گفتگوی تفصیلی| حجتالاسلام رستمی: راهی جز جوانگرایی نداریم/ مراقب «جوانگراییهای جعلی» باشیم
خبرگزاری تسنیم در ادامه بررسی پرونده «دولت جوان» با حجتالاسلام و المسلمین مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها به گفتوگو نشسته است. نظرات او را درباره چرایی و چگونگی جوانگرایی و زمینههای ایجاد یک دولت جوان میخوانید.
گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم ــ زینب امیدی ــ حجتالاسلام رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها خود بهنوعی از مصادیق جوانگرایی در جمهوری اسلامی محسوب میشود. او شهریور سال گذشته جایگزین حجتالاسلام والمسلمین محمدیان رئیس پیشین این نهاد شد. رستمی اخیراً با حضور در خبرگزاری تسنیم ضمن بازدید از بخشهای مختلف خبرگزاری، با خبرنگاران تسنیم نیز به گفتگو نشسته است. موضوع اصلی گفتگو با او به مسئله «جوانگرایی» اختصاص داشت که این روزها بیش از گذشته درباره آن بحث و گفتگو میشود، بهویژه آنکه رهبر انقلاب نیز در بیانیه گام دوم بر ضرورت جوانگرایی تأکید کردهاند و آن را از الزامات گام دوم انقلاب میدانند.
چارچوب گفتگو با حجتالاسلام رستمی به این مسئله اختصاص داشت که؛ اساساً چرا اینقدر جوانگرایی برای جمهوری اسلامی اهمیت یافته است؟ آیا راهی غیر از جوانگرایی برای آن مشکلاتی که کشور با آن مواجه شده نمیتوان یافت؟ و مهمتر از همه اینکه چه تلاشهایی باید صورت بگیرد تا جوانگرایی از یک حرکت صوری و فرمی به یک نهضت محتوایی و واقعی تبدیل شود؟ چه آسیبهایی میتواند جوانگرایی را تهدید کند بهنوعی که ظاهراً جوانگرایی کرده باشیم اما در باطن، علیه ماهیت جوانگرایی عمل کرده باشیم؟
آنچه در ادامه میآید مشروح بخش اول گفتگوی تسنیم با حجتالاسلام رستمی است:
تسنیم: موضوع جوانگرایی چند صباحی است که بهنحو جدیتری نسبت به گذشته در فضای سیاسی اجتماعی کشور مطرح شده. این موضوع بهویژه یکی از محورهای اصلی بیانیه راهبردی گام دوم رهبر انقلاب بود. بهنظر شما چرا کشور در مقایسه با گذشته در زمینه جوانگرایی یک نیاز مضاعف را احساس میکند؟
رستمی: رویکرد رهبری در زمینه تحولات، چه در تحول کلان اجتماعی مثل انقلاب چه در تحولات ساختاری و درون نظام؛ رویکرد تحول از درون و مبدأ است، یعنی جریانی میتواند حامل تحول شود که خودش متحول شده باشد. در بحث انقلاب اسلامی نگاهی که رهبری در خصوص نظریههای انقلاب دارند موضوع تحول از درون و نقطه کانونی هر جنبشی در حوزه جنبش اسلامی است. در مطالبه تحولی که امروزه از جامعه انتظار میرود، ایشان صراحتاً بحث نوسازی انقلاب اسلامی یا گام جدیدی در خودسازی و تمدنسازی را عنوان میکنند بهطوری که در گام دوم، انقلاب اسلامی را با این ماهیت تعریف میکنند.
یکی از لوازم، وجود بدنه اجرایی است که با انگیزه، طراوت، توانمندی، امید و خستگیناپذیری بتواند این هدف را محقق کند. تعریفی که رهبری از این حامل دارند «دولت جوان انقلابی» است. این تعبیر را در جواب دانشجویان و گفتگویی که در دیدار ماه رمضان امسال با تشکلهای دانشجویی انقلابی داشتند و مطالبه و گلایهای که دانشجویان از بخشهای مختلف اجرایی یا سیاست گذاری نظام در حوزه کندی و ناکارآمدی عمل داشتند؛ گفتند.
مقدماتی که رهبری بر اساس نظریات کلی انقلاب اسلامی دارند شروع شدن کار از درون است و اینکه جوانان نباید منتظر تعارف کردن یا خالی کردن عرصه باشند. ایشان معتقدند هر کسی در هر موقعیتی که هست، اگر در همان موقعیت درست کار کند، هدفها را بلند ببیند و از زیر بار مسئولیتها شانه خالی نکند، بهصورت خود به خود این فضاها مهیای او میشود.
* عرصههای بهزمینمانده نیازمند حضور جوانان هستند
اینطور نیست که کسی عرصه را برای جوانان خالی کند به همین خاطر است که رهبری در بیانیه گام دوم 11 محور را برای فعالیتهای دانشجویان در این مسیر ارائه میکنند. طبیعتاً با این فراخوان، نقش جوانان در فضایی قرار میگیرد که عرصههای بهزمینمانده و مجموعههایی که عملکرد ضعیفی دارند نیاز به حضور جوانان پیدا میکنند. این شرایط خود به خود موجب بروز استعدادها، خلاقیتها و فعال شدن ظرفیتهای جوانان میشود و از سوی دیگر تجربه انباشتهشده توسط قشر جوان که مهارت و پختگی لازم را برای تصدی مسئولیتها و بهدوش گرفتن بارهای انقلاب دارند، امکانپذیر میسازد.
تسنیم: یکی از موضوعاتی که در خصوص ورود جوانان به حوزههای مدیریتی و دولتی ممکن است مطرح شود نقش دولت و نهادهاست و اینکه اصلاً چقدر این موضوع از طرف آنها پذیرفته شده است.
رستمی: این امر، امری ناگزیر است و این طور نیست که بگوییم دولتها در معرض انتخاب هستند. در شرایطی که ما نیاز به بهرهوری حداکثری از امکانات داریم؛ اینکه مجموعهای مایل نباشد این فرصت را در اختیار جوانان قرار دهد بهنوعی فرصتسوزی و خودخواهی تلقی میشود.
کشور در این شرایط بهسرعت در حرکت و پیدا کردن راههای میانبر و شتابی بیش از آنچه شاهد بودیم در تعقیب اهداف خود است. مطرح شدن کمتجربه بودن جوانان درست است، اما در دوران جوانی ضمن اینکه امکان کسب تجربه وجود دارد؛ وجود نیرو، نشاط، اخلاص، آرمانخواهی، انگیزه بالا، توانمندی و امید به تغییرات بزرگ و رسیدن به اهداف، آنقدر نسبت به ناامیدی، کسالت، تنبلی و فرسودگی وزن دارد که طرف وزنه خود را سنگین خواهد کرد. این نکته هم درست است که جوانان گلایهمند عدم اجازه و فرصت تجربهاندوزی هستند تا طبق آن پذیرش مسئولیتها و فرصتهای بزرگ را متصدی شوند. اما من به آنها میگویم فرصتهای موجود، فرصتهای کمی نیست.
فعالیت و تجاربی که جوانان در قالب مجموعههای جوان خارج از بدنه مدیریتی در حال کسب کردن آن هستند، از جمله فرصتهای خوبی است که به آن اشاره کردم. همچنین امروز شاهد ورود جوانان از درون تشکلهای انقلابی کف دانشگاه به عرصههای خارج از دانشگاه هستیم که به یک بلوغ و توانمندی قابل اتکایی برای فعالیت رسیدهاند. از طرف دیگر دانشجویان ضمن تحصیل خود در دانشگاه با پیشتازی بسیج دانشجویی به بحث اردوهای جهادی میپردازند و محرومیتها را شناسایی و برای رفع آنها اقدام میکنند. این تجارب شاید برای عدهای اوقات فراغت و سرگرمی تلقی شود؛ اما در اصل موجب شکلگیری تجربهاندوزی، خودسازی و توانمندی در جوانان میشود.
*منظور از جوان بهتعبیر رهبری جمعیتی با میانگین سنی 40 سال است
بهطور مثال در سیل ابتدای سال 98 هیچ کسی نمیتواند وزن گروههای جهادی، جریانهای جوان و بچههای بهظاهر کمتجربه انقلابی را در موفقیت مدیریت بحران بزرگی مثل سیل لرستان و خوزستان انکار کند، البته در این بین نقش جریانهای مدیریتی بحران و حوادث را انکار نمیکنیم، اما جریانی که بین این مدیریتها فرصت به نتیجه رسیدن اهدافش را بهخوبی نشان داد، جریانی بود که کف میدان حاضر شد و با تدبیر و توانمندی خود را نشان داد. همچنین بخشهایی در جامعه وجود دارد که فرصتها و تجاربی را که باید در اختیار جوانان قرار بگیرد در اختیار آنان قرار میدهد. جریان مبارک «بسیج» که امروز به یک شجره طیبه تبدیل شده قالبهای مختلفی دارد که جوانان ذیل آن تجارب خوبی کسب کنند.
کشور نشان داده است که در فضاهایی که نیاز به کار وسیع و جدی وجود دارد و آنجا جای مدیریت پشتمیزی و غیرمیدانی و دستوری نیست؛ جوانان نسل جدید ورود کرده و موفق هم بودهاند. جوان بهتعبیر رهبری بهمعنای سن دانشجویی نیست، ایشان در بیانیه گام دوم وقتی به ظرفیت جوان اشاره میکنند به جمعیت میانگین سنی تا 40 سال اشاره دارند.
تسنیم: طی سالهای اخیر در ادبیات بعضی مسئولین این نکته بهوضوح دیده میشود که اصرار بر جا انداختن تفکر «دانشجو فقط باید بهفکر درس خواندن خود باشد» دارند؛ همچنین ما در گام دوم انقلاب شش پیشنهاد از سوی رهبری برای حضور جوانان در بدنه جامعه میبینیم، حال نقش دانشجو برای از بین بردن این طرز فکر چیست؟
اگر نتوانیم در دانشگاه سیاستورزی و تعمیق سیاسی بدنه جوان جامعه را برداشت کنیم و یاد دهیم، جای دیگری برای این فضا وجود نخواهد داشت، بهتعبیری در عالم سیاست در فضای دانشگاهی و توجه به این موضوع یک رویکرد افراطی و تفریطی وجود دارد. در مقاطعی خیلی از جریانها علاقهمند بودند که دانشجویان توجهی به آنچه در سپهر سیاسی کشور اتفاق نمیافتد نداشته باشند و فقط مجموعهای باشند که توجه ویژه به وضع آموزش و تحصیل دارند. شاید هر وقت جریانهای نزدیک به جریانهای لیبرال در فضای مدیریتی قویتر بودند این نگاه پررنگتر شده است. در بخش افراطی قضیه نیز مجموعههایی که وضع و برش خودشان را در فضاهای بحرانی و تند میبینند مایلند فضای دانشگاه بهشدت سیاستزده شود.
*فضای دانشگاهی محیط کِشتی برای جریانهای بحرانساز است
خیلی از جریانهای سیاسی در فضاهای عادی و طبیعی امکان زیست کمتری دارند و ممکن است اگر فضا، فضای منطقی باشد اقبالی به شعارهایشان نشان داده نشود؛ اما موقعی که اتفاق بحرانی و هیجانی رخ دهد، میتوانند برخی از القائاتشان را منجر به جمع و تبدیل به بدنه رأی کنند. فضاهای دانشگاهی بهخاطر بافت جوان، پرشور، با سرعت انتقال و معمولاً بهخاطر آرمانخواهی معترض به وضعیت موجود، مهیا و محیط کشتی برای جریانهای بحرانساز هستند. جنبه افراطی توجه به امر سیاست در فضای دانشگاهی موجب درگیر کردن دانشگاه، با بحرانهای واقعی ساختگی برای ایجاد یک فضای هیجانی در جامعه میشود. امروز دانشگاه با دو جریان افراطی و تفریطی نسبت به امر سیاست مواجه است.
دانشگاه با عزم، منطق، تدبیر، ملاحظه عاقلانه و دوراندیشی و خرد هر مسئلهای را تحلیل و کاملاً نسبت به اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد حساس است، به آن توجه میکند، فهم درستی دارد و واکنش مناسبی هم نشان میدهد. این واکنشها هنگامی که همراه با تدبیر باشد از رفتارهای هیجانی، محاسبهنشده و پرهزینه فلاصله میگیرد. طبیعتاً این نگرانی، نگرانی درستی است تاجایی که رهبری در دوران سازندگی میگویند: "خدا لعنت کند دستانی را که بهدنبال غیرسیاسی شدن دانشگاهها هستند."، یعنی ایشان نگران غیرسیاسی شدن دانشگاهها هستند؛ اما از طرف دیگر دانشگاه سیاستزده و دانشگاهی را که ابزار دست سیاستبازان شده باشد نمیپسندند، در واقع شأن دانشگاه و دانشجو نیز از این بالاتر است.
ما امروز شاهد نوعی بلوغ در این زمینه هستیم یعنی جریانهای دنبال حاشیه و هیجان، بازارشان در فضای دانشگاه کسادتر از قبل شده؛ حتی شاید بتوان عدم ورود دانشگاه در رفتارهای هیجانی دی ماه سال 96 را در این فضا تحلیل کرد.
در واقع جریانها و تشکلهای دانشجویی علیرغم تنوعی که دارند دیگر خیلی آشفته مسائلی که در فضای سیاسی رخ میدهد نمیشوند و از طرف دیگر مطالبهگری جدی دارند. امروزه با افتخار باید بگوییم که جریان پیشرو و ناظر قوی و بیملاحظهای که میتواند به عملکرد ارکان قدرت چه وابسته به دولت، چه مجموعههای خارج از بدنه رسمی دولت نظارت داشته باشد، مؤاخذه کند و به پاسخگویی بکشاند «جریان جوان دانشجویی» است.این روزها جریان جوان دانشجویی ورود خوبی به برخی اتفاقات همچون مفاسد اقتصادی، حمایت از بخشهای محروم و حساسیت نسبت به خصوصیسازی دارد که منجر به نتیجه شده و محصولی برای نظام و انقلاب در بر داشته است که نشاندهنده سیاستورزی همراه با عقلانیت یک مجموعه دانشجویی است.
تسنیم: چهارچوب جوانگرایی چیست؟ آیا در شعار جوانگرایی ما در معرض آسیبهایی در اجرا هستیم که به جوانگرایی ضربه بزند؟ مثلاً برخی میگویند یک سری از جریانها و گروهها بهنوعی فقط فرم و صورت جوانگرایی را گرفته و آن را از معنا تهی کردهاند، بهطور مثال این دغدغه وجود دارد که برخی جریانها بستگان خود را که سنوسال کمتری دارند بهکار بگیرند و از آن با ایده جوانگرایی دفاع کنند. عده دیگری هم با دیدن چنین مصادیقی از اصل جوانگرایی اظهار ناامیدی یا کمامیدی کنند، شما چه آسیبهایی را پیشِپای جوانگرایی میبینید؟
*کسانی که «متعهد و انقلابی» عمل کردهاند موفقتر بودند
رستمی: آن اتفاقی که رهبر انقلاب براساس نیاز جامعه مطرح کردند موضوع خادمان مردم و کسانی است که بناست جامعه را اداره کنند. بر اساس تجربههایی که از دورههای مختلف دولتمردی در بعد از انقلاب اسلامی داشتیم دورههایی که دارای دو خصوصیت نشاط و سرزندگی بودند و برای تلاش و خدمت از فرسوده نبودن به باور عمیق و اصیل و اخلاص در عمل وصل شدهاند؛ یعنی ترکیب مورد تأیید رهبری «متعهد و انقلابی» بودهاند، موفقتر عمل کردند، یعنی از یک طرف فردی است که خیانت نمیکند، حساسیت نسبت به حوزه خدمتی خود دارد و مسئولیت را بر اساس تعاریف دینی امانت میداند نه طعمه. از طرف دیگر فردی است که انقلابیست، نشاط دارد و در چارچوبهای رسمی جا نمیگیرد و بهدنبال پیدا کردن قالبها، مرزها، راهها، و مسیرهای نو و میانبر است. تعریف ما از یک فرد انقلابی این است، یعنی انسان تحولگرایی که ضمن شناخت درست از هدف، نسبت به آرمانها متعهد باشد، آمادگی دارد قالبها را شکسته و قالبهای نو ایجاد کند که انقلاب اسلامی نیز یکی از همین نوگراییها است و دائماً طرحی نو انداخته و به همین دلیل رهبر انقلاب تأکید دارند مفهوم انقلاب یک مفهوم دائمی است نه تاریخی زیرا انقلاب امری نیست که در سال 57 رخ داده باشد و تمام.
موضوع انقلاب و جریان آن جریان تمامشدنی نیست که تبدیل به جمهوری شده باشد، این دقیقاً چیزی که تا امروز بهخاطرش با نظام سلطه دعوا داریم که میگویند "ما نمیدانیم ما با یک انقلاب طرفیم یا یک نظام سیاسی؟".
رهبر رسماً بارها این نکته را اعلام کردهاند که "ما «انقلابی» هستیم"، اما در بیانیه گام دوم چارچوب نظری آن را نیز عنوان میکنند و میگویند که "ما از نظریه نظام انقلابی دفاع میکنیم."، یعنی ضمن اینکه یک نظام سیاسی هستیم اما اگر خصوصیت انقلابی بودن از ما گرفته شود بهمعنای مرگ این نظام است.
*جوان متعهد انقلابی باید بار خدمت را بهدوش بگیرد
«جوان متعهد انقلابی»، جوانی است که ضمن صلاحیتهای ذاتی، طهارت، پاکدامنی، آلوده نشدن به مظاهر دنیاطلبی، پرجنبوجوش بودن، تلاشگری و خستگیناپذیری را در وجود خود دارد. نیاز و اقتضائات جامعه امروز ما نیز دقیقاً داشتن چنین افرادی است. مسیری که تا به حال طی شده، راهی که ناتمام باقی مانده و باید طی شود و تجربههایی که نسبت به دولتها و جریانهای مختلف مدیریتی کشور در عرصههای گذشته داشتهایم؛ ما را به این نقطه رسانده که یک جریان پرتوان، تلاشگر و متعهد باید بار خدمت را بهدوش بگیرد. در مواردی تجربیاتی به دست آوردیم که تجربیات لزوماً زمینه تعهد نبوده و خیانتهای بزرگی به مردم شده است، حتی شاید بهظاهر انسانهای متعهدی بودند، اما یا کسالت یا ناتوانی در مدیریتها، موجب فرصتسوزی موقعیتها شده است.
اقتضای نیازهای کشور یعنی عرصه بزرگی که پیشِرو داریم، تحولات نظام بینالملل که بهسرعت در حال رخ دادن است و بهتعبیر رهبر انقلاب افول تمدن غرب و ایجاد فضای جدید برای یک تمدن جدید که شایستگی خود را نشان دهد؛ همگی بیانگر مطالبه رهبری در خصوص ایجاد تمدن نوین اسلامی است. این تمدنپردازی از جانب ایشان، نیازمند بازوهای توانمند و پاهای استواری است که طی مسیر خسته نشود، آن هم در این گردنهها و مسیرهای سخت پیشِرو که نیاز به توانمندی لازم است. این مجموعه تعاریف، رهبری را به این نقطه رساند که این مطالبه پیشبرندگی را از جریان جوان متعهد انقلابی داشته باشند.
تسنیم: جامعه با چه شاخصهایی باید جوان متعهد انقلابی را بشناسد؟
*ممکن است جریانی برای فرصتطلبی خود را یک مجموعه جوان انقلابی جا بزند
رستمی: زمانی که فضایی در جامعه از یک مجموعه پیر، خسته و کمتحرک خسته شده است، طبیعی است که نسبت به یک جریان بانشاط اقبال نشان میدهد، در این بین ممکن است هر جریانی که میخواهد در این فرصت سهیم شود خود را تحت عنوان یک مجموعه جوان انقلابی جا بزند، در این خصوص شاهد حرکتهایی در جامعه نیز هستیم که جریانها یا چهرههایی بهدنبال نشان دادن شاخصهای مطلوب خود هستند. در این فضا قطعاً تحقق دو اصل تعهد و انقلابیگری بهصورت واقعی در هر جریانی که میخواهد این آمادگی را اعلام کند باید اثبات شود، در حقیقت واگذاری مدیریتها در کشور ما بهعهده مردم است و آنها هستند که انتخاب کنندهاند. طبیعتاً در این شرایط آگاهی و ضرورت شناخت دقیقی برای مردم بهوجود میآید.
تسنیم: آیا ما در شرایط روی کار آمدن دولت جوان با آسیبهایی مانند جوانگرایی وراثتی هم مواجه خواهیم شد؟
*جوانگرایی خویشاوندی و وراثتی تابع افرادی است که فرصتها را منجر به قدرت میکنند
رستمی: بله؛ بالاخره در این شرایط ممکن است گفتمانهای جعلی توسط جوانانی که نمایندگان جریانهای قدرت و ثروت هستند، همان کسانی که زمانی خودشان در رأس بودهاند و حالا زمینه را برای حضور مستقیم خود نمیبینند ایجاد شود؛ تا توسط قشر جوان با همان رویکرد و تفکر بار دیگر در صحنه حاضر گردند. جوانگرایی خویشاوندی و وراثتی تابع افرادی است که فرصتها را منجر به قدرت میکنند.
سابقه انقلابی بودن و تعهد باید در این افراد لحاظ شود و هم جریانهای انقلابی و جوان باید رسالت خود را در این جریان بشناسند. این عرصه، عرصه بسیار حساسی است و نوسازی بدنه مدیریتی و اجرایی کشور در اولویت قرار دارد به همین خاطر اگر جوان شناخت درستی از این عرصه ارائه نکند ممکن است یک جریان جعلی یا وابسته به جریانهای قبلی جای آن را بگیرد.
تسنیم: بهنظر شما آیا راهی غیر از جوانگرایی هم داریم؟ منظورمان این است که بالاخره یکی از ضرورتهایی که کشور را بهسمت جوانگرایی سوق داده، مسئله کارآمدی است. البته رهبر انقلاب در سخنرانیهایشان تأکید میکنند که بهدلیل روحیه آرمانخواه انقلاب اسلامی، اساساً کار این انقلاب بدون حضور گسترده جوانان آرمانخواه شاید به آن نحوی که باید پیش نرود. اما اگر صرفاً موضوع کارآمدی را ملاک و مسئله جوانگرایی بدانیم، آیا راه دیگری غیر از جوانگرایی برای نیل به همین کارآمدی که بهدنبالش هستیم داریم؟
رستمی: معتقدم راه دیگری نیست، جوانگرایی تنها راه رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی است. انتظاری که از انقلاب اسلامی در کشور و نظام اسلامی باید باشد، ایجاد یک جامعه کامل و بهرهمند در فضاهای مادی و معنوی است که ضمن رسیدن به اهداف درونی جامعه، هم توان الگوبخشی به جوامع دیگر را دارد و هم توان حمایت. قانون اساسی جمهوری اسلامی موضوع حمایت از مستضعفان را بهعنوان یکی از رسالتهای مهم انقلاب معرفی میکند. نظامی که از این استحکام درونی برخوردار است مبتنی بر بهرهمندی از مواهب مادی، رفع تمام مظاهر ناکامیها و محرومیتها درون خود است.
مجموعهای که بتواند جامعه را به این اهداف برساند ضرورتاً مجموعه بانشاط، پرتحرک، خستگیناپذیر و غیرمقید به ساعات اداری و وظیفه کارمندی است و بیش از اینها اندیشه میکند، در این خصوص رهبر انقلاب تعبیری دارند که میگویند: "ده برابر نسبت به کاری که قبل از انقلاب میشده کار شده است و 100 برابر میشد کار انجام داد که نشده است."، یعنی ظرفیتها و نیازهای موجود آنقدر بالاست که توان و تلاش مضاعف میطلبد و این اتفاق از یک جریان غیرجوان برنمیآید.
گفتن این نکته خالی از لطف نیست که منظور رهبر انقلاب و تأکید ایشان بر روی کار آمدن یک دولت جوان بهمنزله پیرزدایی از جامعه نیست، به همین دلیل در تعریفی که از جوان ارائه میدهند افراد 40ساله را جزو رده جوان بهحساب میآورند، در حالی که در تعاریف علوم اجتماعی ممکن است پایینتر از این سن را جوان بدانند.
انتهای پیام/+