رزمنده، کارش ناتمام است اگر خاطراتش را نگوید/جهانیشدن، ایدهآل خاطرهنویسی جنگ
خبرگزاری تسنیم: جواد کامور بخشایش خاطره نویس ضمن اشاره به ضرورت ها و اهمیت خاطره نویسی دفاع مقدس می گوید: زمان دزد خاطرات دفاع مقدس است و تا دیر نشده و هنوز کسانی که در جبهه نفس کشیده اند زنده هستند باید به ثبت و ضیط خاطرات دفاع مقدس پرداخت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، خاطرهنویسی یکی از گونههای ادبیات فارسی است که بسیاری از نویسندگان به آن گرایش دارند، این گونه ادبی در ادبیات دفاع مقدس به صورت عمده طی سالهای اخیر کابرد فراوان یافته و نمونههای موفقی از خاطره نویسی ادبیات دفاع مقدس به وجود آمده است.
به طور خاص در سالهای اخیر ادبیات دفاع مقدس با رواج خاطرهنویسی شرایط خاصی را تجربه کرد که تا پیش از آن چندان سابقه نداشت، خاطراتی که با انتشار کتاب «دا» رفته رفته جای خود را در میان مردم باز کردند و از خاطران رزمندگان عادی دفاع مقدس تا سرداران و فرماندهان را در بر میگرفت و گویای حقایق پنهان جنگ، رازهای مانده در سینه و ... بود.
تاریخ شفاهی و خاطرهنویسی با جذابیتهای داستانی همراه شدند تا در دهه سوم پس از دفاع مقدس راویان دفاع برای نسلهای آینده همانهایی باشند که در فضای جنگ نفس کشیدند.
اما خاطره نویسی دفاع مقدس به واقع چه ضرورتی دارد؟ که در غیاب آن دیگر گونههای ادبیات دفاع مقدس توانایی انجام آن را ندارند، امروز که خاطرات پرشماری از رزمندگان عادی دفاع مقدس تا خاطرات سرداران و امیران منتشر شده است، دین خود را ادا کردهایم؟ آیا استانداردهای مشخص برای خاطرهنویسی در حوزه دفاع مقدس وجود دارد یا خیر؟ و در نهایت خاطرهنویسی دفاع مقدس میتواند پلی باشد برای ارتباط واقعیت دفاع مقدس به جهان؟
برای پاسخ به این پرسشها به سراغ جواد کامور بخشایش رفتیم. وی تاکنون آثار بسیاری در حوزه انقلاب و دفاع مقدس منتشر کرده است که از آنجمله میتوان به خاطرات سید مرتضی نبوی»، «گزارش یک طرح» (تاریخ شفاهی قیام 15 خرداد) ، «شیخ شریف» (سیری در زندگی و زمانه حجتالاسلام محمدحسن شریف قنوتی؛ اولین روحانی شهید دفاع مقدس)»، «آینه جویبار» (فرهنگنامه شهدای شهرداری تهران و نهادهای تابعه)، «خاطرات سیدکاظم اکرمی» و «جای امن گلولهها» (خاطرات عبدالرضا آلبوغبیش) اشاره کرد.
*تسنیم:خاطرهنویسی ادبیات دفاع مقدس در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است، چه ضرورتی برای وجود این ژانر ادبی وجود دارد؟
خاطرهنویسی یا خاطرهنگاری به عنوان گونهای از ادبیات معاصر تلقی میشود و عمدتاً گونهای از ادبیات دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است که در طول چند سال اخیر نهضت و موجی از خاطرهنویسی با هدف ثبت و ضبط وقایع مختلف از انقلاب و دفاع مقدس آغاز شده است، این موج حرکت مبارکی است، که با تاریخ تفاوتهای بسیاری دارد، تاریخ از بعدی محروم است که این بعد در خاطرهنویسی پررنگ است و آن پرداختن به لایههای زیرین وقایع و رخدادهایی است که درباره آن بحث میشود.در خاطرهنویسی راوی ما را به گوشههایی از تاریخ میبرد که در تاریخ رسمی ما هیچ ردی از آن مباحث و موضوعات وجود ندارد، برای نمونه ما در تاریخ رسمی از دوران زندان یک انقلابی سخن میگوییم، در حالیکه تنها به مدت زمان و تاریخ به زندان رفتن وی سخن میگوییم، اما در خاطرهنویسی به این نکته که در زندان چه اتفاقهایی افتاده است نیز اشاره میکنیم.
بنابراین یکی از ضرورتهای خاطرهنویسی در ادبیات دفاع مقدس توجه به لایههای زیرین تاریخ و حقایق است. از همین رو است که خاطرهنویسی از مستندات به شمار میرود، و میتواند تاریخ را با همه عناصر وجودیاش برای آیندگان ترسیم کند، از طرف دیگر هر یک از شخصیتها که به نوعی در انقلاب و دفاع مقدس نقش آفرین بودهاند، گنجینهای به شمار میروند که ما میتوانیم از روایات و گفتههای آنها برای ثبت و ضبط دقیق تاریخ استفاده کنیم و با استفاده از هر یک از زوایای دید هر کدام از این افراد نگاه جدیدی به حادثه دفاع مقدس داشته باشیم. در حقیقت خاطرات حاضران در دفاع مقدس به عنوان تکههای پازلی محسوب میشوند که تاریخ را میسازند، از این منظر خاطرات شفاهی دارای اهمیت ویژهای هستند.
*تسنیم: با توجه به اهمیت خاطره نویسی، در وضعیت فعلی چه الزاماتی در این حوزه باید انجام شود؟
اما نکتهای که باید مد نظر قرار داشت، این است که این گونه حرکتها و جریانها باید تداوم داشته باشند، در واقع تداوم این حرکت از دو منظر قابل بررسی است، اول از این جهت که این گنجینههایی که در اختیار داریم از تدارکچی جبهه تا فرمانده لشگر همه مدت زمان کوتاهی در اختیار ما هستند و به واسطه گذر زمان آنها را از دست خواهیم داد و به قولی زمان دزد خاطرات است. دوم اینکه به واسطه گذر زمان و عارضه پیری ذکر جزئیات و دقیق خاطرات برای راویان دشوار و غیرممکن خواهد شد، بنابراین باید با سرعت بالایی همانطور که مقام معظم رهبری نیز تأکید کردهاند، به ثبت و ضبط خاطرات بپردازیم، فارغ از اینکه قرار است این خاطرات به صورت کتاب منتشر شود یا خیر.
مستند بودن یک خاطره جهانی شدن آن را آسان تر می کند
همچنین در واقع ما در ژانر خاطره میتوانیم از ادبیات فاخر و برخی از ویژگیهای ادبیات داستانی بهره بگیریم و ادبیات انقلاب و دفاع مقدس را جهانی کنیم، چرا که در عین حال که بهرهمند از ادبیات فاخر هستیم، به یک امکان دیگری نیز مجهز هستیم و آن مستند بودن هر یک از رخدادهایی است که در یک کتاب خاطره نوشت مطرح میشود، بنابراین خاطره نویسی فراتر از داستان یا رمان در ادبیات دفاع مقدس میتواند حرکت کند، از این بابت که در داستان با تخیل همراه هستیم، اما در خاطره تحت هیچ شرایطی اجازه افزودن تخیل را نداریم، اما میتوانیم از ادبیات فاخر که بسیاری از ویژگیهای ادبی را نیز در خود دارد، بهره بگیریم تا در کنار استناد اثر به جذابیت متنی که روایت میشود نیز کمک کنیم.
* تسنیم: بسیاری معتقدند که درخاطره نویسی یا خاطرهنوشتها اگر راوی خاطرات عناصر موثر دفاع یعنی فرماندهان و سرداران باشند، از درجه اهمیت برخوردارند و خاطرات رزمندگان عادی دفاع مقدس چندان قابل اهمیت نیستند، آیا به واقع اینگونه است؟
خیر من اعتقادی به این موضوع ندارم، به نظر من ما باید هر دو طرف این قضیه را در نظر بگیریم، برای نمونه عبدالرضا آلبوغبیش در «جای امن گلولهها» از نیروهای مقاومت مردمی است که به جبهه رفته و درگیر جنگ شده است و یا کتاب «دا» که خاطرات دختر جوانی از اهالی خرمشهر را روایت میکند، نمای خوبی از آنچه در دافع مقدس گذشته را نشان میدهند که اتفاقًا بسیار هم قابل اهمیت هستند.
سرباز کارش ناتمام است اگر خاطران خود را روایت نکرده باشد
مرتضی سرهنگی معتقد است که سرباز کارش ناتمام است اگر خاطرات خود را روایت نکرده باشد، بنابراین هر سرباز عادی، تدارکاتچی، بیسیمچی و... بخشی از خاطرات دفاع مقدس را با خود به همراه دارند که ممکن است در اختیار سایر افراد از جمله فرماندهان و سرداران نباشد، همچنین در مقابل فرماندهان و سرداران نیز خاطراتی دارند که نگفتن آنها موجب تکمیل نشدن این پازل میشود، بنابراین توجه به خاطرات همه حاضران دفاع مقدس اهمیت بسزایی دارد، همچنین در خاطره نویسی نباید تصور کرد اطلاعاتی بی اهمیت است و اطلاعات دیگر با اهمیت، خاطرهنویس نیازمند خاطرات جامعی درباره حادثه، عملیات، شب عملیات، اطلاعات شخصی که به نوعی از ابتدای زندگی فرد شروع میشود، خواستگاه شکلگیری شخصیت راوی و شاکله شخصیتی وی است تا بتواند نقش آن فرد در حوادث بعدی را نیز درک کند.
استانداردهای مشخصی برای خاطره نویسی وجود ندارد
*تسنیم: با توجه به شکل گیری ژانر خاطرهنویسی در ادبیات دفاع مقدس و انتشار آثار قابل توجه در این زمینه آیا میتوان گفت که استانداردها و معیارهای مشخصی برای خاطرهنویسی در ادبیات دفاع مقدس وجود دارد؟
خیر، هیچ شیوهنامهای برای روش خاطرهنگاری در بین کسانی که خاطرهنگار هستند، وجود ندارد و هر کدام از این افراد و کسانی که در این زمینه قلم میزنند، به واسطه علاقه فردی، تخصص و توانایی در امر نگارش و تجربیاتی که خود در جبهه کسب کردند، به این امر میپردازند، بیش از یک دهه است که این نهضت و موج خود را بیشتر از ژانرهای دیگر نشان داده است، اما علیرغم اینکه نیاز به یک نوع پراکندگی از جنس شیوه نگارش متن و شیوه نثری که هر یک از تدوینگران دارند، وجود دارد، باید یک استاندارد مشخص نیز داشته باشیم، بنابراین صاحبنظران این عرصه باید استانداردهایی را تعریف کنند که با رعایت آنها از انتشار آثاری که خواننده را پراکنده خاطر میکنند و روش صحیحی از مستندسازی را رعایت نکردهاند، جلوگیری کنیم، چرا که این آثار آسیب جدی به تاریخ واقعی یک حادثه یا موضوع وارد میکنند.
همچنین در کنار تدوین این دستورالعملها باید به ثبت و ضبط خاطرات هر یک از راویان دفاع مقدس در هر قسمتی که بودهاند بپردازیم، فارغ از اینکه این روایتها قرار است تبدیل به کتاب شوند یا خیر.
بستر لازم برای ایجاد کارگاه ها و مراکز آموزش خاطره نویسی ایجاد نشده است
* تسنیم: با توجه به گفته شما مبنی بر اینکه خاطرهنگاران دفاع مقدس بر اساس تجربیات شخصی خود تاکنون اقدام به نگارش آثار کردهاند، به نظر میرسد تربیت نیروی خاطرهنگار نیز یکی از ضرورتهای این عرصه باشد؟
بله، با توجه به اینکه هیچ دستورالعمل خاصی در این زمینه وجود ندارد و باز با توجه به اینکه جلسات،کنگرهها و گردهماییهایی که در این زمینه برگزار می شود، به مطرح کردن مباحث کلی کتفا میکنند، توجه خاصی به تربیت نیروی انسانی نیز نشده است، البته مراکزی مانند حوزه هنری در این زمینه اقداماتی انجام دادهاند، کارگاههای آموزشی خاصی را در استانهای مختلف برای تربیت نسل جدید خاطرهنگار برگزار میکند، اما من این کارگاهها را کافی نمیدانم، چرا که با سیل عظیم مشتاقانی روبرو هستم که متأسفانه بستر لازم برای ایجاد این کارگاهها و مراکز آموزشی هنوز ایجاد نشده است.
توجه به خاطرهنویسی ادبیات دفاع مقدس خدمت به تاریخ کشور است، چرا که اگر خاطرهنگاران به صورت جدی پیگیر ثبت خاطرات دفاع مقدس نباشند، اگر کارهای مستند ارائه نشود، در آینده هر کس از ظن خود با دفاع مقدس برخورد خواهد کرد و نبود روایت صحیح از دفاع، به گذشته و هویت دفاع مقدس صدمه خواهد زد.
ایدهآل در خاطرهنویسی جهانی شدن ادبیات دفاع مقدس است
* تسنیم: شما در خلال حرفهایتان بارها به آثار منتشر شده در حوزه خاطرهنویسی اشاره کردید، سال گذشته نیز داور بخش خاطره جایزه شهید غنیپور بودید، ارزیابی شما از آثاری که منتشر شده و راهی که در این زمینه پیمودهایم، چیست؟
من خوشبختانه توقیق داشتم که سال گذشته در جشنواره شهید غنیپور داوری بخش خاطره را بر عهده داشته باشم، برای من جای خرسندی بود که حس میکردم، ادبیات دفاع مقدس ما که در سالهای آغازین جنگ نوپا بود، اکنون به مرحلهای از تکامل رسیده است که آثار شاخص بسیاری در آن متولد شدهاند، با مطالعه هر یک از آثار خاطره که سالهای گذشته منتشر شدهاند، مشاهده کردم، علیرغم همه نقصهای موجود در راه تکامل گام بر میداریم اما هنوز نمیتوان گفت، وضعیت ایدهآلی داریم، باید اشکالات به صورت جدی برطرف شود، ایدهآل ما باید جهانی شدن ادبیات دفاع مقدس، ادبیات اسارتگاهی و اردوگاهی باشد.که ساز و کار خاص خود را میطلبد.
* تسنیم: آقای کامور بخشایش شما گفتید ادبیات دفاع مقدس ادبیات نوپایی بود، این نوپایی تنها به ادبیات باز میگشت یا نویسندگان این نوع ادبیات نیز نوپا بودند؟ به عبارت دیگر با توجه به اینکه بسیاری از حرفه ای های ادبیات فارسی آن زمان از ورود به ادبایت دفاع مقدس پرهیز کردند، میتوان گفت که ادبیات دفاع مقدس نویسندگان خاص خود را نیز خلق کرد؟
من ادبیات نوپای دفاع مقدس را از این جهت عرض کردم که کسانی که به نگارش در حوزه دفاع مقدس پرداختهاند، همه جوان و حتی نوجوان بودند، تازه قلم به دست گرفته و اولینهای خود را با دفاع آغاز کردند، این گروه جنگ را دفاع مقدس میدانستند، ظالم نبودند، اما مظلوم هم نبودند، به دفاع در برابر ظلم پرداختند و برای دفاعشان تقدس قائل بودند. اما در همان زمان نیز نویسندههای حرفهای داشتیم، که جنگ را همان جنگ میدانستند، جنگی که سیاه و سرشار از خون و خونریزی است، این افراد دفاع را مقدس نمیدانستند و بر اساس همان اعتقادات شخصی و فردی خود تمایل چندانی برای ورود به عرصه ادبیات دفاع مقدس نداشتند. بنابراین نویسندگان ادبیات دفاع مقدسی که در سالهای جنگ نو قلم و نوپا محسوب میشدند، بر اساس تجربیات خود از جنگ دست به قلم بردند. اما اگر همان نویسندگان حرفهای نیز وارد این حوزه میشدند، مسیر را سریعتر می پیمودیم و خیلی پیش از اینها دفاع مقدس ما جهانی میشد، بنابراین میتوان گفت: بزرگان ادبیات در دهه 60 نسبت به دفاع مقدس کم لطفی کردند.
*تسنیم: آیا مسئولان نیز به مانند نویسندگان به اهمیت خاطره نویسی دفع مقدس واقف هستند؟
هنوز هم کار فرهنگی ارزش و اعتبار خود را در جامعه ما پیدا نکرده است. همین بحث اختلاف ناشر، راوی، خاطرهگو و خاطرهنویس نیز از این موضوع نشات میگیرد، چرا که معمولاً حقالزحمهای که برای خاطرهنویسی پرداخت میشود، حقالزحمهای نیست که پوشش دهنده نیازهای واقعی شخصی باشد که در این عرصه گام بر میدارد. بنابراین چشمگیر نبودن حقالزحمهها خود مانعی برای ورود به این عرصه است.
در حالیکه آثاری که تاکنون در این زمینه منتشر شدهاند، نشان از موفقیت این عرصه دارند، آثاری چون «دا»، «پایی که جا ماند»، «کالکهای خاکی» و ... بازتاب خوبی در داخل و خارج از کشور پیدا کردند که نشان از پتانسیلهای موجود در ادبیات دفاع مقدس برای جهانیشدن است، کافی است خودمان باور کنیم.
*تسنیم: آیا خاطرهنویسی دفاع مقدس کارکرد دیگری جز بیان مستندات گوشهها و زوایای تاریخ جنگ به همراه دارد ؟
بله، نکته جالب ماجرا اینجاست که تنها هدف تولید کتاب خاطره نیست، از یک منظر مستند کردن جنگ هدف است و از منظر دیگر نهادینه کردن اعتقادات و ارزشهای اخلاقی و انسانی و اجتماعی مد نظر است، خاطرات رزمندهها و شهدای دفاع مقدس فارغ از نگاههای اعتقادی، سیاسی و مذهبی، نمونهای از ویژگیهای انسانیاست، ویژگیهایی در دورهای از تاریخ ما در انسانها وجود داشته و ما امروز میخواهیم دوباره آنها را در سطح جامعه پیاده کنیم.
نورالدین ها، حسینی ها باکری ها باید قهرمان کودکان ایران باشند نه شخصیت های تخیلی غرب
از طرف دیگر در دنیای امروز کودکان و فرزندان ما از قهرمانان خیالی غرب همچون بن تن الگو میگیرند، در حالیکه ما نورالدینها، همتها، باکریها، زهرا حسینیها را داریم که باید الگوی کودکان امروز قرار گیرند تا آینده کشور را رقم بزنند، قهرمانانی که در هیچ یک از جنگهای تاریخ حضور نداشتهاند.
دفاع مقدس برگ برنده برتری ما بر جهانیان است
در وضعیتی که ما قدر داشتههایمان را چندان نمیدانیم، مردمان کشورهای دیگر چون پاکستان و افغانستان زندگینامه شهدای ما را به اردو ترجمه میکنند، چرا که قهرمان ندارند، میخواهند قهرمان آنها از میان شهدای دفاع مقدس ما باشد، بنابراین اگر ما بتوانیم در ژانرهای مختلف رمان، داستان، خاطره، تاریخ شفاهی و... جهانی بنویسیم، از عناصر و ویژگیهای داستانی به نحو احسن بهره بگیریم، ادبیات فاخری در حوزه دفاع مقدس تولید خواهیم کرد که از شاهکارهای جهانی هیچ کم ندارند، این امر مستلزم این است که تلاشهای جدیتری داشته باشیم. امروز دفاع مقدس به عنوان یک برگ برندهای است که میتوانیم با آن بر جهانیان برتری داشته باشیم اگرچه ممکن است تفاوتهایی در حوزه اعتقادی وجود داشته باشد اما دفاع مقدس سرشار از ارزشهای انسانی است که در هیچ یک از نقاط عالم متفاوت نیست.
انتهای پیام/