روسیه و طوفان الاقصی در کشاکش با منافع منطقهای و بینالمللی
رژیم صهیونیستی بعد از طوفان الاقصی سیاستهای هماهنگتری را با دولت دموکرات بایدن اتخاذ کرده و همین امر منجر به افزایش حمایتهای این رژیم از اوکراین و در نتیجه افزایش تزاحمات با فدراسیون روسیه شده است.
خبرگزاری تسنیم - محمدحسین پورعلی اقبالی:
بعد از آغاز عملیات طوفان الاقصی در سرزمینهای اشغالی، یکی از مواردی که منجر به حیرت جهانیان و نیز خشم سردمداران رژیم صهیونیستی شد، بیانات و مواضع دولتمردان فدراسیون روسیه نسبت به این رخداد بود. دولتمردان روسیه که در سالهای گذشته همواره نسبت به اختلافات میان فلسطینیان و ساکنان سرزمینهای اشغالی موضعی نسبتا بیطرفانه داشتند، پس از وقوع عملیات طوفان الاقصی، مواضعی اتخاذ کردند که چندان به مذاق مسئولان رژیم صهیونیستی خوش نیامد.
ولادیمیر پوتین در سخنان خود از مواردی سخن گفت که شاید تا به حال سابقه نداشته است. او به این نکات اشاره کرد که سرزمینهای اشغالی از نظر تاریخی متعلق به فلسطینیان است و مسلمانان وقایع این منطقه را عین بی عدالتی میدانند و قلبهایشان از اقدامات رژیم صهیونیستی به درد آمده است. همچنین او از ضرورت تاسیس کشور فلسطین سخن گفت و محاصره غزه توسط صهیونیستها را به محاصره لنینگراد توسط سربازان هیتلر تشبیه کرد که البته این مورد آخر، با واکنش بسیار منفی مقامات رژیم صهیونیستی همراه شد چرا که مقایسه صهیونیستها با کسانی که طبق داعیه هولوکاست، یهودیان را در جنگ جهانی دوم به قتل رساندند، توهین بسیار بزرگی برای مسئولان رژیم صهیونیستی به شمار میرفت. علاوه بر آن، پوتین در سخنانش، بمباران بیمارستان المعمدانی توسط نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی را به شدت محکوم کرده و آن را جنایت علیه بشریت خواند.
اما فارغ از اظهارات رئیس جمهور فدراسیون روسیه علیه رژیم صهیونیستی، این کشور در شورای امنیت سازمان ملل نیز قطعنامهای برای جلوگیری از تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه و کشتار غیرنظامیان صادر کرد که البته با وتوی کشورهای آمریکا، انگلستان و فرانسه همراه شد. بهانه این کشورها برای وتوی این قطعنامه نیز عدم اشاره به نقش حماس در آغاز این غائله بود. در ادامه نیز روسیه با دادن رای ممتنع به قطعنامه پیشنهادی برزیل، آن را ناکافی دانسته و به نوعی با تصویب آن مخالفت کرد. مجموع این اقدامات سبب شد تا مسئولان جنبش حماس از اقدامات و مواضع دولت روسیه حمایت و تقدیر کنند.
اما چرا به ناگاه، مواضع دولتمردان روسیه نسبت به تحولات سرزمینهای اشغالی دچار تغییرات عمده شد. به نظر میرسد برای یافتن پاسخ این پرسش، باید کمی به عقب بازگردیم و وقایع چند ماه اخیر را بررسی کنیم. با شروع بحران نظامی در اوکراین در تاریخ 24 فوریه 2022، تحریمهای گسترده و بیسابقهای علیه فدراسیون روسیه از جانب کشورهای غربی آغاز شد. بسیاری از کشورهای اروپایی با تحریمهای اعمال شده علیه روسیه همراهی کرده و عملا وارد جنگ اقتصادی با روسیه شدند. در این میان برخی از دولتها در همراهی با تحریمهای غرب دچار تردید بوده و در اتخاذ رویکردی مناسب نسبت به تحریمها، دست به عصا عمل میکردند. یکی از این دولتها، دولت رژیم صهیونیستی بود.
رژیم صهیونیستی علاوه بر روابط حسنه خود با دولتهای غربی، سعی کرده بود روابط نسبتا خوبی با دولت روسیه نیز داشته باشد و تمایل نداشت در نزاع میان غرب و روسیه، در کنار یکی از طرفین بایستد و از دیگری دوری کند. به همین دلیل نیز همواره تلاش کرد تا مواضعی میانه داشته باشد و حتی میانجیگر صلح میان روسیه و اوکراین نیز باشد. اما رخدادها به گونهی دیگری رقم خورد.
