«خودسانسوری»، بلای دیپلماسی ایرانی/اعتراض پاکستانی‌ها به معرفی امام(ره) به عنوان یک شاعر


«خودسانسوری»، بلای دیپلماسی ایرانی/اعتراض پاکستانی‌ها به معرفی امام(ره) به عنوان یک شاعر

خبرگزاری تسنیم:متن این هفته پرونده «ایران، جان پاکستان» ؛گفتگو با سعید معزالدین، رئیس خانه فرهنگ ایران در لاهور و کارشناس‌مسئول فرهنگی در حوزه بین‌الملل است. معزالدین از چیزی به نام خودسانسوری و محافظه‌کاری سخن می‌"گوید.

«خودسانسوری و  محافظه‌کاری» موانع اصلی کار ایران در پاکستان است. این گزاره‌ای است که سعید معزالدین در گفتگو با خبرگزاری تسنیم، چندین و چند بار به آن اشاره می‌کند. محافظه‌کاری‌ای که دامنه آن به قدری وسیع شده است که شهادت دو رایزن فرهنگی ایران در پاکستان را هم به بی‌احتیاطی و عدم رعایت مصلحت‌ها از سوی این دو شهید مربوط می‌داند و این داستان  مدیریت سیاست خارجی ما، نه فقط در پاکستان که در تمام دنیاست..

معزالدین می‌گوید تا به حال سندی رسمی از ممانعت دولت پاکستان برای کار فرهنگی ایران در آن کشور ندیده است، زمینه و پایه تاریخی تمدن ایران در آن منطقه و علاقه تاریخی آنها به ایران که با انقلاب ایران و آمدن امام خمینی(ره) چند برابر شد؛ بهترین زمینه برای حضور موثر ایران در آن منطقه است. اما این اتفاق نیفتاده است و نمی‌افتد. چرا؟ واضح‌ترین پاسخ به این سوال را معزالدین در طرح یک نمونه از عملکرد مدیریت وقت این دستگاه در اواسط گفتگو تعریف می‌کند. جان کلام این گفتگو را در حرف‌های معزالدین در تشریخ اتفاقاتی که در سفر حجت‌الاسلام خاتمی به پاکستان اتفاق افتاد بخوانید.

علاوه بر اینکه این گفتگو برای چندمین بار حاوی پیام مستقیمی به رسانه‌های ایرانی هم هست: رسانه‌های ایرانی در همان تصویری که رسانه‌های جریان اصلی از پاکستان ارائه می‌دهند، همان کشور پرآشوب و تنش و پر از حملات انتحاری گیر کرده‌اند.

معزالدین آرام و شمرده، بدون محافظه‌کاری‌های معمول دیپلماتیک؛ در این قسمت از گفتگو از ریشه‌ها و زمینه‌های حضور ایران در پاکستان سخن می‌گوید.

تسنیم:آقای معزالدین فکر می‌کنم عنوان پرونده «ایران، جان پاکستان» پرونده تسنیم در مورد پاکستان، نشانگر جان‌مایه ماجرای اصلی ایران و پاکستان باشد. پاکستان در همه این سال‌ها نزدیک‌ترین پایگاه استراتژیک برای ایران بود و در همه این سال‌های با بی‌تفاوتی از مقابلش گذشتیم. شما چند سال در پاکستان بوده‌اید و از نزدیک شرایط آنجا را رصد کرده‌اید، در سازمان فرهنگ و ارتباطات هم که مسئول اداره کل شبه‌قاره هستید و احتمالا در همه سال‌هایی که در پاکستان نبوده‌اید هم ارتباط مستقیم با پاکستان و مساله ارتباط آن با ایران داشته‌اید. فضای ذهنی رسانه‌ها و مدیریت فرهنگی ما از رابطه پاکستان با ایران ظاهرا خیلی خالی است. دوست داریم همین فضای خالی را بهانه کنیم و از اینجا شروع کنیم. با این سوال ساده و ابتدایی که اصلا پاکستان چه ربطی به ایران دارد؟ نسبت ما با پاکستانی‌ها چیست؟

من اعتقاد دارم که برای ایران، پاکستان با تمام دنیا متفاوت است.همه ما می‌دانیم که ایران در پاکستان ظرفیت بالایی برای حضور دارد و نزدیک‌ترین کشور دنیا به ایران در حال حاضر پاکستان است؛ اما این همه ماجرا نیست. ما ممکن است در خیلی از جاهای دیگر دنیا هم ظرفیت حضور داشته باشیم، اما این ظرفیت‌ها ریشه نداشته باشد، زمانی که ریشه وجود نداشته باشد، کار شروع می شود و سپس، خیلی سریع، یا به مشکل می‌خورد و یا اینکه بی‌سرانجام می‌ماند.این تفاوت اصلی پاکستان برای ماست. اگر ما در یک ساختمان بهترین نقشه را هم داشته باشیم ولی فونداسیون نداشته باشیم، ساختمان ما استحکامی نخواهد داشت؛ اگر تمام ضرایب زلزله را هم در نظر بگیریم، باز هم این ساختمان سقوط می‌کند چون ریشه ندارد. در مورد پاکستان قصه همین است، یعنی با همه فعالیت‌هایی که علیه پیروان اهل بیت و اسلام ناب در آنجا صورت گرفته است؛ ظرفیت‌های ریشه‌داری از ایران همچنان باقی مانده است که ضرورت رسیدگی و توجه را چندبرابر می‌کند.

