اتحادیه اروپا در معرض خطر جدایی
یک نشریه آلمانی در مطلبی اتحاد اروپایی را در سایه بحرانها در معرض خطر دانسته و این اتحادیه را در مسیر جدایی ارزیابی کرد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، نشریه "فوکوس" آلمان در مطلبی اتحادیه اروپا را در مسیر جدایی ارزیابی کرده و نوشت: اتحادیه اروپا در نقطه حساسی قرار دارد. بدون اقدام قاطع، به طور اجتناب ناپذیری این تشکل از چشم انداز اصلی خود به تشکلی سست و کسب و کار محور تبدیل می شود. در این شرایطاکنون رهبران فرانسه و آلمان مسئول هستند.
نویسنده در ادامه این مطلب نوشت: روند اتحاد اروپا به نقطه حساسی رسیده است. اگر نتوان در دو تا چهار سال آینده راه حلی برای علل این تحول خطرناک پیدا کرد، این اتحادیه به ناچار به شکلی سست با زیرگروه های مختلف و اساساً محدود به جنبه های اقتصادی تبدیل می شود. با چنین منطقه آزاد تجاری نمی توان بر مشکلات وجودی جوامع اروپایی و چالش های خارجی آنها غلبه کرد.
این توصیفی از وضعیت 30 ساله است. مدت ها قبل از یازده سپتامبر، بحران مالی جهانی، بحران مهاجرت و برگزیت، همچنین مدت ها قبل از جنگ در اوکراین و ظهور قدرتمند چین، کارل لامرز و ولفگانگ شوبله دو تن از متفکران اروپایی یک برنامه اقدام رویایی نفس گیر برای اروپا نوشتند.
امروز، در سال 2024، پیشنهادات آنها بیش از هر زمان دیگری ضروری است. تقویت توانمندی های سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا که توسط لامرز و شوبله ترسیم شده است، توسعه نهادی آن به یک کنفدراسیون فدرال ایالت ها و تحکیم هسته مرکزی اتحادیه اروپا، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و تقریباً منحصراً بر تصمیمات پاریس و برلین استوار است.
در ادامه این مطلب آمده است: اگر دولت های ملی اروپا در مورد آنچه که در دسامبر گذشته وعده داده بودند، یعنی گسترش اتحادیه اروپا به اوکراین، مولداوی ، گرجستان، همه کشورهای بالکان و ترکیه جدی باشند، در این صورت برداشتن گام های جدید گسترده ای در معماری اتحادیه اروپا اجتناب ناپذیر است. به خصوص اگر می خواهید اتحادیه اروپا به یک بازیگر قدرتمند ژئوپلیتیک تبدیل شود این امر ضروری است. اما اتحادیه اروپا برای این کار به یک هسته نیاز دارد.
وظیفه اصلی این هسته ایجاد یک مرکز قوی برای مقابله با نیروهای گریز از مرکز در اتحادیه همیشه در حال رشد است.
از طرفی تجاوز روسیه در شرق اتحادیه و پیامدهای سیاست امنیتی آن برای کل اتحادیه اروپا، ایجاد هسته واقعی کشورهایی را که قادر و مایل به اقدام هستند ضروری می کند.
در این میان در صورت خروج آمریکا از ناتو - که قابل رد نیست - اروپا که از نظر سیاست امنیتی دارای حاکمیت است، به این هسته نیاز دارد تا بتواند شرکای قدرتمند نظامی و از نظر سیاسی متفاوت با ایالات متحده از جمله انگلیس و آمریکا را با خود همراه کند.
با این حال در اینجا مسئله معماری ایجاد هسته جامد تنها در صورتی قابل پاسخگویی است که دو هسته مهم یعنی فرانسه و آلمان، شروع به اقدام متحد و با هم در مورد این موضوعات کنند.
30 سال پیش، شوبله و لامرز به وضوح خواستار آن شدند که برلین و پاریس یکدیگر را بیابند و از هرگونه ابهام ملی پرهیز کنند. اما متاسفانه این دقیقا همان جایی است که مشکلات همچنان ادامه دارد.
در بحران یورو، آلمان ممکن است مسئولیت اروپا و واحد پول آن را بر عهده گرفته باشد، اما تلاشهای انفرادی آلمان در زمینههای انرژی (گاز روسیه و حذف تدریجی انرژی هستهای) و مهاجرت متأسفانه نشان داده است که حتی در برلین، وسوسه های ملی در صورت تردید پیروز میشود.
شوبله و لامرز در مقاله خود به صراحت به خطر رویکرد ویژه آلمان در قبال سیاست روسیه به ضرر شرکای اروپایی آن اشاره کردند. این مسیر ویژه فاجعهبارترین تلاشهای انفرادی آلمانیها است.
کاری که آلمان - در نتیجه این قضاوت نادرست استراتژیک - سال ها در حوزه نظامی نتوانست انجام دهد، به توان دفاعی اروپا آسیب می رساند و امنیت اروپای شرقی را برای سال های آینده تهدید می کند.
در ادامه این مطلب آمده است: اما فرانسه نیز همیشه اهداف خود را مشخص نمی کند. امانوئل ماکرون در سخنرانی هومبولت خود در برلین در ژانویه 2017 اصطلاح "حاکمیت اروپا" را ابداع کرد. از آن زمان او اروپای قدرتمند را تبلیغ می کند - بدون اینکه بگوید چگونه این هدف محقق خواهد شد. سی سال است که مردم فرانسه بدون ساختار اروپایی دقیق رویای قدرت اروپا را در سر می پرورانند و ماکرون مانند اسلاف خود مبهم باقی می ماند.
در سال 2024، بیش از هر زمان دیگری، چیزهای ناگفته، پنهان و نامشخصی در هسته اصلی اروپا وجود دارد. و هیچ چیز بهتر از سفرهای جداگانه امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه و اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان به چین تضادهای اروپا را - و اینکه چگونه خود را تضعیف می کند - نشان نمی دهد.
به این ترتیب رهبران سیاسی ما به تنهایی سفر میکنند و در محاصره تیمهای مدیران عامل ملی برای کسب امتیازات مختص خود رقابت میکنند.
پس از سه دهه از دست رفته، اکنون زمان آن فرا رسیده است که سرانجام پیشنهادات کارل لامرز و ولفگانگ شوبله را اجرا کنیم. این اعتقاد عمیق ماست. چون به مرزهای محدودیت نظام فعلی رسیدهایم.
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: آلمان و فرانسه به عنوان هسته اصلی، باید کمیته استراتژی متشکل از استراتژیست ها و کارشناسان آینده نگر از هر دو کشور تشکیل دهند که سناریوها و پیشنهادهای جسورانه ای را در زمینه های دفاع، انرژی، مهاجرت، جامعه و همچنین در سطح اقتصادی، اجتماعی و بودجه ای ایجاد کند.
انتهای پیام/