هذیان‌های یک شیطان

هذیان‌های یک شیطان

«نظم جدید» رمزی جدید برای جنایت‌های بی‌بی دیوانه است. ادامه همان طرح خاورمیانه جدید که از زمان جوانی کسینجر تاکنون محکوم به شکست شده است. طرحی که تنها دلیل عدم موفقیت آن را می‌توان حضور مقاومت در منطقه دانست.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، مقاومتی که مقابل هرگونه خباثت و پیشروی جنایت‌های صهیونیست‌ها ایستاده است. سید حسن نصرالله‌ها جان خود را فدای این راه کرده‌اند که اکنون می‌بینیم هیچ‌یک از اهداف اشغالگران و حامیانشان در منطقه به نتیجه نرسیده است. در واقع نظم جدید را می‌توان حاصل احساس خطر رژیم اسرائیل دانست. اسرائیلی منزوی و در مرز فروپاشی که با استیصال دست به ترور می‌زند. ترورهایی که نشان می‌دهد سران ارتش صهیونیستی از راهبرد خالی هستند و هیچ ایده‌ای برای مقابله با توان عظیم مقاومت ندارند. در واقع صهیونیست‌ها می‌خواهند با نظم جدید از رخداد مجدد طوفان الاقصی و وعده صادق فرار کنند. فراری رو به جلو و زبان آنها نه تعقل و استراتژی، بلکه زور، جنایت و خونریزی است. نظریه «نظم جدید» بنیامین نتانیاهو که به‌ویژه در سال‌های اخیر به شدت پیگیری شده، به دنبال ایجاد تغییرات ژئوپلیتیکی گسترده در منطقه خاورمیانه است که هدف اصلی آن تضعیف قدرت‌های منطقه‌ای و افزایش نفوذ اسرائیل و متحدان آن، به‌ویژه ایالات متحده است. این نظریه بر پایه چند مؤلفه اصلی استوار است: تضعیف دولت‌های مخالف به‌خصوص ایران؛ شکستن قدرت گروه‌های مقاومت مانند حماس، جهاد اسلامی و حزب‌الله و ایجاد تغییرات مرزی و جمعیتی در منطقه با هدف ایجاد دولت‌های کوچک و ضعیف.
 
تضعیف دولت‌ها و ایجاد ناآرامی
یکی از اهداف اصلی این طرح، تقسیم کشورهای خاورمیانه به واحدهای کوچکتر و ضعیف‌تر است تا امکان مقاومت در برابر نفوذ اسرائیل و ایالات متحده از بین برود. بااین‌حال این استراتژی که به‌طور مستقیم از نقشه‌های برنارد لوئیس و کیسینجر الهام گرفته شده، تاکنون به شکست‌های عمده‌ای منجر شده است. اولا، درگیری‌های طولانی‌مدت و مداوم نه‌تنها به کاهش قدرت مقاومت نینجامیده، بلکه باعث افزایش عزم و تقویت این گروه‌ها شده است. به‌عنوان مثال، حماس و حزب‌الله در سال‌های گذشته با وجود فشارهای نظامی و اقتصادی شدید، به شکلی قوی‌تر و سازمان‌یافته‌تر ظاهر شده‌اند. همچنین این راهبرد موجب ناآرامی و بی‌ثباتی پایدار در منطقه شده که خود عاملی برای ناامنی‌های بلندمدت است. ایجاد دولت‌های کوچک و ضعیف که با هم درگیر باشند، صرفا منطقه را به سوی هرج و مرج بیشتر سوق می‌دهد و به ایجاد فضای جدیدی برای رشد افراط‌گرایی منجر می‌شود. نمونه‌های بارز آن را می‌توان در عراق و سوریه مشاهده کرد؛ جایی که مداخله نظامی و تضعیف دولت‌های مرکزی، به ظهور گروه‌های افراطی مانند داعش منجر شد.
 
تغییر مسیرهای استراتژیک
یکی از دیگر اجزای این‌گونه طرح‌ها، تغییر مسیرهای استراتژیک و اقتصادی در منطقه است. این تلاش‌ها که به‌ویژه در ارتباط با پروژه‌های انرژی و تجارت منطقه‌ای دیده می‌شود، هدفشان دور زدن ایران و ایجاد انزوای اقتصادی و سیاسی برای این کشور است. بااین‌حال این اقدامات نیز موفقیت چشمگیری نداشته‌اند. ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک و نقش تاریخی‌اش در مسیرهای تجاری جهانی، یک قدرت منطقه‌ای است و علی‌رغم تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی، توانسته است ارتباطات اقتصادی و سیاسی خود را با قدرت‌های جهانی مانند چین و روسیه حفظ کند. از سوی دیگر، طرح‌های منطقه‌ای مانند پیمان ابراهیم که به عادی‌سازی روابط اسرائیل با برخی کشورهای عربی منجر شد، نتوانسته‌اند حمایت گسترده‌ای را در سطح عمومی در منطقه به دست آورند. اعتراضات عمومی در بسیاری از این کشورها نشان می‌دهد که این نوع توافق‌ها بیشتر جنبه سیاسی و نمادین دارند و از لحاظ استراتژیک تأثیر محدودتری نسبت به آنچه نتانیاهو انتظار داشت، داشته‌اند.
 
انزوای بین‌المللی و جنایت‌های جنگی
یکی از جدی‌ترین جنبه‌های انتقادی «نظم جدید» نتانیاهو، استفاده از خشونت و جنایت‌های جنگی علیه غیرنظامیان است. جنگ‌های اخیر غزه به‌ویژه عملیات‌هایی که هدفشان نابودی گروه‌های مقاومت فلسطینی بوده، به کشتار گسترده غیرنظامیان از جمله زنان و کودکان منجر شده است. این جنایت‌ها نه‌تنها به اهداف نظامی مورد نظر نتانیاهو نرسیده، بلکه باعث انزوای بیشتر رژیم اسرائیل در سطح بین‌المللی شده است. کشورهای اروپایی و حتی برخی از متحدان قدیمی اسرائیل از جمله اسپانیا به شدت از شیوه‌های نظامی رژیم صهیونیستی انتقاد کرده‌اند. این اقدامات، برخلاف آنچه که رژیم اسرائیل تصور می‌کرد، نه‌تنها موقعیت این رژیم را در سطح بین‌المللی تقویت نکرده، بلکه چهره رژیم صهیونیستی را به‌عنوان یک رژیم آپارتاید و متجاوز تثبیت کرده است. در سازمان ملل و سایر محافل بین‌المللی، این جنایت‌ها به‌عنوان یکی از دلایل اصلی انزوای فزاینده رژیم اسرائیل مطرح شده است.
 
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی
استفاده مداوم از قدرت نظامی و سیاست‌های تهاجمی در نهایت به هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی سنگینی برای رژیم اسرائیل منجر شده است. سرمایه‌گذاری در جنگ‌های بی‌پایان و مقابله با گروه‌های مقاومت، منابع اقتصادی این رژیم را به شدت تحت فشار قرار داده است. علاوه بر این، تداوم جنگ و خشونت، تنش‌های اجتماعی و داخلی را نیز در داخل رژیم اسرائیل تشدید کرده است. بی‌ثباتی منطقه‌ای و افول اقتصادی نه‌تنها به نفع رژیم صهیونیستی نبوده، بلکه به انزوای بیشتر این رژیم منجر شده است.

منبع: صبح نو

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران