سوال: چه چیزی می‌تواند رسانه‌های جریان اصلی را نجات دهد؟/جواب: ۹۰درصد سردبیران‌‌ را دار بزنید


سوال: چه چیزی می‌تواند رسانه‌های جریان اصلی را نجات دهد؟/جواب: 90درصد سردبیران‌‌ را دار بزنید

خبرگزاری تسنیم: سایت Washington's Blog پنج دلیل برای وجود این همه گزارش طرفدار جنگ در رسانه‌های جریان اصلی آمریکا برشمرده است. سانسور توسط مقام بالاسری دومین عامل انحراف رسانه‌های جریان اصلی است.

در مورد چرایی این که رسانه‌های جریان اصلی و بزرگترین رسانه‌های جایگزین هر دو حامی جنگ هستند، به پنج دلیل می‌توان اشاره نمود.اولین دلیل خودسانسوری بود که به آن اشاره شد.

2. سانسور توسط مقام بالاسری

اگر ژورنالیستی درباره مسئله‌ای اظهار نظر نماید، همواره تحت فشار فوق‌العاده‌ای از سمت سردبیران و تهیه‌کنندگان است تا داستانش را فرو بخورد.
بررسی مرکز تحقیقات پیو و کلمبیا ژورنالیسم ریویو در سال 2000 بیان می‌کند:

بیش از نیمی [از خبرنگاران پژوهشی مورد بررسی] می‌گویند که از داستان‌های دارای ارزش خبری اغلب صرف نظر می‌شود. زیرا با منافع اقتصادی سازمان خبری متبوع در تزاحم است. از هر ده نفر بیش از شش نفر (60 درصد) معتقد هستند که مالکین اصلی حداقل تا حدی بر روی داستان‌هایی که پوشش داده می‌شود، تأثیر می‌گذارند.

سیمور هرش، خبرنگار برنده جایزه پولیتزر که رسوایی شکنجه در زندان‌های عراق و کشتار مای‌لای در ویتنام را فاش نمود، می‌گوید:

«تمام نهادهایی که ما گمان می‌کردیم از ما حمایت می‌کنند – به خصوص مطبوعات، ارتش، بوروکراسی و کنگره – ناموفق بوده‌اند. دادگاه‌ها … هیئت منصفه هنوز در دادگاه‌ها وجود ندارد. بنابراین تمام چیزهایی که ما به طور طبیعی انتظار داشتیم ما را در این مسیر همراهی نماید، این کار را نکردند. بزرگترین ناکامی که درباره آن بحث خواهم کرد در مورد مطبوعات است زیرا که بیش از همه خودنمایی می‌کند.

سوال: چه چیزی می‌تواند وضعیت رسانه‌ها را سامان دهد؟

[مکث طولانی] شما باید نود درصد سردبیران و مدیران اجرایی را به رگبار ببندید یا دار بزنید. در واقع شما باید افرادی را از اتاق‌های خبری به سردبیری ترفیع دهید که گمان نمی‌برید بتوانید کنترلشان کنید و آن‌ها هم قصد این کار را ندارند.»

در واقع بسیاری از ژورنالیست‌ها هشدار می‌دهند که در حال حاضر داستان صحیح گزارش نمی‌شود. این اطلاعیه را مشاهده نمایید:

مجموعه‌ای از مصاحبه‌ها با ژورنالیست‌های برنده جایزه همچنین اسناد سانسور در برخی داستان‌های خاص توسط سردبیران و مالکین ملاحظه نمایید (این نمونه‌ها را هم ببینید).

این موضوع فقط در مورد رسانه‌های جریان اصلی صادق است. وبسایت‌های بزرگ رسانه‌های جایگزین نیز سانسور را به کار می‌بندند. به عنوان مثال:
هر ساله «پروژه‌های سانسور شده» [توسط والتر کرونکایت و سایرین] فهرستی از 25 داستان برتری که توسط رسانه‌های جریان اصلی سانسور و یا نادیده گرفته شده‌اند، فراهم می‌آورد.
از چه تعداد از این داستان‌ها مطلع بودید؟ حتی مخاطبان منظم رسانه‌های جایگزین و مستقل ممکن است پس از شنیدن برخی از این داستان‌ها متعجب شوند.

دلایل زیادی برای سانسور در رسانه¬ها توسط مقام بالاسری وجود دارد.

یکی از آن‌ها پول است.

رسانه‌ها به طور کلی برای دوری از موضوعات جنجال برانگیز، اولویت‌های مالی مستحکمی دارند. که قدرت شرکت‌های بزرگ را به چالش می‌کشد. این همواره پا بر جا بوده است که صاحبان تبلیغات داستان‌ها را تضعیف می‌کنند. در سال 1969، نیکلاس جانسن کمیسر کمیسیون ارتباطات فدرال خاطر نشان نمود که شبکه‌های تلویزیونی مسیرهای طویلی را برای جذب رضایت حامیانشان طی می‌نمایند.