بنابراین من فکر می‌کنم بهتر است تا اول کمی درباره این ریشه‌ها و پایه‌های حضور ایران در پاکستان گفتگو کنیم.

مناسبات بین دو کشور ایران و پاکستان در فضای رسمی، چه قبل از انقلاب و چه پس از آن، معمولا خوب بوده است. کشور ایران، در سال 1326 نخستین کشوری بود که استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت و پاکستان هم در به رسمیت شناختن کشور جمهوری اسلامی ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جبران کرد.اما این ظرفیت مثبتی که در هم بین مردم و هم دولتمردان وجود دارد، ریشه‌ای تمدنی و کهن دارد که بخش معظم و نقطه اوج آن مربوط به پس از ظهور اسلام و بخشی از آن، هم مربوط به رگه‌های مشترک تمدن قدیم قبل از اسلام دو کشور است.

پس از ظهور اسلام، اسلام جمالی با رویکرد مثبتی در منطقه شبه قاره پذیرفته شد و حتی پادشاهان مغول که در آن جا حکومت می کردند، مغول هایی که به همه ظلم و همه جا را ویران می کردند؛ پس از اسلام آنجا را آباد می کنند، استحاله فرهنگی می شوند و تحت تاثیر فرهنگ و تمدن ایران، قرار می گیرند.

زبان فارسی در شبه‌قاره، سابقه‌ای تمدنی و طولانی دارد

در حدود 800 سال، زبان فارسی، زبان رسمی مردم آنجا بوده است. ما در سفرنامه‌ها می خوانیم که کسانی که خاورشناس بودند و به آن جا سفر کردند، زمانی که به دروازه های شبه قاره هند می‌رسیدند، با مردم فارسی زبان که تا اندازه ای هم به عربی آشنایی داشتند، روبرو می شدند و  وقتی آنها را نزد حاکم آن شهر مرزی می‌بردند، مشاهده می‌کردند که زبان اداریشان، هم فارسی است.

همین الان 30 الی 50 درصد کلماتی که در زبان پاکستانی‌ها وجود دارد، فارسی است و چند فرهنگ زبان مشترک نیز بین فارسی و اردو و پشتو تاکنون کار شده است. البته فرهیختگان ایرانی به این موضوعات، معمولا چندان علاقه‌ای نشان نمی‌دهند و در ایران معمولا به صورت یک خبری که می‌آید و می‌رود با اینگونه مسائل، برخورد می‌شود.

باید دقت کنیم که وقتی از زبان فارسی صحبت می‌کنیم، فقط مشغول صحبت از یک فرم زبانی ساده نیستیم، از  یک فرهنگ غنی و باپشتوانه با محتویات خاص آن صحبت می‌کنیم. این زبان فارسی با تمام محتویات و پیش‌زمینه فرهنگی‌اش در شبه قاره این‌قدر رواج داشته است. مخصوصا پس از ظهور اسلام، که زبان فارسی، سرشار از مفاهیم دینی و عرفانی می‌شود و ما بزرگان زیادی در منطقه ای مانند مولتان مثل بهاءالدین زکریای مولتانی و سید علی هجویری می‌بینیم که با این پیش‌زمینه آنجا تاثیرگذار بوده‌اند. یا میرسیدعلی همدانی که از ایران با تعدادی از مریدان اهل فن و صاحب صنعت و حرفه به دامنه هیمالیا رفتند و در منطقه کشمیر صعنت ایرانی را رواج دادند. ما همین الان در آنجا شال بافی، میناکاری و هنرهای دستی ایرانی داریم. اصلا به آنجا  ایران صغیر می گویند.

در تمام این سال‌ها مسائل حادی که جریان های تند تکفیری امروزه مطرح می‌کنند، هیچ‌گاه وجود نداشته است؛ مگر موردهایی که مربوط به غالب بودن فرهنگ قبیله‌ای در این منطقه بوده است. اهل سنت آنجا، اکثرا گرایش‌های عرفانی صوفی‌گری و تصوّف داشتند. چیزی که فضا را تلطیف و به دور از تعصب می‌کرد. همین الان در آنجا، کنفرانس‌هایی برای بزرگداشت حضرت خاتون جنت(حضرت زهرا سلام الله علیها) و مثلا موضوع سیرت امام حسین(علیه السلام)، برگزار می‌شود و شیعه و سنی در این کنفرانس‌ها، کنار هم شرکت می کنند.

ملت پاکستان به ریشه‌های تمدنی مشترکشان با ایران افتخار می‌:کنند

این موارد نشان دهنده این است که ما در آنجا پیشینه و ریشه‌هایی بزرگ و قدیمی داریم. پیشینه و ریشه‌ای که مردم پاکستان به آن افتخار می‌کنند. من خودم به شخصه در دیدار با شخصیت ها، فرهیختگان پاکستان و اساتید دانشگاه‌های آنجا، می‌دیدم که ملت پاکستان به این گذشته‌شان، افتخار می‌کنند و حس می‌کنند که همین گذشته به پاکستان، هویت و شخصیت می‌دهد. اساتید و فرهیختگانی که نزد بزرگان ایرانی، درس خوانده و شاگردی کرده‌اند، به این موضوع می‌بالند. خیلی از پاکستانی‌ها در منزلشان دیوان حافظ، اشعار سعدی، جامی و مثنوی دارند و اشعاری از آن ها را حتی حفظند یا اینکه می‌توانند برایمان بخوانند و حتی در قوّالی‌هایشان، اگر دقت کنید، خواهید دید که اشعاری از زبان فارسی دارند.

علاوه بر آن  فرهنگ ایرانی به صورت اساسی در پیشینه کتابخانه‌ای و میراث کهن فرهنگی آنجا هم وجود دارد. ما بیش از بیست هزار نسخه خطی و دوهزار چاپ سنگی، در مرکز تحقیقات زبان فارسی ایران و پاکستان در اسلام‌آباد داریم. همین حدود نسخه خطی و چاپ سنگی، به علاوه کرسی‌های زبان فارسی و اتاق‌های ایران‌شناسی در هند، دهلی و بنگلادش داریم. بیش از 80 درصد نویسنده‌های مقالات فصلنامه دانش، فصلنامه پیغام آشنا (به زبان اردو) و قند پارسی (منتشره در هند) از استادان و اندیشمندان پاکستان و هند هستند و این نشان می‌دهد که نه تنها این فرهنگ به صورت آیین‌ها، سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است، بلکه پشتوانه نظری، علمی و میراث مکتوب دارد.

تسنیم: آقای معزالدین این‌ها حرف‌های جدیدی است. ما این چند ساله هر چیزی که در مورد پاکستان از رسانه‌های ایرانی شنیده‌ایم جنگ و کشتار و فعالیت وهابی‌ها و حملات انتحاری است. عادت کرده‌ایم که دیگر به پاکستانی‌ها به این شکل نگاه کنیم.کشوری پر از اختلافات خونین مذهبی.

من دانسته و آگاهانه می گویم که اکثر مردم اهل سنت پاکستان، مسلمان های بسیار خوب و محبان اهل بیت هستند. متاسفانه خبرهایی که منتشر می‌شود، جو را غالب کرده و فضای خاصی را نشان می‌دهد که همه فکر می‌کنند در آن جا، فقط اعضای گروهک طالبان، القاعده و سلفی های تندرو وجود دارند؛ در صورتی که واقعا اینگونه نیست. مانند این می‌ماند که در یک مجتمع مسکونی، درگیری‌هایی بین دو همسایه رخ دهد و شخص ثالثی که درگیری‌ها را مشاهده می‌کند، تصور کند که همیشه در آن جا همه افراد درحال درگیری و جنگند.

نشان دادن جو ناآرام و پرتنش در پاکستان از نقشه‌های استکبار برای دوری ایران و پاکستان است 

من فکر می‌کنم اتفاقا به وجود آوردن این دید در مورد پاکستان، از نقشه های شوم دشمنان است. این که این منطقه را به‌گونه‌ای نشان دهد که ما مسلمانان، شیعیان و حتی خود اهل سنت نتوانیم مناسبات خوبی با آنجا برقرار کنیم و خیال کنیم که فضای آرامی نیست که با آنها گفتگو و تعامل کنیم. ما خودمان بارها در حوزه های ستادی به افرادی که از ایران در آن منطقه مستقر هستند و وظیفه‌شان تهیه اخبار و اطلاعات است گفته‌ایم که حتما در لابلای اخباری که به طور معمول روی آنتن می‌رود؛ مثل عملیات‌های انتحاری و مشابه این‌ها حتما آنچه به حرکت های فرهنگی، هنری، کنفرانس‌ها، همایش‌ها، میزگرد‌ها و دیگر فعالیت‌های فرهنگی پاکستانی‌ها مربوط می‌شود را هم بازتاب دهند که فضای کلی پاکستان، به دور از واقعیت، یک فضای کاملا اکشن و به دور از تعقل و عقلانیت، جلوه نکند.

اکثر اهل سنت پاکستان محبان اهل‌بیت هستند و علاقه‌مند به ایران

اکثر اهل سنت پاکستان، واقعا محب اهل بیت هستند و با ایران نیز مراوده خوبی دارند و حداقل نسبت به ایران، لکه سیاهی در ذهنشان ندارند. علاوه بر آن در بین اهل سنت آنجا، گرایش‌هایی نسبت به مسائل عرفانی و مشرب‌های دینی که اشتراکات بسیاری با ما دارد، وجود دارد که در تقابل با اندیشه های وهابیت هستند. خوب می‌دانیم که وهابیت هرگونه بزرگداشت هر شخص مقدسی؛ حتی آدم‌هایی که از دنیا هم رفته‌اند را شرک جلوه می‌دهد. اما در پاکستان مزارهای بزرگان دینی و سنتی پاکستان به تناوب دیده می‌شود و  احترام بزرگان به طرق گوناگون مثل سنگ نوشته‌ها، کتیبه‌ها که اتفاقا آن‌ها هم به زبان فارسی هستند وجود دارد. آیین های مشترکی نیز بین ما وجود دارد مانند نوروز یا جشن بهاران، عید فطر و قربان و... که بسیاری از اعمال و آداب آن به ایرانی‌ها نزدیک است. در آیین های سوگواری که شیعیان انجام می‌دهند، نیز اهل سنت اصلا مزاحم نمی‌شوند و بعضا از نذری‌های شیعیان هم با کمال میل و رغبت استفاده می‌کنند. در خود ایران جلوه‌هایی از اشتراک آداب و رسوم اهل سنت با شیعیان را معمولا شاهد بوده‌ایم؛ در پاکستان نیز این اشتراک و دوستی، متداول است. ممکن است در تعداد معدودی از این هزاران مجلس در پاکستان، درگیری‌هایی رخ دهد. اما این درگیری‌های محدود اینگونه جلوه داده می‌شود که تصور کنیم مردم پاکستان با این دوستی ها و آیین ها بیگانه‌اند و آن‌ها را بر نمی‌تابند. هرچند که شیعیان پاکستان نیز باید در موازین دینی به دور از غلوها و با توجه به فتاوای مراجع عظام شیعه، حرکت و رفتار کنند که بهانه‌ای دست دشمنان ندهند.

تسنیم: ظاهرا آمار درستی هم از تعداد شیعیان پاکستان وجود ندارد.آمار مراکز شما چه عددی به ما می‌دهد؟

به اعتقاد ما شیعیان و پیروان اهل بیت در پاکستان 25 درصد هستند. در سامانه آماری پاکستان، آمار صحیحی ارائه نشده است ولی با توجه به تمام شواهد و قرائن و آمارهای جهانی و اطلاعات میدانی که ما داریم، من محکم می‌گویم که 25 درصد پاکستانی‌ها شیعه هستند که در جمعیت 175 میلیونی، ظرفیت خوبی است. معمولا هم از آن‌ها، حرکت های تند ندیده‌ایم. ممکن است که در برگزاری آیینشان، دچار مسائل خاصی شوند که بعضی سلیقه ها و فتاوا، آن را قبول نکنند، اما تا به حال دیده نشده است که متعرض کسی شوند و یا برای مذاهب دیگر که مراسم دارند، مزاحمتی ایجاد کنند.

*تسنیم: در مورد ریشه‌ها و پایه‌های ظرفیت اساسی حضور ایران در پاکستان گفتید و از اینکه این سابقه تمدنی و فرهنگی، چگونه طی قرن‌ها به امروز رسیده است. اما فکر می‌کنم در این روند جاری از قرن‌ها پیش تا به امروز اتفاق مهم دیگری می‌افتد که سرعت این مسیر تمدنی و فرهنگی را به شدت افزایش می‌دهد. اتفاقی به نام انقلاب اسلامی.وقوع انقلاب سال 57 در ایران کجای این منظومه‌ای که تعریف کردید می‌ایستد؟

زمانی که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در ایران در حال رخ دادن بود، کشور دوست و همسایه و مردم مسلمان و پر جوش و خروش آن، لحظه به لحظه پیگیر اخبار ایران بودند. طبق اطلاعات و اخبار و نشانه‌هایی که ما از آن دوران داریم، مردم پاکستان در مورد انقلاب ایران به شدت پیگیر و حساس بودند و اخبار ایران و حتی اعلامیه‌‌های امام(ره) را به عنوان مرجعی دینی و نه صرفا یک رهبر سیاسی دنبال می‌کردند.این فشار افکار عمومی باعث شد که دولتمردان پاکستان نیز، اولین کسانی باشند که پیروزی انقلاب و استقرار نظام را تبریک می‌گویند.

به این ترتیب علاقه پاکستانی‌ها به ایران با آن پیش‌زمینه‌ای که گفتیم و محبوبیت شخص امام و رویکردی که مردم پاکستان، به ویژه پیروان اهل بیت به انقلاب مستقل و ضدآمریکایی ایران داشتند؛ زمینه‌ای شد تا پاکستانی‌ها خودشان را در پیروزی انقلاب ایران شریک بدانند.

بعد از انقلاب هم، پاکستانی ها از مواضع روشن و صریح امام خمینی(ره) در مورد مسائل روز دنیا به شدت استقبال کردند و علاقه‌مندی‌شان روز به روز افزایش یافت. این علاقه‌مندی و محبوبیت ادامه پیدا کرد تا همین امروز  که در شهرهایی که شما اصلا نمی‌توانید پیش‌بینی کنید، اثری از امام(ره) اعم از کتابی از ایشان به زبان اردو و یا عکس و پوستری از ایشان دیده می شود. الان عموم پاکستانی‌ها از امام خمینی(ره) به عنوان یک رهبر، یک مرجع دینی با قداست، و یک مرد قاطع انقلابی یاد می‌کنند.

اعتراض به معرفی امام به عنوان یک شاعر در پاکستانی از سوی خود پاکستانی‌ها

خوب به خاطر می‌آورم که ایرانی‌ها جلساتی را در پاکستان پیرامون اشعار و وجه ادبی امام خمینی(ره) برگزار کرده بودند و خود پاکستانی‌ها بلند شدند و به این جلسات اعتراض کردند و گفتند امام(ره) فقط شاعر نبوده است. امام برای ما برای ما یک مرجع عالی قدر دینی و یک  رهبر است، چرا اندیشه های یک فقیه، عارف، یک آدم استکبار ستیز راهگشا، یک فیلسوف و مفسر را محدود می‌کنید. چرا نمی‌گویید که این اندیشه‌ها می تواند راه گشای مردم پاکستان از چنگال استکبار باشد. اینکه فقط به اشعار امام(ره) به عنوان شاعر بپردازید، جفایی در شخصیت ایشان است. خیلی جالب است که قبل از اینکه حوزه ستادی و مدیریتی که موضوعات کار فرهنگی بین‌المللی ایران را رصد می‌کنند، اعتراضی کنند، اعتراض به معرفی امام(ره) به عنوان فقط یک شاعر، اول توسط خود مردم پاکستان صورت گرفت.

