آیت الله خامنهای در کتابی که خود بر آن تقریظ نوشتند
چهارشنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۳ و در آستانه سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سیزدهم آبانماه، از تقریظ امام خامنهای بر کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» رونمایی خواهد شد، کتابی که حاوی چند پرده از حضور خود ایشان در ماجراهای آن روزهای انقلاب است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، این کتاب را محمد محبوبی نوشته و مؤسسۀ مطالعات و پژوهشهای سیاسی آن را در سال 1402 منتشر کرده است.
محسن سام، پژوهشگر تاریخ معاصر در معرفی این کتاب آورده است: میتوان آن را جامعترین، تحقیقیترین و تحلیلیترین اثر ـ تا به اینجا ـ درباره واقعه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران بدانیم.
او در معرفی خود از این کتاب، پردههایی از حضور رهبر معظم انقلاب را در لابهلای ماجراهای کتاب نیز ذکر کرده است که بخشهایی از آن در ادامه میآید:
از بدبینی تا پشتیبانی
ایشان، به مجرد شنیدن خبر وقوع حادثه، به گمان آنکه این بار هم جمعی از وابستگان به گروههای چپ کمونیستی در این اقدام مشارکت داشتهاند، موضعی توام با بدبینی و نگرانی اتخاذ میکند اما با اعلام نظر حمایتی امام رضوانالله علیه و افشای ماهیت خط امامیِ دانشجویان تسخیرکننده، به جمع پشتیبانان این اقدام انقلابی میپیوندد. با این وجود، سرمنشأ ارتباط آیتالله خامنهای با ماجرای لانه، به قبل از وقوع حادثه باز میگردد. آنجا که حلقهی نخست دانشجویان طراح تسخیر، حدود یک ماه پیش از انجام نقشه، با جمعی از شخصیتهای سیاسی کشور، جلساتی را برگزار کردند تا به تحلیل و تبیین "خط امام" بپردازند. در این جلسات، پنج شخصیت سیاسی، آقایان سیدعلی خامنهای، سیدابوالحسن بنیصدر، سیدمحمد موسوی خوئینی، حسن حبیبی و شیخ محمد مجتهد شبستری، دیدگاههای رقیب خود را در توضیح مفهوم خط امام بیان کرده بودند. هدف ثانوی دانشجویان از برگزاری این جلسات، یافتن فردی بود که بیشترین قرابت فکری را با آنها داشته باشد تا وی را، واسطِ میان دانشجویان و امام قرار دهند. به ادعای دانشجوها، از میان جمع مذکور، صرفاً آقایان خامنهای و خوئینی بودند که در تبیین مفهوم خط امام، نظراتی را ارائه داده بودند که با پسند دانشجوها مطابقت داشت. از این رو، در اوایل آبان 58، و هنگامی که برنامهی تسخیر قطعیت یافته بود، دانشجوها بر آن شدند تا واسطهای میان خود و بیت امام انتخاب کنند که در روند تسخیر، آنها را از نظر رهبری انقلاب آگاه کند. به روایت رهبران تسخیر، از آنجا که آیتالله خامنهای در سفر حج حضور داشت، دانشجویان ناگزیر به سراغ آقای موسوی خوئینی رفتند و ایشان را برای هدف مذکور انتخاب کردند.
برهم زدن نقشه آمریکاییها برای آزادی گروگانها
اقدام دیگر آیتالله خامنهای در ماجرای تسخیر، مخالفت با تحویل گرفتن گروگانها از دانشجوها و احالهی نگهداری از آنها به شورای انقلاب بود. این پیشنهاد، که از سوی بنیصدر و جمعی از اعضای شورای انقلاب مطرح و با جدیت دنبال میشد، مطابق با پژوهش قابل تأمل کتاب، در چهارچوب طرحی انجام میشد که حاصل مذاکرات مخفیانه صادق قطبزاده با مأموران آمریکایی در برن سوییس بود. در این برنامهریزی دقیق، قرار بود که پس از خلع مسئولیت از دانشجوها و سپردن تعیین تکلیف گروگانها به شورای انقلاب، در یک روند گامبهگام و با حضور یک کمیسیون تحقیق از سوی سازمان ملل، امکان آزادی آمریکاییها فراهم شود. با این وجود، اقدامات منفی برخی روحانیون خط امامیِ شورای انقلاب همچون آقایان خامنهای، بهشتی، و هاشمی رفسنجانی، که بهشدت نسبت به این طرح بدبین بودند، موجب شد تا امام خمینی رحمهالله، با انجام انتقال مذکور اعلام مخالفت کند. چندی بعد، و در آستانه تشکیل مجلس شورای اسلامی، امام اعلام کرد که سرنوشت نهایی گروگانها در مجلس ایران تعیین خواهد؛ که از آن پس، هرگونه ایدهی دیگری کنار گذاشته شد و آیتالله خامنهای هم در نماز جمعه تهران، همین تصمیم را تبیین و بر آن پافشاری کرد.
راوی شکست آمریکا از شنهای بیابان
سکانس دیگر ارتباط آیتالله خامنهای با واقعهی تسخیر که در کتاب به آن اشاره شده، ماجرای طبس و حمله ناکام ارتش آمریکا برای نجات گروگانها است. پس از وقوع این رسوایی بزرگ و شکست طرح حملهی نظامی به ایران انقلابی، آیتالله خامنهای، به همراه تنی چند از اعضای شورای انقلاب و مسئولان کشور، با سفر به طبس، از بقایای اجساد و ادوات سوختهی آمریکاییها بازدید کرد. ایشان پس از بازدید، گزارشی از آنچه دیده بود را در نماز جمعهی تهران بیان کرد که حکایتگر درسهای عبرتآموزی از شکست آمریکاییها بود. با نزدیک شدن به پایان فرآیند تسخیر و برنامهریزی مجلس برای رسیدن به راه حلی جامع برای تعیین تکلیف گروگانها، آیتالله خامنهای به عضویت کمیسیون مرتبط با این موضوع درآمد.
به گفته محسن سام در کتاب ایستگاه خیابان روزولت افشاگریهایی نیز وجود دارد و یکی از درخشانترین دقتهایی که در کتاب ایستگاه خیابان روزوِلت، در رابطه با اسناد لانه انجام شده، افشای سندی است که براساس آن برنامهریزی سفارت آمریکا برای یک کودتای احتمالی در ایران برملا شده است. در این سند، تامِس اهرن، رییس ایستگاه سی.آی.ای در ایران، به استنسفیلد ترنر، رییس سازمان مذکور در ایالات متحده گزارش میدهد که فعلاً، به دلیل قرار داشتن ارتش در دوره نقاهت، باید صبوری پیشه کرد و پس از گذشت مدت زمانی که احتمالاً محبوبیت امام خمینی هم کاهش خواهد یافت، دست به اقدام در ایران زد. آنچه اهرن برای مرحلهی فعلی پیشنهاد میدهد، ایجاد ائتلافی میان نیروهای غیرانقلابی یعنی «لیبرالهای سیاسی، چهرههای دینی میانهرو، سران ارتشی متمایل به غرب» است که با محوریت آیتالله سیدکاظم شریعتمداری، برای روز مبادا آماده باشند. این گزارش، تنها یک هفته پیش از تسخیر لانه جاسوسی نوشته شده است.
کتابی کافی برای خلق داستان و فیلم از تسخیر لانه جاسوسی
طبق آنچه سام در معرفی خود از این کتاب آورده، دست راوی کتاب ایستگاه خیابان روزوِلت از اسناد و مدارک درجه یک ایرانی و خارجی پر بوده و در بیان جزئیات رویدادها دقیق عمل کرده است. آنچنان که اگر یک داستاننویس یا نویسندهی فیلمنامه بخواهد تنها به یک منبع مراجعه کند تا قصهی تسخیر را بنویسد، همین یک کتاب برای او کافی خواهد بود.
کتابی که دست روایتسازان هالیوودی را رو کرده است
تحلیل درست از ماجرای فرار 6 گروگان آمریکایی از ایران، با کمک سفارت کانادا، نمونهی دیگری از موفقیتهای کتاب است که دست روایتسازان هالیوودی را رو میکند و به مخاطب کمک میکند تا پس از تماشای اثر سینمایی ناپختهی آرگو، سهم واقعیت از خیالپردازی را دربیابد.
محمد محبوبی که قرار است تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب او فردا منتشر شود پیش از این کتابهایی با عناوین «رعد در آسمان بی ابر: تاریخ شفاهی مبارزه امنیتی با سازمان مجاهدین خلق (1367-1357) » ، «کنارههای امن و اقتدار» ، «عملیات مهندسی: بررسی کارنامه تروریستی بخش ویژه نظامی سازمان مجاهدین خلق 1361 – 1357» و «رعد در آسمان بی ابر» را به رشته تحریر درآورده است.
انتهای پیام/