در آغاز بحران نظامی اوکراین، نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود. اما پس از انحلال کابینه او در تاریخ 22 ژوئن، یائیر لاپید به عنوان نخست وزیر موقت رژیم صهیونیسی شروع به کار کرد. از آنجایی که حزب یائیر لاپید، بزرگترین حزب چپگرای رژیم صهیونیستی بوده و دیدگاههای نزدیکی به حزب دموکرات ایالات متحده که یک حزب چپگرا به شمار میآید داشت، دولت لاپید سیاستهای هماهنگتری را با دولت دموکرات بایدن اتخاذ کرد و همین امر منجر به افزایش حمایتهای رژیم صهیونیستی از دولت اوکراین شد. در این دوره حتی با وجود احتمال افزایش مخاطرات امنیتی از جانب مرزهای سوریه در پی کاهش روابط با فدراسیون روسیه، شاهد اعزام مستشاران نظامی رژیم صهیونیستی به اوکراین بودیم.
مجموع این عوامل در دوران نخست وزیری لاپید، منجر به ایجاد شکاف در روابط میان روسیه و رژیم صهیونیستی شد. این روند تا جایی ادامه یافت که ولادیمیر زلنسکی در تماس با یائیر لاپید، خواستار افزایش حمایتهای نظامی، سیاسی و اقتصادی از جانب رژیم صهیونیستی و نیز اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه شد. سرانجام نیز لاپید روز 14 مارس 2023، در نطقی اعلام کرد که اجازه نخواهد داد روسیه از طریق رژیم صهیونیستی، تحریمهای آمریکا و سایر کشورها را دور بزند و به این شکل حمایت تلویحی خود از تحریمهای غرب را اعلام کرد.
پس از پایان دولت لاپید و تشکیل یک دولت راستگرا به رهبری بنیامین نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی، بسیاری با تاکید بر روابط حسنه میان نتانیاهو و ولادیمیر پوتین، بر این باور بودند که در دولت نتانیاهو، روابط میان دو دولت بهبود خواهد یافت. حتی نتانیاهو در صحبتهای انتخاباتی خود بر بهبود روابط میان دو دولت تاکید کرده بود، اما شکاف میان دو دولت به قدری گسترده شده بود که امکان بهبود روابط در کوتاه مدت علی رغم تلاشهای دو طرف ممکن نبود، خصوصا که نتانیاهو با توجه به مشکلات داخلی، نمیتوانست موضعی سخت گیرانهتر نسبت به اوکراین داشته باشد، چرا که این امر در نهایت منجر به تیرهتر شدن روابط با ایالات متحده میشد که البته در آن زمان، روابط این رژیم با ایالات متحده، با مشکلاتی همراه شده بود. به همین دلیل، حمایت رژیم صهیونیستی از اوکراین در این دوره نیز با شدت کمتری ادامه یافت و عملا تغییر زیادی در روابط رژیم صهیونیستی با فدراسیون روسیه ایجاد نشد.
در این بین، نکتهای که نباید از آن غافل شد، موضع روسیه نسبت به گروههای مقاومت نظیر حماس و حزب الله بود. بر خلاف ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی، روسیه این دو گروه را جزو گروههای تروریستی به شمار نمیآورد و از سال 2006، با نمایندگان حماس و حزبالله، همواره مذاکراتی داشتهاست.
به نظر میرسد با توجه به وقایعی که در اوکراین و سرزمینهای اشغالی رخداد و همچنین موضعگیری مقامات فدراسیون روسیه و رژیم صهیونیستی نسبت به این وقایع، سطح روابط این دو بازیگر سیاسی به حد غیر قابل ترمیمی تنزل یافته است. اما همچنان به نظر میرسد طرفین خواستار قطع کامل روابط مانند دوره شوروی نیستند و مراودات سیاسی ولو در سطح حداقلی ادامه خواهد یافت و این اظهارات و سیاستهای اتخاذ شده، بیشتر جنبه امتیازگیری داشته و در نهایت امر، دو دولت هیچگاه به سطح تخاصم نخواهند رسید، چرا که هرکدام از این دولتها، از تعامل با یکدیگر منافعی دارند که برای رسیدن به آن منافع، حاضر نخواهند شد روابط خود را برای همیشه قطع کنند، مگر این که روند تحولات از کنترل خارج شود.
انتهای پیام/