فولادسازان گرانفروشی و کمفروشی میکنند؟
برخی واحدهای پایین دستی مدعی گران فروشی و کم فروشی صنایع فولادی هستند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، چند سالی است که مشکلات واحدهای تولیدی با شرکت های فولادی افزایش پیدا کرده اما هنوز راهکاری برای حل برخی ابهامات اتخاذ نشده است.
به اعتقاد واحدهای پایین دستی شرکت های فولادی مواد اولیه را گران به آنها فروخته و با کاهش عرضه، در قیمت ها اختلال به وجود آورده اند، حتی مواد ولیه را ارزان تر صادر میکنند ولی حاضر نیستند آنها را با قیمت مناسب در اختیار واحدهای تولیدی داخلی قرار دهند.
خبرگزاری تسنیم برای بررسی بهتر مشکلات صنایع با واحدهای فولادی اقدام به برگزاری میزگردی کرد تا طرفهای منتقد دور یک میز جمع شده به بیان ریشه مشکلات خود بپردازند. متأسفانه با وجود مکاتبات اعضای انجمن فولاد حاضر به حضور در این نشست نشدند و در نهایت این میزگرد با حضور نصراله رهنما نایب رییس هیات مدیره جدید سندیکای برق کشور، علیرضا سیاسی راد دبیر انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگ آهن و امیرحسین کاوه، دبیر سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی کشور برگزار شد.
مشروح این میزگرد را در ادامه این مطلب می خوانید:
تسنیم: در آغاز صحبت از آقای سیاسی راد می خواهیم، لطفاً مشکلات فعلی واحدهای سنگ آهن را آسیب شناسی کرده و بفرمائید که آیا دولت برای رفع موانع پیش روی شما اقدامی را انجام نداده است؟
سیاسی راد: یک تحلیل از وضعیتِ زنجیرۀ ارزش آهن و فولاد در ایران وجود دارد که به اعتقاد ما باید در این مورد با حضورِ همۀ ذینفعان یک گفتگوی جدی انجام شود. اگر این اتفاق نیفتد ما مجبوریم بدون اینکه با هم گفتگویِ واقعی داشته باشیم، موضوع را به دولت و نهادهای نظارتی واگذار کنیم. البته تجربه نشان میدهد مداخلات آنها تحت تاثیر واقعیات یا مصالح زنجیره یا کارِ کارشناسیِ دقیق و پخته ای نبوده و بیشتر تحت تاثیرِ سطح رایزنی و توانِ تشکیلاتیِ لابی، کار کمپین رسانه ای یا نفوذِ سیاسی است که این موضوع قطعاً آسیب هایی را به وجود می آورد.
*اعداد و ارقامِ واقعاً بزرگی در معادن خصوصی وجود دارد که پرداخت نشده است
در چند سال اخیر در بخش تولیدِ سنگ آهنِ دانه بندی، ما حتی یک گرم سنگ آهن دانه بندی وارد نکرده ایم این موضوع نشان میدهد تمام نیازِ مصرف کنندۀ داخلی به وسیلۀ معادن فعال سنگ آهن تأمین می شود. البته یک مساله ای در حوزۀ کنسانتره و گُندله وجود داشت که آنهم به دلیل کاهش قیمت جهانی و شکل گیری بازار داخلی فعال در حوزۀ فولاد بود که خوشبختانه در حال حاضر صادرات کُنسانتره هم انجام شده و به نوعی مشکلی در این حوزه نداریم . از سال آینده هم گُندله این وضعیت را خواهد داشت؛ بنابراین در حال حاضر نزدیک به حداکثر 20 میلیون تُن تولید فولادِ سالانۀ کشور است و بدین ترتیب نیازِ داخلی تامین نشده نداریم.
نکته قابل توجه در این بخش رابطۀ خریدار با فروشنده است که مشکلات بسیار جدی با دوستان فولادساز داریم. به اعتقاد من نبودِ هماهنگیِ بین خریدار و فروشنده تبعات گستردهای به لحاظ ساختارِ بنگاهداری در بخش معدن کشور داشته است.
