عدم تناسب قوانین حمایتی از مادران با نیازهای واقعی آنها

عدم تناسب قوانین حمایتی از مادران با نیازهای واقعی آنها

سیاستمدار و قانونگذار باید بپذیر مادر کیست و چه نیازی دارد، جامعه باید مادر را با هویت کامل مادرانه‌اش بپذیرد و خود مادر هم باید این تغییر شرایط خودش را بپذیرد و در شرایط فعلی قوانین حمایتی از مادران تناسبی بانیازهای واقعی آنها ندارد.

به‌گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رویداد مادری 360 درجه توسط آکادمی‌ رسانه‌ای بامامان امروز دهم دی ماه در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب (سرچشمه) برگزار شد. در این رویداد گروه سرود احسان چند اجرای سرود داشت، هانا ستوهی استندآپ کمدی اجرا کرد و پنج مادر به روش ارائه تد روایت مختصری از تجربه متفاوت مادری خود داشتند. مادرانی که در عین داشتن مشکلات و تعارضاتی در تجربه مادری و حتی چشیدن مزه افسردگی توانسته بودند راهی برای برون رفت از مشکلات خود پیدا کنند. توصیه‌شان به مادرهای دیگر این بود که حتماً برای خودتان وقت بگذارید و اجازه ندهید مشغله‌های بی‌شمار مادری، شما را از خودتان و علایق و اهدافتان دور کند. در این رویداد زهرا کاردانی به عنوان مادر نویسنده، عسل خرسندیان به عنوان مادر جنگجو، کوثر کریمی به عنوان مادر دهه هشتادی و عصمت احدیان به عنوان مادرکارآفرین به روایت تجربه خود از مادری پرداختند. 

هدف اصلی آکادمی رسانه‌ای بامامان مسئله پذیرش است؛

در حاشیه برگزاری مراسم، نفیسه سادات موسوی، دبیر رویداد در پاسخ به سئوال خبرنگار تسنیم در رابطه با هدف آکادمی رسانه‌ای با مامان و رویداد مادری 360 درجه گفت:معتقد هستیم که یکسری چالش بعد از مادر شدن در زندگی خانم‌ها به وجود می‌آید که روی همه جنبه‌های زندگی‌شان مخصوصاً جنبه‌های شخصی از سلامت جسم و روح و روان گرفته تا مشغله‌های بیرون از خانه حتی کیفیت زندگی داخل خانه اثر می‌گذارد.

موسوی در خصوص مشکلات مادری خاطرنشان کرد: نمی‌خواهیم این را الغا کنیم که مادری محدودیت نیست؛ ما می‌گوییم مادری هم مثل هر اتفاق بزرگ دیگری در زندگی افراد، محدودیت آور است. شما اگر بخواهید دکترای تخصصی هم بگیرید مجبور هستید، دور یکسری از جمع‌ها خط بکشید، نروید نیایید، ساعت خوابتان شاید کمتر شود و آخر هفته‌ها دیگر نتوانید با دوستانتان بیرون بروید. یا اگر بخواهید قهرمان مدال‌آور شوید باید اردوهای سنگین بروید و برنامه غذایی خاصی داشته باشید. شما هر اتفاق بزرگی را بخواهید در زندگی خودتان رقم بزنید با انتخاب صددرصد خودتان هم که باشد باید یکسری شرایط خودتان را عوض کنید. پس مسئله فقط همان پذیرش است. یعنی مثلاً من برای اینکه بخواهم قهرمان جودوی کشوری شوکم هم فلان محدودیت‌ها را به جان می‌خرم اما همینکه مادرم می‌شوم می‌گوین ای بابا، با بچه نمی‌شود این کار را کرد، آن کار را کرد.

هدف اصلی آکادمی رسانه‌ای بامامان مسئله پذیرش است؛ سیاستمدار و قانونگذار باید بپذیر مادر کیست و چه نیازی دارد؟ جامعه باید مادر را با هویت کامل مادرانه‌اش بپذیرد و خود مادر هم باید این تغییر شرایط خودش را بپذیرد.

موسوی با بیان اینکه محور فعالیت آکادمی رسانه‌ای بامامان پذیرش است، اظهار داشت: یکسری از مسائل مثل مسئله اقتصاد، مسئله مهمی هست، متولی هم دارد و پیگیری می‌شود ولی ما که در فضای مجازی به طور خاص روی مادری کار می‌کنیم و ادعای ما هم این است که داریم کار شناختی می‌کنیم یعنی می‌خواهیم در این موضوع نوری بتابانیم و تلنگری بزنیم؛ باید روی محور این پذیرش و ایجاد پذیرش و توسعه ظرفیت پذیرش بایستیم. این کلیت فضایی است که با مامان در آن فعال است.

دبیر رویداد با تأکید بر اهمیت پذیرش شرایط جدید مادری از سوی زنان خاطرنشان کرد: در وهله اول خیلی اهمیت دارد که مادر به پذیرش شرایط جدیدیش برسد. من نمی‌توانم توقع داشته باشم بعد از مادر شدن، ترم‌های درسی‌ام مثل قبل از مادر شدنم باشد و به همان اندازه 24 واحد فول و هر روز هفته کلاس بردارم. در حال حاضر برای آرامش اعصاب خودم و برای اینکه به کارهایم برسم؛ نیاز هست واحدهایم را کمتر بردارم. الآن شاید نیاز هست بخشی از درس‌هایم را غیرحضوری بخوانم. اصلاً شاید نیاز باشد من یک وقفه تحصیلی داشته باشم و یک سال یا دو سال دیرتر مقطع بعدی را بخوانم. مادر باید شرایط جدید خود را بپذیرد و اگر لازم است خودش را از اشتغال تمام وقت، پاره وقت کند. اگر لازم است از دورکاری استفاده کند.

وی افزود: گاهی اوقات مادرها خوددرگیری‌هایی دارند که از واقعیت نشأت نمی‌گیرد. یعنی مادر معذب هست و خجالت می‌کشد و سختش هست که با بچه‌اش در محیط فرهنگی یا مهمانی حاضر شود. می‌گوید الآن بروم می‌گویند وای این دوباره با بچه آمد، دوباره سر و صدا کرد. اگر بخواهم با اتوبوس بروم فلان‌جا، بچه بخواهد گریه کند مردم غر می‌زنند. نه اینکه این وجود نداشته باشد ولی مادرها خودشان را بیش از حد اذیت می‌کنند. یعنی خیلی از اوقات محرومیت حضور اجتماعی مادرها به خاطر بار روانی‌ای هست که خودشان به خودشان تحمیل کردند.

جامعه نسبت به مادرها روادری حداقلی را هم ندارد

موسوی با تأکید بر مشابه نبودن تجربه مادری افراد گفت: یک بخش دیگرش هم این هست که آدم‌های هم شرایطی را می‌بینند مثلاً خواهرشان، دخترخاله‌شان، همکلاسی‌شان و... که یکسری چالش‌هایی داشتند و این آنها را می‌ترساند. خب وقتی یک نفر تجربه‌ای واقعی دیده به او حق می‌دهیم که بترسد ولی ما می‌خواهیم به این پذیرش برسند که هیچ دو آدمی حتی دو خواهر شرایطشان مثل هم نیست. شرایط روحی و جسمی‌شان فرق دارد. شرایط فرهنگی خانواده و همسرشان فرق دارد. اصلاً آرزوهایشان با هم فرق دارد. شاید یک نفر اگر کار بیرون از خانه‌اش تعطیل شود، افسرده شود و دنیا برایش تعطیل شود ولی یک نفر دیگر نه بتواند با شرایط جدید برای خودش یک سرگرمی جدید ایجاد کند. ما به این هم معتقد هستیم که این یک مسئله فرهنگی است و باید اصلاح شود که در مادری نه نسخه خوب نه نسخه بد قابل کپی کردن نیست. یعنی ممکن است شرایط سخت فرد دیگر برای تو پیش نیاید. حتی شرایط خوب دیگری هم ممکن است برای تو پیش نیاید. حتی فکر نکن تو مثل خواهرت هستی. الآن من با سه تا بچه دارم سر کار می‌روم و درس می‌خوانم ولی خواهرم با یک بچه نمی‌تواند و هزار مشکل سر راه او هست.

نفیسه سادات موسوی در خصوص مشکلات به وجود آمده برای مادران از سمت جامعه خاطرنشان کرد: مسئله بعدی جامعه است که باید روادارتر شود. جامعه نسبت به مادرها به طور خاص روادری لازم را حتی در حداقل‌ها ندارد. منظورمان از رواداری چیست؟ یک بخشی از این رواداری این هست که مادرها موقع حضور در اجتماع هویت مادریشان را کنار می‌گذارند و با هویت زن بودنشان وارد جامعه می‌شوند. یعنی شما می‌بینید بسیاری از کارمندان، مادر هستند ولی شما اصلاً بچه آنها را نمی‌بینید. یعنی شاید شما دو سال هست با او همکار هستید ولی فقط دو بار آخر هفته برای مراسم فرزندش را با خود آورده است. کاملاً هویت مادرانه‌اش و لباسش را از تنش درآورده و اگر حالا بخواهد بگوید از این به بعد من هستم و بچه‌ام، محل کارش تعجب می‌کند که تا الآن که داشتی بدون بچه کار میکردی یا این همه مادر،کدامشان با بچه می‌آید.

