گاهی افراط و تفریط رسانه‌ها یک کتاب کم ارزش را قهرمان می‌کند


گاهی افراط و تفریط رسانه‌ها یک کتاب کم ارزش را قهرمان می‌کند

خبرگزاری تسنیم: مدیراداره کتاب می‌گوید: گاهی افراط و تفریط رسانه‌ها در پرداختن به یک کتاب و نویسنده خاص موجب می‌شود تا یک کتاب کم ارزش قهرمان شده و یا حتی با ضد قهرمان‌ شدن پرفروش شود. در حالی‌که آن کتاب ارزش این همه هیاهو‌ را ندارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ صنعت نشر ایران طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسیر رو به رشدی را سپری کرده است،‌ هر چه بر طول این مسیر افزوده می‌شود،‌ توجه به عرض مسیر و کیفیت صنعت نشر نیز ضرورت بیشتری می‌یابد،‌ صنعت نشر طی این سال‌ها با مسائل مختلفی در ارتباط بوده است،‌ از ممیزی گرفته تا چاپ،‌ نشر توزیع و این اواخر مواد اولیه از جمله کاغذ. مسائلی که هر یک به نوبه خود می‌تواند در سایه عدم توجه و یا رسیدگی موجب ورشکستگی و شکوفایی صنعت نشر شود.

طی سال‌های اخیر و حتی طی 35 سال گذشته هیچ یک از مسئولان دولتی‌، تشکل‌های خصوصی و ... به مشکلات ریشه‌ای نشر چندان نپرداختند،‌ مشکلاتی که سال‌های سال است کارشناسان،‌ مسئولان‌، رسانه‌ها و ... از آن دم می‌زنند اما دریغ از یک گام برداشتن به سوی رفع آن‌ها،‌ برای نمونه سال‌ها است که کُمیت نشر در حوزه توزیع می‌لنگد،‌ هنوز که هنوز است ناشران شهرستانی در زمینه دسترسی به تازه‌های نشر با مشکلات فراوانی روبرو هستند،‌ این اواخر هم که مشکلات اقتصادی نشر به نوعی وضعیت فاجعه‌آمیزی را برای آن رقم زده است،‌ به گونه‌ای که یا ناشران از انبار‌های مملو از کتاب خود که به فروش نرفته‌اند،‌ گلایه دارند و یا از شمارگان اندک کتاب‌هایشان که در حد یک نشریه درون‌سازمانی تنزل یافته است.

با روی کار آمدن دولت جدید،‌ مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در رأس همه آن‌ها علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی،‌ در سخنان خود به مسائلی در عرصه فرهنگ اشاره کردند. با انتخاب سیدعباس صالحی به عنوان معاون فرهنگی وزارت ارشاد،‌ نخستین اقدام تغییر رئیس اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود،‌ محمد اللهیاری فومنی از اداره کتاب ارشاد رفت و احمد کمالی‌نژاد به مدت 2 و ماه و نیم سرپرستی این اداره را برعهده گرفت تا در نهایت آن را به علی شجاعی صائین مدیرعامل چندین ساله خانه کتاب بدهد.

وی بیست و دوم آبان 86 با حکم محسن پرویز معاون وقت فرهنگی وقت به مدیرعاملی موسسه خانه کتاب که یک موسسه غیرانتفاعی و وابسته به ارشاد است،‌ منصوب شد. و در مدت 6 سال و اندی حضور خود در خانه کتاب بدور از حاشیه‌ فعالیت‌های این موسسه را به پیش برد،‌ هر چند انتقاداتی بر شیوه عملکرد این موسسه همواره مطرح بوده است.

 شجاعی این روزها در اداره کتاب تلاش دارد تا با همکاری تشکل‌های نشر کشتی اداره کتاب وزارت ارشاد را در دریای پرتلاطم نشر کشور به پیش ببرد،‌ او در قسمت نخست گفت‌وگوی خود با تسنیم به 31 وظیفه آیین‌نامه‌‌ای اداره کتاب وزارت ارشاد اشاره کرده و می‌گوید که ممیزی تنها یکی از مسائل نشر است،‌ و همه مسائله نیست،‌ ما اولوتی‌های مهمترین چون اقتصاد نشر، توزیع و ... را داریم که برای ناشران بسیار حائز اهمیت‌تر از ممیزی بوده و رسیدگی به آن‌ها مشکلات نشر را نیز حل خواهد کرد.

شجاعی معتقد است که این رسانه‌ها بودند که طی ماه‌های اخیر تلاش کردند تا ممیزی را به عنوان اولویت نخست نشر نشان دهند،‌ والا مشکلات ممیزی تنها در ارتباط با ناشران غیرحرفه‌ای رخ می‌دهد. ادامه گفت‌وگوی تسنیم با مدیراداره کتاب ارشاد به شرح ذیل است:

*تسنیم:‌ گاهی دیده می‌شود که برخی مدیران پس از انتصاب مدتی از تعامل با رسانه‌ها پرهیز می‌کنند،‌ تا شناخت کافی به دست آورند،‌  اما در مقابل برخی مدیران فرهنگی نیز بیشتر به زیست رسانه‌ای علاقه‌مند هستند. یعنی برخی مدیران ترجیح می‌دهند، با ادبیات و شعارهایی خاص بیشتر در فضای رسانه‌ای حضور داشته باشند. ممیزی هم که مسأله باب میل برخی رسانه‌ها است. انتظار می‌رود که مدیران در وهله نخست وظیفه‌ای که روی دوش دارند را اولویت بدهند و حداقل در وهله دوم به زیست رسانه‌ای علاقه نشان دهند.

 بله قبول دارم؛ ما باید نوع نگاه‌مان را به رسانه را تغییر داده و رابطه‌مان را با رسانه بازتعریف کنیم، من نمی‌توانم بگویم رسانه درباره ممیزی صحبت نکند، یا تنها از من تعریف کند، یا کار من را نفی نکند، یا اگر نفی می‌کند،‌ کارشناسانه باشد،‌ رسانه این رابطه را تعریف می‌کند،‌ می‌تواند در فشار و هیاهو حرکت کند و یا به شیوه کارشناسی‌؛ می‌تواند تملق‌ و تعریف برخی مدیران خاص را بکند، اما باید دید کدام اولویت دارد و کدام به نفع فرهنگ کشور است، رسانه می‌تواند فرهنگ کشور ما را یک قدم جلوتر ببرد، اهداف فرهنگی کشور را محقق کند، طبیعتاً هم بنده به عنوان یک مدیر و هم رسانه باید به عناصر دیدگاهی که انتخاب می‌کنیم،‌ پایبند باشیم. اگر بنده بپذیرم انتقاد کارشناسانه رسانه به کار من کمک می‌کند، باید با روی گشاده با این انتقادها برخورد بکنم. به نظر من باید از دو سمت این رابطه را بازتعریف بکنیم.

رسانه‌ها محیطی آرام و کارشناسانه فراهم کنند

*تسنیم:‌ پس آقای شجاعی ما شاهد نشستی با حضور شما و آقای صالحی در رسانه‌ها خواهیم بود که در آن برنامه‌هایتان برای حل معضل تیراژ به صورت جدی‌تر و مشکل توزیع کتاب و ... به صورت گسترده‌تر اعلام شود؟

من در عرایض اولیه‌ام عرض کردم، که به تازگی  در حال ورود به این مقوله در اداره کتاب هستیم،‌ حتما بدانید از سمت ما هر یافته‌ای داشته باشیم دلمان می‌خواهد از طریق رسانه به بحث بگذاریم. طبیعتا ما بیشتر دنبال رسانه خواهیم بود تا رسانه به دنبال ما باشیم؛ ولی منوط به آن شرطی که ما یافته جدیدی داشته باشیم، بنا داریم وارد این عرصه شویم، مطمئن باشید که اگر به نکته  قابل عرضه‌ای برسیم که حداقل قابلیت بررسی و نقد داشته باشد، حتما از رسانه‌ها خواهش خواهیم کرد که به ما کمک کنند، برای انعکاس، نقد و ارزیابی‌ و ارائه پیشنهادات بهتر و بالاتر، تقاضا داریم،‌ رسانه‌ها برای ما یک محیط آرام و کارشناسانه فراهم بکنند که ما در یک محیط کارشناسی و دور از هیاهو بتوانیم تصمیم بگیریم.

باید اولویت اول کتاب اقتصاد نشر و سیاست‌های حمایتی باشد

بنای من این است که در زمینه اقتصاد نشر و سیاست‌های حمایتی از ناشران وارد شوم،‌ حتما بدون کمک ناشران موفق نخواهم بود، باید بستری آماده کنیم که امکان گفتگو با کارشناسان و دریافت نظراتشان را داشته باشیم، این قابلیت را ما باید در اداره کتاب فراهم بکنیم، ذائقه شخصی و دریافت‌هایی که به تجربه در این سالیان گذشته از سوی ناشران داشتم این است که ما باید اقتصاد نشر را تقویت کنیم،‌ در صورت تقویت این بخش، نشر ما وضعیت بهتری پیدا خواهد کرد و حتی مشکلات ممیزی بسیار اندک خواهد شد.استنباط من این است. طبیعی است با این دیدگاه من باید اولویت اولم را در اداره کتاب اقتصاد نشر و سیاست‌های حمایتی نشر قرار دهم،‌ به شرطی که از این فشار انباشته‌ای که از دوره‌های قبل روی ممیزی است، خود را جدا کنیم.

* تسنیم:‌ این فشار چقدر جدی است؟ به نظر می‌رسد که در یک هیاهو و بلوا تلاش شد که ممیزی مسأله شود و مدیران یک دوره خاص متهم شناخته شوند‌؟

اکنون در دولت یازدهم، به درستی این امکان فراهم شده که ناشران و پدیدآوردگان متقاضی تجدید نظر شدند. ما باید به این تجدیدنظرها پاسخ دهیم نه اینکه نتیجه حتما مثبت باشد، حداقل این است که یک بار این تقاضا را مورد بررسی قرار دهیم و اثر را ببینیم و مجدداً نظر بدهیم. این امکان را باید فراهم کنیم که ناشرانی که تمایل دارند بیایند اینجا و دیدگاه‌هایشان را به ما منتقل کنند و در عین حال باید روند جاری و ساری خود را در این مقطع زمانی که فشار تقاضا برای دریافت مجوز برای چاپ کتا‌ب‌ها با توجه به فرا رسیدن نمایشگاه کتاب تهران بیشتر شده است، یعنی ما در شلوغ‌ترین زمان ممکن وارد اداره کتاب شدیم که بیشترین تقاضا به این سمت است،‌ روند معمول باید کار خود را انجام دهد و آن تقاضاهای قبلی هم باید مدنظر قرار بدهیم. فارغ از اینکه رأی قبلی تایید یا نقض می‌شود، در عین حال نگاهی که داریم این است که حداکثر اعتماد را به نویسندگان و ناشران داشته باشیم، البته اینکه بنده اعتماد دارم کفایت نمی‌کند.

این فشار را هم باید بگذرانیم. اساساً نظرمن این نیست که من بخواهم دوره قبل یا شخصی را متهم کنم،‌ همینطور که درباره اصل ممیزی گفتم که در 35 سال گذشته تفاهم ها ایجاد نشده است،‌ حتما هر کسی در آن فضای کار خودش، عمل می‌کند، اگر اکنون یک فضای بازتری ایجاد شده نباید به من تنها نسبت داده شود برای من نیست، کمکی است که وزارتخانه می‌کند و نگاهی است که دولت جدید دارد. نه بنده می‌توانم مدعی شوم خیلی آزادانه عمل کردم و نه در دوره‌های قبل می‌‌توان همه موفقیت‌ها و عدم موفقیت‌ها را صرفاً‌ به مدیر وقت نسبت داد.