نخستین مشکل ما این است که فولادسازان در 3 تا 4 سال اخیر به واسطه آنکه تعداد بسیار معدودی دارند قدرت چانه زنی بالایی داشته و عملاً در پارامترهای قراردادی، آرتیکلهایی که در قرارداد بین خریدار و فروشنده منعقد می شود متأسفانه منافع فروشندگان و تولیدکنندگان لحاظ نشده و بدتر از همه اینکه اگر براساس مفاد قرارداد تأمینی صورت گرفته بازپرداختش انجام نشده است. به عبارتی اعداد و ارقامِ واقعاً بزرگی در معادن خصوصی وجود دارد که پرداخت نشده است.
تسنیم: پرداختی ها باچند ماه تأخیر انجام می شود؟
سیاسی راد : پرداختی ها از 6 ماه تا یکسال انجام می شود البته این موضوع بسته به معدن و نحوۀ قراردادها متفاوت است. اما در مجموع میزان مطالبات بالا است به عنوان نمونه معدنی بالغ بر 200 میلیارد تومان تأخیر پرداخت داشته است. این در حالی است که در سالهای 94 و 95 وضعیتِ اقتصادی ایران در شرایط رکودی تورمی بوده و معدنکاران در این شراط به سختی معادن خود را اداره می کردند.
*تعطیلی 90 معدن و بیکاری 6 هزار معدنکار/دولت در قیمتگذاری زنجیره فولاد صدای تأمین کننده ها را نمی شنود
مسالۀ دوم مداخلۀ دولت در قیمتگذاری است، دولت تأکید می کند که باید از مواد اولیۀ داخلی استفاده کنیم اما این موضوع با توجه به هزینه های تولید در بنگاه هایی دولتی امکان اجرایی شدن دارد چرا که در آنها به صورت دستوری مواد اولیه آنهم با این قیمت ها استفاده شده و مابقی هزینه ها توسط دولت پرداخت می شود اما در این شرایط تکلیف بخش خصوصی چیست ؟ می گویند اقتصاد کشور باید به این سمت استفاده از مواد داخلی شود اما اصل اقتصادی می گوید با محاسبه هزینه های تولید منهای هزینه ها سود بدست می آید اگر اینها با هم بالانس نباشند، آن بنگاه ضررده و تعطیل می شود و تأمین مواد اولیه به زمین می خورد. کما اینکه اگر مشکلات سال 94 و 95 ادامه پیدا می کرد ما امسال مشکلات عمده تری داشتیم. در سال 94 و 95 بیش از 80 تا 90 معدن در کشور تعطیل و نزدیک 6 هزار نیرو از معادن ما بیکار شدند. این موضوع در حالی اتفاق افتاد که این معادن عمدتاً در مناطق محروم، دورافتاده و مکان هایی بود اساساً با این معادن توسعه به آن مناطق رسیده بود. وقتی دولت بر مبنای منافع یک بخش از زنجیره فولاد قیمتگذاری میکند و صدای تأمین کننده ها به درستی شنیده نمیشود، هزینه های سنگینی به وجود خواهد آمد.
*مداخلۀ دولت در قیمتگذاری به کل باید متوقف شود
تسنیم: در حال حاضر معادن سنگ آهن با چند درصد ظرفیت فعالیت می کنند؟
امروز معادن سنگ آهن با 30 تا 40 درصد ظرفیت فعالیت می کنند. مداخلۀ دولت در قیمتگذاری به کل باید متوقف شود زیرا ما اساساً دلیلی و توجیحی برای این کار نداریم به خاطر اینکه امروز تعداد زیادی معدن تولیدکننده و خریدار وجود دارد و مکانیزم بازار منطقی ترین چیزی است که ما میتوانیم به آن اتکا کنیم تا طرفین در قالب آن اقدام به خرید و فروش کنند. در حال حاضر به دلیل بالا بودن هزینه های بخش فولاد به شکل غیرطبیعی در ایران بهره وری در فولادسازی های بزرگ پایین و هزینه تمام شده آنها منطقی نیست. متأسفانه این هزینه را پایین دستِ زنجیره پرداخت می کنند که این موضوع اصلاً درست نیست. به عبارتی آنها مجبورند مواد اولیه را گرانتر و با هزینه بیشتری بفروشند که این غلط است.
در سال 94 قیمت سنگ آهن تقریباً به پایین ترین حدِ ممکن رسید در همان سال دولت در شرایطی که تعداد زیادی معادن سنگ آهن در حال توقف بودند درخواستِ عوارض روی سنگ آهن را عنوان کرد. این واقعاً نیاز به بحث دارد، این روشِ سیاستگذاری نه بهنگام نه کارشناسی استچرا دولت چنین کاری می کند؟!
تسنیم: توجیحشان برای این کار چه بود؟
توجیحشان این است که اگر سنگ آهن را در داخل به فولاد تبدیل کنیم ارزش افزودۀ بیشتری داشته و وضع عوارض بر صادرات سنگ آهن منطقی است تا از خام فروشی جلوگیری شود. آنها متوجۀ این معنا نیستند که شما در شرایطی که مازاد تولید داخلی دارید صادرات امر منطقی است.
در سال 92 حدود 24 میلیون تُن سنگ آهن دانه بندی صادر شده که این رقم امروز به 5 میلیون تن رسیده است آنهم بدون عوارض، چرا این اتفاق میافتد؟ برای اینکه فعالین بازار منافعشان را بهتر از دولت تشخیص میدهند. در یک مقطعی سنگ آهن مشتری داخلی نداشت و طبیعتاً صادرات صورت می گیرد. سنگ آهن چیری نیست که دِپو شود بلکه باید به فروش رسیده تا برای بنگاه نقدینگی به وجود آید.به نظر میرسد باز کردن گِرۀ سیستم مدیریتیِ فولادسازی در ایران نفسِ پایینِ زنجیره را باز می کند.
تسنیم: با توجه به اوضاع نامناسب واحدهای سنگ آهن، در بخش تولیدکنندگان پروفیل هم روند تأمین مواد اولیه با مشکلات متعددی روبه رو است؟
*کدام تولیدکننده چک برگشتی ندارد/ چرا سیستم بانکی ضمانتنامه صادر نمی کند؟
کاوه: در حال حاضر با وضعیت مشکلات تولید همه در رکود به سر برده و زیر ظرفیت فعالیت می کنند. بعضی وقتها ممکن است یک شرکت به سختی در یک مناقصه برنده شوند اما تازه مشکلات آنها شروع می شود زیرا می گویند باید ضمانتنامه ارائه دهید اولین شرط صدور ضمانت نامه هم عدم چک برگشتی و ماده 141 است. این در حالی است که تمام کارخانجات ما چک برگشتی دارند . ما می گویم سیستم بانکی که از وضعیت رکود مطلع است چرا سنگ اندازی می کند.
تسنیم: آقای سیاسی راد معتقدند این حلقۀ میانی قدرتمند که توجهات و تمرکز و انرژی ها را به خودش جذب میکند در مناسباتش با حلقه های بالادستی و پاییندستی یک نوع خاص از نگاه را تسری می دهد، اشارۀ آقای مهندس بیشتر به حلقۀ بالایی بود و اینکه از ما میخواهند که نهاد تولید را ارزان بفروشیم از آن طرف فولادسازان این محصول را که نهادهای تولید حلقه های پاییندستی می شود را گران میفروشند، شما به عنوان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان محصولات فولادی، نظرتان در این رابطه چیست؟ نحوه تعامل حلقه های بالادستی با شما چگونه است؟
*با شرکتهایی تحت عنوان «خصولتیِ رانتیِ گلخانه ای» مواجهه هستیم
کاوه: در حال حاضرما متأسفانه با شرکتهایی تحت عنوان «خصولتیِ رانتیِ گلخانه ای» مواجه هستیم. به عبارتی مدیرعامل فولادسازِ بزرگ کشور به راحتی اعلام میکند که اگر گاز ارزان نگیرد کارخانه را تعطیل می کند، از آن طرف به سنگ آهن اعلام میکند اگر بخواهید سنگ آهن را به قیمت معمولی به من بدهید من کارخانه را تعطیل میکنم. از آن طرف به برق و انرژی هم میگوید اگر بخواهید به قیمت جهانی حساب بکنید من کارخانه را تعطیل میکنم.
تسنیم:مگر چه تعداد نیروی انسانی دارند که اینقدر تهدید میکنند؟
در صنایع بزرگ اشتغال فوق العاده پایین است و برعکس در صنایعی پایین دستی اشتغال بسیار بالاست زیرا آنها صنایع تبدیلی و ارزش آفرین هستند و تعدادشان خیلی زیاد است.
تسنیم: پس موضوع اشتغال اهرم فشار آنها نیست؟
یک زمانی شما می بینید در میدان انقلاب 50 نفر اغتشاش کرده اند این 50 نفر ممکن است کل کشور را تحت تاثیر قرار بدهند در صورتی که شما در تهران بیشتر از 3 هزار میدان دارید، بعد همه میگویند تهران شورش شده است، حالا چون نیروی اشتغال آنها 6 هزار نفر یکجا با هم متمرکز هستند تأثیرگذاری بیشتری دارند. در صادرات هم همینطور می گویند بیش از 2 میلیون تُن ورقهای فولادی صادر کرده ایم که معادل دلاری آن 580 میلیون دلار است. این رقم خیلی پایین بوده و پول آب و برقش هم نیست.
تسنیم:یعنی ارزان میفروشند؟
هم ارزان و هم خام فروشی می کنند. وقتی ورق 300 دلاری به لوله تبدیل میشود ارزش آن هزار دلار می شود. بعد او میگوید من 580 میلیون دلار ارز آورده ام.
*مواد اولیه برای فعالیت نداریم اما آقایان ترجیح می دهند صادارت انجام دهند
تسنیم: پس موضوع بر سر این است که دوستان در این زنجیرۀ وسط از حلقۀ بالایی توقع دارند که برای جلوگیری از خام فروشی نهادهای تولید اقدامات لازم را انجام دهند؟
نه این حلقۀ وسطی که خصولتی و رانتی و گلخانه ای است این توقع را دارد که برای ادامۀ تولید از همه نوع حمایت برخوردار شود.
تسنیم: یک بخشی از این حمایت ها در قالب جلوگیری از خام فروشی توجیح می شود اما به صورت کلی به جای اینکه این محصولات تولیدی را در اختیار حلقه های پایینی قرار داده شود تا ارزش افزودۀ بیشتری ایجاد و یک لایۀ دیگر از خام فروشی دور شویم این کار را انجام نداده و صادرات نیمه خام انجام می دهد.
حتی محصولات لوله و پروفیل هم یک محصول میانی و خام است اما وقتی که به مبل، صندلی، تجهیزات ایمنی و مبلمان شهری تبدیل شد محصول کامل است.
تسنیم: فولادسازان نگویند ما به اندازۀ نیاز داخلی به شما نهاده می دهیم و مابقی را صادر می کنیم!
کاوه: ما می گوییم مواد کافی در دسترس ما نیست، سه چیز میتواند این را اثبات کند، یکی قیمت، عرضه و میزان واردات، اگر این سه موضوع را بررسی کنید خواهید دید که بازار داخلی اشباع شده یا خیر ؟ پایۀ قیمت ما در بورس کالا که سیستم حراجی است براساس قیمت جهانی صورت می گیرد. پس پایۀ قیمت ها جهانی و همواره گران است. به عبارتی چون عرضه محدود و انحصاری است یک پایۀ قیمتی را براساس قیمت جهانی قرار می گذارندو بعد می گویند باهم رقابت کنید. همواره ورقهای فولادی ، پتروشیمی و آلومینیوم که در بورس کالا کشف قیمت میشود گرانتر از قیمت جهانی است.
همواره عرضه ورقهای فولادی و ورقهای گرم در بورس کالا کمتر از تقاضا است. به عبارتی هفته گذشته در مقابل 95 هزار تُن تقاضا فقط 45 هزار تن عرضه شد. هفته قبل هم 130 هزار تن تقاضا بود که 40 هزار تن عرضه شد، از طرف دیگر می بینیم که تولیدکنندۀ اصلیِ فولاد کشور که برای حمایت از تولیداتش تعرفۀ حمایتی دارد آن کالا را اصلاً تولید نکرده و به نوعی خودش واردکنندۀ آن کالاها است.
*فولادسازان به جای تولید ورق وارد می کنند
به عنوان نمونه ورقه8/1 روسی را تولیدکنندۀ خصولتی خود وارد کرده و در بورس کالا بفروش می رساند. اگر به تعرفه این محصول نگاهی بکنیم مشاهده می شود که برای حمایت از تولید داخل تعرفه 10 تا 20 درصدی را برای آنها در نظر گرفته اند. وقتی اعتراض می کنیم چرا در داخل تولید نمی شود ؟میگویند نمیتوانم تولید کنیم. آمارهای گمرک نشان می دهد سالی دو تا سه میلیون تُن ورق فولادی وارد کشور میشود چون نیاز داریم از طرف دیگر خود فولادسازان واردکنندۀ ورق هستند.
تسنیم: تراز تجاری آن را چه میزان است؟
در 9 ماهه اول امسال در بخش ورق فولادی حدود 9 میلیون تُن مصرف داشتیم که این میزان تا پایان سال به 12 میلیون می رسد این در حالی است که میزان تولید کشور در ورق گرم کمتر از 7 میلیون تن است و مابقی باید از محل واردات تأمین شود.
*جریمه 57 یورویی مانع صادرات ورق های فولادی شد
در این شرایط اگر میزان صادرات ورق را افزایش دهیم از آن طرف باید واردات را افزایش داد. براساس آمار در سال 94 صادرات 2 میلیون تن بود اما 3 میلیون تُن واردات داشتیم. در سال 95 حدود 1میلیون و 800 هزار تن صادرات داشتیم که حدود 5/2 تا 3 میلیون تن واردات کرده ایم.امسال نیز ما مانع این امر شدیم و صادرات ورق فولادی 90 درصد کم شد. این موضوع به دو دلیل انجام شد نخست اینکه مسئولان متوجه شدند نیاز داخلی ورق داریم دوم اینکه صادرکنندگان جریمۀ آنیداپینگ شده و باید بابت هر تُن 57 یورو جریمه پرداخت نمایند.
در سال 95 قیمت جهانی حدود 350 تا حدود 380 دلار حتی یک مقطعی هم 400 دلار شد اما می بینیم صادرات به طور میانگین 300 دلار شده است و نکته قابل توجه آنکه فروش بورس کالا 520 دلار بوده است.
تسنیم: یعنی به واردکنندۀ خارجی حدود 140، 150 دلار ارزانتر فروختند؟
کاوه: بله به آنها ارزان تراما به ما 140، 150 دلار گرانتر فروختند اینگونه میشود که تولیدات ما در داخل غیررقابتی شده است. زیرا باید به زنجیرۀ بعدی جنس را 30 درصد بالا تر بدهیم همین موضوع مانع صادرات خواهد شد.
*بدهی چند هزار میلیارد تومانی وزارت نیرو به پیمانکاران و تامین کنندگان صنعت برق
تسنیم: آقای مهندس به غیر از بحث صادرات و واردات، آقای سیاسی راد موضوع پرداخت ها که بعضاً 6 تا 1سال صورت می گیرد را مطرح کردند آیا پرداختی های شما هم با تأخیر انجام می شود؟
رهنما: بله. وقتی آقای سیاسی راد این موضوع را مطرح کرد مساله برایم خیلی ملموس بود و حتی خیلی هم دلم نسوخت!. وزارت نیرو از سالهای 88 به بعد وضعیت خیلی بدی را پیدا کرد این در حالی است که عمدۀ مشتری ما هم مشخصاً وزارت نیرو و سازمانهای وابسته به آن هستند. در طول این سالها بدهی این بخش به پیمانکاران و تامین کنندگان رشد خیلی سریع و فزایندۀ چند هزار میلیارد تومانی داشته است. سندیکای ما بیش از 520 عضو دارد و بدون استثناء تمام آنها با این مساله تأخیر در پرداخت که عمدتاً از طرف شرکتها و سازمانهای دولتی و دیگری تغییر قیمتها مواجه هستند. به این صورت که قیمت مواد اولیۀ در مسیرِ زنجیره افزایش یافته و از طرف دیگر با افزایش قیمتهای جهانی رو به رو شده ایم. در واقع قیمت پروفیلی را که ما در صنعت خودمان مصرف میکنیم با قیمت جهانی مقایسه می شود حتی 20 درصد هم روی عمدۀ قیمت مواد مصرفی تعرفه گمرکی لحاظ شده در صورتی که محصولی که ما تولید میکنیم تعرفه گمرکی اش20 درصد است.
کاوه: یعنی تعرفه محصول نهایی کمتر از مواد اولیه است.
* تعرفۀ ورود دکل برق در این کشور 10 درصد اما تعرفۀ ورود نَبشی پروفیلی 20 درصد است
رهنما: عمده مصرف آهن الات در صنعت برق مربوط به دکل برق است به نوحی که 90 درصد مصرف در خطوط انتقال برق در قسمت تولید دَکل برق است . جالب اینجاست تعرفۀ ورود دکل برق در این کشور 10 درصد است اما تعرفۀ ورود نَبشی پروفیلی که با آن دکل تولید می شود 20 درصد است.
کاوه: یعنی تعرفۀ محصول نهایی پایین تر از مواد اولیه است و این چیزی است که باید روی آن کار و به روش پلکانی معکوس شود.
رهنما: دقیقاً . به عبارتی اگر ما محصول نهایی را وارد کنیم برایمان ارزانتر تمام می شود. مطلب دوم اینکه همین باعث میشود تولیدکنندگان قیمت پروفیل نبشی را با قیمت جهانی توجیح کنند. یک مشکل دیگر میزانِ تولید است. در این صنعت چیزی حدود 100 تا 150 هزار تُن میزان تولید در طول سالهای گذشته بوده که عددِ بسیار ناچیزی در مقایسه با چند میلیون تُن گرد در زنجیره گردش است منتها ما تنوعی از تولید محصولاتِ مواد اولیۀ موردنیاز خود در سایزهای مختلفِ آهن آلات است. که تمام آنها در داخل کشور تولید نمیشود و شاید هم توجیح ندارد. حق هم است شاید در هیچ کشوری هم تولید این رِنجِ بسیار گستردۀ 70 نوع گِرید و سایز از نبشی توجیح نداشته باشد که هیچ اشکالی هم ندارد.
*اگر محصول نهایی وارد کنیم برایمان ارزانتر تمام می شود
امروز ما با مشکلات گمرک و تعرفه های سنگین روبه رو هستیم اما در این رابطه اقدام کارآمدی انجام نمیشود. به عنوان نمونه هر بار عدم امکان این رِنج از تولید را شرکتها کتمان میکنند اما در عمل حتی تولید 1 کیلوگرم هم فراهم نیست دلیلی هم ندارد برای یک مقدار کمی از یک سایز خاصی بخواهند پروسۀ تولید انجام دهند.
کاوه: به عبارتی توانمندی تولید است میل تولید به چند دلیل نیست نخست اینکه آنها دوست دارند ورقهای فولادی ضخیمتر تولید کنند که زودتر به رکوردِ تولیدشان برسند، دوم آنکه تولیدِ ورقهای خاص و نازک سخت است علیرغم اینکه قیمتش بالاتر است اما تولیدکنندگان این بخش زیر بار سختی های تولید این ورق ها نمی روند.
تسنیم: یعنی امکان تولید را دارند اما زیر بار تولید نمی روند؟
کاوه: امکان تولیدش است، کارهای ما خیلی ظریف است امکانش است ولی نمیخواهند. هدف آنها فروش جنس آنهم به قیمت گران است. امروز در این بخش تعرفه به جای ابزار حمایتی وسیله گرانفروشی شده است.
*تعرفه به جای ابزار حمایتی وسیله گرانفروشی است
رهنما: مطلب دوم تغییرات قیمتی و عدم پرداخت کارفرماها و خریدار دولتی است . علاوه بر این طبعاً پروژه هایی که در صنعت برق جاری است، عمر یکساله، دوساله و طول عمر دارند و در شرایطی که جهش های قیمتی در بسیاری از مقاطع زمانی تغییر پیدا میکند. اینجا قراردادها با زیان بالا مواجه میشود، پیمانکارانِ بسیاری آسیب جدی دیدند و اتفاقاً یکی از خطراتی که صنعت برق را تهدید میکند ورشکستگی تولیدکنندگان است این در حالی است که درطول سالهای بعد از انقلاب ما به خودکفاییِ 95 تا 100 درصد در بسیاری از مقاطع دست پیدا کرده ایم. اما امروز برخی از شرکتهای تولیدکننده ورشکسته شده و اساساً از جریان مسیر تولید خارج شده اند . آن دسته از تولیدکنندگانی که باقی مانده اند هم در حال دست و پا زدن هستند.
یک نکتۀ دیگر طلب چند میلیارد تومانی از یک پیمانکار است که به ما حولۀ مثلاً بیلت می دهند بیلتی که به هر دلیل در کارخانۀ تولیدکننده انبار شده و نمیتواند بفروشد، بنابراین از موجودی انبار به طلبکاران حواله می دهد آنها هم حواله را میدهند دست پیمانکار، او هم باید بیلیت را گرفته و به یک کارخانۀ دیگر با 20 درصد ارزانتر بفروشد.
تسنیم: به نظر میرسد یک درک نادرستی در لایۀ کارشناسی یا تصمیم گیری دولت در مورد استفاده از ابزار تعرفه داریم آیا اینگونه است؟
سیاسی راد: خیلی جالب است در بخش گندله و کنستانتره که کسری تولید داخل داریم دولت به جای ارائه مشوق هایی برای سرمایه گذاران جهت حضور در این بخش و رفع نقیصه بازار، همانجا عوارض صادراتی وضع میکند. جالب است بگویم سال 94 انجمن سنگ آهن طی یک نامۀ سرگشاده حدود 7 پیشنهاد را برای رفع مشکلات این بخش عنوان کردیم حتی اعلام شد که باید عواض کنسانتره و گندله برداشته شود. خوشبختانه این پیشنهاد در مورد کنسانتره پذیرش و حذف شد و در مورد گندله هم کاهش یافت. اساساً درک دولت از زنجیرۀ ارزش آهن و فولاد و بنگاهداری خصوصی درکِ معیوبی است، مدلِ سیاستگذاری مشکل دارد.
*درک دولت از زنجیرۀ ارزش آهن و فولاد و بنگاهداری خصوصی درکِ معیوبی است
سیاستگذاری تحت تاثیرِ یک فرآیندِ لابی، فشار و نفوذی در دولت است که همۀ فعالینِ زنجیره به جای اینکه متمرکز بر بهبود فناوری، کاهش هزینۀ تولید، افزایش همکاریهای بین بخشی، بهبود نظام قراردادی، افزایش بهره وری شوند فقط صرف توطئه علیه یکدیگر کار میکنند. صریح میگویم چون مساله دارد به جای بدی میرسد اصولاً تلاش میکنیم به بخشی از دولت یا مجلس دسترسی پیدا کنیم یا به مسیر های دیگری متمرکز شویم.
تسنیم: عامل لابی و فشاری که می فرمایید مشخصاً در این دولت است یا ساختار نهادِ دولت؟
سیاسی راد: مدلِ سیاستگذاری در بخش معدن ایران و صنایع معدنی که همۀ دوستان به نوعی با این مساله مرتبط هستند، معیوب است.
تسنیم: معیوب بودن زمینۀ لابی را فراهم میکند؟
اصولاً باید در تصمیم گیری ها گزارشات کارشناسی ملاک قرار گیرد. اما شما به آقای دکتر سرقینی بفرمایید چرا میخواهید روی سنگ آهن 15 درصد عوارض بگذاریم؟ تأثیر این موضوع بر روی ذینفعان چیست؟ چه تغییری در بازار به وجود می آورد؟
*چرا یک نظامِ آماری که همه بتوانیم به آن استناد کنیم در کشور نیست؟
کارشناسان با تجربه بازار می گویند فولادسازی ما قادر به تولید این محصول در ایران نیست اما دوستان فولادساز میگویند ما تولید می کنیم. فکت آماری این اظهارات کجاست؟ چرا یک نظامِ آماری که همه بتوانیم به آن استناد کنیم در کشور نیست .
کاوه:یکی از مشکلات کشور این است که آمارهای مخدوش و ساختگی مبنای تصمیمگیری می شود و این یک مشکل مهم است، ما در حال حاضر آنقدر آمارهای مخدوش داریم که کسی باورش نمیشود یک معاون وزیر چنین آماری را امضاء کرده باشد، شما اگر سرچ ساده در گوگل میکردید میفهمیدید این آمار اشتباه است. مانند این است معاون وزیر راه یا معاون وزیر شهرسازی بگوید در تهران22 برج میلاد داریم و امضاء کند، یعنی آمارهایی به این اندازه وحشتناک داریم.
سیاسی راد: سه شرکت فولادساز که طرف این دعوا محسوب می شوند مشخص هستند اما کسی از مجموع ِسیستمِ دولتی نداریم که تایید کند آنها توانایی تولید مواد مورد نیاز پایین دستی ها را دارد یا خیر ؟ در حال حاضر ظرفیتِ اسمیِ تولید فولاد در ایران 30 میلیون تن است، امسال ما چقدر روی زمین تولید کردیم؟ در تمام گزارشها عنوان شده ما میخواهیم 55 میلیون تن فولاد و 160 میلیون تن سنگ آهن تولید کنیم.
با محاسبه نرخ رشدِ 5/4 درصدی کلِ مصرف فولاد ما مثلاً 12، 13 میلیون تن است ( البته اگر گزارش رشد هم صحیح باشد) با در نظر گرفتن 80 میلیون جمعیت این میزان چقدر مصرف سرانۀ فولاد شما خواهد شد؟ 200 کیلو، اگر این میزان به 90 میلیون تن برسد مصرف سرانه 300 کیلوگرم می شود . به این ترتیب اگر سالی بالغ بر 20، 30 درصد رشد در صنعت و زندگی ما اتفاق بیفتد کل مصرف فولاد به 27 میلیون تن می رسد اما سوال اینجاست مابقی 55 میلیون تن فولاد را میخواهید چه کنید؟
*مدلِ سیاستگذاری عمومی بخش با حضور و مشارکتِ ذینفعان نیست
کاوه: مسئولان تصمیم گیر ما در بخش صادرات واردات سنگ آهن، ورق فولادی و آلومینیوم باید جواب بدهند. تعرفهها باید چند درصد باشد؟ صادرات عوارض وضع شود یا خیر ؟ آیا در داخل مصرف کنندۀ کالایی که میخواهیم صادر کنیم هست یا خیر؟ آیا قیمت داخلی کالاها متناسب با قیمت جهانی است یا خیر؟آیا صنایع تکمیلی و صنایع نهایی بعد از آن محصول وجود دارد یا خیر؟ اگر صنایع وجود دارند نباید حتی یک کیلو هم خام صادر شود .
سیاسی راد: در بخش سنگ آهن ما نمی خواهیم خام فروشی کنیم ولی واقعیت اصلاً این نیست. ما از کل سنگ آهن تولید شده در داخل 10 درصد آن را صادر می کنیم.
*خطای راهبردی عدم تشکیل شورای هماهنگی تشکلهای آهن و فولادِ ایران
تسنیم: شما امروز اعلام کردید که برای اولین بار دور هم جمع شده مشغول بررسی موضوعات هستید آیا برای پیگیری مطالبات خود فدراسیون یا کنفدراسیون که تمام صنایع معدنی، بالادست، میاندست و پایین دستی را در بر بگیرد ندارید؟ در این میزگرد شما از موضوعات ساده و بدیهی صحبت کردید که نشنیدن آنها از سوی مسئولین قابل تأمل است فکر نمیکنید یک مقدار از مشکل به خود شما برمیگردد که با استفاده از تشکلها این موضوعات را به یک مطالبۀ قابل وصول تبدیل نکردهاید؟
سیاسی راد: در حال حاضر خوشبختانه یک تحرک نسبی برای هماهنگی بین تشکلهای مجموعۀ زنجیره تأمین فولادی به وجود آمده اما این موضوع بیشتر در بخش پایین زنجیره مانند لوازم خانگی، لوله پروفیل، صنعت برق، خودرو، صنایع مصرف کننده است. اما در بخش بالادست زنجیره چند نهاد کُردینیِتور میتوانستیم طراحی کنیم اما هنوز اجرایی نشده است.
البته نهاد کردینیتور در بخش معدن میتواند کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی باشد. واقعاً یک خطای راهبردی است که شورای هماهنگی تشکلهای آهن و فولادِ ایران تا هنوز اجرایی نشده است. خلا این موضوع هزینه های زیادی را ایجاد کرده است. البته در نبود این شورا ما میتوانیم در سطحِ رهبریِ، تمام تشکلها و نمایندگان آنها را ماهی یکبار دور یک میز جمع کرده و موضوعات را بررسی کنیم. پیشنهاد مشخصمان تشکیل شورای هماهنگیِ تشکلهای آهن و فولاد است.
کاوه: مشکل ما تضاد و تعارض منافع است، کسی که میداند کار اشتباهی می کند اطلاع دارد اما انجام میدهد، چیزی نیست که نداند و بخواهیم او را آگاه کنیم. شورا باید قدرت اجرایی داشته باشد.
سیاسی راد:اگر با حضور نمایندگان تشکلهای فولادی هر توافق یکپارچه ای را امضاء بکنیم به نظر من کسی نمی تواند آن را نقص کند.
کاوه: آنها اصلاً صورت جلسه ای که به ضررشان باشد امضاء نمیکنند.
سیاسی راد: آن یک بحث دیگری است.
رهنما: نهاد دولتی و حاکم بر روی بخشی از زنجیره اِعمال قدرت میکند و اساساً اِشکال ساختاری وجود دارد. اگر سیستم بازار آزاد ایجاد شود کل سیستم از یک جنس شده و منافع نهاییِ مصرف کننده و تمام زنجیره را تامین می شود.
انتهای پیام/