تحلیل عبری: جامعه صهیونیستی از جنگ خسته شده است
یک تحلیلگر صهیونیست نوشت: ما فقط چند روز بی خوابی تا مرگ فاصله داریم، احتمالا مرگ به طور بالفعل به سوی ما در حرکت است، بعد از این که جنگ، روتین وحشت و روتین خستگی و فرسودگی را برای ما به وجود آورده است .
مایا بوینس در یادداشتی که در روزنامه معاریو منتشر شد آورده است: وقتی شما رهبری قابل اعتمادی نداشته باشید، امکان پلک روی هم گذاشتن را نخواهیم داشت، وقتی مجبوری میشوی بیش از 170 روز به چشمانت استراحت ندهی در خیابانها از حال میروی، جامعه اسرائیل در مقابل تمام این تهدیدها، خطرات و بحرانهایی که به طور مستمر اطرافش را فرا گرفته اند، دچار فرسودگی، خستگی و ضعف شده است.
این تحلیلگر میافزاید من به عنوان یک روزنامه نگار اگر به من ماموریت پایش شاخصهای جامعه اسرائیل را بدهند، حتما ضربان قلبش را میگرفتم، سرم را بلند میکردم و به هر کسی که به دنبال شنیدن باشد، میگفتم، باید بگویم که خسته شدیم.
ما در مقابل تظاهرات معترضان خواهان برگزاری انتخابات زودرس، معترضان خواهان تعامل برابر در جامعه (بین حریدیها و سکولارها)، کسانی که برای آزادی ربوده شدگان(اسرا) دست به تظاهرات می زنند، عملیات احتمالی در رفح، بحران بی سابقه در روابط با آمریکا، فشارهای روانی در جامعه، بالا رفتن شمار کشته ها، شوکها و ضربات روحی و روانی وارد شده به جسمی به نام جامعه اسرائیل آن را کاملا فرسوده، خسته و ضعیف کرده است.
هر کدام از ما باید از خودمان بپرسیم، آیا دچار خستگی بی دلیل و ضعف و ناتوانی بعد از چند حرکت جسمی ساده شدهایم؟ آیا دچار ضعف حافظه یا سرگیجه میشویم، به کم اشتهایی دچار شدهایم، یا سردرد و دردهای عضلانی و مفاصل به سراغ ما آمده است؟ آیا نیاز بیش از حد به استراحت را احساس میکنیم؟ اگر پاسخ شما هم بله باشد این همان خستگی و فرسودگی مزمنی است که از سال 2015 گریبان ما را گرفته است و اعتقاد دارم که باید امروز بر آن نام شمشیرهای آهنین نهاده شود.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: خستگی موجب میشود که دچار اشتباه شویم، خستگی پردهای مه آلود را در مقابل دیدگان ما قرار میدهد، امری که بسیار هم خطرناک است و میتواند تلفات جانی را برای ما به همراه آورد، ما به شدت خستهایم به حدی که حتی آنچه را که روی سرما قرار گرفته یا در مقابل چشممان قرار دارد را هم پیدا نمیکنیم.
ما فقط چند روز بی خوابی تا مرگ فاصله داریم، احتمالا مرگ به طور بالفعل به سوی ما در حرکت است، بعد از این که جنگ، روتین وحشت و روتین خستگی و فرسودگی را برای ما به وجود آورده است چه چیز دیگر به سراغ ما خواهد آمد؟ آیا باید منتظر یاس باشیم؟ شاید هم بی تفاوتی؟ اگر اینگونه باشد یعنی ما به پرتگاه میرویم، آیا بعد از پرتگاه مقصد دیگری هم وجود دارد.
این نویسنده میافزاید: در گفتگوهایی که با خانواده ربوده شدگان دارم، برخی از آنها از بی تفاوتی جامعه ابراز نگرانی میکنند، این سردی و بی تفاوتی نیست، بلکه خستگی مزمن است، مشکل آن است که اسرائیل فاقد رهبری است که بتوان نسبت به رفتارهایش اعتماد کرد، او همواره در این مسیر میگوید: همه چیز وفق مراد است، برای لحظهای آرام باشید، من از همینجا با مسئله تعامل میکنم.
اما وقتی رهبری داخلی قابل اعتمادی وجود نداشته باشد، زمانی که نمایندگان ما در اوج جنگ به تعطیلات میروند، ما باید چشمان خود را باز نگه داریم و وقتی که بیش از 170 روز چشمانت باز بماند در خیابان از حال میروی.
انتهای پیام/