بسیاری از شرکت‌های رسانه‌ای پول بسیار زیادی از حکومت می‌گیرند بنابراین نمی‌توانند هر کاری بخواهند انجام دهند. برای مثال گلن گرینوالد بیان می‌کند:

به دلیل آن که این مدارس [که مالکیت آ‌ن‌ها برای شرکت مادر واشنگتن پست است و در عمل منافعش به کمپانی پست سوبسید می‌رساند] دانش‌آموزان با درآمد کم را به عنوان مخاطب هدف خود داشتند، بخش عمده‌ای از درآمد خود را از وام‌های فدرال کسب می‌کنند. از آن جایی که شیوه‌ها و روش‌های مرسوم فریبکارانه بسیاری وجود داشته است، دولت فدرال درمورد تنظیم و نظارت بر این مدارس بسیار تهاجمی‌تر شده است و اکنون در تعیین کسانی که قرار است به شکوفایی برسند و کسانی که قرار است ناکام شوند، نقش حیاتی دارد.

به عبارت دیگر شرکتی که مالک واشنگتن پست است تقریباً تمام قد مورد لطف نظام فدرال و دولت اوباما است. و طبیعتاً افرادی هستند که آشکارا روزنامه را بررسی می‌کنند و مدام آن را در موقعیت پاسخگو بودن [نسبت به حامیانش] حفظ می‌کنند. «در پایان سال 2010، بیش از 90 درصد درآمد حاصل از بزرگترین بخش کاپلان و نزدیک یک سوم درآمد کلی کمپانی پست از طرف دولت ایالات متحده آمریکا تأمین شد». تکیه کمپانی پست بر دولت فدرال سبب توسعه منابع درآمد آن می‌شود؛ به دلیل این که این صنعت به طور جدی قاعده مند است و هر گونه خصومت ورزیدن از سوی دولت می‌تواند به تنهایی کسب و کار کمپانی پست را با مشکل جدی مواجه نماید. واقعیتی که آن‌ها به خوبی از آن آگاه هستند:

کمپانی پست درک نمود که وابسته بودن به دلارهای فدرال برای درآمدشان خطراتی به همراه دارد و اگر از مرزهای تعیین شده پا فرا بگذارند، می‌تواند دسترسی به  آن پول را  برایشان محدود نماید.

تام مایت می‌گوید: «این درک شد که اگر شما از لطف [دپارتمان (اداره) آموزش] محروم شوید، ممکن است کل کسب و کارتان از دست برود». او این سخنان را به عنوان مدیر اجرایی کابل وان - یک فراهم کننده خدمات بانکی که مالکیت آن برای کمپانی پست است - و در حالی که در جلسه هیئت مدیره نشسته بود بیان کرد.

پشت وابسته بودن به پول فدرال و نراندن ناظران فدرال، کمپانی پست مجدانه نیاز به حمایت مساعد از طرف اعضای کنگره دارد و تمایل داشته است که این حمایت را از طریق روزنامه‌اش به دست آورد:

گراهام در کمپین‌های لابی کننده قدرتمند مربوط به بخش سودآور صنعت آموزش کنترل نقش گرفته است. او با اعضای کلیدی کنگره ملاقات نموده است، یک مقاله Op-Ed (مقاله با نظر مخالف با هیئت تحریریه) برای وال استریت ژورنال نوشته است و به استخدام کمپانی پست درآمده است. شرکت¬های لابی کننده پرقدرت شامل آکین گامپ و المندروف رایان با هزینه 810 هزار دلار در سال 2010 هستند. پست همچنین حین افشا شدن منافع شرکت مادر، مقاله‌ای بر علیه قوانین فدرال جدید منتشر کرده است.

پست در میان رسانه‌های بزرگ از لحاظ تملک توسط بنیادها و نهادهای وابسته به دولت فدرال برای سودآوری مستمر، چندان تنها نیست. NBC نیوز و MSNBC مدت‌ها در تملک جنرال الکتریک بودند و اکنون نیز به کام‌کست تعلق دارند. هر دوی آن‌ها برای منافعشان به طور جدی نیاز به رابطه خوب با دولت دارند. همین در مورد CBS (که متعلق به ویاکام است)، ABC (که متعلق به دیزنی است) و CNN (که متعلق به تایم‌وارنر است) نیز صادق است. برای هر کدام از این شرکت‌های عظیم دور کردن مقامات حکومت فدرال از خود، می‌تواند وحشتناک‌ترین حرکت ممکن باشد. چیزی که تمام کارکنانش شامل کارکنان بخش رسانه‌ای آن، به خوبی از آن مطلع هستند. با این حال وابستگی کمپانی پست حتی نسبت به بسیاری [از سایرین] می‌چربد.

چگونه می‌توان از شرکتی که تقریباً تمام قد وابسته به قرار گرفتن در موقعیت الطاف دولت ایالات متحده آمریکا است، انتظار داشت به عنوان چشم دیده‌بان ژورنالیستی همان دولت را مورد مداقه قرار دهد؟ این ایده بسیار نامعقول است.

به علاوه دولت طی دهه‌های گذشته اجازه ادغام‌های فراوانی را برای مالکیت امواج رادیویی مربوط به رادیو و تلویزیون داده است.

دن رادر از ادغام رسانه‌ها این گونه انتقاد کرد:

به دلیل ادغام رسانه‌ها مشابه صنعت بانکداری، «حدود 80 درصد» رسانه‌ها با کمتر از شش و شاید تنها با چهار شرکت بزرگ کنترل می¬شوند.
این به کمک نمودارهای جالب توجهی در بخش‌های زیر مستندسازی شده است.

کانال رسانه‌ها

ملت

مطبوعات آزاد

همچنین این فهرست هیئت‌مدیره‌های به هم پیوسته شرکت‌های بزرگ رسانه‌ای از وبسایت فیرنس و اکوریسی از و این منابع از کلمبیا ژورنالیسم ریویو  مشاهده کنید تا بتوانید در مورد شرکت موردنظرتان اطلاعات کسب نمایید.

این تصویر شمایی از کاهش تنوع در مالکیت رسانه‌ءها را در دو دهه اخیر نشان می‌دهد:

(متن روی گراف: تعداد شرکت‌هایی که اکثریتی از رسانه‌های ایالات متحده آمریکا را کنترل می‌کنند. (روزنامه-ها، مجلات، ایستگاه¬های تلویزیونی و رادیویی، موسیقی، سینما، ویدیو، خدمات کابلی و آژانس‌های تصویربرداری))

اگر دولت اوباما همچنان اجازه انحصاری شدن مالکیت امواج رادیویی مربوط به رادیو و تلویزیون را با کمک تعداد انگشت‌شماری نقش‌آفرین بدهد، این نقش‌آفرین‌های رسانه‌های بزرگ در انتظار دریافت میلیاردها دلار سود خواهند بود. غول‌های رسانه‌ای می‌دانند چه کسی روی نان آن ها کره می‌مالد (چه کسی هوای آن‌ها را خواهد داشت) بنابراین یک توافق شفاهی و ضمنی وجود دارد: اگر رسانه خبرهای مربوط به حاکمیت را با نور مطلوب [حاکمیت] پوشش دهد، رسانه جریان اصلی به عنوان یک دریافت کننده مزایا از دولت پیش خواهند رفت.

وبسایت‌های رسانه‌های جایگزین بزرگ نیز خبرهای ضدجنگ پرحرارت را سانسور می‌نمایند.

بزرگترین وبسایت‌های رسانه‌های اجتماعی داستان‌های ضدجنگ پرضرباهنگ را سانسور می‌کنند. این را هم ببینید.

هافینگتون پست - بزرگترین وبسایت لیبرال – متعلق به غول رسانه‌ای AOL تایم‌وارنر است و هر اشاره‌ای مبنی بر این که یک دولت دموکرات ممکن است بر پایه دلایل نادرست جنگی برپا کند، سانسور می‌کند. بنابراین هافینگتون پست ممکن است که به طور ضعیف پیگیری جنگ را مورد اعتقاد قرار دهد ولی هرگز نخواهد گفت که کلیت «جنگ علیه ترور» که در حال حاضر توسط دولت اوباما در جریان است، ایده‌ای احمقانه است.

به طور مشابه رادج ریپورت – بزرگترین وبسایت محافظه‌کار – هیچگاه نمی‌پرسد که مشارکت دولت در اقدامات نظامی تهاجمی در سراسر جهان، در حال تقویت امنیت ملی ما هستند و یا آن را تضعیف می‌کنند.

ممکن است که وبسایت‌های بزرگترین رسانه‌های جایگزین به طور هفتگی جزییات کم اهمیتی را  از کل اقدامات مربوط به جنگ مورد انتقاد قرار دهند، ولی هرگز نخواهند گفت کم و بیش میدان های جنگ در سراسر جهان زیانبار و با اثر معکوس هستند. آن ها ممکن است در مورد جنبه ی خاصی از جنگ و نبرد گله کنند … ولی هرگز به عوامل ژئوپلیتیکی بزرگ تر که نقش دارند، اشاره نمی کنند.
همه آن ها به نظر می رسد از توصیه کیت اولبرمن پیروی می کنند: شما می توانید قایق را حرکت دهید (حرف خود را بزنید و کار خود را انجام دهید) ولی هیچ گاه نمی توانید بگویید که کل دریا مشکل دارد … شما قادر نخواهید بود که بگویید: در ضمن مشکلاتی هم در سیستم ما وجود دارد.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران