چگونه جنگ اوکراین و مناقشات غرب آسیا ناتوانی اروپا را آشکار کرد؟
یک رسانه غربی در مطلبی به بارز شدن ناتوانی و عدم اتحاد اروپا در جریان جنگ اوکراین و مناقشات در غرب آسیا اشاره کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سایت رادیو آلمان در مطلبی اروپا را در مناقشات غرب آسیا ناتوان و درمانده و بدون اتفاق نظر و وحدت ارزیابی کرده و نوشت: گرگور پیتر اشمیتز، از روزنامه نگاران و کارشناسان غربی در این باره می گوید که اروپا در بحرانها چندان بد نیست - به جز زمانی که پای سیاست خارجی و امنیتی به میان میآید. این مسئله را درگیری در اوکراین و خاورمیانه نشان داد.
در ادامه این مطلب آمده است: اروپا از طریق بحران ها قوی تر می شود. هر کسی که با سیاستمداران اروپایی با تجربه صحبت کند و بار دیگر از بحران در اتحادیه اروپا شکایت کند، به سرعت این جمله را خواهد شنید . سپس قوس بزرگ تاریخی به سرعت توسط آن ها ترسیم می شود: هر اختلاف بر سر همه پرسی، تغییرات قانون اساسی یا اعضای جدید در نهایت اروپا را به هم نزدیکتر می کند. به زعم کهنه کاران اروپایی بحران اقتصادی جهانی و به ویژه بحران یورو راه را برای ابزارهای جدید نظارت مالی هموار کرد و بحران کرونا باعث افزایش قدرت کمیسیون شد و حتی برگزیت در نهایت، یک داستان موفقیت اروپایی بود و نشان داد که اتحادیه نمی تواند تقسیم شود وهنوز هیچ کس از این گام کپی نکرده است و انگلیسی ها هم چندان از این تصمیم خود خرسند نیستند.
در ادامه این مطلب آمده است: در حالی که اروپا مدت کوتاهی پس از شروع جنگ روسیه علیه اوکراین به طرز شگفت انگیزی متحد به نظر می رسید، اما جدایی و عدم اتحاد آشنای سیاست خارجی مدت هاست که دوباره به بخشی از زندگی روزمره در آنجا تبدیل شده است. اروپاییها در سایه این عدم اتحاد در حال حاضر حتی موفق نمیشوند که مهمات را که مدتها وعده داده بودند به اوکراین تحویل دهند. حتی قبلا مشخص شده بود که برخی از کشورهای اروپای شرقی دیگر نمیخواهند شرکای اوکراین باشند.
از سوی دیگر، در خاورمیانه، اروپایی ها حتی نمی توانند بر سر یک خط مشترک به توافق برسند. اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپایی، در مسیر اولیه خود برای حمایت از اسرائیل با بادهای مخالف شدید روبرو شد و زمانی که نوبت به قطعنامه سازمان ملل درباره مناقشات غرب آسیا رسید طرف اروپایی همه چیز را از تایید گرفته تا ممتنع و رد بیان کرد و نظرات مختلف بود.
به نظر میرسد موارد زیر همچنان در اروپا اعمال میشود: وقتی صحبت از منافع ملی به میان میآید، هر دولت ملی به خودش نزدیکتر است و این شرایط حتی پس از سخنرانیهای اروپایی در مورد لزوم ارتش مشترک اروپایی، خرید تسلیحات مشترک، یک سرویس دیپلماتیک اروپایی یا حتی یک کرسی دائمی اتحادیه اروپا در شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد.
این عدم اتحاد اروپا نه تنها شرم آور است، بلکه بسیار خطرناک است. به ویژه از آنجایی که مدت هاست که "نقطه عطف" اعلام شده است و "شایستگی جنگ" دوباره آشکارا مورد بحث قرار می گیرد.
در ادامه آمده است: ما در جهانی زندگی می کنیم که مدت هاست چند قطبی شده است. پلیس سابق جهان (ایالات متحده آمریکا) دیگر نمی خواهد این نقش را بازی کند و این مسئله خود را در بحث ها در مورد پایان دادن کمک ها به اوکراین در کنگره آمریکا که به طرز ناامیدکننده ای تقسیم شده نشان می دهد. اما آمریکاییها دیگر نمیتوانند آن را بازی کنند، زیرا مدتهاست که به یک حریف قدرتمند در چین تبدیل شدهاند و بنابراین تمایل فزایندهای در واشنگتن برای واگذاری درگیریهای «اروپایی» به اروپاییها وجود دارد.
این وضعیت اغلب در زمان "جو بایدن"، رئیس جمهور دموکراتیک ایالات متحده - که هنوز به علاقه و دانش واقعی در مورد اوکراین، اروپا و آلمان مجهز است- به اندازه کافی نگران کننده و دشوار است. اما اگر ترامپ به کاخ سفید بازگردد که آشکارا تهدید به انحلال ناتو و پایان دادن به کمک های ایالات متحده به اوکراین ظرف 24 ساعت می کند چه اتفاقی می افتد؟
در برلین، علیرغم افزایش روزافزون تهدیدآمیز تعداد نظرسنجی ها در این باره صاحبان قدرت حتی از فکر کردن به این سناریو خودداری می کنند. آنها به امید پیروزی مجدد بایدن هستند. فرانسه که همیشه تمایل به رهایی از واشنگتن دارد، به آینده فکر می کند و خواستار بحث در مورد استراتژی جدید امنیتی اروپا است. اما برای اینکه واقعاً به طور جدی به این موضوع پرداخته شود اروپا باید ابتدا یکپارچه عمل کند. متأسفانه علیرغم ضرورت آشکار، در حال حاضر هیچ نشانه ای از این اتفاق وجود ندارد.
انتهای پیام/