وقتی مادرها هویت مادرانه‌ خود را کنار می‌گذارند و با هویت زن بودنشان وارد جامعه می‌شوند؛ جامعه هم پیشروی می‌کند و هویت مادری آنها را به رسمیت نمی‌شناسد

وی افزود: همین مسئله سر کلاس‌های دانشگاه هم هست. البته مسئله حق الناس پیش کشیده می‌شود و خیلی‌هایش هم درست است؛ صرفاً اینطور نیست که مادر محق باشد. ولی مسئله اینجاست که تا وقتی مادرها به اندازه زیادی هویت مادرانه‌شان را مخفی می‌کنند، مخفی نه به معنای پنهان کردن، کنار می‌گذارند و با هویت زن بودنشان وارد جامعه می‌شوند؛ جامعه هم پیشروی کرده و با وجود اینکه ما در قانون جوانی جمعیت داریم که همه مراکز آموزشی موظف هستند مهد داشته ‌باشند و رئیس جمهور هرچند وقت یک بار تأکید می‌کند باید این کار را بکنید؛ اما می‌بینید همتی برای این کار نیست؛ چرا؟ چون مادرهای زیادی هستند که دارند بدون بچه درس می‌خوانند و بچه را یک کاری کردند؛ حالا یکی حمایت خانواده‌اش را دارد، یکی پولش را دارد مهد می‌گذارد، یکی بچه بزرگتر دارد به او می‌سپارد و موارد دیگر. وقتی که مادرها هی عقب رفته‌اند، جامعه هم هی جلو آمده است. حالا مادرهایی که واقعاً به حمایت جامعه احتیاج دارند، جامعه می‌گوید تو اصلاً برای من تعریف شده نیستی. یک بخشش این است و یک بخش دیگرش این هست که آستانه تحمل مادرها به همراه فرزندشان در جامعه ما خیلی پایین است یعنی شما اگر در مترو و اتوبوس و فضای عمومی که جمعیت و شلوغی هست، صدای گریه بچه بشنوی؛ به جای اینکه بگویی خب بده من بغلش کنم، بیا جای من بنشین، بیا این شکلات را بگیر و اینها که رفتارهای طبیعی و نرمال است و در فرهنگ ما هم چیز عجیبی نیست؛ معمولاً می‌گویند خانم ساکتش کن یا مثلاً چرا با مترو میای با آژانش می‌رفتی! چیزهایی از این قبیل که مادر را به شرمندگی وامی‌دارد و بار هزینه‌ای حضور مادر در جامعه با فرزندش را انقدر بالا می‌برند که مادر احساس می‌کند من با بچه‌ام در دانشگاه، خیابان، مسجد و در هیچ‌کجا جایی ندارم یعنی به مادر اینطور القا می‌شود.

مادرها خیلی از وقت‌ها برای درخواست کردن معذب هستند؛ منتظر نمانیم از ما درخواست کنند

موسوی در خصوص اهمیت حمایت‌های داوطلبانه از مادران اظهار داشت: یک بخش دیگرش هم این است که ما حمایت های داوطلبانه نداریم یعنی مادر باید درخواست کند و مطالبه‌گر باشد تا چیزی به او برسد. درحالیکه ما معتقد هستیم آن الجار ثم الدار که حضرت زهرا(س) گفته‌اند اینجاها خودش را نشان می‌دهد. هر کسی که در مجاورت و موانست ما است، حقی بر گردن ما دارد. یعنی من گاهی باید به همکارم که شرایطش را می‌دانم بگویم من این یک ساعتی را که تو نیستی پر می‌کنم، بچه مریض هست برو خانه. من باید همسایه‌ای که شب تا صبح صدای گریه بچه‌اش را شنیدم، صبح در خانه‌اش را بزنم و نان تازه به او بدهم. من باید یک کاری بکنم و این کار هم اینطور نیست که بگویم من زندگی‌ام را تعطیل می‌کنم، بچه تو را نگه می‌دارم. فقط می‌گوییم حمایت‌های داوطلبانه باید فعال شوند. یعنی وقتی می‌بینم خواهری، دخترخاله‌ای دوستی دارم که علاقمند به یکسری فعالیت‌هاست و نمی‌تواند به هر دلیلی و من فرصتش را دارم به او کمک کنم. یا من هفته‌ای یک ساعت میایم خانه تو یا میخواهی بروی دکتر من با تو می‌آیم تا بچه‌ات را نگه دارم.

وی افزود: مادرها خیلی از وقت‌ها برای درخواست کردن معذب هستند؛ منتظر نمانیم از ما درخواست کنند. هر کسی اگر هوای آشناها و دور و بری‌های خودش را داشته باشد حتی در این حد که مثلاً ما شب یلدا را پشت سر گذاشتیم؛ معمولاً در خانواده ما اینطوری هست که هرکسی چیزی دست می‌گیرد و میاورد حالا بعضی‌ها درست می‌کنند و بعضی می‌پزند. من می‌گویم کسی که مادر چند بچه هست باید شرایطش فرق کند. من باید به عنوان آوانس به او بگویم تو نمی‌خواهد چیزی بیاوری، تو دست خالی بیا من تو را درک می‌کنم. داوطلب حمایت شدن گاهی فقط یک حمایت روانی هست. مثلاً یک نفر به مادری بگوید حالا با بچه، درس خواندنت چیست؟ من نباید منفعل باشم، باید بگویم به تو چه ارتباطی دارد؟ درسش را می‌خواند بچه اش را هم دارد. یعنی گاهی اوقات همینکه اجازه ندهیم مادر در معرض قضاوت و سرزنش قرار بگیرد ولو با زبان، موضوع است. مثلاً در مترو یا اتوبوس بچه روی صندلی نشسته یک نفر می‌آید و می‌گوید پاشو روی پای مادرت بنشین من بنشینم. بچه هم شهروند این جامعه هست و تو اجازه نداری این را به او بگویی. نمی‌توانی بچه را یک موجود اضافه ببینی. حمایت یعنی در همین حد که یک نفر تذکر بدهد که این رفتار شما مودبانه و محترمانه نیست. منفعل نبودن را هم ما در دسته رواداری می‌آوریم.

عدم تناسب قوانین حمایتی با نیاز مادر؛ آیا مادری که سه بچه دارد، جایش در موزه هست؟

دبیر رویداد با اشاره به قوانین حمایتی موجود از مادری خاطرنشان کرد: قوانین و سیاست‌گذاری مسئله سوم است. ما اینجا هم با چند مسئله مواجه هستیم؛ یکی این هست که قوانین حمایتی خوبی وجود دارد که این قوانین به اندازه کافی به سمع و نظر مادران نرسیده است. مثلاً من می‌دانم که مادران زیادی هستند که نمی‌دانند دوره کارشناسی ارشد دو سال مرخصی زایمان دارد. یعنی دوره‌ای که کلاً دو سال هست شما می‌توانی دو سال هم مرخصی زایمان بگیری و سنوات نخوری یا حق شیری که برای مادرها درنظر گرفته شده و یک ساعت و نیم از ساعت کاریشان کم می‌کند. چیزهایی هست که شاید یک نفر فکر کند چون پاره‌وقت یا دورکار هست به او تعلق نمی‌گیرد ولی تعلق می‌گیرد.

وی افزود: یک بخشش آگاهی هست. یک بخش دیگرش هم این است که بخشی از قوانین خوبی که وجود دارد، ضمانت اجرایی ندارد. این ضمانت اجرایی نداشتن هم اینطور نیست که آدم‌ها از زیرش در بروند، چفت و بسط ندارد. مثلاً شما نه ماه مرخصی زایمان تعریف می‌کنی و حتی در منطقه و در قاره تنها کشوری هستی که انقدر مرخصی زایمان با حقوق به مادر کارمندت می‌دهی اما در واقعیت اگر آن کارمند، کارمند بخش خصوصی باشد، کارفرما نمی‌تواند هزینه دو نیرو را بدهد چون به جای او باید یک نفر را بیاورد. توی قانونگذار بودجه‌ای برای این منظور پیش‌بینی نکردی؛ به همین خاطر کارفرمای بخش خصوصی به ناچار او را با بهانه‌‌ای تعدیل می‌کند. حتی در بخش‌های دولتی هم این را می‌بینیم که می‌گویند این دور بودن از فضای کار راندمان کار فرد را پایین می‌آورد و من نمی‌توانم بعد نه ماه دوباره کار قبلی را به او بسپارم.

موسوی با بیان عدم تناسب قوانین حمایتی از مادران با نیازهای واقعی مادر گفت: مثلاً در قانون جوانی جمعیت برای مادران سه فرزندی و بالاتر بلیط موزه رایگان است یا بلیط سینما همیشه نیم‌بها است. ولی آیا مادری که سه بچه دارد، جایش در موزه هست؟ اتفاقاً اینها قانون‌هایی هست که دارد اجرا می‌شود. ولی من یک مادر هستم که دو دست دارم، با سه بچه چطور به موزه بروم؟ این مادر جایش در شهربازی است. یعنی یک نیازهای گل‌درشت تری وجود دارد. این مادر بلیط ژتون مهدکودک نیاز دارد که مثلاً یک روز از مهد استفاده کند یا به مهدهایی در مرکز خرید احتیاج دارد. نیاز مادر چیزی نیست که شمای قانون‌گذار تعریف کردی.

وی در پایان خاطرنشان کرد: ما آمدیم صدای مامان‌ها باشیم. و تمام ظرفیت جامعه را برای بامامان بودن فعال کنیم.

پایان پیام/

حج و زیارت
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران