالی بزرگترین بار عملیاتی این ارتش را بر دوش دارند که در سایه شرایط پیچیده داخلی اسرائیل، هشدار زیادی درباره تجزیه و انحلال آنها مطرح شده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، بارزترین نتیجه کودتای قضایی «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی و کابینه وی با تصویب طرح موسوم به «اصلاحات قضایی» در عرصه داخلی این رژیم، مربوط به ارتش اسرائیل بود؛ تا جایی که بسیاری از محافل و کارشناسان عبری درباره تجزیه و انحلال این ارتش صحبت میکنند.
پیوستن عناصر نیروی ذخیره و خلبانان و سایر پرسنل وابسته به آنها از جمله کادر پزشکی در ارتش رژیم اشغالگر به تظاهراتهای خیابانی علیه نتانیاهو و کابینه وی و اعلام نافرمانی نظامی در این ارتش، زنگ خطر نهاد نظامی اسرائیل را به صدا درآورده است. میزان مشارکت صهیونیستها در این اعتراضات از ابتدای سال جاری میلادی تاکنون بسیار قابل توجه است. به ویژه اینکه شمار زیادی از اعضای نیروی ذخیره ارتش اسرائیل از جمله سربازان و افسران آنها در نیروی هوایی، سرویسهای اطلاعاتی و یگانهای ویژه تهدید کردند که در صورت اجرای طرح جنجالی نتانیاهو، از شرکت در فعالیتهای ارتش خودداری خواهند کرد.
به نوشته روزنامه عبری هاآرتص، از ماه آوریل سال جاری، ارتش اسرائیل شاهد کاهش قابل توجه حضور نیروهای ذخیره در یگانهای رزمی بوده و تنها 7 درصد از آنها در فعالیتهای ارتش حاضر شدند؛ درحالی که این میزان درحالت عادی 90 درصد بود.
نیروی ذخیره؛ ستون فقرات ارتش اسرائیل
البته ما در این مقاله قصد نداریم به علل عتراضات علیه طرح قضایی نتانیاهو و پیامدهای آن به ویژه بر ارتش رژیم صهیونیستی بپردازیم؛ بلکه هدف ما بررسی اوضاع نیروی ذخیره ارتش اسرائیل است که ستون فقرات این ارتش محسوب میشود و صهیونیستها در مواقع اضطراری مانند جنگها و بحرانها به این نیرو تکیه میکنند.
علاوه بر آن بدون یگانهای نیروی ذخیره، ارتش اسرائیل قدرت اولیه خود را که وابسته به همین یگانهاست از دست میدهد؛ چرا که انجام اکثر ماموریتهای رزمی، اطلاعاتی و لجستیکی در دورههای جنگ و بحران به این یگانها سپرده شده است.
ارتش اولین و مهمترین نهادی بود که بعد از تاسیس رژیم جعلی اسرائیل در سال 1948 اعلام موجودیت کرد. از آنجایی که ارتش بزرگترین و مهمترین نهاد رسمی رژیم صهیونیستی است، تاثیر و نفوذ بالایی در همه حوزههای این رژیم از جمله سیاست و اقتصاد و فرهنگ و ... دارد. همچنین همه یهودیان صهیونیست فارغ از رنگ و نژاد و ملیت خود موظف به اطاعت و حمایت از ارتش این رژیم هستند. درواقع نظریه امنیتی رژیم اشغالگر بر این مبناست که بدون ارتش، اسرائیل از هم میپاشد و توسط دشمنانش از هر جهت تجزیه خواهد شد.
در اینجا باید اشاره کنیم که خدمت نظامی در ارتش رژیم صهیونیستی برای همه افراد بالای 18 سال اعم از زن و مرد اجباری بوده و مردان 3 و زنان 2 سال به صورت اجباری در این ارتش فعالیت میکنند. اعطای معافیت از خدمت به جوانان اسرائیلی در ارتش این رژیم نیز شرایط بسیار سختی دارد و کسانی که خواهان معافیت هستند، اغلب در محافل نظامی اسرائیل به عنوان خائن و ترسو تلقی میشود و در برخی موارد نیز با مجازات زندان مواجه میگردند.
بعد از پایان دوره سربازی در ارتش رژیم صهیونیستی، افراد به طور خودکار به یگانهای نیروی ذخیره میپیوندند و تعداد آنها بسیار زیاد است؛ به طوری که از 750 هزار سرباز ارتش رژیم اشغالگر 650 هزار نفر در یگانهای نیروی ذخیره هستند و ستون فقرات این ارتش به شمار میروند. این سربازان با توجه به مهارتهایی که در طول خدمت اجباری خود کسب میکنند، در یگانهای ویژه و حساسی مانند سرویسهای اطلاعاتی و نیروی هوایی عضو میشوند.
نیروی ذخیره و دکترین امنیت داخلی اسرائیل
هنگامی که اصول تئوری امنیت داخلی موجودیت صهیونیستی در دوران دیوید بن گوریون، بنیانگذار این رژیم جعلی در اوایل پنجاه قرن گذشته تأیید شد، این تصور شکل گرفت که اسرائیل به چیزی موسوم به «ارتش مردم» نیاز دارد. به ویژه اینکه موجودیت اسرائیل در یک منطقه عربی و جغرافیایی پیچیده شکل گرفته که همه محیط اطراف آن، این موجوریت را رد میکنند. از آن گذشته اسرائیل (فلسطین اشغالی) فاقد عمق استراتژیک است که موجب شده در معرض انواع خطرات امنیتی از جبهههای خارجی قرار بگیرد.
بنابراین سران صهیونیست در آن زمان شعار «خدمت اجباری همگانی» را سر دادند که همه صهیونیستها را موظف به فعالیت در ارتش و پیوستن به صفوف نیروی ذخیره میکرد. بر اساس بسیاری از مطالعات انجام شده توسط مراکز تحقیقاتی رژیم صهیونیستی، دکترین امنیت داخلی اسرائیل مبتنی بر فرضیهای است که سعی در پاسخگویی به بسیاری از سؤالات پیش روی رهبران سیاسی و نظامی این رژیم دارد.
یکی از این فرضیهها که مهمترین آنها در آن دوره بود، نشان میداد که اسرائیل در تلاش برای مقابله با تعداد زیادی از نیروهای نظامی در کشورهای عربی اطراف که تهدیدی موجودیتی برای اسرائیل هستند، با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد، بنابراین باید راهکارهای مناسبی برای حل این چالش بزرگ اندیشید تا از فروپاشی اسرائیل و یا رفتن به جنگی که در نهایت به دلیل کمبود آشکار نیروی انسانی منجر به سقوط اسرائیل خواهد شد جلوگیری کرد.
بر این اساس نظریهای طراحی شد تا همه صهیونیستها در مواقع لزوم سلاح دست بگیرند و نقش نظامی ایفا کنند. در آن زمان سران رژیم اشغالگر تصور میکردند که با این کار هدف اصلی آنها در محافظت از امنیت داخلی و جلوگیری از نفوذ دشمنان محقق میشود و به تدریج میتوانند سایر زمینهای عربی اطراف فلسطین را نیز اشغال کنند.
مقامات صهیونیست برای تحقق این هدف تصمیم گرفتند تا بیشترین تعداد ممکن از یهودیان را به فلسطین اشغالی منتقل کنند و بدون توجه به اختلافات عمیقی که میان یهودیان از ملیتهای مختلف وجود داشت، آنها را به این سرزمین آورده و اعلام کردند که همه این یهودیان بدون توجه به ملیت و رنگ و نژاد خود باید برای خدمت به ارتش بسیج شوند.
به این ترتیب همه مردان و زنان یهودی که به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده بودند مجبور به ثبت نام در صفوف ارتش رژیم صهیونیستی شدند. این روند هنوز هم ادامه دارد و سربازان بعد از پایان دوره خدمت خود باید به نیروی ذخیره بپیوندند. به طور کلی ارتش رژیم اشغالگر 3 چارچوب سازمانی اصلی دارد که موجب حفظ ثبات آن میشود و به انجام وظایف آن کمک میکند.
اولین چارچوب مربوط به رسیدگی به تعدادی از تهدیدات پیش روی موجودیت رژیم صهیونیستی است که تحت عنوان سطح طبیعی خطرات شناخته میشود. حدود 180 هزار سرباز برای مقابله با این تهدیدات در ارتش اسرائیل حضور دارند و در همه تخصصها فعالیت میکنند.
اما چارچوب دوم مربوط به نیروهای یگانهای ذخیره ارتش رژیم اشغالگر است که 560 هزار نفر هستند و 18 درصد آنها را زنان تشکیل میدهند. این نیروها به طور ویژه در یگانهای رزمی و خدماتی و لجستیکی خدمت میکنند و تا 51 سالگی نیز هر زمان که احضار شوند موظف به حضور در یگانهای مذکور هستند.
بر اساس برخی مطالعات مراکز عبری، بیش از 65 درصد از یگانهای رزمی که وظایف عملیاتی ارتش اسرائیل را انجام میدهند، یگانهای ذخیره هستند که طبق قوانین ارتش این رژیم، سالی یکبار و به مدت 26 روز برای خدمت فراخوانده میشوند. البته در مواقع اضطراری مانند جنگ نیز این نیروها بدون برنامه ریزی قبلی موظفند در عملیاتهای نظامی شرکت کنند.
با وجود اینکه یگانهای ذخیره ارتش اسرائیل همانند نیروهای عادی به طور مستمر در عملیاتها شرکت ندارند اما باید همواره در سطح مهارت و توانایی رزمی آمادگی کافی داشته باشند و در مانورهای مختلف شرکت میکنند.
سومین چارچوبی که ارتش رژیم اشغالگر از آن تشکیل شده، نیروهای حرفهای یا ویژه هستند که مامور انجام مأموریتهای حساس و پیچیده -چه در داخل و -چه در خارج از سرزمینهای اشغالی هستند.
ساختار غیر عادی نیروی ذخیره ارتش اسرائیل
ساختار نیروی ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی با همه ارتشهای جهان متفاوت است؛ زیرا بر خلاف ارتشهای عادی در سراسر دنیا، یگانهای ذخیره در ارتش اسرائیل مسئول اصلی عملیاتهای رزمی این ارتش بوده و حتی از نیروهای عادی نیز در این زمینه پیشی میگیرند. علت این امر آن است که به دلیل غیرعادی و جعلی بودن موجودیت رژیم صهیونیستی، همه چیز این رژیم با سایر نقاط جهان متفاوت است.
رژیم صهیونیستی با وجود برخورداری از حمایت نظامی و اقتصادی نامحدود قدرتهای بزرگ جهان به ویژه آمریکا اما همواره از بیثباتی در همه زمینهها به ویژه حوزه امنیت داخلی رنج میبرد و این همان چیزی است که اسرائیل را همواره در حالت آماده باش قرار میدهد.
به عنوان مثال اگر به نیروی ذخیره ارتش آمریکا که بزرگترین ارتش جهان محسوب میشود، نگاه کنیم، متوجه میشویم که تنها 33 درصد از این ارتش را یگانهای ذخیره تشکیل میدهند. یا در کشوری مانند کانادا سربازان نیروی ذخیره ارتش اجباری برای حضور در عملیاتهای رزمی یا لجستیکی-چه در مواقع عادی و -چه در مواقع اضطراری مانند جنگ ندارند.
این درحالی است که بزرگترین بار عملیاتهای رزمی ارتش رژیم صهیونیستی روی دوش نیروهای ذخیره قرار دارد و آنها در همه مواقع باید آماده باشند. «گادی ایزنکوت» رئیس اسبق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در این زمینه میگوید که یگانهای ذخیره از ثبات نیروهای مسلح اسرائیل محافظت میکنند و ارتش بدون آنها نمیتواند عملکرد درستی داشته باشد.
نیروی ذخیره پاشنه آشیل اسرائیل در جنگ بعدی میشود؟
بر همین اساس ناظران امور معتقدند که تصمیم یگانهای نیروی ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی به ویژه یگان ذخیره نیروی هوایی برای توقف فعالیتهای خود در چارچوب نافرمانی نظامی در اعتراض به کودتای قضایی نتانیاهو، یک زنگ خطر بزرگ برای ارتش اسرائیل محسوب میگردد و اگر وضعیت به همین منوال ادامه داشته باشد این ارتش تا آستانه فلج شدن پیش خواهد رفت.
در همین زمینه اخیرا صهیونیستها نشست بزرگی تحت عنوان «بحران نیروی ذخیره-آیا برای جنگ بعدی آمادهایم» زیر نظر نهاد موسوم به « موسسه استراتژی و امنیت اسرائیل در قدس» برگزار کردند که حاضران در آن به اهمیت بالای نقش نیروی ذخیره در ارتش اسرائیل و مشکلاتی که از آن رنج میبرد و نیز پیامدهای نافرمانی نظامی این نیروها پرداختند. به ویژه اینکه اسرائیل اکنون در معرض خطر جنگ چندجبههای قرار دارد و ارتش آن باید در وضعیت آماده باش قرار بگیرد.
پروفسور «آورایم عنبار» مدیر موسسه مذکور در این نشست علاوه بر پیامدهای نافرمانی نظامی عناصر نیروی ذخیره ارتش اسرائیل، به عدم آمادگی آنها به ویژه در سطح نیروی زمینی اشاره و اعلام کرد، از آنجایی که سرویس اطلاعات ارتش اسرائیل هرگز ارزیابی دقیقی از احتمال وقوع یک جنگ زمینی ارائه نمیدهد، فرماندهان ارتش نیز احساس میکنند به نیروی زمینی بزرگ نیاز نداریم و صرفا به تکنولوژی پیشرفته و نیروی هوایی و توپخانهها تکیه میکنند.
وی با ابراز نگرانی درباره وقوع یک جنگ ناگهانی به ویژه در جبهه شمالی فلسطین اشغالی که همراه با ورود نیروی زمینی حزبالله به روستاها و شهرهای شمالی اراضی اشغالی خواهد بود، تاکید کرد که ارتش اسرائیل باید هرچه سریعتر راهکاری برای تقویت نیروی زمینی و تجهیز آن پیدا کند.
گادی ایزنکوت، رئیس سابق ستاد ارتش رژیم اشغالگر نیز به نوبه خود تاکید کرد که کابینه اسرائیل باید همه توجه خود را معطوف به حمایت از نیروی زمینی ارتش و کاهش وابستگی به عناصر نیروی ذخیره کند؛ چرا که نیروی زمینی ارتش اسرائیل بدون پشتیبانی نیروهای ذخیره قادر به حرکت نیست و نیاز به بازسازی عمیق دارد.
«یعقوب عامیدور» ژنرال ذخیره و رئیس پیشین هیئت امنیت داخلی رژیم صهیونیستی نیز در این نشست هشدار داد که در صورت نداشتن نیروی ذخیره قوی و کارآمد، جبهه داخلی اسرائیل در هر جنگی ضربهای دردناک دریافت خواهد کرد و تنها شکست در یک جنگ میتواند نابودی اسرائیل را رقم بزند.
مراکز مطالعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی در ارزیابیهای خود اخیرا اعلام کردند، با وجود توصیهها و هشدارهای فراوانی که از جانب محافل و کارشناسان نظامی و ژنرالهای سابق ارتش اسرائیل صادر میشود اما هنوز اصلاحیه جدی در کار نیروی ذخیره صورت نگرفته و اوضاع به سمت بدتر شدن حرکت میکند.
بسیاری از سران نظامی سابق رژیم اشغالگر معتقدند یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی «هرتزی هالیوی» رئیس کنونی ستاد ارتش اسرائیل، چگونگی تعامل با یگانهای نیروی ذخیره است که طی سالهای گذشته شاهد افول و کاهش قابل توجه آمادگی آنها بودهایم. یگانهای نیروی ذخیره ارتش اسرائیل درحالی بزرگترین بار عملیاتهای رزمی را به دوش دارند که در سالهای اخیر شاهد بودیم درصد زیادی از آنها حتی قبل از اعلام نافرمانی نظامی نیز تمایلی برای ورود به جنگ نداشتند و همواره به درگیریهایی که بین ارتش اسرائیل و گروههای فلسطینی رخ میدهد معترض هستند.
علاوه بر آن شکاف میان نیروهای عادی و نیروهای ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی به شدت در حال افزایش و تعمیق است و یکی از مهمترین عوامل آن تاکید ارتش بر استفاده از تکنولوژی پیشرفته و اعتمادِ صرف به نیرو و تجهیزات هوایی میباشد که انگیزه نیروهای ذخیره را از بین برده است.
این موارد نشان میدهد که در هر جنگی، صهیونیستها بر خلاف دکترین امنیتی اسرائیل نمیتوانند روی نیروهای ذخیره حساب کنند و از سوی دیگر نیروهای عادی نیز توان کافی برای یک تقابل بزرگ ندارند؛ به ویژه در صورتی که یک عملیات زمینی بزرگ اتفاق بیفتد که احتمال آن بسیار بالاست.
نتیجه
طبق آخرین ارزیابیهای مربوط به وضعیت نیروی ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی شرایط مهمترین یگانهای این نیرو قابل قبول نیست و حجم چالشهایی که آنها امروز در شرایط داخلی پیچیده اسرائیل با آن مواجهند، این یگانها را از رویارویی با سناریو یک تقابل بزرگ با مقاومت ناتوان میکند.
بنابراین سران نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی باید به مجموعهای از سوالات مربوط به نحوه تعامل با بحران نیروی ذخیره این رژیم-چه در سطح آمادگی آنها و -چه نافرمانی نظامی پاسخ دهند اما تاکنون هیچکس در ارتش اسرائیل قادر به پاسخ به این سوالات یا حتی بخشی از آنها نیست.
انتهای پیام/