هر سال برای برگزاری مراسم ارتحال امام، داوطلبان پاکستانی به سراغ ما می‌آیند/ اهل سنت پاکستان امام را یک اسطوره می‌دانند

پاکستانی‌ها هر سال، برای برگزاری مراسم ارتحال امام خمینی(ره)، به طور داوطلبانه، نزد ما می‌آیند و حضور پیدا می کنند و مثلا هزینه‌های مراسم را متقبل می‌شوند، یا هر جور دیگری که بتوانند به مراسم کمک می‌کنند و این فقط محدود به شیعیان نیست؛ اهل سنت نیز علاقه مندی به امام(ره) را در حد یک اسطوره و یک رهبر دینی دارند و مصداق این شعر از اقبال لاهوری را امام(ره) می‌دانند:" چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما/ ای جوانان عجم جان من و جان شما/ می رسد مردی که زنجیر غلامان بشکند/ دیده ام از روزن دیوار زندان شما/ حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل / آتشی در سینه دارم از نیاکان شما"

واقعیت این است که آن علاقه مندی پاکستانی ها نسبت به ایران با آن گذشته تمدنی مشترکی که بین دو کشور وجود داشت و گفتیم، در زمان انقلاب اسلامی خیلی اوج گرفت. پاکستانی‌ها ایرانی ها را بعد از انقلاب به عنوان کسانی می‌دیدند که به صورت واقعی و فارغ از شرق و غرب، استقلال خواسته‌اند و روی پای خودشان، به پیشرفت رسیده‌اند.

پاکستانی‌ها، پیشرفت‌های علمی و تکنولوژی ایران را پیشرفت خودشان می‌دانند

ممکن است باورش برایتان سخت باشد که پاکستانی ها، زمانی که اخباری از پیشرفت های علمی ایران اعم از انرژی صلح آمیز هسته‌ای و مسائل مربوط به نانوتکنولوژی و هوافضا و صنعت و پزشکی و... را می شنوند، این‌قدر خوشحال می‌شوند که گویی این پیشرفت‌ها برای خودشان است. با علاقه مندی اخبار آن را دنبال می‌کنند و افتخار می‌کنند که یک کشور اسلامی بدون وابستگی به قدرت‌ها؛ توانسته به چنین موفقیت هایی دست یابد.

یا در سفری که مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوریشان به پاکستان داشتند، با اینکه آشنایی مردم پاکستان نسبت به شخصیت و ابعاد مختلف دیدگاه ایشان، نسبت به زمان رهبری فعلی ایشان کم‌تر بود اما از ایشان به آن عظمت، استقبال شد. امیدوارم رسانه‌های ایران، این استقبال معنادار و شکوهمند را منتشر کنند. این استقبال نشان از علاقه مندی به یک تفکر و یک سرزمین و یک دیدگاه است که متفاوت از دیدگاه های روز جهانی، صادقانه آمده است و باب گفتگوی جدیدی را باز کرده است که توام با معنویت، عقلانیت، استقلال خواهی و روحیه انقلابی است؛ مشخص است که مردم ضعیف و تحت ستم از این دید و نگاه استقبال می کنند.

از یک کلاس ساده زبان فارسی، با یک انتخاب موضوع انشا می‌توان پیام انقلاب را رساند

این علاقه‌مندی به امام(ره)، انقلاب اسلامی و رهبری این ظرفیت را ایجاد می‌کند که بتوانیم از این نگاه مثبت، در انتقال فرهنگ و تمدن ایرانی، اسلامی و بخصوص ادبیات و گفتمان انقلاب اسلامی، در پاکستان استفاده کنیم. البته این موضوع به جوهره ذاتی نمایندگان فرهنگی ایران و مصوباتی که از حوزه ستادی ابلاغ می شود، بستگی زیادی دارد. می‌شود با هنرمندی، از یک کلاس ساده فارسی با انتخاب موضوع انشا و تحقیقی که به فارسی آموزان می دهد هم استفاده کرد و پیام انقلاب را رساند.

البته این موارد یک روی سکه است، روی دیگری از سکه مربوط به رقبا و بدخواهان ایران در پاکستان است که به شدت فعال شده‌اند و کار می‌کنند. البته گمان نمی‌کنم که بتوانند با به وجودآوردن برخی از مسائل، تحت عنوان ناامنی های منطقه‌ای، برای فعالیت‌های ما به صورت اساسی و در چارچوب موافقت های فرهنگی و برنامه های مبادلات، مزاحمتی ایجاد کنند، اما بالاخره هستند و تلاششان را می‌کنند.

