لایههای پنهان پیروزی بردی محمداف در انتخابات ریاستجمهوری ترکمنستان
در ترکمنستان رسانه مستقل، مخالف سیاسی فعال و جریان رقیب شناختهشدهای وجود ندارد، همچنین اکثریت شهروندان ترکمنستان به ابزارهای ارتباطی مانند اینترنت دسترسی ندارند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، انتخابات ریاست جمهوری 2017 ترکمنستان در تاریخ 24 بهمن (12 فوریه) برگزار شد. در حالی که شاید همه میدانستند که بردی محمداف، برای بار سوم رئیس جمهور ترکمنستان خواهد شد. پایگاههای اینترنتی منتقد دولت ترکمنستان در روزهای پایانی مانده به انتخابات، نظرسنجیهایی را ترتیب دادند و حتی در برخی شبکههای مجازی ترکمنی، گفتوگو درباره سرنوشت انتخابات داغ بود. با این حال، پیش فرض اولیه همه این جریانات این بود که بردی محمداف، پیروز قطعی انتخابات است.
روز بعد از انتخابات نیز با اعلام رسمی نتایج مبنی بر کسب 97.69 درصد آرا توسط بردی محمداف، ناظران بینالمللی حاضر در ترکمنستان اعلام کردند که «انتخابات ریاست جمهوری ترکمنستان شفاف و دموکراتیک بوده است». این روایت از فضای سیاسی ترکمنستان، بیش از هر چیز، نمایانگر ویژگی «سهل و ممتنع» جامعه و فرهنگ این کشور است، اما به واقع، مؤلفههای فرهنگ سیاسی مؤثر در تحولات سیاسی ترکمنستان کدام است؟
«در میان ترکمنها حس قبیلهای هنوز زنده است». این اولین جملهای است که "آکینر"، مبحث مربوط به ترکمنها را در کتاب «اقوام مسلمان اتحاد شوروی» با آن آغاز میکند و همچنین، نقطه عزیمت مناسبی است برای تشخیص حلقههای مفقوده شناخت جامعه و سیاست ترکمنستان.
در میان کشورهای تازه استقلال یافته آسیای مرکزی و قفقاز، ترکمنستان جزو معدود کشورهایی است که در حیات سیاسی مستقل خود، با بیثباتی و نا آرامیهای سیاسی عمدهای مواجه نشد. حتی جریان انتقال قدرت پس از مرگ ناگهانی صفرمراد نیازاف، علی رغم موارد نقض قانون اساسی، به آرامی صورت گرفت.
نیازی به یادآوری نیست که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، دولتهای استقلال یافته از آن، هریک به نوعی درگیر مسائلی از قبیل بیثباتی سیاسی، اختلافات قومی، وابستگی شدید به روسیه، مشکلات مرزی و نابسامانی اقتصادی بودهاند. در این میان، شاید بتوان ترکمنستان را استثنایی در میان جمهوریهای سابق اتحاد جماهیر شوروی دانست که مثال نقضی برای مدل (با تسامح) عمومی بی ثباتی حکومتها و ناآرامیهای خشونت آمیز در میان این کشورها است.
نیازاف از سال 1985 به عنوان دبیرکل حزب کمونیست ترکمنستان و پس از استقلال، تا سال 2006 به عنوان رئیس جمهور مادام العمر این کشور، با اقتدار تمام حکومت کرد. پس از وی، انتقال آرام قدت به قربانقلی بردی محمداف صورت گرفت. رئیس جمهور جدید، علاوه بر سوابق اجرایی و نزدیکی به شخص «ترکمنباشی»، از پشتیبانی «مجلس مصلحت خلق» و تمامی قبایل و طوایف ترکمنستان و نیز حمایت سازمان امنیت، مقامها و نهادهای نظامی ترکمنستان برخوردار است.
نیازاف و بردی محمداف، هر دو از استان «آخال» و قبیله «تکه» هستند. اکثریت مقامهای سیاسی، امنیتی و نظامی این کشور را نیز «تکه»ها تشکیل میدهند. بنابراین، در طول این سالها، از یک سو گردش نخبگان در ترکمنستان محدود به این قبیله بوده است و از سوی دیگر، یکی از دلایل موثر توافق غالب در انتقال آرام قدرت به بردی محمداف را، همان استیلای قبیله «تکه» و مقبولیت آن از جانب اکثریت مردم ترکمنستان میدانند.
بنابراین، در قرائتی عمیقتر و اساسیتر، فرهنگ سیاسی منبعث از ساختار اجتماعی قبیلهای را میتوان به عنوان یکی از علل مؤثر ثبات حکومتها و نقشها در ترکمنستان دانست.
به بیان دیگر، تبلور و نفوذ گونهای از «فرهنگ سیاسی تبعی» (در مقابل فرهنگ سیاسی مشارکتی یا مدنی) در قالب «فرهنگ سیاسی قبیلهای»، موجب انفعال جامعه ترکمنها در مقابل قدرت سیاسی و بدین ترتیب، ثبات سیاسی و حکومت در این کشور شده است. انفعال در برابر حکومتها و نقشهای سیاسی نیز، در عینیترین وضعیت، در تداوم قدرت زمامداران و حتی مادام العمری رهبران سیاسی و رؤسای جمهور این منطقه متبلور شده است.
رئیس جمهور ترکمنستان، علاوه بر فرمانده نیروهای مسلح، رهبر حزب حاکم (حزب کمونیست که پس از استقلال به دموکرات تغییر نام داد) و عملاً قدرت بلامنازع این کشور است. وی در تعیین قضات دادگاهها، استانداران، معاونان وزرا و بسیاری از متصدیان در سلسله مراتب قدرت، نقش آفرین است. صلاحیت نامزدان انتخابات مجلس نیز تحت نظارت رئیس جمهور تعیین میشود. احکام صادره ریاست جمهوری، لازم الاجراترین و فوریترین قانون ترکمنستان است.
«مجلس مصلحت خلق» نیز با بیش از 2500 عضو، تبلور نهادی ساختار اجتماعی قبیلهای و طایفهای در این کشور است و بازهم رئیس جمهور، ریاست این مجلس را بر عهده دارد. ترکمنستان دارای 5 استان است. این استان های پنج گانه نیز به نوعی نشان دهنده محل اسکان قبایل بزرگ ترکمن بوده و تجسم غلبه جمعیتی طوایف مختلف نیز تلقی میشوند.
استان آخال محل اسکان تاریخی قبیله حاکم "تکه" و «عشق آباد» در این استان، پایتخت و پرجمعیتترین شهر ترکمنستان است. «گوک تپه»، به عنوان شهری که منتسب به نماد ملی و اسطوره مقاومت ترکمنستان است در استان آخال واقع شده و بردی محمداف نیز از تیره گوک تپه قبیله تکه است.
در ترکمنستان، رسانه مستقل وجود ندارد. تلویزیون، رادیو، انتشارات، روزنامهها، مجلات و... همگی دولتی هستند و یا تحت نظارت نزدیک و کامل دستگاههای امنیتی فعالیت میکنند. میتوان ادعا کرد که در فضای سرزمینی ترکمنستان، هیچ مخالف سیاسی فعال و هیچ جریان رقیب شناخته شدهای وجود ندارد. به رغم توسعه ضریب نفوذ اینترنت در سالهای اخیر، اکثریت شهروندان ترکمنستان کماکان به ابزارهای ارتباطی اعم از اینترنت دسترسی ندارند.
به عنوان مثال، مراجعه و استفاده از موتور جستجوگر فراگیری چون «گوگل» نیز در این کشور با محدودیتهایی مواجه است. شاخصهای زیر (ارقام به نقل از خانه آزادی)، ترجمان مناسبی از وضعیت مورد اشاره در این کشور را ارائه میدهد.
لازم به ذکر است که عدد 7 نشاندهنده کمترین و عدد 1 نشاندهنده بیشترین میزان آزادی است:
فرآیند انتخابات، 7؛ جامعه مدنی، 7؛ رسانه مستقل، 7؛ حکومت دموکراتیک ملی، 7؛ حکومت دموکراتیک محلی، 7؛ چارچوب قضایی و استقلال آنها، 7؛ فساد، 6.75؛ و در مجموع، میزان آزادی (فرآیند دموکراتیک) برابر عدد 6.96 برآورد شده است که نشان میدهد ترکمنستان، پس از اریتره و کره شمالی، رتبه سوم کمترین میزان آزادی را به خود اختصاص داده است.
با توجه به آخرین پژوهشهای مربوط به نظریات فرهنگ سیاسی، میبایست مؤلفههایی از قبیل «مدارا و بردباری»، «دلبستگی و وفاداری»، «عدالت خواهی»، «باورهای سیاسی»، «احساسات سیاسی»، «شناخت ساختارها»، «شناخت نخبگان»، «آشنایی با مفاهیم» و «آشنایی با وقایع تاریخی» مورد بررسی قرار گیرد که پرداختن مبسوط به تمام آنها، مجالی دیگر و فرصتی مناسبتر میطلبد، اما مبتنی بر پژوهشهای انجام شده در زمینه فرهنگ سیاسی ترکمنستان، میتوان ویژگیهای زیر را قابل تصریح دانست:
در بعد «ارزشهای سیاسی» و تحت عنوان مولفه «مدارا و بردباری»، جامعه ترکمنستان مصداق بارز فقدان و یا ضعف شدید شاخصهای مرتبط اعم از آزادی، فعالیتهای سیاسی و برابری طلبی است. علاوه بر اشارههای صریحی که در مصاحبههای انجام شده با برخی صاحبنظران و افراد عادی قابل رؤیت است، رجوع به رفتار رهبران و نخبگان سیاسی، به وضوح چنین قضاوتی را به ذهن متبادر میکند. در خصوص مولفه عدالت خواهی نیز، چه در قالب معرف رویهای و چه توزیعی، همان طور که پیشتر نیز بدان اشاره شد، نه تنها جای رفتارهای عدالت خواهانه در تعاملات اجتماعی ساکنان ترکمنستان خالی است، بلکه به نظر میرسد باور به عدالت خواهی نیز در منظومه ذهنی مردم ترکمنستان بسیار شکننده و توأم با قابلیت انعطاف بسیار است.
تبعیت بی چون و چرا از اقتدار، ویژگی سهل و ممتنع در فرهنگ سیاسی ترکمنستان است. سهل از آن نظر که هنگام مواجهه با یک موقعیت تبعیض آمیز و در وضعیت تضییع آزادی، رفتار مورد انتظار از یک شهروند ترکمنستانی، غالباً همان اطاعت است که به سهولت میتوان شاهد آن بود، اما جنبه ممتنع قضیه آن جاست که این اطاعت مبتنی بر پذیرش و ذیحق دانستن مجری تبعیض نیز میباشد. در مصاحبهها و مشاهدات انجام شده، در برابر درخواست رشوه مأموران دولتی و تبعیض در اجرای مقررات با توجه به انتساب به یک قبیله مشخص یا ارتباط با مراتبی از سلسله قدرت، غالباً سؤالی در ذهن افراد، مبنی بر چرایی این رفتار پدید نمیآید. گویی مخاطبان و قربانیان این رفتار، مجریان را در حال انجام معمولیترین و طبیعیترین رفتار خود ارزیابی میکنند.
درباره مؤلفه «باورهای سیاسی» که معطوف به معرفهایی از قبیل «توانایی سیاسی» و «اثر بخشی درونی و بیرونی» و ... در نظر گرفته میشود، نکاتی قابل اشاره است.
مهارتهای سیاسی نظام و نخبگان سیاسی ترکمنستان، فارغ از تجربه حزبی موروثی از دوران اتحاد شوروی، در زمینه کشورداری و پیگیری منافع ملی در عرصه سیاست خارجی، تابعی از گذشت زمان و تجربه یک دولت مستقل در پهنه تعامل میان دولتها، همچنین نظام برنامهریزی مستقل بومی بر اساس نیازهای همه جانبه این کشور است.
لازم به ذکر است که با توجه به ذخایر منابع هیدروکربنی و صادرات آن از ابتدای استقلال تاکنون، توانایی رهبران و نظام سیاسی ترکمنستان در زمینه مهار بی ثباتیها، رشد اقتصادی و برخی شاخصهای توسعه، ظهور و بروز مناسبی داشته است. همین عملکرد نسبی مناسب، به مثابه برگ برندهای در دست رهبری این کشور برای سرکوب انگیزههای مخالف بوده است.
اثربخشی درونی و اثربخشی بیرونی، یکی از نقاط اساسی ضعف و آسیب پذیری ترکمنستان است. همانند موارد مذکور در مؤلفههای پیشین، مردم ترکمنستان هم امکانی برای تاثیرگذاری بر نهادهای سیاسی و اثربخشی در حیات سیاسی ندارند و هم باوری به این اثربخشی و حتی نیاز به امکان تاثیرگذاری در آنها ایجاد نشده است.
در مقابل، نهادهای سیاسی نیز خود را موظف به رعایت حقوق و استماع آراء و عقاید افراد و گروههای جامعه نمیدانند. نظام سیاسی، خود را دایهای برای یک کودک نوپا (به قول نیازاف) تلقی میکند که رابطهای کاملاً یکطرفه، انحصاری، عمودی و از بالا به پایین را در تعامل با این کودک (جامعه ترکمنستان) در نظر دارد.
در سایه امکانات اقتصادی یک دولت رانتیر (تحصیلدار) که سیاست خارجی خود را نیز بیطرفی اعلام کرده است، در حیات سیاسی-اجتماعی ترکمنستان فضایی برای توانمندسازی مدنی شهروندان و احساس وظیفه مدنی نظام سیاسی در قبال افراد کشور، به وجود نیامده است. همانند آن چه درباره وضعیت رسانهها ذکر شد، هیچ نهاد مدنی مستقلی در ترکمنستان فعالیت نمیکند. به عبارت دیگر، هیچ فضایی برای مهارتهای مدنی و رقابت سیاسی فراهم نیست. دولت نیز در این خصوص هیچ گونه تکلیف و مسئولیتی برای خود تعریف نکرده است.
مبحث فرهنگ سیاسی ترکمنستان، روایت مفصلی است که در این مجال، به اشارات مذکور بسنده میشود، اما از این دریچه میتوان نگاه متفاوتی به تحولات سیاسی این کشور ارائه کرد. چرا که بخش بزرگی از پاسخهای مربوط به چرایی و چگونگی رفتار سیاسی شهروندان ترکمنستان و حتی لایههای عمیقتری از جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری نیز در این چارچوب قابل تببین است.
اما با نگاه دوبارهای به انتخابات 12 فوریه ترکمنستان و به رغم تمام آنچه تاکنون بیان شد، میبایست اذعان شود که جرقههای کوچکی (هرچند کم سو) در فضای سیاسی و اجتماعی این کشور قابل رؤیت است که لایههای پنهان پیروزی بردی محمداف در انتخابات ریاست جمهوری ترکمنستان است. در نتایج نظرسنجی پیش از انتخابات در سایتهای خارجی منتقد دولت، بردی محمداف در جایگاه سوم قرار داشت. البته این نتیجه، بیش از آنکه معرف واقعیت باشد، به آرزوی ترکمنستانیهای مقیم خارج و گروههای مخالف در تبعید اشاره دارد که به عنوان مطالبه یک «تغییر بزرگ» متبلور شده است.
در تبلیغات انتخابات اخیر، معرفی و شرح کوتاهی از فعالیتهای نامزدان 9 گانه در کنار یکدیگر و در یک قاب منتشر شده و به صورت عمومی توزیع شده بود. این تصویر در ابعاد بزرگ حتی در شعبههای اخذ رای نیز نصب شده بود. نکته جالب توجه این است که 8 نامزد، متحد الشکل و با نمایشی یکسان تنظیم شده و تنها یکی از نامزدان متفاوت از بقیه بود.
این نامزد متفاوت، همان بردی محمداف بود که با زمینهای قرمز رنگ قبل از همه به چشم میآمد. این نشانه هر چند کوچک، اشاره بزرگی است به آنچه در انتخابات این کشور رقم خورده است. حال، نیازی نیست تا به اعلام حمایت همه جانبه و علنی قوای مسلح ترکمنستان از نامزدی خاص و توزیع بروشورهای تبلیغاتی در مدارس این کشور و بسیاری نشانههای دیگر اشاره شود.
شاید گویاترین روایت از حیات سیاسی و لایههای زیرین جامعه ترکمنستان این باشد که یکی از دانشجویان ترکمنستانی با شرط محفوظ ماندن هویت وی و چند روز پیش از انتخابات در پاسخ به خبرنگاری خارجی گفته بود: «ما همه میدانیم برنده انتخابات کیست و اتفاقاً من نیز به آن کاندیدا رای خواهم داد، اما اگر او پیروز انتخابات نباشد، مطمئناً قهرمان همیشگی من و اسطورهای جاودانه برای نسل من خواهد بود».
* یادداشت از: بهروز قزل، پژوهشگر مطالعات آسیای مرکزی و سردبیر موسسه ایراس
انتهای پیام/