روایت «اشک و محکومیت» در فرودگاه شهید هاشمینژاد مشهدمقدس
قرار بود کوچه را به یُمن ورودت چراغانی کنم؛ هنوز پرچم سفیدی که تبریک حاجی شدنت بر آن حک شده است بر سر در خانه نصب نشده است...
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، بیشتر از یک ماه برای در آغوش گرفتنت لحظه شماری کردهام. قرار نبود که این گونه برگردی؛ چگونه رخت عزا را به جای شادی بر تن کنم، مگر میشود پس از سالها انتظار؛ حاجی شوی و برنگردی؟ حاجی قرارمان این نبود که با رخت عزا به استقبالت بیایم ...
اشک و اندوه و چشم انتظاری در نگاههای تک تک آنها موج میزند خانوادههایی که برای دیدن روی حجاجشان لحظه شماری میکنند. انگار همین دیروز بود که برای استقبال از حاجیشان برنامهریزی میکردند اما پس از خبر شنیدن فاجعه منا تنها امیدشان شنیدن صدای حجاجشان و خبر سلامتی او بود.
در تمام این مدت با شنیدن اخبار فاجعه منا دلهره عجیبی وجودشان را فرا میگرفت، اسامی که اعلام میشد انگار که مسکنی بر غمهایشان باشد، آرام میشدند اما غم از دستدادن حجاج ایرانی بهاندازه درآور بود که هیچ مسکنی نمیتوانست، در این روزها مردم ایران را آرام کند.
امروز با گذشت بیش از 40 روز، چشم انتظاری مردم استان خراسانرضوی شاهد ورود نخستین کاروان از حجاج در فرودگاه بین المللی هاشمی نژاد مشهد مقدس هستند.
استقبالی که با تمام سالهای گذشته فرق دارد اینجا نه خبری از گل و شیرینی است و نه خبری از شادی ...
امروز همه با اشک و اندوهی که از فاجعه منا بر دل دارند، به استقبال حاجیشان آمدهاند و تا سلامتی حاجی را با چشم خود نبینند و او را در آغوش نگیرند آرام نمیشوند.
در سالن حجاج هم با وجود اینکه هرسال شاهد فروش گل و دسته گل بودیم امسال خبری نیست چرا که همه عزادار رخت بستن حجاجی هستند که امروز در میانمان نیستند. حجاجی که با استقبال و عزاداری خیل عظیمی از مردم در سراسر کشور به سوی گلزار شهدا بدرقه شدند و برای همیشه نام و یادشان در دلها ماندگار شد.
ساعت 17 و30 دقیقه نخستین پرواز حجاج خراسان رضوی به زمین مینشیند شاخههای گل که با ربانی مشکی تزئین شدهاند انتظار تسلیت به حجاج را میکِشند و نگاه عکاسانی که از دریچه دوربینشان در انتظار ثبت سلامتی حجاج و در آغوش گرفتن خانوادههایشان پس از گذراندن روزها و ساعتها اشک و اندوه است.
حجاج خانه خدا در بدو ورود به فرودگاه باشاخههای گل مورد استقبال مسئولان قرار میگیرند در حالی که همه کارتهایی با عنوان "حجاج عزادار منا " بر سینه دارند.
نخستین گفتوگو را با یک حاجیه شروع میکنم؛ حاجیه «زهرا خدا دوست» میگوید: زمان وقوع حادثه منا در خیمه بودم و حاج آقا رفته بودند برای اعمال، وقتی برگشتند حدود ساعت 10صبح بود که خبر فاجعه منا را آورند منتهی آنها قبل از وقوع حادثه از آنجا عبور کرده بودند. خوشبختانه از کاروان ما برای کسی مشکلی پیش نیامد. خانواده در این مدت مدام با ما در تماس بودند و ما روز بعد از این حادثه برای اعمال حج به رمی و جَمرات رفتیم.
لعنت بر آل سعود
حاج غلامحسین سیدی یکی از حجاج روستای نریمانی مشهد میگوید: 10 دقیقه بعد از اینکه ما از مسیر به سمت چادرهایمان در حال حرکت بودیم باخبر شدیم این اتفاق افتاده است؛ غم در چهرهاش نمایان تر میشود، جلوی اشکهایش را میگیرد و ادامه میدهد: ما سنگ زدیم و رفتیم، 10 دقیقه بعد این اتفاق افتاد در این مدت زیاد از عمق فاجعه باخبر نبودیم تا اینکه به هتل برگشتیم و از آنجا اخبار تلویزیون ایران را که پیگیری کردیم از وقوع این مصیبت باخبر شدیم.
سیدی میافزاید: آل سعود نمیتواند حج را مدیریت کند، لعنت بر آل سعود که سبب شد بسیاری از حجاج به خاطر تشنگی و گرما جان خود را از دست بدهند.