هیچ ممانعتی از سوی دولت پاکستان برای کار فرهنگی ایران وجود ندارد/خودسانسوری‌های ما مانع کار است

من تا به حال نوشته‌ای رسمی از دولت پاکستان مبنی بر این ندیدم که رویکرد یا حرکت ایران را نپسندیده باشند و یک ایرانی را به عنوان عنصر نامطلوب تلقی کرده باشند.از اصل حرکت فرهنگی ما در پاکستان هیچ گاه ممانعت نشده است. ممکن است که به دلایل امنیتی و  برخی خطرات؛ برخی تذکرات مربوط به رفت و آمد و عبور و مرور طرح شود، اما هیچ‌گاه در مورد حرکات فرهنگی ایران در پاکستان معذوریتی از سوی دولت پاکستان به وجود نیامده است. البته ممکن است ما خودسانسوری هایی داشته باشیم و همان‌‌ها باعث شود که نتوانیم از ظرفیت هایی که وجود دارد، استفاده کنیم.اما هیچ‌گاه مانع رسمی پیش رویمان نبوده است.

فشار افکار عمومی پاکستان، دولت این کشور را به حضور در عالی‌ترین سطح روابط مجاب کرده است

این فشار افکار عمومی و علاقه توده‌های مردم پاکستان به ایران ، باعث شده است دولت پاکستان از فعالیت های فرهنگی  ایران،عموما استقبال ‌کند و در جلسات و کنفرانس‌های ما؛ در عالی‌ترین سطح حتی در حد رئیس ایالت در قالب هیئت رئیسه و رئیس جلسه، مهمان ویژه و سخنران، و نویسنده مقاله و اساتید شرکت کنند. در زمینه اقتصادی نیز اینگونه است، در چنین وضع اقتصادی که بیگانگان مسبب آن هستند، ما با پاکستان به موضوعات مد نظراقتصادی به توافق رسیده ایم. کارهای خط لوله گاز در حال انجام شدن است و پیوند دو ملت در عرصه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی، هماهنگی مسائل مرزی، عضویت مشترک در پیمان هایی اعم از اکو، شانگهای و غیره وضعیت خوبی دارد. در شرق آسیا و در این شبه قاره، در پیشینه تمدنی پس از ظهور اسلام، بروز ظهور تفکرات ایرانی - اسلامی در این مناطق، به واسطه حضور تجار متدین و با سوادی بوده است که کار اقتصادی کرده و توام با فعالیت اقتصادی، فعالیت فرهنگی نیز انجام می دادند و فرهنگ را با مراوده منتقل می کردند. باید بتوانیم با پاکستان و سایر کشور ها نیز از این عرصه ها استفاده کرده و فرهنگمان را منتقل کنیم.

*تسنیم: اشاره کردید که نمونه‌های برجسته‌ای، از حضور همین حالا ایران و انقلاب و امام و رهبری در پاکستان دیده‌اید و شنیده‌اید. یک مورد آن را که حسابی شگفت‌زده‌تان کرد برایمان می‌گویید؟ 

مسائل این شکلی خیلی زیاد است. اما دوست دارم به مورد خاصی اشاره کنم که تا به حال جایی نگفته‌ام. در سفری که ریاست جمهوری وقت ایران، آقای خاتمی، به پاکستان داشتند، برخی از افراد تحت تاثیر القائات و جوگیر شدن های عناصر افراطی، سعی در کانالیزه کردن روند استقبال و رفت و آمد های رئیس جمهور به شهرهای لاهور و اسلام آباد داشتند. البته ما قراردادها را می دانستیم و می‌دانستیم که جدولی تهیه می شود که همه موارد باید از لحاظ امنیتی و ایمنی هماهنگ باشد،اما آن‌ها به بهانه این موارد سعی در کانالیزه کردن سفر و استقبال عمومی داشتند و  سعی می‌کردند که مردم پاکستان را مدیریت کنند که به چه نحوی استقبال کنند.  عمده تلاششان هم این بود که سعی شود در مراسم استقبال تصاویر و پوسترهای رهبری دیده نشود. راهشان هم این بود که تصاویر رهبری به صورت بنر و پوسترهای تبلیغاتی در اختیار مردم قرار نگیرد تا اثری از آن هم در استقبال نباشد.

مردم پاکستان با عکس‌های خودشان از رهبری بیرون آمدند/ پروژه مدیریت استقبال مردمی از خاتمی شکست خورد

اما مردم پاکستان به گونه‌ای با این قضیه برخورد کردند که معادلات مسائل کاملا به هم ریخت. ما آن زمان در خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران بودیم، روز استقبال که رسید واقعا شگفت‌زده شدیم. همه خیال می‌کردیم حالا که تصاویری از رهبری در اختیار مردم پاکستان از طرف نهادها و خانه‌فرهنگ‌های ایران گذاشته نشده است تصویری از ایشان در استقبال نمی‌بینیم. اما روز استقبال با پاکستانی‌هایی مواجه شدیم که با تصاویر بسیاری از امام(ره) و مقام معظم رهبری، تصاویری که متعلق به نهادهای ایرانی نبود؛ از خانه‌هایشان بیرون آمده بودند. خودشان از خانه‌هایشان عکس آورده بودند. این ماجرا معلوم کرد که آنها اصلا نیازی به ما ندارند. خودشان در خانه‌هایشان آن‌قدر تصویر از رهبری دارند که اصلا پوسترهای ما را نمی‌خواهند و به این ترتیب آن روند کانالیزه کردن استقبال کاملا شکست خورد توسط خود مردم پاکستان. دوستان خیال می‌کردند اگر کنترل کنند و به دست مردم پاکستان چیزی نرسانند دیگر خبری نمی‌شود.

در همان مراسم استاندار پنجاب نیزدر سخنرانی خود به نقش امام خمینی و رهبری معظم در استحکام و گسترش روابط دوستانه و برادرانه دو ملت ایران و پاکستان تصریح کرد. درحالی که این اقدام او خوشایند برخی از افراد نبود.

علاقه مردم پاکستان و حرکت خودجوششان در مورد عکس امام و رهبری، تلنگری بود به افرادی که می خواستند، علاقه مردم را مدیریت کنند.  امیدوارم با اتفاقی که افتاد، به این نکته رسیده باشند که انقلاب اسلامی و رویکردی که مردم جهان، به اصل، ماهیت و پیام های آن دارند، فراتر از اندیشه های جناحی است که بخواهیم آن را محصور کنیم.

هر محصولی که پیامی از انقلاب دارد در پاکستان مورد استقبال قرار می‌گیرد

گفتیم که در مراسم سالگرد بزرگداشت ارتحال امام(ره) نیز می بینیم که پاکستانی ها از چند روز قبل مراجعه می کنند و داوطلبانه می خواهند بخشی از هزینه ها را متقبل شوند و یا اینکه هر محصول فرهنگی که از ایران به آنجا می‌آید و پیامی از انقلاب ایران دارد به شدت مورداستقبال قرار می‌گیرد. با یک اطلاعیه ساده در روزنامه، از فیلم هایی از ایران با موضوعات  انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و... به شدت استقبال می‌شود. همچنین از سیمای اردو نیز استقبال خوبی می شود، رادیو و تلویزیون های زیادی هستند که به زبان اردو برنامه دارند، اما پاکستانی‌ها برای رسانه ایران حساب دیگری باز کردند.

استادان دانشگاه‌های پاکستان خودشان پیشنهاد ترجمه کتاب‌های فارسی را می‌دهند

این مطالبی که گفته شد، بیشتر جنبه مردمی بود ولی در بخش استادان، بزرگان و فرهیختگان نیز علاقه مندی وجود داشته.  مثلا به صورت خود جوش پیشنهاد می دهند که کتاب‌هایی به زبان فارسی را ترجمه کنند و در اختیار مردم قرار دهند. این موارد نشان دهنده پیوند های عمیق بین دو کشور است و بدخواهان نیز از این پیوند بیم و هراس دارند و دنبال این هستند که با حرکت های تهدید آمیز، ایجاد رعب و وحشت کرده و برونداد، ظهور و بروز علاقه مندی بین دو ملت را کمرنگ جلوه دهند.

شهید رحیمی و شهید گنجی، فارغ از مسائل جناحی و جریان خودسانسوری و مرعوب بودن به میدان آمدند

من حتما وظیفه خود می دانم که از تمام کسانی که در این راه فداکاری کردند مانند شهید رحیمی و شهید گنجی، یاد کنم که فارغ از مسائل جناحی و جریان خودسانسوری و مرعوب بودن، با گفتمان انقلاب اسلامی، اندیشه های امام(ره) و آنچه که مربوط به اسلام ناب می شود، به میدان آمدند و تلاش کردند. ممکن است که بدخواهان به ظاهر به آن‌ها آسیب رسانده و جسمشان را از عالم خاکی گرفته باشند اما فقط کافی است به همین توجه کنیم که هنوز هم در مولتان و لاهور مراسمی برای نکوداشت فارسی آموزان، توسط سازمان های مردم نهاد برگزار می شود و در آن‌جا از این شهیدان به نیکی یاد می‌شود و  مردم پاکستان از آنها به عنوان یک ایرانی خاطره خوبی دارند. در لاهور از شهید گنجی، با توجه به ارتباطات گسترده‌ای که داشت، مردم؛ رسانه‌ها و دولتمردان به عنوان جوانی که با سن و سال کم، اندیشمند و مردم دار بود، با تدبیر کار کرد و با همگان مدارا کرد یاد می کنند.

شهید صادق گنجی، رایزن فرهنگی ایران در پاکستان در سال 69  توسط سپاه صحابه شهید شد. این عکس او را در کنار شهید آوینی نشان می‌دهد. منبع: مشرق

متاسفانه در مورد این دو شهید ما می‌بینیم که برخی اوقات حرف‌هایی زده می‌شودو مثلا به طور زیرکانه، شهید گنجی و شهید رحیمی را نقد می‌کنند و به این شکل وانمود می‌کنند که این افراد شهیدان بزرگوار و با قداستی هستند ولی اگر روششان به گونه دیگری بود، خودشان را به کشتن نمی دادند. مثل این که بگوییم، چرا بسیجی در خاکریز جنگ، بلند شد و آرپیجی زد که با گلوله ای شهید شود؟ برخی از این افراد که اینگونه صحبت می‌کنند، ظاهری وجیه دارند ولی تفکراتی تندرو و محافظه کار، نظیر این تفکر دارند.

در ایران نیز شخصیت های بزرگی داشتیم که ترور شدند اما آیا باید به شیوه و راه فعالیت آن شهید شک کنیم و یا اینکه دشمن را خبیث و پست بدانیم؟ علاوه بر اینکه به طور کلی حرکت نمایندگان ما، با مفاهیمی که مربوط به تقریب مذاهب اسلامی می‌شود، هماهنگ است یعنی ارتباط با نوع مردم که مخاطبان عام ما هستند، غیر از این نیست که شخص، وحدت اندیش و تقریب باور باشد تا بتواند افزون بر جمعیت های شیعی و پیروان اهل بیت با همه افراد ارتباط داشته باشد.

ما هیچ گاه از کسانی که در کلاس های فارسی،  اتاق‌های ایران شناسی، کرسی های زبان فارسی، سایر برنامه های فرهنگی، همایش ها، برنامه های مبادلات دانشگاهی و تدوین دایرة المعارف های مشترک دو کشور حضور می یابند، نپرسیده‌ایم که چه مذهبی دارید و این مورد را نه شرط و نه ارجحیت قرار نداده‌ایم. هرکس آزاد اندیش و مسلمان است و دارای رویکرد تقریبی و رویکرد پیوند همه مذاهب است، برای ما محترم بوده و اصل حرکت فرهنگی نیز، همدلی و همگرایی می خواهد تا در برابر حرکت های تندی که برخی دارند، بایستیم تا آن ها به حاشیه روند.

ادامه دارد...

سایر مطالب پرونده «ایران؛ جان پاکستان»:
«ایران، جان پاکستان» ــ 1 مقدمه: «از عکس رهبر ایران در قهوه‌خانه‌‌ای در هیمالایا تا نذر روزه آزادی خرمشهر/ اینجا پاکستان، جمهوری اسلامی ایران»
«ایران، جان پاکستان» ــ 2 در پاکستان یک «خمینی» می‌‌خواهیم/ در فتنه 88 پاکستانی‌ها بیشتر از ایرانی‌ها نگران بودند
«ایران، جان پاکستان» ــ 3 بار صدور فرهنگی انقلاب ایران به دوش یک پاکستانی 22ساله/ «سلحشور» سرباز فرهنگ در پاکستان
«ایران، جان پاکستان» ــ 4 مسلمانان پاکستانی‌ با ایران زنده‌اند/ اعتقاد قوی داریم که"چو ایران نباشد تن من مباد"
«ایران، جانِ پاکستان» ــ 5  ماجرای طلاهای زنان پاکستانی درجنگ ایران/ نامه‌ای که فقط لفظ «خمینی»‌اش قابل خواندن بود
«ایران، جان پاکستان» ــ 6 زبان فارسی در پاکستان/ هرجا می‌رویم زودتر از ما زبان فارسی رفته است
«ایران، جانِ پاکستان» ــ 7 رئیس‌السادات: این حرف پاکستانی‌هاست؛ ایران کوتاه بیاید فاتحه اسلام برای قرن‌ها خوانده است
«ایران، جانِ پاکستان» ـ‌ـ 8 روز ورود امام‌خمینی به ایران، روز ورود آیت‌الله‌خامنه‌ای به پاکستان+ تصاویر استقبال
«ایران، جانِ پاکستان» ـ‌ـ 9 رئیس‌السادات: از دیپلماسی غیرانقلابی توقع نتیجه انقلابی نداشته باشید/ پاکستان رها شده است
«ایران، جانِ پاکستان» ـ‌ـ 10 ملاله یوسف‌زی»،«دین محمد» و ماجرای تکراری «سکوت»/ کودکان پاکستان، قربانی رسانه‌
«ایران، جانِ پاکستان» ـ‌ـ 11 ادیبان: تصویر غرب‌ساخته از پاکستان بر رسانه‌های ایران حاکم شده/ پاکستانی‌ها برای ما غریب شده‌اند
«ایران، جانِ پاکستان» ـ‌ـ 12 ماجرای سفر خاتمی به پاکستان/ اهل سنت با عکس‌های امام و رهبری بیرون می‌آیند
«ایران، جانِ پاکستان» ـ‌ـ 13 راشد عباس:با ایران فهمیدیم «پاکستان بدون شوروی و آمریکا» هم می‌شود/ عاشق امامیم اما به ما نشناساندند
«ایران، جان پاکستان»- 14 چند خرده روایت درباره «خمینی پاکستان»/واکنش پاکی‌ها به قطعنامه 598
«ایران، جان پاکستان»- 15 شهید عارف حسینی:هشدار به آمریکا درباره فعالیت علیه ایران/ ما پاکستانی‌ها آنها را راحت نمی‌گذاریم
«ایران، جان پاکستان»- 16  تصاویر سرداران شهید ایرانی؛ پلاکاردهای دختران پاکستانی‌ در روز قدس+تصاویر»
«ایران، جان پاکستان» - 17 راشد عباس: ایران در«قم پاکستان» هم غایب است/ برای تسلیم نشدن به ایران نیاز داریم
«ایران، جان پاکستان» - 18 درانی: سکولارترین سکولارهای پاکستان هم به‌دنبال ایرانند/ محبوبیت رحیم‌پور ازغدی در پاکستان
«ایران، جانِ پاکستان»ــ‌ـ 19 درانی:کسی امام را به پاکستانی‌های عاشق نشناساند/ رسانه‌های ایران پاکستانی‌ها را عقب‌مانده نشان دادند
«ایران، جان پاکستان»- 20- ماجرای «اخراجی‌ها»ی پاکستان/ فیلم ده‌نمکی، سرنوشت چند پاکستانی را عوض می‌کند

«ایران، جانِ پاکستان»ــ‌ـ 21 ترانه کودکان پاکستانی برای آیت‌الله خامنه‌ای/ پوسترهای اردو زبان رهبری+تصاویر

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران