احمدینژاد به روستاهایی رفت که فرمانداران هم نرفته بودند/دور زدن قانون جزو نقاط ضعف احمدینژاد
خبرگزاری تسنیم: "دولت نهم خیلی بهتر از دولت دهم بود و در کل نقاط مثبت دو دولت احمدینژاد از دولتهای قبلی خیلی بیشتر بوده است البته اشتباهاتی هم داشته و برخی اشتباهاتش اصلاً از آقای احمدینژاد قابل قبول نیست".
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، تبیین نقاظ ضعف دولت احمدینژاد این روزها به قدری آسان است که بررسی نقاط قوتش سخت. کمتر کارشناسی است که نقاط ضعف و قوت دولت احمدینژاد را بدون سیاهنمایی و اغراق تحلیل کرده و کینههای شخصی و حزبی و جریانیاش را وارد موضوع نکند.
بر همین اساس به سراغ احمد نجابت نماینده اسبق شیراز در مجالس چهارم و پنجم، مدیرکل دفتر بازرسی وزارت بهداشت و مشاور وزیر بهداشت در دوران باقری لنکرانی و معاون معاونت توسعه منابع انسانی رئیس جمهور و رییس مرکز رسیدگی به تخلفات کارکنان دولت رفتیم تا عملکرد 8 ساله رئیسجمهور را از زبان او بشنویم.
پیش از شروع مصاحبه تاکیدش بر اینکه "روز قیامت زبان آدم شهادت میدهد"، به ما که فهماند که سراغ خوب کسی آمدهایم. لهجه شیرین شیرازیاش و ادبیات انقلابیاش که انسان را یاد سالهای اولیه انقلاب میانداخت، 110 دقیقه مصاحبه را به سرعت به پایان رساند.
در پاسخ به سوالات بسیار سعی میکرد نامی از فرد نبرد و با مثال و ... توضیح دهد ولی در پاسخ به برخی سوالات همچون 11 روز خانهنشینی و مشایی و ولایتفقیه، به صراحت سخن گفت.
نجابت عدم کار کارشناسیشده در تصویب پروژههای استانی، نامطلوبی کار فرهنگی دولت دهم، حرفهای ضد و نقیض مسئولین، عدم حضور رئیسجمهور در مجمع تشخیص مصلحت نظام، جشن استادیوم آزادی، موافقت با حضور زنان در ورزشگاه، معرفی وزیر زن به مجلس، انتصاب افرادی که توانایی مدیریت یک دبستان را ندارند، دور زدن قانون و... را از نقاط ضعف دولت و طرح آرمانها در مجامع بینالمللی، سیاستخارجی و ایستادن در مقابل آمریکا، سادهزیستی، بردن امکانات به شهرها و روستاهای درجه 3 و 4، به پایان رساندن پروژههای دولتهای قبلی، تاکید بر دستیابی به انرژی هستهای و... را از نقاط مثبت دولت میداند ولی تاکید دارد که دولت نهم و دهم، بسیار از دولتهای گذشته بهتر عمل کردهاند.
متن کامل این گفتوگو به شرح زیر است:
* تسنیم: آیا آقای احمدینژاد بعد از اینکه در انتخابات سال 84 به عنوان پیروز انتخابات بر کرسی ریاست جمهوری جمهوری نشست، با تغییر جایگاه تغییر کردند؟
- نجابت:قبل از پاسخ به این سوال ابتدا بهتر است مقدمهای بگویم.
مسئله اول اینکه انقلاب اسلامی یک حکومت نوپایی است. درست است که 30 و اندی سال از عمرش گذشته است ولی از لحاظ فلسفه سیاسی، حکومت نوپایی است. ما بعد از صدر اسلام که علی (ع) 5 سال حکومت کردند، دیگر حکومت به سبک اسلام ناب نداشتیم.
مسئله دوم این است که در س 34-35 سال گذشته از عمر انقلاب، دشمنان هر کاری خواستند، برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی انجام دادند. به عنوان مثال در سال 61 به طور میانگین روزی 17 ترور در کشور انجام میشد و غائلههای عظیمی در سالهای 58-59-60 اتفاق افتاد تا زمانی که وارد جنگ با عراق شدیم.
خب! به هر حال اگر انصاف به خرج دهیم، ساعات و روزهای فعال حکومت برای رسیدگی به کارهای مردم، تقریباً 20 سال است و البته در 20 سال نیز شهید رجایی و شهید باهنر مدت بسیار کوتاهی سر کار بودند.
2 دور مقام معظم رهبری رئیس جمهور بودند و در دوران ریاست جمهوری، رهبری بایکوت بودند و موسوی هم نخستوزیر بودند. موسوی و جوانان دیگر را شهید بهشتی وارد کرد ولی آنها نمک خوردند و نمکدان شکستند.
بعد از آنکه قانون اساسی اصلاح شد و نخستوزیری حذف شد، 8 سال آقای هاشمی، 8 سال آقای خاتمی و 8 نیز آقای احمدینژاد رئیس جمهور شدند. من در دور چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی، نماینده بودم.
اصل این حکومت که مقام معظم رهبری میفرمایند، برای اجرای عدالت است و اگر نتوانیم عدالت را پیاده کنیم، من هم مشروعیت ندارم و اسلام هم اسلام ناب نخواهد بود.
در گذشته ما خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. ایشان فرمودند هر شخص حقیقی و حقوقی از اسلام و انقلاب و امام و از ولایت مطلقه فقیه،- اشاره کردند که البته منظور من نیستم، جایگاه ولایت مطلقه فقیه است- مستند و محکم دفاع کند، با هم یک جبهه و گروهی تشکیل دهید.
بعد از غائله تیر 78 بود که جرقه جبهه اصولگرایی را در همان جلسه رهبری زدند و ما تاکنون 50 جلسه با آقایان جنتی، موسوی خوئینیها، محسن رضایی و... گذاشتیم که رهبر معظم انقلاب فرمودند بر مبنای این 4 اصل وحدت ایجاد کنید. فرمودند خوابتان ببرد، دشمن در همان سنگرهاست.
از بعد از آن جلسهای که 12 سال میگذرد، اگر شبی هزار مرتبه به خاطر وجود رهبر معظم انقلاب سجده کنیم، باز هم کم است ولی بعضی از خودیها متوجه نیستند بنابراین این رهبری و این نظام و حکومت بازوهایی میخواهد که مسائل اجرایی را پیش ببرد و مسائل اجرایی هم به سادگی انجام نمیشود.
خب! بالاخره من نیز در آن طرف میز 8 سال نماینده مجلس بودم و بعد از آن هم این طرف میز هستم البته من که این حرفها را میزنم، هیچوقت دولتی نبودم، یعنی استخدام دولت نبودم بلکه متخصص چشمپزشکی در شیراز هستم و به دلیل اینکه خودم را مدیون انقلاب میدانم و هر وقت صدایم زدند، آمدم و محکم پای آرمانها ایستادم.
خب! حالا به اینجا رسیدیم. رسانهها باید تحلیل و تبیینهایی با مقدمه و اصول داشته باشند که بعضیها فکر نکنند غائله 88 در یک شب تشکیل شد، بلکه جرقه و عملیات میدانی فتنه 88 از تیر 78 شروع شد که اراذل و اوباش و اصلاحطلبها کارهایی انجام دادند که از 100 نقطه تهران به جاهای مختلف حمله شد.
برای اینکه اداره حکومت صورت گیرد، قوه مقننه، اجراییه و قضائیه شکل گرفت و تفکیک قوا نیز در قانون اساسی آمد ولی رهبری معظم انقلاب فرمودند که بالاخره رئیس جمهور وسط معرکه است که باید همه به رئیس جمهور کمک کنند و فضای وحدت و همدلی در بین مسئولان شکل گیرد.
این مقدمه را عرض کردم که بگویم نقاط قوت و ضعف را بر چه مبنایی باید بسنجیم و شاغول ما چیست؟ الحمدلله در کشور مردم بصیر هستند ولی متاسفانه برخی به خود اجازه میدهند در صنعت، مهندسی، فوتبال، مسائل سیاسی و... اظهارنظر کنند و بعضیها نیز فکر میکنند که خودشان همه چیز را میدانند که اینها از آفتهای انقلاب است.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند اگر بگوییم کشور امن و امان است و هیچ مشکلی وجود ندارد، اعتماد کاذب ایجاد میشود، از این رو باید نقاط قوت و ضعف را بگوییم.
*** احمدینژاد 84 نمونهای از جوانانی بود که امام میفرمود امیدم به آنهاست***
من با آقای رئیس جمهور قبل از سال 84 و وقتی که نماینده مجلس بودم، در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران آشنا شدم که از نزدیک همدیگر را میدیدیم و من به خصوصیات فردی و شخصی ایشان نمره خوبی میدادم.
آقای احمدینژاد فردی متدین، آرمانگرا، دانشگاهی و سادهزیست و حرکات و رفتار و عملش نمونهای از جوانهایی بود که امام میفرمودند من امیدم به این جوانان است، تا اینکه آقای احمدینژاد شهردار تهران شد.
البته درست است که دولت نهم و دهم با هم فرق دارد، بالاخره قدرت آدم را با خودش میبرد. آدم وقتی اشتباه کند دیگر... احمدینژاد آدم موجهی بود و حالا رئیس جمهور و فرد دوم کشور است.
امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری نیز بارها فرمودند که من از رئیس جمهور حمایت میکنم اما نقاط ضعف و قوت را به صورت حضوری و خصوصی به رئیس جمهورهای وقت میگویم.
درباره نقاط ضعف و قوت دولت ها باید بگویم که مصداقهای زیادی برای دولت اصلاحات و دولت کارگزاران سراغ دارم که خدمات زیادی کردند ولی ضربات سنگینی نیز به کشور زدند. یکی در بُعد فرهنگی و دیگری در بُعد اشرافیگری و... ضربات سنگینی را به کشور زدند.
آقای احمدینژاد شخصی بود که سابقه جبهه داشت و زمان آقای هاشمی نیز استاندار شد و به قول سیاسیون جزو جوانهایی به درد بخور بود و بعد هم شهردار شد که در آنجا در دل مردم رفتن و با مردم صحبت کردنش را نشان داد. این خصوصیات احمدینژاد قبل از سال 84 بود.
آقای احمدینژاد زمانی که در استانداری اردبیل بود، خیلی خوب و جهادی عمل کرد و سپس همین آقای احمد توکلی و تیم بچههای حزباللهی سعی کردند که احمدینژاد شهردار تهران شود و در نهایت نیز شهردار تهران ش، یعنی برای شهرداری تهران افراد مختلف کاندیدا بودند که آقای احمد توکلی دیدند که ایشان جوان، انقلابی و ولایتمدار است. مقام معظم رهبری نیز به همین دولت گفتند من معتقدم که بایستی محیط وزارتخانهها حزباللهی شود.
* تسنیم: آقای نجابت گفتید که در دوران قبل از ریاست جمهوری آقای احمدینژاد با ایشان ارتباط داشتید. آیا خاطرهای در مورد سبک کار آقای احمدینژاد از آن زمان دارید؟
-نجابت: ببینید ما باید شرایط زمان، مکان و سیاسی را بسنجیم. سال 58 که جهاد راهاندازی و تاسیس شد، اصلاً بروکراسی اداری معنی نداشت و شما به عنوان مثال خودت میگفتی من مهندسم، متاهل نیستم و مثلاً ماهی 100 هزار تومان برای حقوق کافی است. آن زمان مثل الان نبود که بخواهند امضا کنند و سندنویسی شود.
اشارهای کنم به وقتی که مجلس بودم. یک روز آقای ناطقنوری در جلسه حزبالله گفت که الان از خدمت مقام معظم رهبری آمدم که رهبر معظم انقلاب فرمودند: "بگویید کادرسازی کنند". ما قرار بود کادرسازی کنیم و بعد دلبستگان نظام را بسازیم.
به عنوان مثال شما دلبستگی اینگونه است که شما به شدت کار میکنید ولی اگر یک روز حقوقتان را ندادند، باز به کار خودتان ادامه میدهید ولی در مقابل یک عده وابسته هستند. اینها نیز آدمهای خوبی هستند و نظام را قبول دارند اما از حق و حقوقشان نمیگذرند البته باید هر کس دنبال حق و حقوق باشد ولی یک عده خودشان را قربانی میکنند.
300 هزار شهید و 400 هزار جانباز و کسانی که حاضرند همه چیز خود را برای نظام بدهند، دلبسته هستند. وابستهها نیز به گونهای هستند که میگویند ما نظام را دوست داریم و ولایتمدار هم هستیم اما زندگی داریم.
رهبر معظم انقلاب در مورد مدیریت، شجاعت، تقوا و شهامت را مطرح میکنند که البته در مورد شجاعت میفرمایند البته منظور شجاعت بیباکانه نیست.
در آن زمان مدیرانی بودند که بعد در مدتی که ریزش داشتیم، مقام معظم رهبری هم فرمودند همانطور که ریزش داریم، رویش هم داریم.
من نمره قبولی به آقای احمدینژاد میدهم و به نظر جزو مدیرهای خوب است، همچنین زمانی که به شهرداری هم آمد، به او پوپولیسم میگفتند ولی به نظر من ما هر چوبی میخوریم، به خاطر روشنفکرای روشنفکرنمایان است.
کارگزاران وقتی روی کار آمدند، ما در مجلس بودیم که اولین بیانیه آنها این بود که ملت شریف ایران، سپاهیها، بسیجیان، ارتشیان و... جنگ تمام شد، خدا خیرتان بدهد و از این پس باید کار را به دست متخصصان بدهید.
درباره همین تکنوکراتها مقام معظم رهبری عید امسال فرمودند باید کاری کنید که بتوانیم هر وقت که اراده کردیم، در چاههای نفت را ببندیم، اما آن آقایان که به زعم خودشان تکنوکرات هم بودند، گفتند مگر میشود چنین کرد.
این وضع گذشت تا اینکه در انتخابات ریاست جمهوری وارد شدیم و آقای احمدینژاد بعد از دولت اصلاحات سر کار آمد. دولت اصلاحات با تئوری جامعه مدنی و فضای باز سیاسی آمد و بهزاد نبوی صریح میگفت که اگر مردم فکر کنند، ما آمدیم گوشت و نان را ارزان کنیم، اشتباه فکر میکنند، به همین دلیل کارهایی کردند که نباید انجام میدادند.
***برنامه دولت سازندگی برای 10 برابر کردن قیمت بنزین***
اصلاحاتیها کار را به جایی رساندند که معاونت پرورشی آموزش و پرورش را منحل کردند که مقام معظم رهبری بعداً فرمودند که من قبلاً گفته بودم معاونت پرورشی را حذف نکنید، بنابراین در آن دوران مقدسات و آرمانها رخت بر بست و رفتیم به سمت سکولار شدن.
این از اصلاحات اما از آن طرف هم کارگزاران امتحان خود را پس دادند. کارگزاران سیاست تعدیل اقتصادی را به مجلس آوردند و میخواستند قیمت بنزین را 10برابر گران کنند و حتی یکی از آنها گفت "مرگ یک بار و شیون هم یک بار".
بنده که شاگرد حزبالله و از اعضای هیئت رئیسه حزبالله بودم، گفتم این گرانی به طبقه مستتضعف فشار وارد میکند ولی آنها ایستادند و امثال کرباسچی نیز در کارهایی افتادند که خودشان تشخیص میدادند.
در آن زمان کارگزارانیها میگفتند که همه باید غنی شوند؛ در صورتی که دلیل عقلی و منطقی میگوید که بعد از جنگ باید کمربندها را محکم ببندیم. درست است که به اصطلاح سیاسی میگویند بعد از جنگ دهنها باز میشود اما ما به طرف اشرافیگری رفتیم.
***مردم احمدینژاد را به عنوان یک انسان سادهزیست میشناختند***
بالاخره پس از 8 سال سازندگی و در دل دوران اصلاحات، پس از غائله تیر 78 ، هسته اصولگرایی نیز تشکیل شد و این جریان توانست در سال 84 که آقای احمدینژاد، قالیباف، هاشمی، معین و ...به میدان آمدند، پیروز شود زیرا احمدینژاد حرف اصلی خود را در شعارهایش زد. جدای از این شعارها مردم احمدینژاد را به عنوان یک انسان سادهزیست میشناختند. بالاخره آقای احمدینژاد رئیس جمهور شد و دولت نهم را تشکیل داد. احمدینژاد وزرای خوبی را آورد و کارهای مثبت زیادی انجام داد.
اما اینکه یک رئیسجمهور باید چه ویژگیهایی داشته باشد را باید با شاقولی که رهبری تعیین میکنند، سنجید. ایشان فرمودند در شنیدن انتقادها سعه صدر داشته باشید و به انتقادها توجه کنید البته انتقاد با تخریب فرق دارد.
احمد توکلی در اول دولت آقای احمدینژاد در جلسهای که بنده در خدمت آیتالله حائری شیرازی و وزرای ایشان بودم، گفت من امکان ندارد به احمدینژاد خیانت کنم ولی هر جایی که دیدم اشتباه میکند، حتماً انتقاد خواهم کرد. حالا ممکن است در انتقادات یک جاهایی تند رفتند ولی انتقادی که میکنند، انتقاد سازنده است.
*تسنیم: اینکه انتقاد سازنده باشد، به اوایل دولت برمیگردد ولی به اعتقاد برخی آقای توکلی به قدری انتقاد کردند که به " آقای نقد" معروف شدند.
- نجابت: الان هم انتقادها سازنده است. حالا اگر آقای توکلی و حتی گروههای دیگر انتقاد میکنند، اگر انتقاد کارشناسی باشد که انتقاد سازنده است و البته میتوانم وارد مباحث اینچنینی شوم که در این صورت باید به جلسهای که در منزل آقای احمد توکلی برگزار شد، اشاره کنم.
در این جلسه آقایان محسن رضایی، احمدینژاد، قالیباف و ... بودند که من نمیخواهم در مورد این موضوعات صحبت کنیم و علاقمندم بیشتر به بحث نقاط قوت و ضعف رئیس جمهور بپردازیم.
خب! من میگویم شاقول ما باید فرمایشات و دستورات رهبر معظم انقلاب باشد و دولتها را باید بر مبنای قانونگرایی، کارآمدی دولت، ولایتمداری دولتها، تعامل با قوای دیگر، شایستهسالاری، سادهزیستی، استکباستیزی و از همه مهمتر اجرای فرامین و دستورات رهبر معظم انقلاب در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... سنجید.
به نظر من اگر بخواهیم بررسی ما بین دولتهای کارگزاران، اصلاحات و دولت آقای احمدینژاد داشته باشیم و انصاف را رعایت کنیم، نقاط قوت این دولت بسیار قویتر از نقاط قوت دولتهای گذشته است.
نقاط متوسط و ضعیف و چند اشتباه استراتژیک هم این دولت داشته است.
*** احمدینژاد به روستاهایی رفت که فرمانداران هم نرفته بودند***
*تسنیم: اگر بخواهیم به صورت مصداقی وارد شویم و کارها را با هم مقایسه کنیم، آیا باز هم به این نتیجه میرسید؟
- نجابت: باید شرایط را هم نگاه کنیم، یعنی ببینیم صحنه بینالمللی، تحریمها و دیگر شرایط داخلی چگونه بود؟ من که در بخش بهداشت و درمان بودم، میدانم بهترین امکانات در این دولت به طرف شهرهای درجه 3 و 4 و روستاها رفت. من میدانم بیمارستانهایی که در سراسر کشور در عرض 20 سال پیش کلنگ خورده بود، در دولت نهم تمام شد و افتتاح شد.
به عنوان مثال بیمارستان 500 تختخوابی کرمانشاه، فسا، شهرکرد و... در این دولت به بهرهبرداری رسید. جدای از این، احمدینژاد به شهرها و روستاهایی رفت که فرماندار هم به آن شهرها نرفته بود.
رهبر معظم انقلاب تذکرات، راهنماییها و دستوراتی را به همه دولتها از جمله این دولت دادهاند. ایشان فرمودند از سخن درشت خیرخواهان نرجید. به سخنان دلنشین چاپلوسان نیز دل نسپارید. یکی از ضعفهای دولتها نفوذ فرصتطلبها و چاپلوسهایی هستند.
آقای هاشمی رفسنجانی خدمات زیادی به انقلاب کرد و یکی از ارکان این نظام بود ولی اشتباهات عجیب و غریبی هم داشت. میگفت من وقتی میخواهم وزیر عوض کنم، گریهام میگیرد البته عاطفه بسیار خوب است ولی در جریان حکومت و اعتماد بیش از حد به مدیران، از نقاط ضعف یک رئیس جمهور است.
همین اعتماد زیاد و عدم نظارت باعث شد که در این دولت نیز معاون وزیر، مدیرکل و ... در قضیه اختلاس 3 هزار میلیارد تومان محکوم شوند. رهبر معظم انقلاب فرمودند که اعتماد مطلق به زیردستان نکنید و نظارت کنید.
دولت آقای هاشمی رفسنجانی مدل خاصی برای خودش داشت؛ مدلی که به تکنوکراتی معروف بود. دولت آقای خاتمی نیز همین طور بود. دولت آقای خاتمی هم یک زیربنایی داشت که حلقه کیان و سعید حجاریان، محسن کدیور، تاجزاده، عباس عبدی و... آن را خط می دادند.
*** دور زدن قانون مشکل مشترک هاشمی، خاتمی و احمدینژاد***
*تسنیم: آیا در دولت آقای احمدینژاد هم کسانی هستند که بخواهند چاپلوسی و تملق کنند؟
- نجابت: بله! در دولت آقای احمدینژاد نیز هستند. آقای احمدینژاد در تلویزیون گفت که من از ادغام دانشگاه علوم پزشکی ایران با تهران خبر نداشتم. این شهامت رئیس جمهور را نشان میدهد ولی با این صحبتها به طرفداران دولت و نظام طعنه میزنند.
باید در عرصه مدیریت خیلی دقت کرد زیرا بعضیها نظارت کافی به زیر مجموعه خود ندارند و یا اینکه بعضی زیر مجموعهها گزارشهای خدای نکرده اشتباهی را به مدیران خود تحویل میدهند.
خب! چاپلوس هم در همه دورهها بوده و حتی در زمان امیرالمومنین علی(ع) باز مشاهده میشود که چاپلوسها بودند و انسانها تغییر میکنند. شمر در لشگر علی بن ابیطالب(ع) بود.
مقام معظم رهبری شاخصهایی برای دولتها تببین کردهاند. اینکه کارهایی را که انجام دادید را بزرگنمایی نکنید، با مردم خلف وعده نکنید، مدیران نباید در مقابل با فساد کوتاه بیایند، پای این مطلب هم ایستادهام که در درجه اول باید در دولت، خودِ مسئولان دولتی زیر مجموعه خودشان را نظارت کنند و احساس کنند به صورت مطلق اتفاقی خواهد افتاد، نظام پاسخگویی را برای خود حتمی بدانید، نقاط قوت و ضعفتان را بدون تعصب داوری کنید و بسنجید، روی اشتباهات لجبازی نکنید، باید آدمهای متدین در تشکیلات حاکم باشد، مادامی که قانون، قانون است حتماً باید تمکین شود.
***دولت احمدینژاد قانونگراتر از دولت هاشمی و خاتمی بود***
ممکن است چیزی را شما معتقد باشید که روال قانونی آن درست طی نشده باشد ولی اگر با سازوکار قانونی به دولت ابلاغ شد، دولت باید آن را اجرا کند. این مسئله یکی از نقاط ضعف هر سه دولت بود و اگر بخواهیم به قانونگرایی دولتها نمره دهیم، این دولت نمره بیشتری از 2 دولت هاشمی و خاتمی دارد ولی این دولت هم بعضی وقتها قانون را دور زده است.
***حضور متدینین در دولت احمدینژاد بیشتر از دولتهای قبل بود***
حضور آدمهای متدین در این دولت خیلی بیشتر از دولتهای قبل بود ولی کامل نبود که این از نقاط متوسط این دولت محسوب میشود البته حزبالله به ریش و شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه نیست. حزبالله در عمل باید خود را نشان دهد. در بحرانها، سادهزیستی، استکبارستیزی و ... حزباللهی خود را باید نشان دهد.
مقام معظم رهبری فرمودند که وادادگی مدیر مهمترین عامل انحراف است. ایشان در رابطه با کارهای فرهنگی میفرمایند برخی کارشناسان مغرضانه خربزه زیر پای مسئولان میگذارند. ما به کارشناسی احتیاج داریم و کار بدون کارشناسی ابتر و خنثی است و حتما باید از کارشناسان صادق و خوب استفاده شود.
این مسائلی که گفتم برای بررسی عملکرد دولتها به عنوان شاقول و تراز مطرح است. رئیس جمهور فرد دوم مملکت است که وظایفش در قانون اساسی مشخص است.
***حضور در روستاها، سادهزیستی، احیای شعارها و انجام کارهای سنگین نقاط مثبت دولت احمدینژاد***
حضور در روستاها، سادهزیستی، احیای شعارها، کارهای سنگین مانند سهمیه بندی بنزین، هدفمند کردن یارانهها، از دیگر نقاط مثبت این دولت است. آقای خاتمی گفت که "ما میخواستیم کار هدفمندی یارانهها را انجام دهیم ولی شجاعت آن را نداشتیم"، البته هدفمندی جاده یک طرفه نبود و قوای دیگر نیز همکاری داشتند ولی دولت در وسط میدان بود.
از دیگر نکات آقای احمدینژاد طرح آرمانها، نابودی اسرائیل و هولوکاست در مجامع بینالمللی بود، البته بعضیها به این مسائل ایراد میگیرند ولی شهید رجایی هم در سازمان ملل پای خود را روی میز گذاشت و کفش خود را درآورد و گفت پای من به دلیل شلاقهایی که در رژیم شاهنشاهی خورد، اینگونه است. رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند که من دیپلمات نیستم و انقلابیام؛ اگر اسرائیل تکان بخورد تلآویو و حیفا را با خاک یکسان میکنیم.
***عملکرد مثبت احمدینژاد در انرژی هستهای***
در مساله انژری هستهای هم تیم آقای احمدینژاد بسیار خوب عمل کرد ولی مدیریت قوی آن با شخص شخصیص رهبر معظم انقلاب بود.
در دولت نهم ولایتمداری و اجرای دستورات رهبر معظم انقلاب بسیار قویتر و چندین برابر دولت دهم بود. در کنار این نکته مثبت عدم کار کارشناسی در مسائل اقتصادی بود.
گرفتن میلیونها نامه از مردم و سروسامان دادن به آنها کار خوبی بود ولی من معتقد بودم که مردم وقتی اینقدر نامه میدهند، علت از جای دیگری است. باید کارهای مردم را در استانها و توسط مدیران استانداری انجام دهند و یک درصد که مربوط به رئیس جمهور است، در ریاست جمهوری انجام شود. نامه دادن از لحاظ سمبلیک کار خوبی بود ولی در کل، کار متوسطی از سوی رئیس جمهور بود.
از دیگر نکات مثبت دولت، به پایان رساندن پروژههای نیمه تمام در مناطق محروم بود و بنا بر فرمایش رهبر معظم انقلاب کار فیزیکی و پرکاری بود.
***کابینه نهم عالمانه بود اما تعامل با مجلس چندان خوب نبود***
کابینه دولت نهم، کابینهای عالمانه بود ولی اگر در رابطه با وزیرها با مجلس تعامل میکردند، بهتر بود. به عنوان مثال حزبالله مجلس به این نتیجه رسیده بود که بعضی از وزیرها بهتر است که معرفی نشود تا آبروی آنها حفظ شود ولی متاسفانه اینگونه نشد و با وجود اینکه دولت اصولگرا بود، چند نفر از وزیرها رای نیاوردند که این مسئله از نقاط ضعف دولت بود.
وقتی مسئلهای در کشور اتفاق بیفتد که آرمانها و انقلاب در خطر باشد، دولت و مجلس یک هدف را دنبال میکنند تا از آرمانها و انقلاب دفاع کنند و ممکن است در روشها با هم متفاوت باشند.
شما نمیتوانید کسی را بیاورید که بگوید رادیو فردا، CNN و ... از احمدینژاد تعریف کردند. وقتی دیدید بیگانگان از شما تعریف نمیکنند، بدانید که کارتان حق است. با حفظ احترام برای آقای خاتمی و رفسنجانی ولی استکبار جهانی و رسانههای صهیونیستی همواره از دولت خاتمی و هاشمی رفسنجانی تعریف میکرد و میگفتند که جامعه مدنی آمد.
***اصلاحطلبان در روزنامههایشان هاشمی را سکه یک پول میکردند***
*تسنیم: برخی کارشناسان میگویند در دولتهای قبلی فضای نقد و انتقاد بسته بود و به همین دلیل مردم در جریان بسیاری از اموری و تخلفاتی که در کشور اتفاق میافتاد، قرار نمیگرفتند ولی در دولت نهم و دهم فضای انتقاد خیلی باز شد، به همین دلیل اگر کوچکترین اختلافی در مورد قانون پیش میآمد و یا اینکه قانونی اجرا نمیشد، فوراً منعکس میشد ولی در دولتهای قبلی فضایی برای انتقاد به این صورت نبود. با این تفاسیر این مقایسه را داشته باشید که قانونگرایی و یا تخلفات در کدام دولت بیشتر بود؟
- نجابت: دولت اول و دوم آقای هاشمی رفسنجانی خیلی با هم فرق دارد.در آن زمان همین اصلاحطلبان در روزنامههایشان آقای هاشمی رفسنجانی را سکه یک پول میکردند. همین آقای خوئینیها و ... که الان برای ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی تلاش میکنند.
***خاتمی ریشه مخالفانش را میزد***
به عنوان مثال دولت آقای خاتمی که با شعار آزادی و باز کردن فضای بسته آمد، ریشه کسی که بر خلافش حرف میزد را میکندند.
***مهاجرانی دلارها را به روزنامههای همسو میداد***
*تسنیم: در مورد عدم انتقادپذیری آقای خاتمی نمونههای دیگری را هم دارید؟
-نجابت: خیلی زیاد. مثلاً آقای خاتمی همه مدیران کشور را عوض کرد. من یکی از مخالفان سر سخت مهاجرانی بودم، یعنی در جلسه رای اعتماد، من به عنوان مخالف صحبت کردم که بعداً مهاجرانی را به کمیسیون آوردیم. سپس در کمیسیون با سند و مدرک نشان دادیم که آقای مهاجرانی دلار، زینک و کاغذ را به روزنامههای همسوی خودشان میدهد. به عنوان مثال به روزنامههای حزباللهی 1 دلار میداد و به روزنامه خرداد آقای عبدالله نوری 100 دلار. این اقدامات کاملاً مشخص بود.
ما در مجلس، آقای هاشمی رفسنجانی را مجبور کردیم که ایشان چند نفر از وزرای خود را عوض کند ولی دولت آقای احمدینژاد به عنوان یک دولت اصولگرای آرمانخواه و نقدپذیر بود. ما دنبال چنین آدمی بودیم. یک وقتی من که عنوان حزبالله دارم، پارک دوبل میکنم و بعد میگویم گور پدر مردم، در این صورت گناه من در محضر خداوند چندین برابر است اما یک وقتی آدم ضدانقلابی میخواهد اذیت کند، بر این اساس است که میگویم توقعات از هر کسی متفاوت است.
وقتی شرایط کشور بابت تحریمها ویژه است و همچنین 1+5 ما را اذیت میکند، رهبر معظم انقلاب دستور میدهند در کشور تنش نباشد. در اینجا تکلیف چیست؟
دو زن با یک فرزند خدمت حضرت علی(ع) آمدند. هر کدام ادعا میکردند که این فرزند برای اوست و دیگری دروغ میگوید. حضرت علی (ع) به غلامشان قنبر دستور دادند که شمشیر بیاورد و بچه را نصف کنید تا بچه را بین خانمها تقسیم کنند. در این صورت مادر اصلی بچه گفت که این بچه من نیست. ما هم برای حفظ نظام از اصلاحطلبان، مجاهدین، مشارکت و... توقعی نداریم.
هر کسی و در هر طبقه، از وزیر به پائین، به این نتیجه برسند که میخواهد مثلاً از اسم آقای احمدینژاد سوءاستفاده کند، من در مقابلشان محکم ایستادم. برای اینکه ما باید از رئیس جمهور دفاع کنیم و رئیس جمهور از رهبر معظم انقلاب دفاع کند و مقام معظم رهبری نیز از پیامبر خدا دفاع کند.
***رسانهای کردن اختلافات نقطه ضعف احمدینژاد***
یکی دیگر از نقاط ضعف به رسانه کشاندن اختلافات در حالی بود که رهبر معظم چند بار فرمودند سران قوا باید با هم وحدت کنند و اختلافات را به رسانهها نکشند البته در این ماجرا مجلس و دولت اشتباه کردند.
یادم میآید که بین سالهای 62-61، دوازده نماینده فدایی امام(ره) سئوالاتی از آقای ولایتی وزیر امور خارجه داشتند و قرار بود آقای ولایتی با حضور در مجلس به سئوالات نمایندگان پاسخ دهد. در این زمان امام فرمودند که "اسرائیل این کار را نکرد که شما کردید". بلافاصله پس از این هشدار، نمایندهها فوراً طرح سوال را پس گرفتند.
من از آقای عسگراولادی شنیدم که گفت من خدمت امام خمینی(ره) رسیدم و گفتم سیداحمد، دکتر اسرافیلی، سیرجانی و ... از فدائیان شما هستند. امام فرمودند: "درست است ولی گاهی باید خودیها قربانی شوند".
شایستهسالاری نسبی در دولتها بوده ولی آن چیزی که در شان جمهوری اسلامی باشد، نبود. روایت داریم که اگر فردی دید کسی از او قویتر است و سمتی را قبول کرد، به خدا، حضرت رسول و مومنان خیانت کرده است.
ما در مجلس پنجم، چند سالی با دولت آقای خاتمی بودیم. آقای خاتمی همیشه میگفت برای من هر 9 روز یک بحران درست میکنند. میگفت تخریب علیه ما زیاد است.
آقای هاشمی رفسنجانی هم وقتی کنار رفتند، گفتند مرتضی نبوی، باهنر و یارانشان نگذاشتند من سیاست تعدیل را انجام دهم. انتقادها به صورت نسبی وجود داشت.
*** آقای فدایی اجازه نمیداد کسی احمدینژاد را تخریب کند***
آقای احمدینژاد نیز سادهزیست، شجاع و با شهامت بود ولی یکی از ضعفهایش این بود که از اول گفت اسم 500 نفر مفسد اقتصادی در جیب من است البته بعدها دید که این مسائل جواب نمیدهد.
آقای فدایی در جمعیت ایثارگران به کمیتهها و جوانها اصلاً اجازه نمیداد که کسی بخواهد احمدینژاد را تخریب کند. بر همین اساس شورای مرکزی تصویب کرد که مشکلات را در قالب نامههای محرمانه به رئیس جمهور بدهند.
امروز دیگر یاران خوب آقای احمدینژاد عقب رفتند که باید علت آن ریشهیابی شود. آقای لنکرانی، فتاح، محسنی اژهای، صفارهرندی و ... کسانی بودند که با حضور آنها روشهای بهتری پیگیری میشد.
***نقاط قوت دولت نهم بیشتر از دولت دهم بود***
در هر صورت دولت نهم نقاط قوت بیشتری نسبت به دولت دهم داشت و دولت دهم هم اگر با سایر قوا تعامل میداشت، بهتر بود. با مجلس و قوه قضائیه بیشتر تعامل میکرد، در مسائل اقتصادی با کارشناسان متعهد مشورت میکرد و همچنین سعی میکرد با دانشجویان و نخبگان ارتباط برقرار کند.
***ناراحتیم چرا کارها در عمل آن چیزی میشود که اصلاحطلبان میخواهند***
شما الان میبینید که یک سری پروژههایی را افتتاح میکنند. بنده عددی نیستم ولی چیزهایی یاد گرفتم. زمانی که مدیرعامل بودم، به یکی از روستاهای شیراز رفتم. مردم گفتند ما متخصص زنان و زایمان نداریم. گفتم تا 20 سال دیگر هم نمیتوانیم برایتان متخصص زنان و زایمان بیاوریم ولی ماما میآوریم. مردم به صداقت جواب میدهند.
در سفر هیئت دولت به سمنان، آقای رحیمی در تلویزیون گفت که 30 درصد مصوبات سفرهای استانی آغاز نشده و 40 درصد پروژهها نیز این مقدار پیشرفت کرده است. این آمار نشان از عدم کار کارشناسیِ قوی دارد. درست است که امام جمعه و نمایندگان فشار میآورند که فرودگاه میخواهیم، ولی نباید تسلیم شد.
***زمان خاتمی بسیاری از کارخانهها تعطیل شد***
الان دوستانِ بدقلق دولت مدام میگویند پروژهها و کارخانهها خوابیدند. من مدرک دارم که زمان آقای خاتمی بسیاری از کارخانهها تعطیل شد. باید برای نقد، انصاف به خرج دهیم.
روزنامههای اصلاحات این روزها مینویسند که شما از احمدینژاد دفاع میکردید. ما اکنون هم دفاع میکنیم و پشیمان نیستیم. ما ناراحتیم که چرا برخی کارهای دولت در عمل آنچیزی میشود که اصلاحطلبها میخواهند.
***نمره فرهنگی دولت دهم خوب نیست***
*تسنیم: عملکرد دولت در حوزه فرهنگی چگونه بوده است؟ برخی میگویند آقای احمدینژاد هم خواهان و موافق وضع حاکم یعنی آشفتگی حوزه فرهنگ هستند.
- نجابت:دولت دهم در کار فرهنگی نمره خوبی نگرفت و نرسید اوضاع سینما و تئاتر و اینها را ببینید.
مقام معظم رهبری میفرمایند "من جوانهای بسیاری را میشناسم که در هنر و سینما از پیشکسوتان خیلی واردترند. در فیلمنویسی و کارگردانی و ... اما اینها وقتی در ادارات میروند با یک اخم مسئول برخورد میکنند، دلسرد میشوند. من دلم برای این جوانان گداخته میشود". بعد ایشان میفرمایند "در یک مدرسهای که پانصد بلکه هزار دانشآموز دارد، اگر خدای ناکرده یک دانشآموز دبیرستانی هروئین وارد مدرسه کرد و مدیر مدرسه گوش او را پیچاند، باید بگوئیم این غلط است؟ آزادی نیست"؟
گزارشی خواندم که در آمریکا تیتر روزنامههای مهمشان را باید پنتاگون تائید کند. هر جا منافع ملی آمریکا در میان باشد، امکان ندارد مطلبی بزنند.
به عنوان مثال ماجرای انفجار اخیر بوستون را ببینید که رسانههایشان برای کشته و زخمی شدن چند نفر چگونه موضع میگیرند ولی برای تکهتکه کردن مردم افغانستان و عراق هیچ نمیگویند.
طبق قوانین و شرع، فحشا و منکرات هم جزو مبارزه آرمانی ماست. در این دولت فرهنگ به حدی کمرنگ شد که یکی از مسئولین میگوید اگر بخواهیم در جایزه اسکار شرکت کنیم، با ضوابط و آرمانهایمان نمیشود. اصلاً این گفتار قابل هضم نیست.
***حرفهای ضد و نقیض مسئولان ضعف دولت احمدینژاد و همه دولتهاست***
یک ضعف دیگر که در همه دولتها بوده و در این دولت هم هست، حرفهای ضد و نقیض مسئولین است. وقتی آقای حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، جلسه محرمانهای در مجلس برگزار شد. در آن جلسه گفتم که "هر وزیری و مسئولی در تلویزیون یک چیزی میگوید. چرا حرفتان یکی نیست". الان هم یک مسئولی میگوید از امروز صادرات پسته ممنوع ولی دو ساعت بعد وزیر میگوید هنوز معلوم نیست. اینها زشت است.
آقای ماهاتیر محمد نخستوزیر مالزی 20 سال وزیر بود. ایشان یکبار به مجلس آمدند. آن موقع آقای دانشجعفری هم مجلس بود. آقای دانش جعفری میگفت از نخستوزیر مالزی پرسیدم که چگونه شما وضعیتتان اینگونه شد؟ ماهاتیر گفت "ما در مالزی یک شورای اقتصاد داریم که مسائل را چکشکاری میکنند و بعد به من میگویند و من اعمال میکنم" اما اینکه هر کسی بیاید و یک چیزی بگوید، از ضعف است.
سهشنبه شب تلویزیون گزارشی تهیه کرده بود از قیمت دلار و ....گزارشگر رفته بود سراغ صرافها. این از نعمات جمهوری اسلامی هست که الحمدلله عمه من هم فوتبالیست است و باید در تیم ملی بازی کند. من خودم با فوتبال سروکار دارم. آقای اکرمی نماینده مجلس بود که چین با ایران بازی داشت. گفت عمه من مدام "وجعلنا من بین ایدیهم سدا خواند که ایران گل نخورد. ایران که چهار تا زد، به عمهام گفتم یک وجعلنا هم برای چین بخوان.
دیشب خبرنگار از جوانی پرسید که قیمت دلار و سکه چقدر است و اینکه چرا وقتی قیمت جهانی طلا پائین آمده، در ایران قیمتها پائین نیامده. این جوان گفت: "آقا تقصیر دولت است و هیچ کس هم نمیداند و شما(خبرنگار) هم نمیدانید دولت چه کار میکند".
اگر قرار باشد همه بیایند و همه چیز بگویند که درست نمیشود. مثلاً برای چه مساله گوجهفرنگی اینقدر در تلویزیون مطرح شد؟ درست که نظارت یک جاهایی ضعیف است اما اگر انسجام و اقتدار حاکم باشد، این اتفاقات نباید بیفتد.
الان تخریب هم زیاد شده. من دیروز(سهشنبه) رادیو مجلس گوش میدادم. یک نماینده میگفت ما جزو پنج کشوری هستیم که بیکاری در آن بیداد میکند. تلفن زدم به اخوی در مجلس. گفتم برو پیش رئیس مجلس و بگو این خلاف فرمایشات مقام معظم رهبری است؛ این سیاهنمایی است. دولت حتماً ضعف و نقاط منفی دارد، حتما دارد اما نباید همه چیز را منفی دید.
من در سال 88 و 89 مسئول هیئتهای رسیدگی به تخلفات کارمندان دولت بودم. 2هزار و 630 نفر را اخراج، 3 هزار و 300 نفر کسر حقوق فوق العاده، هزار و پانصد نفر تنزل گروه، 700 نفر بازنشستگی با تقلیل گروه و 400 نفر را از پستهای حساس برکنار کردیم و طبق ماده 19 عدهای هم به محاکم قضایی معرفی شدند. این از نقاط مثبت دولت است. اینگونه نیست که همه جا را فساد گرفته باشد ولی در جمهوری اسلامی یک فساد هم زیاد است. متاسفانه برخی از رفقای ما تخریب و کجسلیقگی میکنند.
*** غیبت در مجمع تشخیص، ضعف احمدینژاد بود***
یکی دیگر از نقاط ضعف آقای احمدینژاد، عدم حضور در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. این آخریها یکبار رفت. آقای محسن رضایی میگفت ایشان آمد و خیلی جلسه خوبی بود؛ پیشنهاداتی دادند و تصویب شد و لبخندهایی هم با آقای هاشمی زدند. نظام مصلحتهایی دارد. یکی از جلساتی که غیبت آقای احمدینژاد زیاد بود، جلسات مجمع بود. باید به این جلسات میرفت.
***جشن استادیوم آزادی یکی از نقاط ضعف است***
* تسنیم: آقای احمدینژاد در فروردین سال 88 به صراحت گفتند که هیچ فردی در دولت حق ندارد حتی یک ثانیه را صرف اثرگذاری بر انتخابات کند اما الان...
- نجابت:آقای احمدینژاد یک جمله خوب دیگر هم گفت که انتخابات تمام شد، کسانی که در ستاد من بودید، دیگر انتخابات تمام شد ولی بعضیها نفوذ کردند و گفتند ما در فلان ده رئیس ستاد شما بودیم.
هر سال از کسانی که در ستاد نوروزی بودند، تقدیر میشد ولی برگزاری برنامه در استادیوم 100 هزار نفری تلاطم ایجاد میکند. از آنطرف آقای پورمحمدی میگویند ما نامه نوشتیم و هشدار دادیم. نیروی انتظامی میگوید اشکال دارد. این مسائل خوب نیست و از نقاط ضعف دولت است. دولت هم سکوت کرده. دولت اگر میخواهد برنامهای اجرا کند، باید بگوید همه چیز این برنامه با ماست و از بودجه بیتالمال در آن استفاده نشده است.
ما در سال 91 همایشهایمان را تعطیل کردیم. هر جا هم همایش گذاشتیم گفتیم که همایش از صبح تا ساعت 11؛ نهار هم نداریم.
*تسنیم: آقای احمدینژاد سال 84 بر سر کار آمدند. یک سال بعد، بحث ورود زنان به استادیوم را مطرح کردند. خیلی از علما نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند اما باز هم بر این مساله اصرار داشتند تا اینکه رهبری به دولت توصیه کردند. این اقدامات را ناشی از چه میدانید؟
- نجابت: من در تیم فوتبال دبیرستان و دانشگاه بودم. الان هم که در جمع جوانان میروم و می بینم که بحث راجع به فوتبال است، به جوانان میگویم اگر میخواهید، برایتان از رئال مادرید و سیستم 5-3-2 و 3-3-4 بگویم. چند شب پیش تلویزیون بازی یکی از تیمهای تهرانی را نشان میداد. در تلویزیون دیدم که فردی گوش بچهاش را گرفته بود تا فحش ناموسی نشنود. این یک مساله عقلی است.
مقام معظم رهبری میفرمایند که خودتان را از اشتباه مصون ندارید. مراجع ستون هستند. خدا رحمت کند دکتر شریعتی و جلال آل احمد را که گفتند پای یک قرارداد ننگین امضای یک عالم را نمیبینید.
***اصرار برای حضور وزیر زن، درست نبود***
وقتی علما بگویند وزیر زن نباشد، این برای خوش آمدن چه کسانی است؟ در آمریکا اوباما خانم کلینتون و چند خانم دیگر را برداشت. من و خانم دکتر وحید دستجردی 8 سال با هم مجلس بودیم. ایشان خیلی هم نسبت به ما لطف دارند اما اصرار برای حضور وزیر زن، درست نبود. وقتی زمینههای مختلفی شکل میگیرد، فرد میگوید هر آنچه من فکر میکنم درست است.
بنده تفسیر نمیکنم ولی خداوند به پیامبر میفرماید ما این قرآن را بر تو نازل نکردیم که به خودت سختی بدهی، یک عدهای درست نمیشوند. محتکری که در این گرانیهای قبل از عید، هزاران تن برنج را احتکار و گردنش را بالا میگیرد، درست نمیشود.
دیروز با ماشین در خیابان میآمدم. یک کسی پشت ماشین پورشه که میگویند 900میلیون است، نشسته بود که نمیتوانست رانندگی بکند. همچین فرمان را گرفته بود که قیافهاش برای بزسواری هم زیاد بود.
*تسنیم: یکی از انتقاداتی که به آقای احمدینژاد وارد میکنند, این است که آقای احمدینژاد میگوید من هرچه میگویم، درست است...
- نجابت: این نقطه ضعف است البته من دیدم ایشان گفته من هم اشتباه میکنم.
ما در کمیسیون بهداری بودیم. روی اطلاعاتی من و دکتر صدر گفتیم این تنظیم خانواده و فرزند کمتر، زندگی بهتر، تز صهیونیستی است. به ما میخندیدند. گفتیم مدارک داریم که سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی میخواهد کشورهایی که احتمال میدهد در جلوی استکبار بایستند، جمعیتشان زیاد نباشد، و جمعیتش پیر شود که دیگر از کار بیفتند.
همین حالا هم برخی به ازدیاد جمعیت میخندند اما مشکل از جای دیگری است. خداوند در قرآن می فرمایند از فقر نترسید و ازدواج کنید، بنابراین افزایش جمعیت ربطی به فقر ندارد.
در حال حاضر نرخ رشد جمعیت در اسرائیل 2.8 است و در ایران 1.7. براساس آمار افزایش جمعیت در آمریکا انگلیس و اروپا برای اینکه جمعیت اروپا زیاد شود، بیشتر است. ما دچار تهدید نسل شدهایم. اگر ما 20 درصد فرمایشات رهبری را عملی کنیم، چرا مقام معظم رهبری در تلویزیون انتقاد کنند؟
***مبارزه با فساد دولت احمدینژاد متوسط بود/ دولتهای قبلی هیچ نکردند***
*تسنیم: دولت آقای احمدینژاد در مبارزه با فساد با توجه به اینکه میفرمودند دست رانتخواران را از اقتصاد کشور کوتاه میکند و همچنین اولتیماتومهایی که به مفسدین میداد، چگونه عمل کرد؟
-نجابت: مبارزه با مفاسد اقتصادی در این دولت متوسط رو به ضعیف بوده است. دولتهای قبل که هیچ کاری نکردند. مقام معظم رهبری فرمودند من فرمان مبارزه با مفاسد اقتصادی را ابلاغ کردم ولی عمل نشد.
***دولتهای قبلی غائله 18 تیر و کرباسچی را بوجود آوردند***
*تسنیم: عملکرد دولت احمدینژاد نسبت به سایر دولتها چگونه بوده است؟
- نجابت: نقاط مثبت دولت نهم و دهم از نقاط ضعفش بسیار بیشتر است. اشتباهاتی هم داشتهاند ولی نسبت به دولتهای قبلی، این دولت بهتر بود.
آن دولتها غائله تیر 78 را بوجود آوردند. تاجزاده در وزارت کشور مردم را هدایت میکرد که به بیت رهبری حمله کنند. تا جایی که رهبری در دیدار بسیجیها فرمودند حاضرم جانم را برای امام زمان فدا کنم.
در دولت آقای هاشمی هم وقتی کرباسچی دادگاهی شد، من در جلسات وفاق، از دو لب آقای کروبی شنیدم که میگفت:عبدالله نوری به من گفته است اگر آقای خامنهای بخواهد جلوی کرباسچی بایستد، ما جلویش میایستیم.
آنها این کار را دارند، توقعی هم نبود زیرا مبارزه بود. در خیابانها میریختند و زد و خورد میکردند. در شیراز بلند میگفتند این(احمد نجابت) ضد خاتمی است و فحش میدادند. ماشینم را نگه میداشتم و میآمدم پائین و میگفتم که ضد خاتمی چیست؟ طرف گیر میکرد. تخریب و بد و بیراه نمیگفتم ولی روشنگری میکردم. به هر حال توقعات از دولت نهم و دهم بیشتر بود، دولت نهم خیلی بیشتر کار کرد.
***عکسالعمل اشتباه احمدینژاد در ماجرای خانهنشینی***
*تسنیم: عدهای میگویند که برخی با استفاده از خانهنشنی آقای احمدینژاد بهدنبال راهاندازی برای یک ظرفیت اجتماعی برای فشار به مقامات و همچنین عزل آقای مصلحی بودند.
- نجابت: اگر وارد این مسائل شویم، چون ممکن است از قول رهبری اطلاعاتی بگوئیم، خوب نیست.
شهید چمران و مرحوم حسن حبیبی جزو نهضت آزادی بودند. سرنوشتشان چطور شد؟ آمدند. مقام معظم رهبری پیامی که برای مرحوم دکتر یدالله سحابی دادند، گیج کننده بود. نوشتند انسانی مومن و متعهد که علائق سیاسی داشت. امام جملهای برای آقای منتظری نوشتند که تاریخ، نشان میدهد که بزرگانی در اسلام چه خیانتهایی کردند.
وقتی به رئیسجمهور فشار آمد، ممکن است عکسالعملی نشان بدهد که ایشان هم عکسالعمل نشان داد و اشتباه هم بود. ما توقعی که از آقای احمدینژاد هنوز هم داریم، این است که به عنوان یک اصولگرای آرمانگرا این کار را نمیکردند. آن کار اشتباه بود. باید ایشان بهتر برخورد میکرد.
در جریان یکشنبه مجلس هم اشتباه شد. آیا این مساله به نفع نظام بود؟ گاهی وقتها مسالهای به نفع نظام است ولی عوارض هم دارد. قرآن میگوید مشروب منافعی دارد ولی مضراتش بیشتر است. وقتی بنیصدر برکنار شد امام فرمودند "برای من تلخ است که اولین رئیسجمهور اینگونه بشود". اشتباه وقتی شد، دیگر شما با یک اشتباه رو در رو هستید.
***در ماجرای مرتضوی همه اشتباه کردند***
*تسنیم: شما گفتید که حضرت امام فرمودند یک جاهایی باید خودیها قربانی شوند اما در همان یکشنبه مجلس، آقای احمدینژاد به خاطر یک مدیر میانی، وزیرش را از دست داد. این در حالی است که ایشان در دولت نهم گفته بود من مصوبهای را به هیچ عنوان امضا نمیکنم که عده خاصی بخواهند از آن استفاده کنند و همه ملت ضرر کنند. آیا برخی میگویند در ماجرای آقای مرتضوی و یا حمایت تام از آقای مشایی، ملت ضرر کرد! آیا احمدینژاد ملت را فدای این چند نفر میکند یا آنها را فدای ملت؟
- نجابت: من که به شما گفتم. مقام معظم رهبری میفرمایند همیشه مدیرهای زیرمجموعهتان را بررسی کنید و اگر گزارشی بهتان دادند، به زیرمجموعههایتان نگوئید ولی در دل خودتان فکر کنید که این گزارشات درست نیست.
در جریان آقای مرتضوی همه با هم اشتباه کردند. شدت و ضعف هم دارد. یک کسی بیشتر و یک کسی کمتر. یک جمله معروفی به نقل از احمدینژاد میگویند و ولکن هم نیستند که "من خط قرمز دارم". این مسائل را در همه دولتها داشتیم.
در خاطرات آقا سید احمد آمده که خدمت حضرت امام رفتند. امام فرمود لباسهایم را بیاورید. گفتند کجا؟ گفت دادگاه احضارم کردند. گویا پیرمردی میخواست امام را ببیند و گفته بودند نمیشود.
سال 58 در استانداری فارس گفتم اگر ما دستورالعمل مالک اشتر را جلویمان بگذاریم و عمل کنیم، همه مسائل حل میشود. حضرت میفرماید استاندارت باید این مشخصات را داشته باشد، عیونت را بگذار بازرس، زمین به اطرافیانت ندهی. یک روز را بگذار برای آنهایی که میترسند از مسئولین و محافظانت را از اتاق بیرون کن. حضرت به فرماندار اهواز نامه نوشت که یک کارگزارت خیانت کرده. مهر خیانت بر پیشانیاش بزن و در نماز جمعه بگردانش.
این کمکاری در همه جناحها بوده است. ما خود انتقادی نداریم. آقا میفرمایند هیچ شخص یا نهادی نمیتواند با حکم انتصاب به اینجانب یا دیگر مسئولین کشور خود را از حسابکشی معاف بشمارد. آقای رئیسجمهور هم گفته که نباید نسبت به حتی سواستفاده جزئی از بیتالمال رضایت داد.
این ضعف دولتها بوده که وضعیت خودیها را بررسی نمیکند. تا گفتند این فرد نزدیک شماست و مشکل دارد، دموکراتیک بخواهیم عمل کنیم، میگوئیم استعفا بدهد و الا باید اخراجش بکنیم. اگر 10 نفر آخوند و نماینده و وزیر و وکیل اخراج شوند، آنوقت معاون وزیر در اوین نمیرود یا کرباسچی دستگیر نمیشد.
***عبدالله نوری از مکه به خانه کرباسچی رفت***
در دوران محکومیت آقای کرباسچی با جنجال میخواستند بگویند او را آزاد کنند. وقتی وی در زندان بود، عبدالله نوری که در سفر مکه بود، پس از رسیدن به فرودگاه ایران، مستقیم به منزل کرباسچی رفت. ببینید چه مضحکه و فشاری روی نظام آوردند. من یک انسان متخصصم. فشارهایی که به آقا میآید، روی هر کسی بود، پودر میشد.
***افرادِ دار و دسته جاسبی در دستگاه احمدینژاد وارد شد***
*تسنیم: تنها رئیسجمهوری که جلوی دانشگاه آزاد ایستاد، آقای احمدینژاد بود. پس از 40 ماه بررسی، اساسنامه دانشگاه را تغییر دادند تا سیستم دانشگاه آزاد تغییر کند، ولی سال گذشته شاهد بودیم که احمدینژاد، متفاوت از سالهای گذشته با جاسبی برخورد کرد. برخی معتقدند آن ایستادن در مقابل مدیریت یکطرفه دانشگاه آزاد نقطه قوت آقای احمدینژاد بوده و این چرخش به سمت آقای جاسبی در سال گذشته تقطه ضعف او! شما قبول دارید؟
- نجابت:اولین نفری که مقابل دانشگاه آزاد ایستاد، دکتر زاکانی در ماجرای تفحص از دانشگاه آزاد در مجلس هفتم بود. افراط و تفریطها بد است. جاسبی مدیر قویای بود، اشکالاتی هم داشت. آقای ملکزاده معاون رئیسجمهور و از افرادی بود که در دار و دسته جاسبی حضور داشت و در دستگاه احمدینژاد هم وارد شد. افراط و تفریط همین میشود. میرویم و میزنیم و میگیریم، بعد محکم میایستیم که فلانی هم که تا دیروز باید حذف میشد، باید باشد.
*** ولایتفقیه پدر و پسری نیست***
*تسنیم: برخی یکی از مشکلات آقای احمدینژاد را تفسیر اشتباه ایشان از ولایت فقیه میدانند که میگوید رابطه من و ولیفقیه رابطه پدر و پسری است...
-نجابت: خدا بیامرزد یکی از نمایندگان را. پشت تریبون مجلس خطاب به آقای خاتمی که رئیسجمهور بود گفت "آقای خاتمی! خیلی دوستت داریم اما در حوزه دین درس زیادی نخواندهای بنابراین وارد این مسائل نشو".
ولایت فقیه پدر و پسری که نیست. امام قبل از انقلاب کتاب نامههایی از امام موسوی نوشت که در آن اشاره شده بود که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است در تشریعی نه تکوینی. اگر ولی فقیه حکمی کند، بر مراجع هم لازم است که حکم او را اجرا کنند.
البته مقام معظم رهبری میفرمایند ممکن است برخی، نظراتشان مخالف نظر من باشد؛ اینها ضد ولایت فقیه نیستند ولی اگر آمدیم گفتیم من یکی، ولی فقیه یکی، مشکل پیدا میشود. مقام معظم رهبری در اجرائیات وارد نمیشوند و سیاستهای کلی را میگویند.
***خاتمی مخالف رسمی کردن بسیج دانشجویی بود***
مجلس پنجم تنها مجلسی بود که از طرف مقام معظم رهبری لوح دریافت کرد زیرا ما در مجلس هیئت رئیسه حزبالله داشتیم. بررسی میکردیم و تصمیم میگرفتیم.
به عنوان مثال میخواستیم بسیج دانشجویی را رسمی کنیم. در مجلس بحث بود که دیدیدم یک نامه محرمانه برایمان فرستادند که آقای خاتمی به ابطحی معاون پارلمانیاش نوشته است: "جناب آقای ابطحی! به برادران و خواهران مجلس بفرمائید که دست نگهدارند". چه کسی نامه نوشته بود به خاتمی؟ دو وزیری که انقلابی بودند و بعدها استحاله شدند؛ معین و فرهادی وزرای علوم و بهداشت. این دو به خاتمی نوشته بودند اگر بسیج قانونی شود، دانشگاه پادگان میشود. ما که نظر مقام معظم رهبری را میدانستیم، محکم تصویب کردیم و مساله تمام شد.
دولت آینده هر کس باشد، باید ضمن ولایتمداری و برنامهمحوری از مشورت با علما، رهبری و نخبگان متعهد کوتاه نیاید. با همه تعامل بکند و بعد هر چه منطقی بود، عمل کند.الان شنیده میشود که بعضی یاران احمدینژاد که ولایت هم میگویند، منظورشان ولایت امام زمان(عج) است. بنده که هیچ، پدر جدم نمیتواند امام زمان را...
این حاشیهسازیها مضر است. یک حرفی در تلویزیون میزدند که حکم من را امام زمان داده. اینطور که میشود عدهای دنبال هستند.
* تسنیم: بدنه اجتماعی که هوادار احمدینژاد بود...
- نجابت: ریزش کرد.
*تسنیم: همان پیشبینی که رهبری کرده بودند درباره حضور آقای مشائی؟
- نجابت: نباید شک کرد. هنوزم برای آقای احمدینژاد دعا میکنیم. آقا هم از حکم حکومتی کم استفاده کردند ولی وقتی نظر میدهند، باید بررسی کنیم و حرفمان را هم بزنیم. رهبری یک جمله نوشتند که آقای مشایی را معاون اول نگذار به صلاح خودت و دوستداران و طرفدارانت نیست و باعث پراکندگی دوستانت میشود.
آیتالله حائری معلم اخلاق دولت بود که هر هفته میرفتند هیئت دولت ولی الان مدتی است که نمیروند.
من در برخی جلسات میروم. هستند کسانی که دلشانی میخواهد من به دولت فحش و ناسزا بگویم. من دولتی نیستم که میتوانم حرفم را بزنم. اگر دولتی بودم که نمیتوانستم. به خانم وحید دستجردی میگفتم ببین! این بلیط اپن در جیبم است. چون در خانوادهای انقلابی بودم و زمان شاه در دانشگاه بودم و میدانم که آمریکائیها ارزش این انقلاب را بیشتر از ما میدانند. آمریکا اگر ارتش نداشت، گیر به ما نمیداد. بدنه اجتماعی مخصوصا دلسوزان... البته یک عده کج سلیقه هم داریم که فکر میکنند چون کسی رئیسجمهور شد، یک اشتباه هم نمیکند.
*تسنیم: یکی دیگر از انتقاداتی که کارشناسان به آقای احمدینژاد وارد میدانند, این است که ایشان در عین اینکه بر حضور برخی افراد مسالهدار تاکید دارد، برخی از وزرایش که گفتمانی بودند را نیز کنار زد. نظر شما در این باره چیست؟
- نجابت:وقتی شما یکباره وزیری بهداشتی که به او نمره 20 دادی (لنکرانی) را عوض میکنی...
در مکه نشسته بودم یک دفعه دیدم در تلویزیون دکتر احمدینژاد آمده و زمزمه وزیر زن میکند. خانواده ما گفت وضعت خوب شد چون با خانم وحیددستجردی چند سال همکار بودی. وقتی این را یکدفعه اینجوری کنار میزند، بعد هم خناسان شایعه میکنند که اینطور بود و آنطور بود.
دانش جعفری در حزب ایثارگران بود. احمدینژاد او را با نام کوچک "داوود" صدا میزد. ولی چطور شد؟
من صد در صد مخالفم که احمدینژاد یا رئیس دولتی، عدهای را که در ستادش بودند ولی یک دبستانی هم نمیتوانند اداره کنند، سر کار بیاورد. بعضی همینطوریاند. این ایراد در تمام دولتها بوده است.
الهام و فروزنده جایگاهشان مشخص است اما عدالت یعنی اینکه هر کسی سر جای خود باشد. به من بگویند از امروز رئیس کل هواپیمائی کشور باش. من نمیفهمم اصلاً هواپیما یعنی چه. در بهداشت و درمان کلی گیر دارم و در سیاست کلی میترسم حرفی بزنم، چون باید جواب خدا را بدهم.
نیروهای احمدینژاد ریزش داشت ولی هاشمی با یاران اولیهاش چه کرد؟ همهشان را به مجمع تشخیص مصلحت نظام آورده. هر وزیری میافتاد، صندلیاش در مجمع بود.
آقای طالقانی میگفت قبل از انقلاب جلساتی داشتیم. وقتی یک کسی نمیآمد جلسه، میفهمیدیم رئیس شده است. بعد از مدتی که این فرد تلفن میزد، میفهمیدیم که عزل شده است.
*** خدا کند احمدینژاد کار پیشبینینشدهای نکند***
خدا وکیلی میگویم خدا کند به حق محمد(ص) این دوماه احمدینژاد دست به کارهای پیشبینی نشدهای نزند. ممکن است شورای نگهبان عدهای را رد کند. در انتخابات مجلس ششم که شورای نگهبان انتخابات تهران را بالکل رد کرد، چطور شد؟ رهبری فرمودند که حکم میکنم مصلحت نظام است. اگر باطل شده بود، یک غوغایی میشد.
حزبالله و ما میگفتیم کروبی و موسوی را همان شب باید سر چهارراه ولیعصر اعدام کنیم. اگر شده بود، دشمنان خارجی هیچ ولی در داخل امامزادهای میشدند که واویلا.
مدیریت رهبری مانند مدیریت جدش است که با صبر و حوصله اینها را آورد تا در دادگاه عمومی محاکمه شوند. هیچ جوابی هم ندارند.آقای خاتمی هم بازی است. خاتمی بیاید چی چی کاندید شود؟ یکی از کاندیداهای اصولگرا گفته اگر بیاید شور انتخابات فلان میشود. رهبری فرمودند همه بیایند ولی نه آنهایی که آمریکا و اسرائیل برایشان کف زدند.
اگر کسی فکر کند دل آمریکا با جمهوری اسلامی صاف میشود، اشتباه کرده است. خدا نکند برخیها از فیلتر شورای نگهبان رد شوند و بگویند که "مردم! اگر میخواهید مشکلتان حل شود، باید با آمریکا کنار بیائید". مذاکره قوی چیچی بکنید؟ آمریکا به ما بدهکار است. میلیاردها تومان از پولهای ما را ضبط کرده. دهها هزار عزیز ما را شهید کرده. آمریکا همه جا علیه ما کار میکند.
***سیاست خارجی احمدینژاد از نقاط قوتش بود***
یکی از نقاط قوت احمدینژاد سیاست خارجی و سینه به سینه ایستادن در مقابل آمریکا بود که این نوع برخورد خیلی عالی بود.
در پایان باید گفت که از 6 ماه پیش عدهای زمینه را در داخل برای انتخابات ایجاد کردهاند که بگویند احمدینژاد بد است و جلوی رهبری ایستاده است؛ رهبری دیگر زوری ندارد و .... حتما باید مواظب باشیم تا فریب نخوریم.
***نقاط مثبت دولتهای احمدینژاد بهتر از دولتهای قبلی بود***
*تسنیم: و سخن آخر؟
- نجابت: دولت نهم خیلی بهتر از دولت دهم بود و در کل نقاط مثبت دو دولت احمدینژاد از دولتهای قبلی خیلی بیشتر بوده است البته اشتباهاتی هم داشته و برخی اشتباهاتش اصلاً از آقای احمدینژاد قابل قبول نیست.
***گفتوگو از سید محمد مهدی توسلی و صادق امامی
انتهای پیام/