سفر سختی بود
تک و تنهاست؛ صدایش که میزنم چشمانش پر از اشک میشود بغضی اشک بار تمام چهرهاش را گرفته است، میخواهد بلند گریه کند اما نمیتواند چند دقیقه زمان میبرد تا آرام شود.
حاجیه خانم زهرا عباسی در حالی که چشمانش پر از اشک است میگوید: من به همراه دیگر خانمها در چادر بودم قرار بود شب برای اعمال برویم ساعت حدود 9 بود که از بعثه رهبری خبر دادند که حادثهای در منا اتفاق افتاده و 70 نفر از حجاج ایرانی جان خود را از دست دادند، شنیدن این خبر برایمان بسیار دردآور بود.
اشک مجالی برای حرف زدن به او نمیدهد و با همان صدای غم آلودش ادامه میدهد: فاجعه عظیمی بود؛ درست است که از بستگان من کسی در بین جانباختگان و مصدومان نبود اما فرقی نمیکند ما همه سفرمان را با هم آغاز کرده بودیم همه مسلمان بودند و زائر خدا؛ فقط میدانم سفر سختی بود. عربستان خیلی بیکفایت و بیتدبیر است که سبب شد حادثهدیدگان این فاجعه با لب تشنه شهید شوند.
فاجعه منا بر روحیه حجاج تاثیر بدی گذاشت
سمانه هاشمی یکی دیگر از حجاج میگوید: همسرم رفته بود رمی و جمرات و من به همراه دیگر خانمها در چادر بودم از آنجایی که چادر ما کنار چادر بعثه بود، زودتر از دیگر خانمها از وقوع فاجعه باخبر شدیم. بسیار نگران و دلواپس بودیم چون همسرانمان تازه همین راه را رفته بودند اما گویا مسیر دو شاخه میشود و حجاج ما از مسیر دیگری عبور میکنند.
صحنههای دلخراشی بود؛ هنوز صدای گریه و ضجه خانمها در گوشم است هنوز صحنههایی که میگفتند کمک کنید جنازهها را جمع کنیم هر از گاهی از ذهنم عبور میکنند؛ دیدن و شنیدن این صحنهها برای ما خیلی دردآور بود. دو نفر از خانمهایی که در چادر همراه ما بودند همسرانشان گم شده بودند و مدام بیتابی میکردند تا اینکه شب پیدا شدند دیدن این حوادث بر روحیه همه حجاج تاثیر بدی گذاشت، بهطوری که تا سالها این فاجعه و حوادث پیرامون آن از دیدگانمان حذف نخواهد شد.
حاجیه سیده مرضیه هاشمی نیز میافزاید: ما در این مدت با خانواده جانباختگان زندگی کردیم خانوادههایی که هر لحظه چشم انتظار خبر بودند و تماسهای نگرانی که از مشهد با آنها گرفته میشد لحظات سخت و درد آوری بود یکی از خانمها با وجود اینکه کاروانش به ایران برگشتند اما هنوز تنها در هتل مانده تا شاید خبری از همسرش به او بدهند و بتواند جنازه همسرش را شناسایی کند.
ایران با محکومیت آلسعود اقتدارش را نشان دهد
حاج هادی حاجی زاده نیز میگوید: ایران باید اقتدارش را نشان دهد و خون شهیدانش را از عربستان بگیرد. بیشتر جانباختگان واقعه منا با جرعهای از آب نجات پیدا میکردند، اما عربستان سعودی از آب دادن به آنها سر باز زد حتی جنازهها چند روز روی زمین ماند و باوجود بیتدبیری که داشتند به ایرانیها اجازه ندادند، وارد منطقه فاجعه شوند اگر اجازه میدادند ایرانیها کمک کنند آمار جان باختگان خیلی کمتر از آمار امروز بود.
حجاج به آغوش خانوادههایشان بازگشتند اما غم روزهای حج خاطرهای دردآور از شهر خدا برایشان به یادگار گذاشت و این فاجعه بار دیگر بیکفایتی مدیریت آلسعود بر حج را به جهانیان نشان داد و در تاریخ ماندگار ساخت.
حاج حسین گلشن آبادی می افزاید: در هتل ما 12 نفر جانشان را از دست دادند من روز بعد که رفتم محل را دیدم واقعا متاسف شدم خیابانی به عرض 15 متر که 6میلیون نفر از آن عبور میکردند. تنها خواسته ما این است که دولت پیگیر باشد و آنها را به سزای عملشان برساند و برای آینده کاری کنند که حداقل مدیریت بهتری داشته باشند.
گزارش از مرجان شریعت
انتهای پیام/