*تسنیم:‌ گاهی دیده می‌شود که برخی نویسندگان خاص با تفکری مشخص که برخی معتقدند که آنان به ورطه تکرار هم افتاده‌اند‌، در رسانه‌ها مطرح شده و بعد ما مشاهده می‌کنیم که موضوع صدور یا عدم صدور مجوز به این کتاب خاص مسئله اصلی فرهنگ می‌شود و مدیران فرهنگی درباره آن اظهارنظرهای مختلف و جالب توجهی هم می‌کنند. در حالی که بسیاری از نخبگان عرصه ادبی معتقدند که این مدل کتاب‌ها در حد و اندازه‌ این نیستند که این همه جریان برایش ایجاد شود. اما دیده می‌شود که با جریان‌سازی‌های موافق یا مخالف نویسنده و کتابش تبدیل به مسئله اصلی می‌شوند و این جریان رسانه‌ای به نوعی تبلیغ و معرفی برای کتاب می‌شود. این هم می‌تواند بدسلیقگی‌ برخی رسانه‌‌های ما را نشان می‌دهد و هم استفاده به موقع برخی رسانه‌های خاص از این رویکرد را. همچنین عنوان می‌شود که برخی هم اساساً هدفمند این موج رسانه‌ای جنجالی را ایجاد می‌کنند تا اثرشان برجسته شود. اما وقتی مدیر فرهنگی ما نیز وارد ماجرا می‌شود،‌ ضربه‌های دیگری به پیکر فرهنگ وارد می‌شود که به آسانی قابل جبران نیست. اینجاست که می توان گفت حاشیه بر متن فرهنگ می‌چربد. در این روند حتی کار تا جایی بالا می‌گیرد که دیگر مدیر فرهنگی هم جرأت نقد به آن اثر -که شاید ارزش فنی و محتوایی نداشته باشد- را هم نخواهد داشت.

فارغ از عنوان فرد یا کتاب، این مشکل دو بال دارد؛ همان افراط و تفریط. یک عده‌ای طراحی می‌کنند،‌ تا قهرمان‌سازی بکنند، یک عده‌ای هم در این صحنه می‌آیند تا بازی کنند. نه اصل کتاب اینقدر ارزش دارد آن هیاهو‌ها برایش آفریده شود نه اینقدر ارزش دارد که ما این اندازه با آن مخالفت کنیم که فکر کنیم که اگر این  کتاب منتشر شد،‌ دیگر تمام شد همه چیز، هر دو تا کمک می‌کند که برآیند این بشود که یک نفر قهرمان یا مسئله اصلی است، حتی ضدقهرمان هم که باشد بالاخره به فروش کتاب کمک می‌کند.

تحت تأثیر رسانه تصمیم نخواهم گرفت

گاهی حتی برخی وقت‌ها مدیران را هم بازی می‌دهند و گاهی وقت‌ها ناخواسته ما هم در آن میدان بازی می‌کنیم. من به شخصه از این جهت حتماً تحت تاثیر رسانه تصمیم نخواهم گرفت. من نه به فرد نویسنده کار دارم و نه به ناشر کتاب. برای من محتوا و تطبیق آن محتوا با قانون مهم است؛‌ من کار کارشناسی‌ام را می‌‌کنم فارغ از این کتاب موردنظر،‌ هر کتابی، حتی از جنبه مثبت نگاه کنید. شاید یک کتابی از یک شخصیت بزرگ و برجسته‌ بیاید اینجا که همه ما با او موافق هستیم، ولی اگر من تشخیص دهم در روند کارشناسی بخشی از یک کتاب با قانون مغایر است،‌ من که نباید به فرد نگاه بکنم، من باید به کتاب نگاه بکنم.

 مصلحت‌اندیشی نخواهم کرد

مصلحت‌اندیشی‌ها نیز در یک فاز دیگر است. یک وقتی شما ممکن است طراحی کنید که یک کتاب منتشر شود یا نشود، من در آن مقام نیستم که این مصلحت‌اندیشی را بکنم، آن را کسی دیگر انجام می‌دهد و مسئولیتش را برعهده دارد. نمی‌خواهم نفی کنم، شما در یک نقشه فرهنگی ممکن است یک جایی هبه مانند عرصه سیاست یک قدم عقب بروید و یا یک جایی دو قدم جلو بروید، من کار کارشناسی‌ام را انجام می‌دهم، اول نظر کارشناسی‌ام را روی میز می‌گذارم، اگر یک استدلال دیگری بود، در نفی یا اثبات یا حتی گسترش این تصمیم من، باید با یک منطق دیگری تصمیم گرفته شود. من کار خود را در چارچوب قانون و تطبیق محتوا با قانون باید انجام بدهم و تلاش کنم اشکالاتم کمتر شود و اگر یک جایی یک مصلحت دیگری بود باید با آن مصلحت تصمیم گرفته شود. ولی این بحث‌های رسانه‌ای است و خواهد بود و ما نباید فریب بحث‌های رسانه‌ای را بخوریم و موضوعی را بیش از اندازه کوچک و بزرگ بکنیم.

*تسنیم: ماجرای انتشارکتاب «کلنل» به کجا رسید؟

این کتاب قبلاً آمده بود، کارش مانده بود، اکنون بعد از رفع تعلیق نشر چشمه، از سمت نشر چشمه دوباره تقاضای انتشار آن آمد، ما کار بررسی‌ را به پایان بردیم و به زودی نظرمان را جمع‌بندی می‌کنیم. هنوز اثباتاً و نفیاً اعلام نظر نکرده‌ایم.

* تسنیم:‌ دوره گذشته هیأت نظارت بر ضوابط نشر کودک و نوجوان برگزار شد که عملاً نتیجه چندانی نداشت. در جلسات هم از 5 نفر عضو چندین نفر شرکت نداشتند،‌ وضعیت نشر کودک و نوجوان هم تعریف چندانی ندارد و تغییر هم بعد از تشکیل جلسات این هیأت در نشر کودک و نوجوان دیده نشد‌، ضمانت اجرایی هیأت نظارت بر ضوابط نشر کودک و بزرگسال تا چه اندازه است؟

استنباط ما این است که قانون نشر برای ورود به کیفیت نشر الزامی ندارد،‌ قانون یک موارد سلبی را برشمرده است که اگر در کتاب بود اینها باید دیده و اصلاح شود. دست ما برای ورود به عرصه کیفیت باز نیست. تشکیل جلسات که یک امر مشترکی است بین ما و اعضای محترم، هم ما پیگیر شویم و هم دوستان کمک کنند تا بتوانیم جلسات را منظم و هدفمند برگزار کنیم، انشاءالله من امیدوارم است که این محقق شود و آن کاستی‌های دوره قبل را نداشته باشیم. نظرات پیشنهادی دوستان را برای جنبه‌های کیفی می‌توانیم بگیریم و در یک قالب دیگری با توجه به شرح وظایف جدیدمان آنها را ارزیابی و کار کارشناسی کنیم، در مسیر دیگری غیر از هیأت نظارت برای اجرایی شدنش فکر کنیم.

بله، ما در کیفیت مشکل داریم، به نظر من باید نشر ما حرفه‌ای‌تر از آن چیزی که باید بشود و در حوزه کودک من به شخصه (درست یا غلط) فکر می‌کنم سهم ترجمه در حوزه کودک ما زیاد است، این به این معنا نیست که کارهای تألیفی خوبی نداریم، ولی سهم ترجمه برای کودک به نظرم زیاد است. ما باید از طریق بازبینی قوانین‌مان یک مقدار در این زمینه تجدیدنظر بکنیم، تألیف ما سهم بیشتری به‌ خصوص در حوزه کودک داشته باشد، مخاطب بزرگسال بالاخره خودش می‌تواند تصمیم بگیرد و کارشناسی بکند، اما برای کودک که در سنین شکل‌گیری فکر، اندیشه و شخصیت کودک است، به نظر من ما باید بیشتر روی فرهنگ بومی، ملی و دینی‌مان سرمایه‌گذاری کنیم.

*  تسنیم: آقای شجاعی معمولاً دیده می‌شود که آثار نویسندگان خوب ما در حوزه کودک و نوجوان در میان همین حجم عظیم ترجمه‌ها و آثار زرد گم شده و اساساً از سوی مخاطب دیده نمی‌شود. ارشاد برای رفع این معضل جوایز را اختصاص داد،‌ در جوایز می‌توان یک اثر را برجسته و معرفی کرد. اما پس از اهدای جایزه کتاب رها می‌شود،‌ به نظر می‌رسد اگر کتاب‌های برتر مورد حمایت قرار گیرد،‌ خوب توزیع شود، خوب ترویج شود، خوب هم مصرف شده و مصرف و توزیع خوب هم موجب می‌شود که انگیزه برای تولید بیشتر و بهتر نیز فراهم شود.

من هم موافقم. بلندترین قدم‌ها در همین عرصه که شما می‌گویید از جمله جایزه باید برداشته شود نه با جنبه‌های سلبی، به نظرم ما به یک نظام ارزیابی علمی و حرفه‌ای نشر نیازمند هستیم که این مقدمه‌ای باشد، برای جلب حمایت‌هایمان. یکی جوایز است، یعنی مثلاً اگر ما بیاییم پارامترها و فاکتورهایی را تعریف کنیم برای ارزش‌گذاری عملکرد ناشران، قطعا با این عملکردها می‌توانیم نشر را ارتقا دهیم،‌ برای نمونه ناشری که کتاب خود را در خارج از کشور عرضه کرده است،‌ در نمایشگاه‌های بین‌المللی حضور جدی دارد، چند کتابش، کتاب سال و جایزه جلال و پروین را گرفته است‌، توانسته خود را از کتاب‌های زرد دور کند، از کتاب‌سازی فاصله گرفته است اگر مورد حمایت ارشاد واقع شود،‌ تقویت خواهد شد،‌ فعالیت‌هایش گسترش می‌یابد و بخش زیادی از اهدافش محقق می‌شود.

نیازمند سامانه‌ای برای ارزیابی عملکرد ناشران هستیم

یک بخش هم در بازبینی آیین‌نامه‌های مربوطه است که بتوانیم یک ساختار علمی قوی‌تر، بهتر و بالاتری را به نشر کشور دهیم، یعنی ناشر ما یا باید خودش صلاحیت علمی داشته باشد، یا صلاحیت تجربی حرفه‌ای داشته باشد تا بتواند وارد نشر شود، یا باید یک بدنه علمی کارشناسی داشته باشد که به او کمک کند تا کتاب‌های بهتری را عرضه کند. ما باید یک سامانه‌ای برای ارزیابی عملکرد ناشران داشته باشیم البته علمی و حرفه‌ای؛ سپس حمایت‌هایمان را ساماندهی کنیم، احراز جوایز چه داخلی و چه خارجی، حضور در نمایشگاه‌ها‌، تعداد کتاب‌های پرتیراژ و پرشمارگان‌ و... باید از جمله معیارها برای حمایت از ناشران در بازبینی قوانین مربوطه باشد.

* تسنیم:‌ ارزیابی که صورت گرفت،‌ عمده حمایت شما چگونه خواهد بود؟ برخی ناشران معتقدند که اگر «مصرف» را حمایت کنید،‌ بزرگترین حمایت صورت گرفته است.

از نظر من دولت‌ها در حوزه‌های کاری خودشان از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهترین حمایتی که می‌تواند بکند این است که بستر لازم را برای فعالیت ناشران فراهم کند چه در داخل و چه خارج. یعنی اگر کار ما در اداره کتاب و معاونت فرهنگی روان‌تر شود،‌ ناشران کارشان روان‌تر می‌شود؛ اگر مشکل کاغذ را کشور ما حل کند، تولید داخلی افزایش پیدا بکند، کار ناشران ما راحت‌تر است؛ اگر در سطوح کلان، روابط خارجی به گونه‌ای تنظیم شود که ناشران ما بتوانند در خارج از کشور حضور راحت‌تری داشته باشد، اگر مذاکرات اولیه و کلان از سمت دولت‌ها انجام شود، ناشران ما کارشان راحت‌تر است؛ اگر نمایشگاه کتاب را در تهران ارتقا دهیم، قطعاً ناشران ما بهره بیشتری خواهند برد. اگر جنبه‌های بین‌المللی‌ نشر و نمایشگاه کتاب تقویت شود و از خارج ایران ناشران بیشتر بیایند و کار ناشران ما دیده شود، حتما وضعیت بهتر خواهد شد و از این بالاتر تولید تقاضا است، یعنی ما برای تولیدات ناشران باید تولید تقاضا بکنیم، این هم از طریق بازبینی سیاست‌های کلان اجتماعی و فرهنگی کشور مقدور می‌شود.

یک وقت من کتاب را در دسترس مخاطب قرار می‌دهم، تبلیغ می‌کنم و شما را تشویق می‌کنم، کتاب را بخرید. یک وقت می‌آیم، کاری می‌کنم شما دنبال ناشر می‌روید و هزینه کنید، من سراغ شما نمی‌آیم. مثلا اگر مقررات اداری و آموزشی و علمی وزارت آموزش و پرروش به گونه‌ای باشد که معلم ناچار باشد هفته‌ای یک کتاب بخواند، او دنبال کتاب می‌آید. اگر دانش‌آموزان ملزم بشوند هفته‌ای یک کتاب بخوانندو آن را خلاصه کنند،‌ حتما دانش‌اموز به دنبال کتاب می‌رود.

اکنون خانواده‌های ما حاضر هستند، برای دانشگاه‌ فرزندشان، برای کلاس‌های خصوصی هزینه‌های سنگینی را متحمل شوند،‌ اما برای کتاب غیردرسی‌ این هزینه را نمی‌کنند، الزاماً مشکل، مشکل اقتصادی نیست، مشکل این است که من مخاطب چه اندازه اقناع شده‌ام که این هزینه را بپردازم. ورود به دانشگاه و مدرک دانشگاهی یک ارزش اجتماعی شده است،‌ اما کتاب‌خوانی، آگاهی، دانایی و به روز شدن اطلاعات، آیا ارزش است؟ اگر بود هزینه می‌کردیم و اگر نباشد،‌ هزینه نمی‌کنیم.

دولت در سیاست‌های کلان باید به گونه‌ای اقدام کند که مردم خودشان را نیازمند کتاب جدید و جدید و جدید بدانند. اگر ما آن طراحی را کردیم ولو در استان‌های مرزی ما کتاب نباشد، بالاخره مخاطب خود را به تهران می‌رساند و در نمایشگاه بین‌‌المللی کتاب تهران کتابش را تهیه می‌کند. اگر مخاطب به این نتیجه برسد که به این کتاب و اطلاعات درون آن کتاب نیاز دارد، کتابش را تهیه می‌کند،‌ البته باید دولت کمک کند و کتاب در دسترسش باشد.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات